تابستان گرم گردشگری

محمد معصومیان
گزارش‌نویس
بالاخره باد‌های نوروزی به بادبان درهم شکسته گردشگری وزید. بعد از دو سال خانه‌‌نشینی و ترس از ابتلا به کرونا مردم امسال برای تعطیلات عید نوروز بار سفر بستند. اخبار هر روزه عید نشان از حجم بالای مسافران خسته از محدودیت و اضطراب کرونا داشت که می‌خواستند خوش بگذرانند و چه خبری خوش‌تر از این برای فعالان عرصه گردشگری؟ کسانی که مانند همکاران خود در سراسر دنیا با مشکلات کوچک و بزرگی دست و پنجه نرم کردند و بسیاری ناامید از بهبود اوضاع راه دیگری برای درآمدزایی در پیش گرفتند. اما آنهایی که عرصه را خالی نکردند،امسال توانستند اندوخته خوبی به دست بیاورند.
استفاده از بومگردی‌ و اقامتگاه ارزان قیمت‌تر از هتل‌ چند سالی است که بین مردم رواج پیدا کرده است. می‌توان گفت اساساً نگاه به سفر به عنوان مقوله‌ای لوکس تغییر کرده است. دیگر تنها هتل‌ها با خدمات و غذاهای آنچنانی مورد توجه گردشگران نیست و بسیاری دوست دارند صبح که بیدار می‌شوند، نور خورشید از میان شیشه‌های رنگی سبک سنتی به صورت‌شان بتابد و از غذاهای محلی مخصوص منطقه‌ای که به  آن سفر کرده‌اند، بخورند. اما بومگردی‌ها نیز به خاطر نداشتن پشتوانه مالی بزرگ در دوران کرونا صدمات زیادی دیدند. با چند فعال و صاحب بومگردی صحبت کردیم تا بشنویم عید نوروز را چطور گذراندند و چه برنامه‌ای برای تابستان پیش رو دارند؟


صابر و یکی از دوستانش هرچه داشتند روی هم گذاشتند تا بتوانند اقامتگاهی بومگردی در استان گیلان احداث کنند، یکی ماشین خودش را فروخت و آن دیگری هرچه موجودی در  حساب بانکی داشت گذاشت وسط اما از بد روزگار دو ماه بعد از افتتاح بومگردی سر و کله کرونا پیدا شد. صابر تعریف می‌کند که روزهای اول هنوز پذیرش مسافر داشتند اما شرایط سختی بود: «آن اوایل وقتی کسی عطسه یا سرفه می‌کرد تقریباً جو خانه به هم می‌ریخت و دیگر مسافران احساس بدی را تجربه می‌کردند. بعد از چند وقت سعی کردم از مسافرانی که حساسیت بالایی دارند، عذر بخواهم و پذیرش نکنم. نکته دیگر این بود که چون خانه ما در محلی اطراف شهر است، مردم محلی روی مسافرپذیری ما حساسیت نشان می‌دادند و ما سعی ‌کردیم کمتر پذیرش کنیم و دور از چشم محلی‌ها مسافران را برای دیدن طبیعت به اطراف ببریم. آنها نگران بودند که ویروس از طریق مسافران به روستا نفوذ کند.» اما بعد از چندی با آغاز پیک‌های پی‌در‌‌پی و محدودیت‌های جاده‌ای پذیرش مسافر کاملاً راکد شد. حالا صابر و همکارش مانده بودند با کلی قرض و بدهی که توان مالی برای بازگرداندنش نداشتند: «این وضعیت ناپایدار محدودیت‌ها باعث شده بود نتوانیم ریتم کار را پیدا کنیم و نمی‌دانستیم آیا مسافرانی که رزرو می‌کنند، می‌توانند بیایند یا نه و همین کار را سخت می‌کرد. نه می‌شد به آوردن نیرو فکر کرد نه برنامه‌ریزی بلندمدت.»
با همه سختی‌ها، آنها حاصل رنج خود را به دندان کشیدند و به عید 1401 کشاندند که از دو ماه پیش از آن رزرو به صورت تصاعدی بالا می‌رفت: «از دوماه قبل از عید ظرفیت ما برای هر روز پر شد. امسال اوضاع به صورت اغراق‌شده‌ای خوب بود و حتی در بعضی روزها مجبور شدیم وسط هال خانه هم تشک بیندازیم و مجموعه را شبیه هاستل مدیریت کنیم. واقعاً برای اولین بار بود که این اتفاق می‌افتاد و بعد از عید وقتی به درآمد خود نگاه کردیم، لبخند رضایت زدیم اما بخش بزرگی از همین درآمد هم خرج مسائل عمرانی خانه شد که در این دو سال به سختی می‌شد به آن فکر کرد.»  او از پر بودن اقامتگاه تا دو ماه آینده می‌گوید و معتقد است اگر پیک کرونای دیگری در راه نباشد، می‌توان تابستان خوبی را هم انتظار کشید.
