روایت هولناک از یک قتل عام در لویزان
ساعت 4 بامداد روز سهشنبه سیام فروردینماه بود که خبر این جنایت به پلیس اطلاع داده شد. زنی با ماموران کلانتری 164 قائم تماس گرفت و خبر از یک قتلعام خانوادگی داد. بلافاصله خبر قتل مادر و دختر، به قاضی محمدحسین زارعی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران گزارش شد.
این زن زمانی که با پلیس تماس گرفت، گفت: «همسر برادر و دختر برادرم در خانهشان در خانههای سازمانی لویزان جان باختهاند. هنوز شوکهام و نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. فقط بلافاصله بعد از دیدن اجساد آنها با پلیس تماس گرفتم.»
بازداشت قاتل زخمیو با این تماس ماموران پلیس به همراه بازپرس کشیک قتل راهی محل حادثه شدند. طبقه اول خانهای در لویزان؛ آنها با جسد مادر و دختری در داخل پذیرایی روبهرو شدند که به طرز مشکوکی به قتل رسیده بودند. بلافاصله به دستور بازپرس جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کردند.
زن 47 ساله و دختر 15 سالهاش کنار هم در سالن پذیرایی افتاده بودند. با توجه به آثار شیار روی گردنشان مشخص شد که این مادر و دختر احتمالا با فشار بر عناصر گردن بهوسیله یک رشته طناب یا سیم برق خفه شدهاند.
این در حالی بود که در گوشهای از پذیرایی پدر خانواده نشسته بود. به اجساد خیره بود. حالوروز خوبی نداشت و خودش هم غرق در خون بود. او حتی توان صحبتکردن هم نداشت. این مرد 57 ساله دست و پایش زخمی بود.
زن جوانی که با پلیس تماس گرفته بود، درحالیکه خودش هم بهشدت شوکه شده بود، در اینباره گفت: «نیمههای شب بود که برادرم با من تماس گرفت. نمیتوانست درست صحبت کند، فقط گفت که به خانهشان بروم و پسرش را با خودم به خانه خودمان ببرم. میگفت همسر و دخترش جان باختهاند و خودش هم زخمی است. مدتی بود که برادرم دچار بیماری روحی شده بود. تصور میکردم شاید توهم زده باشد. ولی باز هم تماس گرفت و من نگران شدم. به خانهشان رفتم که با اجساد همسر برادرم و برادرزادهام روبهرو شدم. پسر هشت ساله آنها نیز بهشدت شوکه بود. برادرم هم خودش را زخمی کرده و نشسته بود.»
اظهارات پسربچه ترسانهمین اظهارات و تحقیقات بعدی، مشخص کرد که این مرد دختر و همسرش را به قتل رسانده و پس از آن تصمیم گرفته است به زندگیاش پایان دهد. او با دستگاه سنگ فرز دستها و پاهای خودش را زخمی کرده بود. اما زخمها آنقدر عمیق نبود و این نشان میداد که ممکن این اقدام او نمایشی باشد.
این در حالی است که پسر وحشتزده خانواده درباره این اتفاق به پلیس گفت: «صبح به مدرسه رفتم. تصور میکردم که مادرم و خواهرم در خانه خواب هستند. ظهر هم به خانه برگشتم. اجساد آنها را دیدم، ولی باز هم فکر کردم که همچنان خوابیدهاند. من هم سراغ کارهای خودم رفتم که ناگهان دیدم پدرم به خودش آسیب رساند. بعد هم عمهام و پلیس آمد. تازه فهمیدم که مادر و خواهرم فوت کردهاند.»
در ادامه قاتل که حال خوبی نداشت نتوانست زیاد صحبت کند. فقط به قتل اعتراف کرد و گفت: «چند وقتی میشد که با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم. او مرتب برایم پاپوش درست میکرد. هر روز یک بهانه جدید برای دعوا درست میکرد. تا اینکه متوجه شدم با دخترم دست به یکی کرده و برایم پاپوش ناموسی درست کردهاند. خیلی عصبانی شدم. اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم، حتی یادم نمیآید که چه زمانی آنها را کشتم. فقط میدانم هر دو را خفه کردم. بعد هم میخواستم خودم را بکشم. دستگاه سنگ فرز را برداشتم و قصد داشتم که دست و پاهای خودم را قطع کنم، ولی موفق نشدم.»
در ادامه معاینات اولیه پزشکی قانونی نشان داد که 24 تا 48 ساعت از مرگ مقتولان میگذرد. از طرف دیگر اجساد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکیقانونی فرستاده شد. همچنین متهم نیز برای تایید صحت سلامتی روحی و روانیاش در اختیار متخصصان پزشکیقانونی قرار گرفت.