آینده مبهم اتحادیه اروپا

ایلیا داوودی
روزنامه نگار
نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه مسیر سیاست فرانسه و اروپا را برای چند سال آینده مشخص خواهد کرد. کاندیداها دیدگاه‌های بسیار متفاوتی در مورد سیاست خارجی و نقش فرانسه در جهان دارند، در حالی که رئیس جمهور امانوئل مکرون به تلاش برای تحقق اروپای مستقل‌تر و سرمایه‌گذاری در اتحادیه اروپا به عنوان بهترین وسیله برای دفاع از منافع ملی فرانسه در سطح جهانی ادامه می‌‌دهد، لوپن دیدگاهی کاملاً ملی‌گرایانه از حاکمیت را ترویج می‌‌کند که شامل ترک فرماندهی نظامی ناتو و به چالش کشیدن معاهدات اتحادیه اروپا به منظور بازیابی استقلال می‌‌شود. ژان لوک ملانشون نیز قصد دارد فرماندهی نظامی ناتو و در نهایت اصل ائتلاف را ترک کند و از سیاست عدم تعهد و توسعه مشارکت‌های جدید در جنوب جهان دفاع می‌‌کند. اعضای صندوق مارشال آلمان (GMF) در سراسر اروپا در مورد پیامدهای انتخابات برای کشور خود و برای همکاری اروپا نگرانند و انتظارات و نگرانی‌های شرکای فرانسه را در آستانه این لحظه مهم سیاسی برجسته می‌‌کنند. قرار بود امانوئل مکرون به پیروزی برسد، اما برای اولین بار است که راست افراطی فرانسه شانس واقعی برای پیروزی دارد. برای ماه‌ها نتیجه انتخابات ریاست ‌جمهوری فرانسه تقریباً یک معامله تمام‌شده به نظر می‌رسید. امانوئل مکرون، رئیس ‌جمهور کنونی، همواره در صدر نظرسنجی‌ها قرار داشت و انتظار می‌رفت که برای دور دوم پیروز شود. مکرون با افزایش لحظه آخری آرای رقیب اصلی خود مارین لوپن در نظرسنجی‌ها، دست و پنجه نرم می‌کند. شکاف بین دو رقیب اصلی در ماه مارس و در بحبوحه جنگ روسیه در اوکراین، که بر مبارزات انتخاباتی سایه انداخت و اعتبار رهبری مکرون را تقویت کرد، بیشتر شد. اما از آن زمان تاکنون فاصله آرا مدام در حال تغییر بوده است.
موضوع نگران‌کننده‌تر برای مکرون پیش‌بینی دور دوم انتخابات است. در سال 2017، زمانی که این دو برای اولین بار در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری به مصاف هم می‌رفتند، پیروزی مکرون چشمگیر بود. اکنون، رئیس‌جمهور به دشواری می‌تواند لوپن را کنار بزند. لوک روبان، دانشمند علوم سیاسی در ساینس پو در پاریس می‌گوید: «مارین لوپن هرگز به این اندازه نزدیک به تصاحب ریاست جمهوری نبوده است.» در حالی که انتخاب مجدد مکرون همچنان نتیجه محتمل از نظرسنجی‌ها تلقی می‌شود، این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که لوپن می‌تواند به طور ناگهانی آرا را به سمت خود بکشاند و این به معنای وقوع یک زلزله سیاسی در فرانسه خواهد بود. کشوری که احزاب جریان اصلی هنوز راست افراطی را به‌عنوان یک نیروی ضد سیستم و ناسازگار می‌بینند. تمام این مسائل سبب می‌‌شوند تا آینده کشورهای اروپایی و تصویر یکپارچه اروپا در‌ هاله‌ای از ابهام قرار گیرد.



