روزنامه جوان
1401/01/25
از شما سؤال میشود!
دیدار رهبری با کارگزاران نظام یک دیدار «جدی» است؛ جدی و رسمی؛ هم در نوع رفتارها و هم در صحبتها و مواضع. آیتالله خامنهای را هم میتوان در این دیدار، جدیتر و رسمیتر از همیشه دید. در این دیدارها ایشان بیش از هر دیدار دیگری، رهبری میکنند و سیاستها و مواضع را پیش میبرند.دیدار سهشنبه شب هم از همین قسم بود و برگههای دست رهبری و حجم نکاتی که آماده کرده بودند، نشان میداد مثل همیشه سخنانی جدی با کارگزاران نظام دارند.
پشت سر رهبر انقلاب طبق معمول همه دیدارها، آیهای مرتبط با موضوع جلسه نقش بسته است و این بار، چون دیدار با مسئولان نظام است، بخش انتهایی آیه ۳۴ سوره اسرا نقش بسته است: «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِن الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا، به عهد خود وفا کنید که از عهد سؤال میشود.»
همین معنا را رهبر معظم انقلاب در سخنان خود هم مورد اشاره قرار میدهند، آنجا که میفرمایند: «ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»، میگوییم مسئول، مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم، از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم» و این مسئول بودن را در دو جایگاه توصیف میکنند؛ در برابر مردم و در برابر خدا.
در این مجال، حرف رهبری حول این محور است که مخاطبان مستقیمش که میهمان او در حسینیه امام خمینی هستند، در برابر خدا و در برابر مردم، به معنای واقعی «مسئول» هستند. مسئول بودن را باید به این معنای حقیقی دید که «از او سؤال میشود» و نه معنای اصطلاحی که به مقامات گفته میشود.
به همین مسئولانی که مورد سؤال واقع میشوند، رهبری معظم انقلاب توصیههای دیگر هم دارند؛ توصیههایی در مورد نحوه اجرای مسئولیتشان که رهبر انقلاب آنها را «سفارش کاری» میخوانند.
* اول، «یک مسئله همان مسئله شعار سال است که گفتیم تولید با آن دو خصوصیت: یکی خصوصیت دانشپایه بودن، دانشبنیان بودن، یکی هم خصوصیت اشتغالآفرینی.»
رهبری پاسخ ایرادی را هم که به ایشان گرفته شده میدهند؛ این ایراد که توسعه فناوری با اشتغالزایی مخالف هم هستند و پیشرفت تکنولوژی از فرصتهای شغلی کم میکند: «یک اشکالی کردند به ما، گفتند این دو خصوصیت باهم نمیسازد، درست میگویند، در یک مواردی همین جور است، یعنی هر چه فناوری پیشرفتهتر بشود، نیاز به نیروی انسانی کمتر میشود، بعضیها پیغام دادند که «این چه جوری میشود؟» من برای این جواب دارم. بله، در یک مواردی این جوری است، اما در مورد ما این جور نیست، برای خاطر اینکه ما کارخانهها و شرکتهای تعطیل یا نیمهتعطیل در قسمتهای پاییندستی که بسیار هم زیاد است، خیلی داریم. بنابراین دانشبنیان شدنِ شرکتها متوجه این شرکتها میتواند بشود، یعنی میتواند حتی فرصتهای شغلی را چند برابر کند و افزایش بدهد، علاوه بر این، خود فناوری جدید یک حالت گسترشیابی طبیعی دارد، یعنی هر چه انسان در مسائل فناوری پیشرفت کند، میدانها در مقابل او باز میشود.»
حالا در ذیل همین توصیه شعار سال، رهبر معظم انقلاب نکات ریزتری هم دارند، اینکه برای شرکتهای دانشبنیان ضابطه تعریف شود و مونتاژکار یا شرکت ۴۰ ساله از تسهیلات شرکتهای دانشبنیان استفاده نکنند، اینکه ارزیابی شود. نوآوری و کاهش ارزبری و اشتغالآفرینی داشته باشد، نیازسنجی شود که پاسخگوی نیازهای اولویتدار کشور شوند و خامفروشی نشود.
* دوم، برنامه هفتم توسعه را به جایی برسانید: «این برنامه البته باید سال گذشته تصویب میشد و امسال منشأ برنامه سالانه ۱۴۰۱ قرار میگرفت که خب سال گذشته نشد. امسال این را به یک جایی برسانید انشاءالله، همت کنید تا بر اساس سیاستهای کلی، این برنامه تنظیم بشود و در دولت و مجلس انشاءالله این مسئله به اتمام برسد.»
* سوم، مردمی بودن و مردمی ماندن که یک مصداقش را «سفرهای استانی» ذکر میکنند و آن را «کار خوب و گرهگشا» میدانند: «یک چیزهایی است که انسان تا در عرصه میدانی مشاهده نکند یا انسان خودش نبیند یا از مردمی که در عرصه حضور دارند، نشنود یا اخبار موثقی را کسانی که میروند و میبینند به انسان منتقل نکنند -تا این نباشد- نمیشود واقعیات را فهمید و بر اساس آنها برنامهریزی کرد.»، اما تأکید ایشان بر این است که مردمی بودن ادامهدار باشد: «یکی از مهمترین مسائل مردمی بودن، مردمی ماندن است، مردمی بمانید، خسته نشوید. صبری که عرض کردیم، یکی از مواردش اینجاست. این جور نباشد که ما اولِ کار مردمی باشیم، بعد به تدریج خسته بشویم، نه، واقعاً مردمی بمانید»، البته تأکید دارند که الزاماً منظورشان ادامهدار بودن سفرهای استانی نیست.
