آتش جنگ پشت دروازه قاره سبز

سرانجام پس از ماه‌ها آماده‌سازی، ارتش روسیه حمله بزرگ خود را به اوکراین روز پنج‌شنبه ۲۴ فوریه سال ۲۰۲۲ میلادی برابر با پنجم اسفند ۱۴۰۰ آغاز کرد. اینکه چرا روسیه تصمیم به چنین حرکت پرمخاطره‌ای گرفت، هنوز دقیقاً مشخص نیست، اما برخی کارشناسان عقیده دارند پوتین احساس می‌کرد اگر اوکراین پس از انقلاب رنگی غربگرایان به یک کشور موفق تبدیل شود (مانند لهستان) مردم روسیه نیز دست به اقدامی مشابه خواهند زد، خصوصاً که اوکراینی‌ها و روس‌ها پیوند‌های قومی و فرهنگی بسیاری دارند. اینکه روس‌ها عضویت اوکراین را در ناتو دلیل این حمله بیان می‌کنند، از دیدگاه برخی، چندان با واقعیات میدانی سازگار نیست. بسیاری از اعضای ناتو با عضویت اوکراین مخالف بودند و البته ناتو در مرز‌های روسیه در منطقه بالتیک حضور دارد و کشور‌های لتونی، استونی و لیتوانی از اعضای ناتو در همسایگی روسیه هستند و هم‌مرز شدن روسیه با ناتو موضوع جدیدی نبود که دلیل چنین جنگ بزرگی باشد. از سوی دیگر برخی اهمیت اوکراین را از جنبه‌های مختلف سبب حساسیت ویژه روسیه به عضویت این کشور در ناتو در مقایسه با کشور‌های کوچک فوق‌الذکر می‌دانند. مطالبی راجع به تلاش اوکراین در جهت دستیابی به تسلیحات غیرمتعارف ذکر می‌شود که تاکنون شواهدی برای آن ارائه نشده است.
در نهایت پوتین تصمیم به حمله گرفت و به هر دلیلی منفعت جنگ را بیش از صلح دید. البته روسیه ابزار دیگری هم برای تأثیرگذاری مطلوب خود در اوکراین نداشت. روسیه، نه قدرت اقتصادی بزرگی دارد که بتواند اوکراین را تهدید به تحریم‌های سخت کند و نه نفوذ فرهنگی مؤثر در اوکراین داشت. از این‌رو تنها کارت بازی در اختیار مسکو، قدرت نظامی بود. به گفته برخی منابع، میزان تمایل مردم اوکراین به روسیه هم که در زمان وقوع انقلاب رنگی حدود ۵۰ درصد ارزیابی می‌شد در این سال‌ها به حدود ۳۰ درصد افت کرده بود. شروع تهاجم چگونه بود؟
شب ۲۴ فوریه، روسیه حمله خود را با شلیک موشک‌های بالستیک و کروز به زیرساخت‌های نظامی و امنیتی اوکراین آغاز کرد. به گفته پنتاگون، روس‌ها در این مرحله ۱۰۰ تیر موشک کروز و بالستیک به سمت اوکراین و عمدتاً پایگاه‌های هوایی آن شلیک کردند.
روسیه حداقل در دو روز اول به سمت زیرساخت‌های غیرنظامی اوکراین شلیک نمی‌کرد. به نظر می‌رسد تحلیل روس‌ها این بود که اوکراین مقاومت خاصی نخواهد کرد و کی‌یف پایتخت این کشور فوراً سقوط می‌کند و دولت مورد نظر روس‌ها روی کار می‌آید. روسیه منابع اطلاعاتی بسیاری در اوکراین داشت و ستون پنجم روسیه در روز‌های اول جنگ فوق‌العاده فعال بود، ولی این تحلیل روس‌ها اشتباه از آب درآمد، چراکه اوکراین مقاومت کرد.


