مرهم داوطلبان بر زخم زمین/ مردی که میخواهد جنگلهای هیرکانی را نجات دهد
داستان از روزهایی شروع شد که «حسین آقایی» میهمانان اقامتگاه بومگردی و تورهای طبیعتگردیاش را با جمعآوری پسماند و زباله در طبیعت آشنا میکرد؛ سالهای نخست دهه 80 که درست بعد از صرف نهار در طبیعت، کیسه زبالهای در دست میگرفت و علاوه بر زبالههای خود، زبالههای محیط اطراف را هم جمعآوری میکرد.
حسین آقایی میگوید: «وقتی میهمانان تور را به گردش در طبیعت مازندران میبردیم، میدیدیم که زبالههای زیادی در کنار رودخانهها، جادهها و جنگل رها شده. برای اینکه هم فرهنگسازی کنم و هم بقیه را در جمعآوری زبالهها شریک کنم، کیسهای در دستم میگرفتم و محیط اطراف را تمیز میکردم.
سالهای اول این کار برای همه خیلی عجیب بود. کمکم هم بومیها و هم مسافران به این موضوع عادت کردند. هر بار چندنفری هم با من همراه میشدند و میخواستند که در جمعآوری زبالهها از طبیعت با من شریک شوند.
هنوز بسیاری از مردم، به خصوص بومیهای زیادی، به اینکه این کار یک کار داوطلبانه و دارای نفع جمعیاست، باور نداشتند. ولی ما میدانستیم که این کار چقدر برای ما و محیطزیست ما اهمیت دارد. روزهای اول کمتر از انگشتان یک دست بودیم. خیلی زود تعدادمان به 10 نفر، بعدها به 100 نفر و بیشتر رسید. هرچه این جمع بزرگتر و گستردهتر شود، شانس ما برای داشتن زندگی بهتر بیشتر میشود.»
فرهنگسازی، قدم اول
نبود سیستم دفع زباله استاندارد در استانهای شمالی کشور و حاشیه خزر، از دغدغههای مهم او در این سالهاست. با این حال، او را از ادامه کار ناامید نمیکند.
آقایی میگوید: «سختتر از فرهنگسازی برای مردم، فرهنگسازی برای مسئولان است. نبود سیستم جمعآوری اصولی و دفع پسماند در مازندران و گیلان، طبیعت این استانها را تحت تاثیر خود قرار داده است. زیستگاههای بزرگی که زندگی همه ما در این استانها وابسته به آن است یکییکی از بین میروند و آبهای زیرزمینی و خاک جنگلها را آلوده میکنند.»
سختترین تجربههای کار داوطلبانهاش برای محیطزیست، به روزهایی برمیگردد که برای حفظ بافت گیاهی و بومی استان گیلان و مازندران تلاش میکرد؛ روزهایی که سنگ درختان هیرکانی و انجیلی را به سینه میزد، اما نهالهای غیربومی و گاهی مهاجم در گوشه و کنار این استانها کاشته میشد.
آقایی میگوید: «سال پیش به کمیسیون محیطزیست رشت سر زدم تا برای کاشت نهالهای بومی طلب کمک کنم. در کمال تعجب از مسئول این کمیسیون شنیدم که میگفت آرزو دارد وسط میدان رشت درخت گیلاس بکارد! یا در گوشه و کنار شهر درختان نخل و دیگر گیاهان غیربومی را میبینید که نگهداری از آنها هزینه سنگینی دارد. در حالی که گونههایی مثل سرخدار و انجیلی و هیرکانی در گیلان در معرض خطر هستند.»
نهالستانی که دوباره زنده شدپنج سال پیش بود که پدرش زمینی 300 متری را برای کاشت بذر و پرورش نهال در اختیار او گذاشت. بذرها را خودش به همراه دیگر داوطلبان جمعآوری میکردند یا با هزینههای شخصی آن را خریداری کرده و میکاشتند.
سالهای بعد، نهالهای کوچک سبزشده را به بومگردیهای اطراف میبردند و رایگان در اختیارشان قرار میدادند تا بکارند. کرونا که از راه رسید، بذرها را به بومگردیها و مردم محلی میدادند تا خودشان آنها را بکارند.