* چهارم، تأکید مکرر ایشان بر سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی است، خصوصیسازی و البته خودشان میگویند که «چند سال قبل ابلاغ شده و همه هم تمجید و تعریف کردند که چه سیاستهای خوبی است، لکن عمل نشده است.»
* پنجم، مسئله رشد اقتصادی بدون نفت است که باز هم رهبری میگویند قبلاً این موضوع را گفتهاند که عمل نشده است: «بنده یک روزی سالها پیش این را مطرح کردم، اگر از آن روز شروع میشد، امروز بدون شک وضع کشور وضع دیگری بود، دنبال نشد.»
* ششم، از چگونگی خرجکرد منابع ارزی میگویند. با توجه به این گشایشهایی ارزی اتفاق افتاد و پیشبینی میشود مجدد هم اتفاق بیفتد و با توجه به اینکه در دولت قبل استفاده مفید از گشایش ارزی نشد، دغدغه رهبری قابل تأمل است: «این منابع ارزی صرف واردات بیرویه نشود، صرف کارهای زیربنایی کشور بشود، مسئله حمل و نقل، مسئله حمل و نقل ریلی، مسائل گوناگون مربوط به همین شرکتهای دانشبنیان، مسئله راههای ارتباطی با کشورهای همسایه، نوسازی صنایع، خیلی از صنایعِ ما کهنه است که نوسازی اینها احتیاج دارد به درآمدهای ارزی. صرف این چیزها بشود، نه اینکه حالا به مجرد اینکه یک پولی گیرمان آمد... غذای سگ را از بیرون وارد کنند، وسایل آرایش را با قیمتهای گزاف و گران وارد کنند! یک واحد پول هم نباید صرف این چیزها بشود، چه برسد به پولهای زیاد.»
* هفتم، استفاده از فرصت شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا.
* هشتم، مجاهدت هوشمندانه در زمینه علم و فرهنگ.
* نهم، معطل مذاکرات هستهای نشدن: «شما در برنامهریزیهای کاری خودتان مطلقاً معطل مذاکرات هستهای نشوید، مطلقاً، کار خودتان را بکنید، وضع فعلی کشور را ببینید، بر اساس وضع فعلی برنامهریزی کنید. ممکن است مذاکرات به جاهایی برسد، جاهای مثبتی، جاهای نیمهمثبتی، منفیای، هر چه بشود شما کار خودتان را بکنید، متوقف نکنید کارتان را به آنها.
* دهم، مغتنمشماری فرصت: «برادران عزیز، خواهران عزیز! فرصت مسئولیت بسیار زودگذر است، بسیار زودگذر است و تمام میشود، این فرصت را مغتنم بشمرید، از هر ساعتش استفاده کنید.»
* یازدهم، کار نمایشی نکنید: «برای نمایش کار نکنید. اینکه مردم آن منطقهای که من را انتخاب کردهاند یا مردمی که مثلاً فرض کنید در تلویزیون حرفهای من را میشنوند، اینها به من خوشبین بشوند، این را در نظر نیاورید، این کار، برکت کار را از بین خواهد برد و خیلی اوقات کار به نتیجه هم نمیرسد.»
* دوازدهم، اینکه منافع ملی را بر منافع شخصی و گروهی و منطقهای مقدم بدارند: «در مجلس این کلمه تعارض منافع هم مدام تکرار میشود. این تعارض منافع فقط در اقتصاد نیست، در بخشهای دیگر هم تعارض منافع [هست]. اگر من و شما در توجه مردم به ما، یک منفعتی داریم، یک منفعت هم منفعت عمومی کشور است، اینجا تعارض منافع است دیگر، کدام را مقدم خواهیم کرد؟ اگر ما آبروی خودمان و توجه مردم به خودمان را مقدم دانستیم بر آنچه نفع کشور در آن است، خب این مصداق تعارض منافع است، باید خدا را در نظر داشته باشیم.»
* سیزدهم، عدم دخالت مجلس و دولت در وظایف و اختیارات یکدیگر: «مجلس و دولت هم وظایف مشخصی دارند در قانون، من قبلاً هم این را در یک دیدار دیگری عرض کردم که این خطوط فاصل را حفظ کنید.»
سخنان رهبری که البته بر مبنای منطق عقلی و دینی و انقلابی است، پیش روی مسئولان است و آنها اگر فقط به همین فکر کنند که از آنان سؤال خواهد شد، یقیناً عملکردشان را روز به روز بهتر خواهند کرد.
سایر اخبار این روزنامه
متولیان امور برای شرکتهای دانشبنیان و محصولات دانشبنیان شاخصسازی کنند
غفلت بزرگ فرهنگی درباره افغانستان
تماشاگران جام جهانی ارزان و آسان به ایران بیایند
پیکر بیسرم در خانه بود و خودم در جبهه!
امیدهای فوتبال را دریابید
کارگران در میانکاله روی مخ محیط زیست مشغول کارند!
از شما سؤال میشود!
زمزمه ابقای الکاظمی از دل بحران سیاسی
افغانستانیها سفارت ایران را در کابل گلباران کردند
آقای رئیسجمهور! گرانیها را در مدیریت همکارانتان جستوجو کنید
چرا مذاکرات هستهای فریز شده است؟!
ماجرای آن «پیشنویس»که موجود نیست!
وابستگان امریکا نگران استقلال ایران شدند!
فرصتسازی در افغانستان از دل تهدید