روسیه در دو روز اول بیشترین پیشروی زمینی را داشت و بقیه جنگ، یعنی چهل و چند روز بعد را با سرعت کمتری به پیشروی ادامه داد و حتی در ۱۰ روز اخیر از بسیاری از مناطق عقب کشیده است. چند دلیل برای این موضوع وجود دارد؛ اول مقاومت بخش‌هایی از ارتش اوکراین از روز سوم و چهارم ساختار دفاعی به خود گرفت و شروع به ایجاد مواضع دفاعی کردند. با وجود ماه‌ها هشدار منابع اطلاعاتی غربی و تصاویر ماهواره‌ای مبنی بر تجمع قوای روس در مرز، اوکراینی‌ها روی زمین آمادگی برای مقابله با حمله نداشتند و حتی پرسنل ذخیره تنها ساعتی قبل از حمله به خدمت فراخوانده شدند.
دلیل دوم، مواجهه ارتش روسیه با یکسری مشکلات تدارکاتی بود، از جمله تأمین سوخت و خوراک برای نیروها. به نظر می‌رسید روسیه یک برنامه برای جنگی رعدآسا داشت که نهایتاً در دو تا سه روز به پایان می‌رسید. به همین دلیل تدارکات کافی تأمین نشده بود و از طرفی پیشروی سریع اولیه که صرفاً از راه‌های اصلی بود، خطوط تدارکات روسیه را تحت فشار حملات از پشت خط اصلی قرار داد. مجموع این عوامل علاوه بر گرفتن فرصت طلایی ابتدای جنگ از ارتش روسیه باعث به غنیمت رفتن برخی تجهیزات و وادار شدن سربازان روسی به خرید یا حتی دستبرد به فروشگاه‌ها شد که چهره ارتش روسیه را بسیار تحت تأثیر قرار داد.
با گذشت چند هفته از شروع جنگ، مشخص شد که روس‌ها در جبهه کی‌یف به بن‌بست خورده‌اند، چراکه اوکراینی‌ها با ترکیبی از عملیات مهندسی رزمی برای محدود کردن مسیر‌های پیشروی روس‌ها و البته مقاومت سرسختانه، ابتدا روس‌ها را زمینگیر کردند، به گونه‌ای که مثلاً یگان‌های جبهه شمال‌غربی کی‌یف برای سه هفته موفق به پیشروی خاصی نشدند. این نیرو‌ها زیر حملات توپخانه‌ای شدید و از طرفی کمین‌های متعدد نیرو‌های ویژه اوکراینی قرار گرفتند که در نهایت باعث شد از جبهه کی‌یف به‌طور کامل عقب‌نشینی کنند و بخشی از مهم‌ترین تصرفاًت روسیه از دست برود. حملات موشکی روسیه
روسیه در شب اول جنگ، دست به شلیک ۱۰۰ تیر موشک کروز و بالستیک زد که هدف عمده این موشک‌ها مراکز فرماندهی ارتش اوکراین، فرودگاه‌ها، مراکز نگهداری مهمات و شبکه پدافندی اوکراین از جمله رادار‌های ثابت هشدار زودهنگام بود. در ادامه تا روز سی‌و‌سوم جنگ، روس‌ها بنا به گفته پنتاگون هزار و ۲۰۰ تیر موشک بالستیک و کروز به سمت اوکراینی‌ها شلیک کردند. این تعداد حدوداً برابر است با شلیک متوسط تعداد روزانه حدود ۴۰ تیر موشک بالستیک و کروز که از روز سوم جنگ اهداف غیرنظامی مانند نیروگاه‌ها، مخازن سوخت و ساختمان‌های اداری هم به اهداف این تسلیحات تبدیل شد، چراکه روسیه دریافت اوکراین با تمام توان مقاومت خواهد کرد و خبری از تسلیم فوری نیست.
به جهت اینکه نیروی هوایی روسیه حضور کمرنگی در این جنگ داشت، فشار بیشتری روی یگان‌های موشکی بود که با انواع موشک‌های بالستیک اسکندر و توچکا، موشک‌های کروز هواپرتاب kh-۱۰۱، kh-۵۵ و همچنین موشک‌های کروز خانواده کالیبر به سمت اهداف اوکراینی شلیک می‌کردند.
