فائزه هاشمی در لانه جاسوسی

توسل به بیگانه در حل مشکل داخلی از قدیم که هنوز استقلال‌خواهی به قدر بهمن ۵۷ فراگیر نشده بود هم قبح خودش را داشت و مبارزانی که الفبای ملی‌گرایی را آمیخته با تعلیمات اسلامی، به درستی آموخته بودند، می‌دانستند مسیر مبارزه سیاسی-اجتماعی برای پیشرفت کشور، از تحصن در حیاط سفارت بیگانه نمی‌گذرد. هم از این رو است که بسیاری از کارشناسان تاریخ و سیاست، نقطه انحراف مشروطه را بست نشینی جمعی از معترضان در حیاط سفارت انگلیس می‌دانند.
شاید با کلمه «روشنفکری» شکل مدرنیزه‌ای به این توسل جویی به بیگانه می‌دادند، اما سانتی مانتالیزم یا شعاربازی با واژه‌های شیک، نمی‌تواند این «وابستگی» را تبدیل به «استقلال» کند یا روی آن روکش «میهن پرستی» بکشد.
با این حال، همان طور که توسل به بیگانه از قدیم قبح خودش را داشت، غرب‌گرایی هم طرفداران خاص خودش را جمع کرده بود، برخی پنهانی و برخی علنی؛ برخی هم بدون اینکه بدانند چگونه پرچم غرب‌گرایی و وابستگی را بلند کرده‌اند، در زمین بیگانه خانه می‌کنند، شاید با این فکر که، چون هدف خوبی دارند، مسیر رسیدن به آن مهم نیست! اما برای سربلندی میهن نمی‌شود متوسل به دشمنان میهن شد. توسل به بیگانه، اگر استقلال فروشی است، توسل به بیگانه‌ای که دشمن هم است، عین وطن فروشی است.
در دهه‌های پس از انقلاب اسلامی، غرب‌گرایی در ایران گرچه هر گاه هم که به قدرت می‌رسید، با ممانعت سایر ارکان حکومت، از رسیدن به همه اهداف خود بازمی‌ماند، اما خالی از یارکشی هم نماند و مهره‌های خودش را دست و پا کرده است. مهره‌هایی که به مرور زمان، از حجاب ترس از افکار عمومی خارج شدند و بی آنکه نگران سرزنش مخاطب باشند، غرب گرایی را نه در تئوری‌های دانشگاهی و تحلیل‌های سیاسی – مطبوعاتی، بلکه در عمل پیاده می‌کنند.


فائزه هاشمی که اخیراً برای مبارزه با سپاه پاسداران، دستبوس تحریم‌های امریکا علیه این نهاد نظامی کشورمان شده است، بروزی از همین جریان است. او در خانه یکی از دشمنان امریکا قد کشیده و بزرگ شده، اما همان طور که در وصیت سال ۶۲ هاشمی رفسنجانی آمده، این پدر نتوانسته تربیت فرزندانش را «به خوبی» انجام دهد، فائزه هم بیش از خانه پدری، گویا متحصن حیاط سفارت خارجی شده است. او مخالف سپاه است و ابایی هم ندارد که در مسیر مبارزه با پاسداران انقلاب اسلامی، به تحریم‌های امریکا علیه مردم ایران بیاویزد. چرا می‌گوییم مردم؟ چون سپاه حتی اگر برآمده از ملت هم نبود، در درون خود همین مردم را جای داده و کادر اداری و نظامی سپاه از مریخ نیامده‌اند. همین چندی قبل بود که یک خواننده معروف و بی حاشیه ایرانی امکان حضور در امریکا را نیافت، فقط به این دلیل که محل سربازی او یکی از مراکز سپاه بوده است. برای فائزه هاشمی، اما مهم نیست، و از تحریم علیه سپاه استقبال می‌کند؛ او مخالف سپاه است و به قول خودش می‌خواهد «سپاه متوقف شود» و در این مسیر، دیگر چه فرقی می‌کند از پی سیاست‌های تحریمی امریکا، چند ایرانی متضرر شده‌اند!
فائزه در این تفکر تنها نیست، او همفکرانی دارد که به یقین، با شنیدن چنان عباراتی از زبان او، برایش کف زده‌اند و هورا کشیده‌اند. اپوزیسیون خارج از کشور، حتی گاه از حمله نظامی امریکا به ایران هم حمایت کرده است، حامی تحریم‌ها که حتی تحریم‌های دارویی را هم شامل می‌شد، شده است، پای محرومیت و تعلیق تیم‌های ورزشی مختلف ایران، از جودو تا فوتبال ایستاده است، و در کل، در هر تقابل ایران و غرب، سوی غرب ایستاده است. حتی مسئولی داشته‌ایم که در مذاکرات هسته‌ای، پای انتخابات داخلی ایران را وسط کشیده است. این همه یعنی که نسل متحصنان در باغ قلهک سفارت انگلیس، منقرض نشده است، سفارت امریکا در تهران سال‌هاست بسته شده است، وگرنه فائزه می‌توانست سال‌ها متحصن لانه جاسوسی باشد.