افول استقلال قوا و رژیم مافیایی در امریکا

در چند شماره پیشین این سلسله‌یادداشت‌ها به مسئله افول استقلال قوا و مصادیق رژیم مافیایی در امریکا اشاره داشتیم.
این واقعیت عینی در سطح تحلیل کلان، خبر از بحرانی ریشه‌ای در امریکا تحت عنوان «نابرابری اقتصادی» می‌دهد. بخش مهمی از رؤیای امریکایی شعار «امریکا سرزمین فرصت‌ها» و ایده «برابری» است؛ چیزی که اعلامیه استقلال امریکا می‌گوید «تمامی مردم برابر آفریده شده‌اند». اما واقعیت‌های عینی از تغییر و افول ایده برابری فرصت‌ها و برابری درآمدی در برابر برتری اقلیت‌های اقتصادی- اجتماعی و شکاف غنی و فقیر در امریکا حکایت دارد.
در سال ۲۰۱۵ امریکا در بین کشور‌های عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (oecd) با ۲/۴۲ درصد در صدر بیشترین نابرابری اقتصادی بالاتر از هلند، استرالیا، آلمان و دانمارک قرار داشته است. سال ۲۰۱۶ نیز طبق گزارش ثروت جهانی، «در امریکا ۱/۴۲ درصد ثروت در اختیار یک‌درصد ثروتمند قرار دارد»، در مقابل برابر تحقیقات چارلز موری در کتاب «وضعیت امریکای سفید (۲۰۱۰- ۱۹۶۰)»: «رشد اقتصادی برای اقشار متوسط جامعه امریکا از دهه۱۹۷۰ عمدتاً ثابت مانده و تقریباً تمام مزایای رشد اقتصادی از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۰ نصیب جمعیت نیمه بالایی توزیع درآمد شده است.» تشدید نابرابری درآمدی در امریکا را می‌توان از نسبت میانگین درآمد یک مدیر عامل به میانگین دستمزد یک کارگر فهمید، این نسبت از ۲۴ به یک در سال ۱۹۶۵ به ۲۶۲ به یک در سال۲۰۰۵ رسیده است.
دفتر ملی تحقیقات اقتصادی امریکا گزارشی در خصوص بررسی وضعیت نابرابری اقتصادی امریکا از ۱۹۱۳ تا ۲۰۱۴ منتشر کرده است. برابر این گزارش «درصد ثروت یک‌درصد ثروتمند امریکا از کل ثروت کشور در طول قرن اخیر به طور میانگین نزدیک ۲۰ درصد بوده است»، این در حالی است که «درصد پس‌انداز درآمد برای ۹۰ درصد دهک‌های پایین جامعه امریکا در طول این مدت نزدیک به صفر ارزیابی شده است.» در این چارچوب است که یک‌درصد از جمعیت امریکایی‌های سرمایه‌دار، ثروتی برابر با دارایی ۹۰ درصد کل امریکایی‌های طبقات پایین اجتماع دارند.


در کنار رشد شکاف درآمدی طبقاتی بین فقیرترین و غنی‌ترین طبقات جامعه در چند سال گذشته، داده‌های مرکز آماری «خدمات درآمد داخلی (IRS)» برای سال‌های ۲۰۱۸- ۲۱۰۷ بیانگر این واقعیت است که آستانه درآمدی برای رسیدن به یک درصد از جامعه که بالاترین درآمد را دارند، به بیش از نیم‌میلیون دلار رسیده و ۵۰ درصد امریکایی‌ها کمتر از ۴۲ هزار دلار درآمد سالانه دارند. قابل توجه است که خط فقر تعیین‌شده برای یک خانواده چهار نفره امریکایی در سال ۲۰۱۸، ۲۵هزار دلار بوده است.