حملات موشکی روسیه بسیار مرگبار بود و البته خسارات زیادی برای طرف اوکراینی به همراه داشته است. با این حال عملکرد این موشک‌ها کمتر از میزان انتظار بود. موشک‌های روسی دقتی کمتر از چیزی که قبلاً تصور می‌شد از خود نشان دادند و از هدف قرار دادن برخی اهداف عاجز بودند. از طرف دیگر روسیه هم اهداف عجیبی برای این موشک‌ها در نظر می‌گرفت؛ از انبار هواپیما‌های از رده خارج تا ساختمان استانداری خارکیف با فاصله ۲۵ کیلومتر از خاک روسیه که به سمت آن یک موشک کروز دوربرد کالیبر شلیک شد که البته به این ساختمان نخورد و با خطایی حدود ۵۰ متری به خیابان کنار ساختمان برخورد کرد. روس‌ها حتی برای زدن اهداف نزدیک خط مقدم از موشک بالستیک استفاده می‌کردند که باعث فشار مضاعف به ذخایر موشکی شد و در نهایت موجب ورود موشک‌های قدیمی‌تری مانند توچکا به جنگ شد. استفاده نکردن از توپخانه برای زدن این اهداف، تعجب ناظران را به دنبال داشته است. جنگ در آسمان
نیروی هوایی اوکراین در کل، ۸۰ فروند جنگنده در اختیار داشت که البته به علت مشکلات تعمیر و نگهداری، کمتر از نیمی از این ناوگان قابل استفاده بود. در نتیجه از نظر تعداد به هیچ‌وجه قابل مقایسه با طرف روسی نیست. بهترین جنگنده اوکراینی‌ها، سوخو ۲۷ است که با توجه به دریافت نکردن سامانه‌ها و جنگ‌افزار‌های به‌روز، گونه منسوخی به حساب می‌آید. نیرو‌های هوایی اوکراین به شدت تحت حملات موشکی رقیب خود قرار گرفتند، اما اوکراینی‌ها قبل از جنگ تمریناتی برای استفاده از جاده‌های اوکراین در شرایط اضطراری داشتند و به نظر می‌رسد به همین شکل هم به حیات خود ادامه می‌دهند، چون فرودگاه‌های اوکراینی تحت حملات سنگین قرار دارند و قابل استفاده نیستند.
اوکراینی‌ها با جنگنده‌های میگ ۲۹ و سوخو ۲۷ خود تلاش می‌کردند حداقل با بالگرد‌های روسی مقابله کنند، ولی تاکنون مدرکی از شکار هوا به هوا توسط اوکراینی‌ها به دست نیامده است. خلبانان اوکراینی تلاش می‌کردند با پرواز در ارتفاع بسیار کم، خود را از دید رادار‌ها و شکاری‌های روسی مخفی کنند و هدف موشک‌های پدافندی دوربرد روسی قرار نگیرند که تا حدودی هم موفق شدند. در مجموع نیروی هوایی اوکراین در بخش سرنشین‌دار، وزنه‌ای در جنگ به حساب نمی‌آید و طبق برآوردها، روزی پنج تا ۱۰ سورتی پرواز انجام می‌دهد و بخشی از ناوگان آن همچنان عملیاتی است.
مهم‌ترین دارایی هوایی اوکراینی‌ها در بخش بدون سرنشین، پهپاد بایراکدار تی‌بی ۲ است که طبق برخی آمارها، حدود ۲۰ فروند از آن در خدمت نیروی هوایی و دریایی اوکراین بود. ابتدا گمان می‌رفت این پهپاد‌ها در حملات موشکی از بین رفته باشند، ولی در ادامه شروع به حملاتی در خط مقدم کردند و ویدئو‌های آن در فضای مجازی منتشر شد. هرچند اوکراینی‌ها همچون خود ترکیه و آذربایجان از انتشار ویدئو‌های ساختگی در مورد عملکرد این پهپاد دریغ نکردند.