فرانسه و ایتالیا؛ اقتصاد امنیت اروپا

کنشگری امانوئل مکرون در مورد بحران اوکراین بازتاب رسانه ای داشته است. از زمان شروع جنگ، مکرون فرانسه را در خط مقدم رویکرد سه جانبه برای تقویت قابلیت‌های دفاعی و بازدارندگی ناتو قرار داد و یک سفر جنجالی هم به مسکو داشته است. با وجود این خط ارتباطی با روسیه کاملاً باز نگه داشته شده است. اما ماریو دراگی، نخست وزیر ایتالیا، اگرچه اعتبار بین‌المللی دارد، نتوانسته است در این مورد خود را در رسانه‌ها پررنگ نشان دهد.نقش ایتالیا دربازتعریف امنیت اروپا ثانویه و البته مؤثر است. اولاف شولز، صدراعظم آلمان و مکرون در جست و جوی یک راه حل دیپلماتیک برای حل مسائل بوده‌اند اما تاکنون نتوانسته‌اند به موفقیتی دست پیدا کنند. واضح‌ترین هدف، هدف مشترک حفاظت از بهبود و رشد پس از همه‌گیری کرونا است، هدفی که جنگ در اوکراین دستیابی به آن را سخت‌تر کرده است. اگر مکرون روی کار بیاید، دراگی و مکرون باید نظرات متهورانه خود را در مورد سیاست مالی اروپا که در مقاله مشترک خود در پایان سال 2021 بیان شده است، دنبال کنند. تأکید دو نفر بر لزوم افزایش سرمایه‌گذاری اروپا در بخش‌های استراتژیک است که در حال حاضر عینی‌ترین مسأله آن نیاز به کاهش شدید واردات انرژی اروپا از روسیه است. ایتالیا و فرانسه می‌توانند در جنبه اقتصادی معادله امنیتی جدید با یکدیگر همکاری کنند. تضمین رشد پایدار و کاهش وابستگی‌ها گام‌های کلیدی در جهت ایجاد اروپای خودمختار استراتژیک‌تر در شرایط تغییر یافته بین‌المللی هستند که مکرون و ایتالیا ممکن است درباره آنها به تفاهم برسند، اما در صورتی که این اتفاق نیفتد و نامزد دیگری روی کار بیاید، اولاً مشخص نیست میزان مشارکت فرانسه درابعاد اقتصادی اتحادیه اروپا چقدر خواهد بود و طرح ارائه شده توسط مکرون در سال 2017 نیز با چالش روبه‌رو خواهد بود.

فرانسه و لهستان؛ نگران تر  از همیشه

نتیجه انتخابات فرانسه به شدت بر واکنش اروپا به جنگ روسیه در اوکراین تأثیر خواهد گذاشت و ورشو به شدت به آن توجه دارد. اروپا خود را در یک محیط امنیتی کاملاً جدید می‌‌بیند. لهستان اکنون بیش از 1160 کیلومتر مرز مشترک با روسیه دارد و در برابر این کشور بسیار آسیب پذیر است. این کشور به طور فزاینده ای به تضمین‌های امنیتی ناتو، اروپای غربی و ایالات متحده متکی است. لهستان برای پیروزی در این جنگ به اوکراین نیاز دارد. لهستانی‌ها آنچه را که نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه در مورد همه مسائل مربوط به ژئوپلیتیک می‌‌گویند، بررسی می‌‌کنند؛ تحریم‌های بیشتر علیه روسیه، تحویل تسلیحات به اوکراین، رهبری همکاری بین‌المللی برای حل این بحران، خروج از فرماندهی یکپارچه ناتو، تقویت جناح شرقی ناتو و در نهایت، سیاست پس از جنگ در قبال روسیه. تا همین اواخر، فرانسه و لهستان بر سر درک تهدید روسیه و حاکمیت قانونی لهستان با هم چالش داشتند، اما از زمان حمله به اوکراین، تغییر سیاست فرانسه در مورد روسیه در دوران ریاست جمهوری مکرون جدی بوده است و لهستان از انتخاب مجدد او استقبال می‌‌کند. اگرچه مکرون در رسانه‌ها رهبر یک واکنش سخت اروپایی به این جنگ نشان داده می‌‌شود، اما در عین حال، اصرار او بر ادامه گفت‌وگو با پوتین، منفعت‌خواهانه و توهین‌آمیز تلقی می‌شود. با وجود این، دیدگاه‌های دیگر نامزدها نسبت به جنگ نگران کننده‌تر است. لهستانی‌ها نگران نتایج انتخابات فرانسه هستند زیرا اتحاد اروپا سپر دفاعی آنها در برابر روسیه است. اگر فرانسه، آلمان و لهستان در یک نقطه قرار بگیرند، تلاش‌های پوتین ناکام می‌‌ماند اما اگر مکرون دوباره انتخاب نشود، همکاری امنیتی و دفاعی فرانسه و لهستان دچار چالش جدی خواهد شد.