معضل شدیدتر در این خصوص، تناظر نابرابری درآمدی با تفاوت نژادی است. برابر گزارش BLS با نگاهی که بر درآمد چهار نژاد (سفید، سیاه یا آفریقایی امریکایی‌تبار، آسیایی و هیسپانیک یا لاتین‌تبار) داشته، درآمد متوسط برای یک هفته و برای تمامی نژاد‌ها باید برابر با ۹۰۰دلار باشد، با وجود این برای کارمندان سفیدپوست تمام وقت، این مقدار در هفته برابر با ۹۳۱دلار می‌باشد. اما درآمد متوسط هفتگی سیاهپوستان یا آفریقایی امریکایی‌تبار‌ها برابر است با ۷۱۲دلار و کارگران تمام‌وقت هیسپانیک یا لاتین‌تبار- دومین جمعیت از کارگران تمام وقت- در هفته درآمدی بالغ بر ۶۸۴دلار را کسب می‌کنند.
سندرز در مناظره ۲۰ نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال۲۰۲۰ با اشاره به معضل نابرابری اقتصادی و درآمدی اذعان داشت: «۵۰۰ هزار امریکایی در خیابان می‌خوابند، در حالی که آمازون درآمد سرشاری دارد، ۹۹درصد برای یک درصد کار می‌کنند. مسئله اصلی که ما در کنگره در مورد آن صحبت نمی‌کنیم، سطح عظیم درآمد و نابرابری ثروت در این کشور است. ما به یک انقلاب سیاسی نیاز داریم که به این میلیاردر‌ها و شرکت‌ها بگوید که لازم است آن‌ها پرداخت عادلانه سهم خود را آغاز کنند.» اچ. فردمن، استاد بازرگانی کالج بروکلین- دانشگاه سیتی نیویورک در این مقاله سال ۲۰۱۵ اعلام می‌کند: «خطرناک‌ترین نشانه افول افزایش نابرابری ثروت و درآمد است که آهسته‌آهسته رشد می‌کند و می‌تواند موجب بی‌ثباتی گردد. سرمایه‌داری به رغم موفقیت‌ها با رشد لگام‌گسیخته، غارتگرانه و محرومیت‌انگیز مواجه است.»
تحقیقات توبیاس استون در تحقیقی با عنوان «۱۲ نشانه افول» در جولای ۲۰۱۵ نشان می‌دهد رتبه امریکا پیرامون شهروندان زیر خط فقر از بین ۱۶۲کشور سی‌وششم است، به نحوی که بر اساس داده‌های مرکز آمار امریکا (۲۰۱۵)، ۱۴/۵ درصد از مردم امریکا (۴۵/۳ میلیون نفر) رسماً فقیر هستند که این رقم نسبت به فقرای مراکش و آلبانی هم بیشتر است. همچنین رتبه امریکا در کودکان فقیر از بین ۳۵کشور نظرسنجی‌شده سی‌وچهارم است، به نحوی که بر اساس داده‌های یونیسف از فقر نسبی (فقری که نسبت به هر جامعه سنجیده می‌شود)، رتبه امریکا در انتهای لیست است، حتی کمتر از رومانی، در حالی که امریکایی‌ها به طور میانگین شش برابر ثروتمندتر از رومانیایی‌ها هستند. در سطحی بالاتر امریکا در نابرابری درآمدی، چهارمین کشور نابرابر دنیاست.
نابرابری درآمدی در امریکا، ضمن کاستن از رشد اقتصادی و سلب فرصت‌ها از جوانان، اقشار و نژاد‌های مختلف در نهایت آینده این کشور را با تهدید مواجه ساخته است. در همین راستا طی سال‌های اخیر، افزایش بی‌عدالتی اقتصادی به افزایش اعتراضات اجتماعی همچون جنبش «وال استریت را اشغال کن» و همچنین واکنش‌های شدید علیه مولتی‌میلیاردر‌ها دامن زده است، اما به رغم تشدید اعتراضات اجتماعی به افزایش روزافزون نابرابری‌های درآمدی و برخی تحرکات در ارائه قوانینی برای توزیع دوباره ثروت در جامعه و اصلاح قوانین مالیاتی فدرال و ایالتی، این اقدامات با مخالفت سیستم سیاسی و جریان‌های قدرت و ثروت مواجه است.
* کارشناس مسائل سیاسی