بدن‌سازی با تخریب عرف و روح و قانون!

«ژن خوب‌ها» گویا دوباره آمده‌اند، این‌بار به اسم ورزش و با چهره‌های شاخص ورزش جهان تا نمک بپاشند بر زخم دل مردمی که روزگار را به سختی هرچه تمام‌تر می‌گذرانند. جالب اینکه میلیاردی خرج می‌کنند و معلوم هم نیست از کجا این میلیارد‌ها را می‌آورند، وقتی کسی هم لب به اعتراض بگشاید بلافاصله جواب می‌دهند که شما عقده‌ای هستید و نمی‌توانید موفقیت و پولداری بقیه را ببینید.
این‌بار صحبت از فوتبالی‌ها نیست، صحبت از کسانی است که با قرص، پودر، کپسول و هزار مکمل دیگر برای خودشان مثلاً بدن می‌سازند تا ته‌ته آن یکی بشوند مثل همان‌هایی که روزگاری در تلویزیون به اسم مردان قوی جولان می‌دادند و در محله‌ها عربده‌کش بودند، با این تفاوت که حالا این‌ها لاکچری هستند و در بالای شهر برای خودشان بساط راه انداختند و پشت‌شان هم حتماً به جا‌های خوبی گرم است که می‌توانند یک باشگاه راه بیندازند و ۲۵ میلیارد تومان ناقابل هزینه کنند.
جالب است که برخی می‌گویند: «باشگاه حدود شش سال پیش و با حضور جمعی از مدیران اقتصادی، تجاری و خدماتی بخش خصوصی و برتر کشور که در شرایط اقتصادی کنونی و به‌رغم تحریم‌های ظالمانه همچنان به کارآفرینی و ایجاد اشتغال و همچنین کمک به چرخه تولید و اقتصاد ایران اسلامی گام برمی‌دارند، آغاز به کار و فعالیت کرد و توانست با برپایی چندین دیدار و تورنمنت فوتبال، قدم‌هایی را در راستای امور خیریه از جمله تهیه تبلت برای دانش‌آموزان مناطق محروم، حمایت از کادر درمان و همچنین آزادی زندانیان بردارد.» خب طبیعی است، آن‌ها که چنین لب به تعریف و تمجید می‌گشایند، حتماً چیزی نصیب‌شان شده، والا اینگونه همه را احمق فرض نمی‌کردند. حتماً ما هم شبیه چیزی هستیم که باور کنیم پولدار‌ها برای رسیدگی به امور محرومان و حل و فصل مشکلات کشور اینگونه دست به جیب شده‌اند.
یکی خوب نوشته بود: «باشگاه گران دو کارکرد داره؛ اول اینکه وسیله‌ای است برای فخرفروشی و نشان دادن تمایز طبقات پولدار جامعه، اما کارکرد اصلی همون کلوپ بودنه که اون بنده خدا گفته، منظورش اینه که یعنی افرادی مثل خودم میان که می‌تونیم با هم گروه‌های دلالی و دلال‌بازی راه بندازیم.»


یا دیگری که می‌گوید: «اونی که باشگاه اینجوری تأسیس می‌کنه، می‌دونه قراره محل تجمع زالوها، دلال‌ها، قاچاقچی‌ها، اختلاسگرها، رشوه‌بگیر‌ها و ... بشه که با هم هماهنگ می‌شن و اینجوری کار‌های ناسالمشون رو به هم وصل می‌کنن و روابط و شبکه‌شون رو گسترش می‌دن و فرصت ورود به حوزه‌های جدیدی رو پیدا می‌کنن.»
خب طبیعی است که چنین برخورد‌هایی را عقده‌ای‌بازی بنامند، اما واقعیت این است در کشوری که چند سال است مردم کوچه و بازار برای تهیه نان شب‌شان با مشکل روبه‌رو هستند، چنین بریز و بپاش‌های دردآوری غیرقابل تحمل است. اینکه کسانی هستند که در وانفسای اقتصادی کشور سالانه ۳۲۰ میلیون تومان برای عضویت در این باشگاه بپردازند و یک کارت اعتباری ۲۴ میلیونی دریافت کنند تا بروند در کافی‌شاپ و رستوران، خاویار و انواع استیک‌ها را بخورند یا بروند و از ما بهتران ماساژشان بدهند یا اینکه حتی کسانی هستند که ۱۶۰ میلیون تومان ناقابل بپردازند و اعضای درجه دوم این باشگاه شوند. اولویت‌بندی هم وجود دارد و اینطور نیست که هر پولداری بتواند راه به این باشگاه پیدا کند. اولویت با مدیران ارشد و تجار نامدار است. با دیدن این شرط یاد چیزی نمی‌افتید؟ بله درست گفتید «ژن خوب»، اینجا جای هر کسی نیست!
این را هم که شنیده می‌شود قرار است پلمپ شود زیاد جدی نگیرید که اگر قرار به پلمپ شدن بود اصلاً افتتاح نمی‌شد. جالب است که با سروصدای زیاد و زیر گوش آقایان افتتاح شده، آن وقت می‌گویند فاقد پروانه فعالیت است و باید به سرعت اقدام کنند. این به سرعت هم خوب می‌دانیم یعنی چه، یعنی بالاخره ما هم هستیم. حرف از اخذ شهریه مطابق با تعرفه‌های جاری هم چیزی شبیه به جوک است که همه خوب می‌دانیم زیر میز چه پول‌هایی رد و بدل می‌شود.
راستی کسی خبر دارد که ماتئوس، علی دایی را پیدا کرد یا نه، آن‌ها که او را آوردند حتماً خوب می‌دانستند دایی کجاست، اما مسائلی مهم‌تر برای‌شان در میان بود.