فرانسه و آلمان؛ چالش‌های پیش رو

در شرایط عادی، رسانه‌ها و مردم آلمان انتخابات فرانسه را تقریباً به اندازه انتخابات ایالات متحده دنبال می‌‌کنند. اما امسال همه نگاه‌ها در آلمان به جنگ روسیه و اوکراین است. پیروزی امانوئل مکرون در آلمان تقریباً مسلم تلقی می‌شود. اگرچه در سال‌های قبل نگرانی‌هایی در مورد پیروزی مارین لوپن وجود داشت، اما آلمان اکنون عملاً برای دومین دوره مکرون آماده می‌شود.
پنج سال دیگر مکرون پیامدهای مهمی برای آلمان خواهد داشت. یک چالش بزرگ برای دولت این کشور، توافق میان شرکای ائتلاف در مورد نحوه همکاری با فرانسه خواهد بود. در حالی که مواضع مکرون در مورد مسائل انرژی، بویژه انرژی هسته‌ای، باعث ناراحتی سبزها خواهد شد، این احتمال وجود دارد که لیبرال‌ها (FDP) با طرح استقراض گسترده دیگری مخالفت کنند.
با توجه به پروژه مرکزی دیگر مکرون، یعنی پیشبرد دفاع اروپایی، باید دید که افزایش گسترده هزینه‌های دفاعی برای آلمان و تبدیل آن به یک اولویت چه چالش‌هایی را برای این کشور به دنبال خواهد داشت. هنگامی که مکرون پروژه پنج ساله خود را برای اروپا در سال 2017 ارائه کرد، ابتکارات او بیش فعالی اروپایی تلقی می‌‌شد که با دیدگاه‌ها در مورد ادغام اتحادیه اروپا-27 و سنت آتلانتیک آن ناسازگار بود. اما دولت آلمان از ایده او استقبال کرد و آن را موجب همکاری نزدیک به نفع فرانسه و آلمان قلمداد کرد. روی کارآمدن مکرون می‌‌تواند تمرکز دو کشور بر مسائل اقتصادی، امنیت انرژی و امنیت سلامت را افزایش دهد، اما اگر لوپن یا هر نامزد دیگری روی کار بیاید، مشخص نیست که با آلمان چگونه رفتار خواهد کرد و آینده این روابط به کدام سو خواهد رفت.

فرانسه و اسپانیا؛ آینده درهم گره خورده

اسپانیا انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را با امید زیادی دنبال می‌‌کند. رئیس جمهور فعلی فرانسه برای اسپانیا گزینه مطلوبی است، زیرا اسپانیا، خود کشوری است که عمیقاً متعهد به یکپارچگی اروپا است. همچنین مکرون از این جهت که سناریوی مطلوبی برای ریاست اسپانیا بر اتحادیه اروپا (در نیمه دوم سال 2023) را به پیش می‌‌برد، مطلوب این کشور است.
اکثر رقبای دارای موقعیت بالا برای پیروزی در انتخابات فرانسه، در بهترین حالت نسبت به اتحادیه اروپا، پیمان آتلانتیک و ناتو تردید دارند و تحریم‌ها علیه روسیه را نیز ملایم خواهند کرد. بنابراین روی کارآمدن یک گزینه جدید، کمپینی را که همراستا با اسپانیا است، تضعیف می‌‌کند و این خود تصویری نگران‌کننده از سیاست فرانسه و اروپا را ارائه می‌دهد. حتی صرف این واقعیت که آنها مدعیان احتمالی دور دوم انتخابات هستند نیز برای باقی ماندن تصویر اروپای منسجم در آینده، نگران کننده است. نظام‌های سیاسی فرانسه و اسپانیا آنقدر متفاوت هستند که نمی‌توان از انتخابات ریاست ‌جمهوری فرانسه تا انتخابات پارلمانی اسپانیا که در دو سال آینده برگزار می‌شود، به طور معناداری نتیجه گرفت. اما برخی از مضامین مبارزات انتخاباتی فرانسه مانند سیاست‌های هویتی و بحران‌های اقتصادی در اسپانیا نیز وجود خواهند داشت و این فضا را پیچیده‌تر خواهد کرد.