عید امسال البته برای همه اقامتگاه‌ها اوضاع به خوبی چیزی که صابر تعریف کرده، نبود. حسین شهرکی که 7 سال است در الموت قزوین هاستلی زیبا بنا کرده است، به علت هوای سرد و بارانی روزهای عید نتوانست پذیرش خوبی داشته باشد. شهرکی که در اقامتگاه برنامه‌های متفاوت گردشگری و غذاهای محلی دارد، بیشتر روی گردشگران خارجی متمرکز است: «قبل از کرونا تا 15 فروردین پذیرش مسافران خارجی ما کامل بود اما در این دو سال مجموعه ما واقعاً به لحاظ اقتصادی سخت اداره شد. از تعمیرات بنا گرفته تا خرج مواد اولیه و حامل‌های انرژی و کسادی بازار گردشگری باعث شد تعدیل نیروی موقتی هم داشته باشیم.»
او حمایت‌های دولتی را ناکافی می‌داند و پرداخت اقساط وام‌هایی را که برای کمک به فعالان این عرصه داده می‌شد، سخت توصیف می‌کند: «با همه این اوصاف سعی کردم چراغ این مجموعه خاموش نشود چون عاشق این کار هستم. بر من پوشیده نبود که ماندن و زنده نگه‌داشتن سنت‌های محلی برای توریست‌های خارجی که دائم آمدن و نیامدن‌شان تحت تأثیر مسائل مختلف بین‌المللی سخت می‌شود چه کار طاقت‌فرسایی است. حداقل انتظار من بعد از 7 سال نامه‌نگاری و دوندگی این بود که پوشش اینترنت و تلفن همراه در این منطقه بهبود پیدا کند که آن هم اتفاق نیفتاد. بنابراین ما به دلگرمی نیاز داریم تا نماینده خوبی برای کشورمان در نگاه خارجی‌ها باشیم.»
ندا سلطان و همسرش در یزد اقامتگاهی کوچک را اداره می‌کنند. خانه‌ای قدیمی که ندا با توجه به تحصیل در رشته مرمت آثار باستانی آن را مرمت و تبدیل به اقامتگاه گردشگری کرد و در بخشی هم از آن با همسرش زندگی می‌کند. او اوضاع گردشگری در عید را خوب توصیف می‌کند و معتقد است با گرم شدن هوا در یزد باید منتظر موج جدید گردشگری در اواخر شهریورماه بود: «اقامتگاه‌های یزد از یک ماه قبل از عید پر بود و ما هم هفته اول عید مسافر گرفتیم اما بیشتر از 5 نفر ظرفیت نداریم. تنها منبع درآمد من و همسرم این اقامتگاه بود اما در این دو سال به علت محدودیت‌ها مجبور بودیم با کمک از خانواده اوضاع زندگی را سامان بدهیم و در نهایت همسرم به کار جدیدی مشغول شد. خانه ما هم قدیمی است و این گونه خانه‌ها نیاز به مرمت و نگهداری دارند که در شرایط کرونا کار راحتی نبود.»
«اگر اوضاع کرونا کمی بهتر بشود و از شر این وضعیت خلاص شویم، تابستان برای حوزه گردشگری زمان خوبی خواهد بود. من تابستانی خوب و پر گردشگر را پیش‌بینی می‌کنم.» این حرف‌های محمد خضری است که در کرمان اقامتگاه هنری و فرهنگی (آرت رزیدنسی) دارد. اقامتگاهی که برای هنرمندان فضایی مخصوص نمایش آثار و گفت‌وگو هم دارد. خضری که خودش عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد در گروه هنر است، از آسیب‌های زیادی که بخش گردشگری در این دو سال متحمل شده می‌گوید، بویژه خساراتی که به خاطر استفاده نشدن از امکانات مجموعه می‌بیند. او که سال‌ها دغدغه ایجاد فضایی برای هنرمندان و فعالان فرهنگی در کرمان داشته، از مسئولان می‌خواهد که نگاه ویژه‌تری نسبت به فعالان این حوزه داشته باشند: «انتظار من از مسئولان این است که ارتباط بیشتری با این فضاها بگیرند و بیشتر تعامل داشته باشند. مخصوصاً ما که اقامتگاه فرهنگی ،هنری هستیم و فقط با مسئولان گردشگری طرف نیستیم.حتی مسئولان خیلی به این فضاها سر نمی‌زنند. ما انتظار داریم بیشتر سرکشی کنند و به مشکلات ما توجه کرده و کارهایی را که از دست‌شان برمی‌آید انجام داده و بیشتر رسیدگی کنند. مخصوصاً شهرداری‌ها که می‌توانند در کنار اقامتگاه‌ها باشند و به بهبود فضا و کیفیت و محیط پیرامون آنها توجه کنند. ما در بافت قدیمی و محله فرسوده هستیم که نیازمند یاری از طرف ارگان‌هایی مانند شهرداری و میراث فرهنگی است.»