تا روز چهل و ششم نبرد، پهپاد بایراکدار هفت سامانه بوک ام-۱ و ام-۲، یک پانتسیر و یک تور ام ۲ را نابود کردند. در طرف مقابل دست‌کم سه فروند پهپاد بایراکدار از سوی روس‌ها سرنگون شد. جالب اینکه بر اساس ویدئو‌های منتشره، پهپاد‌های تی‌بی ۲ عمدتاً در جبهه شمالی کی‌یف فعالیت می‌کنند که در دید رادار‌های زمینی روس‌های مستقر در بلاروس و در برد آواکس‌های A-۵۰U و سامانه‌های اس ۴۰۰ و البته سامانه‌های توانمند دیگری مثل بوک ام-۲ قرار دارند، حتی بایراکدارها، حملاتی داخل شبه‌جزیره کریمه انجام دادند، در حالی که این جزیره به شدت محافظت می‌شود و حتی دو آتشبار اس ۴۰۰ در داخل آن وجود دارد. فعالیت‌های این پهپاد در این جنگ از آن جهت مهم است که روس‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم تجربه مواجهه با این پهپاد را در لیبی، سوریه و قره‌باغ داشته‌اند.
پدافند روسیه به صورت کلی عملکرد جالبی از خود به نمایش نگذاشته است. از عجایب این جنگ، حمله دو فروند بالگرد تهاجمی میل ۲۴ اوکراینی به انبار سوخت روس‌ها در داخل این کشور در هفته‌های اول و در منطقه بلگورود است. بر اساس تصاویر، روس‌ها در منطقه پدافند بسیاری داشتند و حتی رادار‌های ویژه پوشش ارتفاع کم را در منطقه مستقر کرده بودند. با این حال پدافند این کشور موفق به هیچ واکنشی در برابر این بالگرد‌ها نشد. عجیب‌تر آنکه در روز‌های اخیر و با گذشت چند هفته از عملیات مذکور، باز هم بالگرد‌های میل ۲۴ اوکراینی با همان آرایش دسته دو فروندی به داخل آسمان روسیه نفوذ و اقدام به راکت‌باران نواحی مسکونی و غیرنظامی روسیه کردند و سپس به داخل اوکراین بازگشتند.
در سمت مقابل قوای هوایی اوکراینی، نیروی هوایی روسیه قرار دارد که توان کمی و کیفی آن قابل مقایسه با حریف خود نیست. با وجود الحاق پیوسته جنگنده‌های مختلف نوساز در بیش از ۱۰ سال اخیر به ناوگان هوایی ارتش روسیه، براساس اطلاعات پنتاگون، نیروی هوایی روس‌ها روزی ۲۰۰ سورتی پرواز انجام می‌دهد که طبعاً بخشی از آن در خارج از مناطق جنگ با اوکراین است. برای مقایسه با راهبرد دشمن اصلی روسیه در استفاده از توان هوایی باید گفت، نیروی هوایی امریکا در زمان حمله به عراق روزی بیش از هزار سورتی پرواز انجام می‌داد.
هواپیما‌های رزمی روسیه عملیات خود را در اوکراین اکثراً در ارتفاع کم انجام می‌دهند، چراکه خطر پدافند دوربرد و میان‌برد اوکراین همچنان وجود دارد. هرچند این پدافند محصولات ساخت خود روسیه است، اما بعضاً بهسازی‌هایی توسط اوکراینی‌ها به خود دیده که سبب ناشناخته شدن میزان قابلیت آن‌ها شده است. البته میزان گسترش این پدافند‌ها در نقاط مختلف هم بر روس‌ها پوشیده است. نیروی هوایی روسیه تلاش بسیاری کرده تا سامانه پدافندی اوکراین را با شلیک موشک‌های ضدرادار Kh-۳۱p سرکوب کند، اما در ارتفاع کم هم خطر دوشپرتاب‌ها و سامانه‌هایی مانند تور ام-۱ وجود دارد. نیروی هوایی روسیه در یک بازه ۴۸ ساعته در برهه‌ای از جنگ که پرواز‌های خود را افزایش داد، هشت فروند تلفات داشت که چهار فروند آن جنگنده‌های ارزشمند Su-۳۴ بود، به این دلیل مجدداً پرواز‌های خود را کمتر کرد. روس‌ها به دو شکل از نیروی هوایی خود استفاده می‌کنند: اول برای حملات دورایستا و شلیک موشک‌های دقیق از فاصله دور و دوم انجام پشتیبانی در خط مقدم که عمدتاً با بمب‌های سقوط آزاد و در ارتفاع کم است. به طور کلی نیروی هوایی روسیه نقش پررنگی در این جنگ ندارد، برخلاف آنچه امریکایی‌ها و ناتو در دو دهه گذشته انجام دادند.