رأی دهندگان مردد؛ آینده مبهم

انتخابات سال‌جاری فرانسه با توجه به شرایط ژئوپلیتیک کنونی، نقش دیپلماتیک فرانسه، جایگاه این کشور در قاره اروپا و ریاست بر شورای اتحادیه اروپا که قرار است در ژوئن به پایان برسد، اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. در مجموع 12 نامزد از جمله امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی، مارین لوپن و اریک زمور نامزدهای راست افراطی، والری پکرس از راست میانه و نامزد چپ رادیکال ژان لوک ملانشون در رقابت هستند. بر اساس پیش‌بینی‌ها، به خاطر بی‌تفاوتی گسترده عمومی نسبت به موضوعات مورد بحث و خود نامزدها میزان رأی‌های ممتنع می‌تواند بالا باشد. در میان افرادی که بیشترین احتمال رأی ممتنع را دارند، رأی دهندگان جوانی هستند که به نظر می‌رسد بیشتر از افراد مسن‌تر از سیاست سرخورده هستند. هر چه سن رأی دهندگان بیشتر باشد، احتمال رأی دادن آنها بیشتر است. همچنین بسیج رأی‌دهندگان در میان کسانی که خود را وابسته به هیچ حزب سیاسی نمی‌دانند کم است: نیمی از آنها مطمئن نیستند که رأی خواهند داد یا قصد انجام این کار را ندارند. در میان رأی دهندگانی که ابراز نزدیکی سیاسی می‌کنند، آنهایی که در سمت چپ هستند کمی کمتر از آنهایی که در جناح راست یا میانه رو هستند، بسیج شده‌اند.عدم اطمینان زیاد در میان رأی‌دهندگان مشهود است و بسیاری از افراد هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفته‌اند. حامیان مکرون و دو نامزد اصلی راست افراطی کمترین تردید را دارند. جمعیت رأی‌دهندگان نامطمئن حداکثر 10 میلیون نفر تخمین زده شده است. همچنین، به نظر می‌رسد بسیاری از رأی‌دهندگان در ماه‌های اخیر چندین بار نظر خود را تغییر داده‌اند که این امر در انتخابات قبلی به ندرت اتفاق افتاده است.

فرانسه و انگلیس؛ تقابل‌های اساسی

تعداد کمی از مردم در انگلیس به کمپین انتخابات ریاست جمهوری فرانسه توجه زیادی دارند. مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، توجه انگلیس به اوکراین معطوف است و انتظار دارد که امانوئل مکرون دوباره انتخاب شود.  نتیجه در فرانسه برای انگلیس مهم است. هم در ارتباط با مسأله اوکراین و هم درباره آینده ناتو و امنیت اروپا، انگلیس در مورد روی کارآمدن هر رئیس جمهور جدید نگران است. زیرا این احتمال وجود دارد که با انتخاب فردی جدید، ناتو دیگر جایگاه کلیدی نداشته باشد و آینده آن با خطر روبه‌رو باشد. اما از سوی دیگر روی کارآمدن مکرون چندان هم مطلوب عالی انگلیس نیست. پاریس برای لندن شریکی حیاتی اما دشوار است. برگزیت و پیمان امنیتی سه جانبه بین استرالیا، ایالات متحده و بریتانیا (AUKUS) روابط دوجانبه را تیره کرده است. برای بریتانیا، مکرون همچنان یکی از تندروها در مورد برگزیت است و مسئولیت تنش‌های جاری بریتانیا و اتحادیه اروپا را برعهده دارد. فرانسه همچنین لحن تقابل‌آمیز انگلیس در قبال اتحادیه اروپا را نادرست می‌داند. جنگ اوکراین فعلاً بر اختلافات اساسی سرپوش گذاشته اما آنها همچنان وجود دارند. بریتانیا می‌خواهد اطمینان حاصل کند که هرگونه فشار برای «استقلال استراتژیک» اتحادیه اروپا به بودجه ناتو یا نقش انگلیس و ایالات متحده در امنیت اروپا محدود نیست. بازسازی روابط پاریس و لندن چندان آسان نخواهد بود، اما بریتانیا همچنان محتاطانه خوشبین است که سال 2022 ممکن است آغازی برای گفت و گوی جدید تقویت شده بین هر دو طرف باشد.

