روزنامه آفتاب یزد
1401/01/23
ابر چالش اجتماعی
کورش الماسی- دغدغه مندان، دلسوزان و میهن دوستان بسیاری در عرصه سیاسی، پیوسته تلاش کرده و میکنند تا راهکارهایی برای ایجاد آرامش، ثبات، امنیت و توسعه اجتماعی و ملی تدبیر و به سازوکارهای تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان، منتقل کنند. اما به دلایلی تلاش وطن پرستان برای هدایت مدیریت کلان سیاسی در مسیر ایجاد آرامش، امنیت، ثبات و توسعه ملی ناکام مانده است. شاید یکی از دلایل اصلی ناکامی وطن پرستان، عدم پرداختن به برخی موانع بنیادی که ریشه در اعماق فرهنگ، تاریخ و ناخودآگاه اذهان جمعی از جمله نخبگان دارد، باشد. پربیراه نیست اگر گفته شود بنیادیترین ریشه انبوه و انواع چالشهای اجتماعی، خلط آنچه میدانیم (امور و پدیدههای ملموس و قابل درک) با آنچه نمیدانیم (ناشناختههای متافیزیکی) میباشد. به عبارتی، «آشفتگی وعدم شفافیت ذهنی»، ابر چالش اجتماعی میباشد. خلط امور واقعی و قابل ارزیابی با امور غیر واقعی و غیر قابل ارزیابی یا به عبارتی، عدم شفافیت یا تیره و تار بودن اذهان در سطوح گوناگون اجتماعی و سیاسی که ناشی از خلط جهان مُثل (متافیزیک) افلاطونی با جهان عین است، یکی از بنیادیترین موانع تدبیر راهکارهای عملی برای ایجاد آرامش، امنیت و توسعه ملی میباشد. اگر بپذیریم که راهکارهای مورد نیاز برای تحقق انواع نیازها، خواسته ها، آرزوها و اهداف انسانی و اجتماعی؛ برآیند درک، تشخیص و تحلیل امور واقعی، ملموس و روزمره انسانی و اجتماعی میباشد، آنگاه طبیعی است که اذهان تیره و تار از تدبیر اندیشه ها، راهکارها و طرحهای کاربردی و ممکن، عاجز باشند. به عبارتی، ناکارآمدی مدیریت کلان سیاسی که منشاء انواع و انبوه چالشهای اقتصادی، معیشتی، ویرانی اخلاق سیاسی، روابط خارجه و... میباشد، نه علت، بلکه معلول یک علت که همانا آشفتگی وعدم شفافیت ذهنی که بستر بقای سوداگران داخلی و خارجی نیز میباشد، است.یقیناً پرداختن به چنین موضوعی بسیار فراتر از توان و مجال یک موجز میباشد. بنابراین، این موجز اشاراتی بسیار کلی و مختصر به موضوع خواهد داشت.
به دلیل جهان متافیزیکی (مُثل) افلاطونی (آنگونه که به ما آموزش داده اند) نمیتواند بستری برای ایجاد آرامش، امنیت و ثبات اجتماعی باشد. یک، دلیل اول کاربردی و تجربی است. «کارشناسان و معتقدین به جهان مثل، برای کشف حقیقت، میتوانند به بیمارستان بروند و درخواست کنند با داروی بیهوشی برای چند دقیقه بیهوش شوند.
بعد از بهوش آمدن تجربه و درک خود از جهان غیرهوشیاری (مثل یا متافیزیک) را برای دیگران تبیین کنند. دو، دلیل دوم منطقی است. اینکه «از امور و پدیدههای مشهود نمیتوان به امور و پدیدهای نامشهود پی برد». مثلا، اگر فردی مشت خود را گره زده و دو پرسش مطرح کند، یک، آیا در مشت من چیزی وجود دارد؟ و دو، آگر چیزی هست، آن چیز چیست؟ مشاهد کنندگان مشت گره کرده، نمیتوانند به اعتبار دیدن دست یا بدن پرسشگر به دو پرسش او پاسخ قطعی و اطمینان بخش دهند.