بر اساس تصاویر تا روز چهل‌و‌ششم نبرد، ۴۰ پرتابگر پدافندی اوکراین به شکل‌های گوناگون منهدم شده‌اند که ۲۱ مورد آن پرتابگر‌های سامانه S-۳۰۰ در گونه‌های مختلف بوده و ۱۴ مورد هم سام ۸ و بقیه سام ۱۳ و بوک ام-یک. برخی سامانه‌های اوکراینی مانند S-۳۰۰V و سام ۳ ارتقا یافته و تور ام-یک نه به صورت عملیاتی و نه به صورت منهدم شده در جنگ دیده نشده‌اند. نبرد روی زمین
ارتش روسیه تنها ساعاتی پس از اولین حملات موشکی، حمله زمینی خود را آغاز کرد که برخلاف پیش‌بینی‌ها بود. ابتدا تصور می‌شد روسیه برای چند روز از هوا منابع و تجهیزات اوکراین را هدف قرار دهد و سپس عملیات زمینی را آغاز کند، مانند آنچه امریکا در طوفان صحرا در سال ۱۹۹۱ انجام داد، اما روسیه از همان ابتدا وارد جنگ زمینی شد و از سه جهت یعنی شرق و مرز‌های خود با اوکراین از جنوب از طریق شبه‌جزیره کریمه و از شمال از طریق خاک بلاروس به اوکراین حمله کرد.
ظاهراً نقشه روسیه این بود که به سرعت به کی‌یف برسد و جنگ تمام شود، ولی این حرکت به نتیجه نرسید. واحد‌های زرهی روسی که از جاده‌های اصلی پیشروی کرده بودند خود را در مناطق ناامنی یافتند که پاکسازی نشده بود و هر لحظه امکان کمین وجود داشت. این مسئله با کمبود تدارکات، مشکل روس‌ها را شدت بخشید و باعث از دست رفتن ۱۹۸ تانک و ۳۵۰ نفربر و زرهپوش و ۳۵۰ کامیون در طی ۱۵ روز اول شد. مشکل کمین خوردن روس‌ها به حدی بود که سامانه‌های پدافندی مثل تور و پانتسیر نیز به غنیمت می‌رفتند. هشت تور و چهار پانتسیر و دو گردان کامل توپخانه روسیه به دست اوکراین افتاد.
در میدان عمل توان ضدزره اوکراین بسیار خطرناک ظاهر شد، خصوصاً با تحویل موشک‌هایی، چون جاولین و Nlaw، جنگ اوکراین نشان داد تانک‌های فاقد سامانه دفاع فعال سخت در میادین نبرد امروزی شانسی برای بقا ندارند. زرهپوش‌ترین تانک‌های روسی مثل T-۹۰A و T-۸۰BVM به سادگی منهدم شدند و این تجربیات نه‌تن‌ها برای روسیه، بلکه برای بقیه کشور‌های جهان از جمله ایران هم بسیار ارزشمند است که بدون هزینه‌ای می‌توانند از این جنگ درس بگیرند.