در کشاکش رقابت

حزب «اجتماع ملی» لوپن که قبلاً به‌عنوان جبهه ملی شناخته می‌شد، در دهه 1970 توسط پدرش، ژان ماری لوپن، کهنه سرباز جنگ الجزایر، تأسیس شد. رویکرد پوپولیستی حزب حول پلتفرم ضد مهاجرت و ضد اتحادیه اروپا می‌چرخد ​​و اعضای آن اغلب به نژادپرستی و اسلام هراسی متهم می‌شوند.
در حال حاضر لوپن ثمره یک کمپین مؤثر را درو می‌کند؛ خیلی قبل‌تر از اینکه جنگ اوکراین قیمت‌های انرژی را بالا ببرد، او تصمیم گرفت به جای پایبند ماندن به موضوع اصلی مهاجرت، روی کاهش قدرت خرید طبقه کارگر تمرکز کند. امروز، نظرسنجی‌ها به طور مداوم افزایش هزینه‌های زندگی را در رأس اولویت‌های رأی‌دهندگان فرانسوی نشان می‌دهند و در یک نظرسنجی اخیر، تعدادی از پاسخ‌دهندگان گفتند که لوپن بهتر از مکرون با این مشکل مقابله خواهد کرد. تلاش‌های لوپن با ظهور یکی دیگر از نامزدهای راست افراطی و حتی رادیکال‌تر، اریک زمور (که زمانی کارشناس تلویزیون بوده)   به «شیطان زدایی» از حزب اجتماع ملی  کمک می‌کند. زمور پس از تهدید جاه‌طلبی‌های لوپن برای ریاست‌جمهوری در پاییز گذشته، اکنون قدرت خود را از دست داده است، اما دیدگاه‌های تندرو و اغلب بیگانه‌هراسی او در مورد مهاجرت به‌طور غیرمستقیم باعث می‌شود لوپن برای میانه‌روها دلپذیرتر به نظر برسد. لوک روبان معتقد است: «اکنون شیطان اریک زمور است. حدود 39 درصد از رأی‌دهندگان فرانسوی فکر می‌کنند لوپن آنچه را که لازم است برای رئیس‌جمهور شدن دارد که این رقم در سال 2017، 21 درصد بوده است. تصویر ملایم‌تر لوپن او را برای بسیاری از رأی‌دهندگان محافظه کار تندرو و حتی برای برخی از چپ‌های رادیکال جذاب می‌کند. اجتماع ملی نئولیبرالیسم اقتصادی روزهای اولیه خود را کنار گذاشت و شروع به حمایت از هزینه‌های کلان دولتی در برنامه‌های رفاهی متنوع کرد. نتایج آنقدر غیرقابل پیش‌بینی است که مکرون در جریان میتینگ خود در پاریس، 30000 هوادارش را تشویق کرد که فکر نکنند «برنده انتخابات از قبل مشخص است» و خواستار «بسیج عمومی» شد.
اکنون مکرون از یک سو، با تعهد به اصلاح قوانین بیکاری و پیشنهاد بازنگری در سیستم بازنشستگی -اصلاحاتی که باعث طولانی‌ترین اعتصاب‌ها در دوره ریاست‌جمهوری بویژه در دوران کووید19 همه‌گیری او شد- و از سوی دیگر با هدف قراردادن طبقه کارگر و قول درباره افزایش حداقل دستمزد و افزایش قدرت خرید آسیب‌دیده مردم با کمک‌های هنگفت، توجه‌ها را به خود جلب کرده است. در حال حاضر درباره نامزدهای میانه امید چندانی وجود ندارد؛ والری پکرس از جمهوری‌خواهان محافظه‌کار جایگاه پررنگی در نظرسنجی‌ها ندارد و سوسیالیست‌ها هم بدترین عملکرد را در تاریخ خود دارند. در حال حاضر، نتیجه اصلی رویکرد دوجانبه مکرون، دوباره امیدهای سایر نامزدهای میانه رو را از بین می‌برد.  در حالی که نامزد آنها شهردار پاریس، آنه ایدالگو در حال حاضر تنها 2 درصد را به خود اختصاص داده است. به نظر می‌رسد که بسیاری از جناح چپ تندرو پشت سر ژان لوک ملانشون، کهنه کار در رقابت‌های ریاست جمهوری، که به رتبه سوم در نظرسنجی‌ها رسیده است و هنوز هم شانس کمی برای تصاحب جایگاه در دور دوم دارد، جمع شده‌اند. ایده ریاست جمهوری لوپن ممکن است برای بسیاری قابل قبول‌تر شده باشد، اما اکثریت بزرگی از رأی‌دهندگان هنوز فکر می‌کنند که مکرون جایگاه ریاست جمهوری بیشتری نسبت به رهبر راست افراطی دارد.