مدیریت سیاسی یک جامعه همانند مکانیک، فیزیک، ساختمان سازی، صنایع گوناگون، کشاورزی و... با امور و پدیدههای ملموس، قابل فهم، قابل اندازهگیری و قابل ارزیابی سر و کار دارد. استنباط، استخراج و تدبیر راهکارهای مورد نیاز امور واقعی، ملموس و کاربردی انسانی و اجتماعی از طریق خلط تصورات و تخیلات متافیزیکی (مُثل) با جهان عین، نمیتواند آرامش، امنیت، ثبات اجتماعی و کارآمدی و پایداری برای مدیریت کلان سیاسی ایجاد کند.
به گواه تجربیات و شواهد تجربی و تاریخی؛ اندیشه ها،
باورها، مباحث و... متافیزیکی منجر به «مختلشدن فهم کاربردی» انسان میشود. به بیانی کلی و کاربردی، «فهم انسان همان جهان عین، ملموس، قابل سنجش و...» میباشد. در سطح کاربردی امور و پدیدههایی که موضع عینی درک انسان هستند میتوانند سنجیده و ارزیابی شوند. رابطهای علت و معلولی میان فهم انسان و پدیدهها و امور در دسترس وجود دارد. به عبارتی «فهم»، معلول پدیدهها یا ارتباط با پدیدههای عینی، ملموس و قابل ارزیابی است. ازآنجاکه فهم امور متافیزیکی امری مبتنی بر تصور، خیال و گمان است، تلاش برای تبیین امور عینی، ملموس و قابل ارزیابی با گمانها، تصورات و تخیلات متافیزیکی تنها به آشفته و مختل کردن فهم و درک انسانی از امور و پدیدههای عینی، ملموس و قابل ارزیابی میشود. به عنوان مثال، بررسی ویژگیهای گوناگون مکانیکی اجسام مبتنی بر نیروی جاذبه کاملا قابل درک است. اما «تبیینعدم بارندگی با نوع پوشش یا رفتار شهروندان امری غیر منطقی و غیر کاربردی» است.
نکته قابل توجه اینکه «راهکارهای کاربردی محصول درک، تشخیص و تحلیل عرصه عینی اجتماعی و سیاسی» میباشد. بنابراین، خلط جهان مُثل افلاطونی در مدیریت کلان سیاسی اصلیترین مانع شفافیت اذهان و اراده ها (سیاسی و مدیریتی) برای ارتباط کاربردی با امور و شرایط واقعی (نیازها، خواسته ها، اهداف و آرزوهای شهروندان) که شرایط تدبیر اندیشه ها، راهکارها، طرحها و راهبردهای لازم برای حل و فصل انبوه و انواع چالشهای اجتماعی و ملی است، میباشد. صرف نظر از دیدگاها و اهداف «ارادههای گوناگون (جناحی و فردی)»، تحولات اجتماعی و سیاسی یا برآیند انفجار صبر، تحمل و توان شهروندان تحت انواع فشارها (معیشتی، اقتصادی، حقوقی و...) یا برآیند درک، تشخیص، تحلیل و برنامهریزی مدیریت کلان سیاسی به منظور تحقق انواع اهداف و نیازهای جمعی و ملی، میباشد.
اندیشهها و تبیینهای مبتنی بر جهان مُثل (متافیزیک) متعلق به دورانی است که علوم کاربردی امروزی چون روانشناسی، جامعهشناسی، فیزیک، شیمی ریاضیات و... وجود نداشت. بنابر همه قوائد آسمانی و زمینی، مدیریت سودمند، کارآمد، کم هزینه و پایدار یک کشور در جهان خرد بنیاد و رقابت محور معاصر، مبتنی بر جهان مُثل نه تنها ممکن نخواهد بود، بلکه منجر به آسیبهای اجتناب ناپذیر به امنیت و بقای ملی خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
رونمایی از تب جدید بازار مسکن
جهش XE کرونا هنوز به ایران نرسیده است
نام مدیران تسهیلاتدهنده هم افشا شود
امیرعبداللهیان: اگر بایدن حسن نیت دارد یکی از تحریم را لغو کند
احتمالا آزمون وکالت کانونهای وکلای دادگستری امسال برگزار نمیشود
به رئیس جمهور چه گفتم؟
بیابانزایی طبیعی و انسانی و اثرات و عواقب آن در استان یزد
ابر چالش اجتماعی
احتمال جنگ آب
لجبازی با مردم
فرصت سوزی!
ابر چالش اجتماعی
بیابانزایی طبیعی و انسانی و اثرات و عواقب آن در استان یزد