واحد‌های ضدزره اوکراینی معمولاً از درگیری مستقیم اجتناب می‌کنند و در نقاط خاصی از جاده‌ها برای شکار کمین کرده‌اند. تانک‌های روسی هم که فاقد سایت پانومتریک فرمانده یا پوشش هوایی هستند، آگاهی زیادی از محیط اطراف خود ندارند و در کمین گرفتار می‌شوند. در نهایت تا روز چهل‌و‌ششم، روس‌ها بیش از ۴۷۶ تانک و ۸۰۰ کامیون تدارکاتی و بیش از ۶۰۰ مورد انواع نفربر از دست دادند که از موجودی کل بسیاری از ارتش‌های جهان بیشتر است.
در طرف دیگر دفاع اوکراینی مبتنی بر گروه‌های کوچک رزمی است. اوکراین شمار زیادی تانک دارد، ولی می‌دانست که با روسیه نمی‌توان با این تانک‌ها مقابله کرد. از این‌رو اوکراین تاکنون از تانک به عنوان سلاح پشتیبانی آتش تیم‌های پیاده استفاده کرده است.
نیرو‌های اوکراینی کمین‌های ترکیبی بسیاری را اجرا می‌کنند که شامل متوقف ساختن یگان زرهی روسی با شلیک موشک‌های ضدزره و راکت‌های دوشپرتاب مثل RPG و سپس اجرای آتش توپخانه است که به وسیله کوادکوپتر‌ها هدایت و دیده‌بانی می‌شود و تلفات بسیاری بر روس‌ها وارد می‌کند.
اوکراینی‌ها قبل از جنگ برای این امور برنامه داشتند و حتی پرتابگر‌های موشک ضدزره خود را به گونه‌ای طراحی کردند که کاربر بتواند با فاصله خوبی در سنگر، موشک را شلیک کند و تحت تأثیر آتش مستقیم دشمن نباشد. این خود یک درس مهم برای کشور‌های دیگر است که با تهدیداتی مشابه اوکراین مواجه هستند.
یک مورد مثبت دیگر اوکراینی‌ها استفاده از تجهیزات دید در شب به‌روز و پیشرفته است که نیرو‌های این کشور را قادر می‌کند حملات شبانه مهلکی علیه دشمن ترتیب دهند، خصوصاً که روس‌ها در این زمینه مشکل دارند و تجهیزات دید در شب انفرادی خوبی ندارند. بالگرد‌ها چگونه ظاهر شدند؟
در بین واحد‌های روسی بهترین عملکرد مربوط به یگان‌های هوابرد این کشور بود که روز اول جنگ به فرودگاه آنتونوف هلی‌برن شدند و تا رسیدن واحد‌های پشتیبانی چند روز در فرودگاه در برابر پاتک اوکراینی‌ها مقاومت کردند. با وجود اینکه تلفات سختی دادند و حتی یک سرلشکر از واحد‌های هوابرد روسی کشته شد، ولی فرودگاه را از دست ندادند و اگر فرودگاه سقوط می‌کرد ارتش روسیه به این زودی‌ها در آن برهه به حومه کی‌یف نمی‌رسید. در نهایت، اما مشکلات ساختاری و پشتیبانی باعث شد همین یگان‌ها برای مدت‌ها زمین‌گیر و در نهایت زیر آتش سنگین اوکراینی‌ها مجبور به عقب‌نشینی شوند.
عملیات هوابردی که روس‌ها در کی‌یف انجام دادند فوق‌العاده مهم است و درس‌های بسیاری دارد. روس‌ها با ۷۰ بالگرد به حومه کی‌یف رفتند و فقط چهار یا پنج فروند تلفات دادند که ناشی از اهمیت دادن روس‌ها به سامانه‌های دفاع از خود در بالگردهاست. روس‌ها با تجاربی که از جنگ در افغانستان دارند دست به تجهیز بالگرد‌های خود با سامانه‌های حفاظتی خوبی زده‌اند که از جمله آن‌ها L۳۷۰ است. این سامانه، موشک در حال نزدیک شدن را تشخیص می‌دهد و دو برجک اخلالگر فروسرخ لیزری را به سمت آن می‌گرداند که باعث کور شدن دید موشک حرارتی می‌شود.