چالش دیگری که بر سر راه لوپن قرار دارد، میزان مشارکت است؛ میزان مشارکت رأی دهندگان در فرانسه مدت هاست که کاهش یافته است و انتظار می‌رود این بار به پایین‌ترین حد خود برسد. جنگ اوکراین بیشتر توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرده است. براساس برخی تحلیل‌ها، حدود 30 درصد از رأی‌دهندگان ممکن است در روز انتخابات حاضر نشوند و طبق معمول کسانی که بیشتر در انتخابات شرکت می‌کنند، جوانان و طبقه کارگر خواهند بود؛ دو گروهی لوپن بیشتر از آنها بهره می‌برد. اگر این اتفاق بیفتد، این اولین بار نیست که اجتماع ملی با چنین مسأله‌ای روبه‌رو می‌شود. در انتخابات منطقه‌ای سال گذشته، حزب به پیروزی بزرگی دست یافت. در عوض، تقریباً در همه جا آرای خود را از دست داد و نتوانست هیچ کرسی منطقه‌ای را به دست آورد. اما به گفته روبان، مشارکت کم لزوماً مانعی برای راست افراطی نیست. به‌عنوان مثال، در انتخابات ریاست جمهوری سال 2002، سطوح بالای رأی ممتنع عمدتاً به لیونل ژوسپن، نامزد سوسیالیست لطمه زد، در حالی که پایگاه قوی راست افراطی زمینه را فراهم کرد تا ژان ماری لوپن به دور دوم راه یابد و فرانسه را مبهوت کند.
اگر مارین لوپن موفق به انجام این کار شود، پیروزی او در ریاست‌جمهوری رویدادی بزرگ برای فرانسه خواهد بود. در حالی که او در سال‌های اخیر فردی کم نظیر ظاهر شده است، اما بسیاری از ناظران تأکید می‌کنند که برنامه او رادیکال باقی می‌ماند؛ بویژه وقتی صحبت از مهاجرت به میان می‌آید. لوپن پیشنهاد می‌کند که اصل «اولویت ملی» برای شهروندان فرانسوی در قانون اساسی لحاظ شود، خارجی‌ها از مزایای اجتماعی مختلف محروم شوند و مهاجران بیکار یا بدون مدرک اخراج شوند. اگرچه او دیگر طرفدار خروج فرانسه از اتحادیه اروپا نیست، درست مانند بسیاری از رهبران راست افراطی دیگر در اروپا بسیاری از پیشنهادهای او ناگزیر به رویارویی مستقیم با بروکسل منجر می‌شود. او می‌خواهد به طور یک جانبه کمک‌های فرانسه به بودجه اتحادیه اروپا را کاهش دهد و حقوق شهروندان اتحادیه اروپا در فرانسه را محدود کند. همچنین می‌گوید که پاریس مجبور نیست از احکام دادگاه اروپایی حقوق بشر تبعیت کند. ماتیلدا سیولا از شورای روابط خارجی اروپا معتقد است اینکه لوپن تا چه حد می‌تواند صحبت‌های چالش برانگیز خود در مورد اتحادیه اروپا را به سیاست واقعی تبدیل کند، مشخص نیست؛ اما ریاست‌جمهوری لوپن ممکن است منجر به یک تجدیدنظر دیپلماتیک قابل توجه شود، زیرا روابط دیرینه فرانسه و آلمان آشفته‌تر می‌شود و فرانسه به سمت بدبین‌های اروپا مانند ویکتور اوربان، نخست‌وزیر راست افراطی مجارستان - که اخیراً لوپن برای انتخاب مجددش بلافاصله به او تبریک گفت- می‌چرخد.
اگر همان‌طور که انتظار می‌رود، مکرون و لوپن در دور دوم به مصاف هم بروند، نتیجه در نهایت به این بستگی دارد که چه تعداد فرانسوی دوست ندارند به رئیس‌جمهور کنونی رأی دهند و دوباره علیه او یک جبهه تشکیل شود. در سال 2002، ورود ژان ماری لوپن به دور دوم، شوک ملی ایجاد کرد و فرانسوی‌ها با رأی دادن دسته جمعی صرف نظر از هرگونه ملاحظات سیاسی دیگر علیه او واکنش نشان دادند. اما به نظر می‌رسد پایگاه رأی مکرون به گونه‌ای است که در آن کمتر این اتفاق می‌افتد که افراد، توقف مارین لوپن را اولویت اصلی خود بدانند.