قوای بالگردی روسیه برخلاف نیروی هوایی این کشور نقش مؤثر و مفیدی را در اوکراین داشت. با وجود شمار زیاد پرواز تنها ۱۲ فروند تلفات داده بود که به تاکتیک‌های مناسب و تجهیزات به‌روز آن‌ها بازمی‌گردد. باید از این حرکت روسیه درس گرفت، زیرا اگر بالگرد‌های به‌روزی در اختیار روسیه نبود، حمله هوابرد این کشور تبدیل به فاجعه بزرگی می‌شد و تلفات سنگینی برجا می‌گذاشت، ولی در این بخش که روس‌ها در سطح خوبی از لحاظ فناوری قرار دارند، عملکرد آن‌ها نیز مناسب بود.
اما بالاخره فرماندهی ضعیف گریبان بالگرد‌های روسی را هم گرفت و حداقل ۱۴ فروند بالگرد روسی توسط توپخانه اوکراین روی زمین در فرودگاه تصرف شده شهر خرسون منهدم شد و به پنج فروند دیگر آسیب جدی رسید که بعید است به این جنگ برسند.
بزرگ‌ترین ضعف بالگرد‌های روسی در اختیار نداشتن موشک هدایت‌شونده «شلیک‌کن- فراموش‌کن» است که حتی باعث شد بالگرد پیشرفته‌ای همانند کاموف ۵۲ با موشک ضدزره اوکراینی هدف قرار گیرد. البته روسیه در تلاش است این مشکل را حل کند، ولی بعید است به جنگ اوکراین برسد.
بالگرد‌های روسی با وجود پرواز‌های زیاد طی نزدیک به ۵۰ روز از جنگ حدود ۱۸ فروند تلفات در پرواز دادند. باید توجه داشت که تهدیدات بسیار جدی در اوکراین علیه این بالگرد‌ها وجود دارد و این تلفات به نسبت کم به دلیل سامانه‌های حفاظتی مناسب این ناوگان بوده است. جمع‌بندی
هر کدام از دو طرف روسی و اوکراینی نقاط قوت و ضعف خود را داشتند. البته حریفی در سطح یکدیگر هم نیستند و روسیه بسیار قدرتمندتر است. بزرگ‌ترین ضعف اوکراینی‌ها خوش‌خیالی قبل از جنگ بود. این کشور ماه‌ها وقت داشت به صورت فوری تجهیزاتی مثل راکت‌های هدایت‌شونده یا پهپاد‌های انتحاری در تعداد مناسب خریداری و مواضع دفاعی خوبی برپا کند، ولی عملاً تا شب حمله در خواب بود و حتی قبل از جنگ قرارداد‌های خرید تسلیحات طولانی‌مدت مثل ناو‌های رزمی و پهپاد سنگین امضا می‌کرد که عملاً در جنگ کلاسیک با ارتشی بسیار قدرتمندتر به کار این کشور نمی‌آید. نقطه قوت اوکراین هم عملاً پشتیبانی اطلاعاتی سنگین ناتو و امریکا و ارسال فوج‌فوج موشک‌های ضدزره و ضدهوایی دوش‌پرتاب به این کشور بود.
ضعف روس‌ها عمدتاً به تجهیزات قدیمی و تاکتیک‌های منسوخ شده و درس نگرفتن از نبرد‌های سوریه و سایر نواحی در سال‌های اخیر بازمی‌گردد. بخشی از مشکلات تجهیزاتی روسیه ریشه در اقتصاد ضعیف این کشور در مقایسه با حجم ارتش آن دارد که نمی‌تواند از برنامه به‌روزرسانی چنین ارتش بزرگی پشتیبانی کند. با این حال ارتش روسیه همچنان بسیار قدرتمند است، حتی با وجود اینکه اختلاف کیفی بسیاری با امریکا دارد، ولی برخی کارشناسان از خطر گسترش میادین نبرد توسط روسیه در آینده ابراز نگرانی می‌کنند.