تا اینکه یک سال پیش به گیلان نقل مکان کرد و فکر ایجاد نهالستان را در سر میپروراند؛ همین شد که گذرش به یکی از دو نهالستان استان گیلان افتاد که متروکه و بیاستفاده بود.
آقایی میگوید: «اداره حفاظت از جنگلهای استان گیلان تنها نهالستان را در اختیار ما قرار داد تا در آنجا به پرورش نهال بپردازیم. از آنجایی که کارکرد این نهالستانها نگهداری و حفظ گیاهان بومی است، فرصت خوبی برای ما بود. خیلی زود پویش کاشت نهال بومی دوباره راه افتاد و از آن زمان تاکنون هر هفته افراد زیادی برای کاشت بذر، جمعآوری بذر، نگهداری و پرورش آنها و تبدیلشان به نهال کمک میکنند.»
درخت 700 ساله سرخدار
حضور داوطلبانه حسین آقایی و دوستانش، جان تازهای به این نهالستان داده و حتی کارشناسان و کارکنان نهالستان را هم دوباره سر ذوق آورده است.
او میگوید: «نگهداری از گیاهان بومی، علاوه بر اینکه هزینه کمتری دارد، باعث تداوم حیات جنگلها و مراتع هر منطقه میشود. از وقتی به گیلان آمدم، به کمک مردم و اهالی روستا به شناسایی گونههای گیاهی در جنگلها میرویم. مثلا در حالی که اغلب فکر میکردند که گونه درخت سرخدار در جنگلهای گیلان از بین رفته، من به کمک بومیها بعد از یک ماه پیمایش، درخت سرخدار 700 سالهای را زنده و شاداب در جنگل شناسایی کردم!»
صدایش از ذوقی میگوید که با دیدن این درخت هم در تنش دویده بود: «همانقدر که پیدا کردن شیئی عتیقه مربوط به 700 سال پیش اهمیت دارد، پیدا کردن درختان قدیمی و کهنسال هم ارزشمند است؛ حتی به نظر من درختان کهنسال ارزش بیشتری دارند، چراکه موجودات زندهای هستند که از 700 سال پیش تاکنون در این نقطه زندگی و رشد کردهاند. اما متاسفانه هنوز هم آنطور که باید به این گونههای گیاهی توجه کافی نمیشود.»
شکارچیانی که حافظ طبیعت میشوند
حسین آقایی و دوستانش که داوطلبانه برای کمک به طبیعت و حفظ آن تلاش میکنند، دست رد به هیچ همکاری و همراهیای نمیزنند. او میگوید: «میدانم که هلالاحمر به عنوان یکی از بزرگترین نهادهای داوطلبی میتواند کمک زیادی در زمینه حفظ محیطزیست به ما و همه مردم کند.
در هر برنامه پویش کاشت نهال، بین 50 تا 100 نفر از مردم شرکت میکنند و داوطلبانه وقت خود را برای کاشت نهال صرف میکنند. بین علاقهمندان به محیطزیست در گیلان، جمعی هستیم که دوربینها و تجهیزات شخصی خودمان را رایگان و بیتوقع به کار گرفتهایم تا تصاویری از حیاتوحش جنگلهای گیلان را ثبت کنیم؛ کاری که یگان حفاظت از محیطزیست باید با صرف هزینه بسیار انجام دهد.
تجهیزات و دوربینهای بچهها دزدیده یا خراب میشود، اما کسی از ادامه انجام این روند خسته و ناامید نمیشود؛ چراکه به اهمیت این کار واقفیم و میدانیم که چه کار بزرگی برای حیاتوحش گیلان انجام میدهیم.»
تاکنون بیش از 150 ویدیو از گونههای مختلف جانوری در طبیعت گیلان به ثبت رسانده و آن را بیچشمداشت در اختیار محیطزیست استان قرار دادهاند.
حسین آقایی میگوید: «در سالهای فعالیتم به عنوان کنشگر و فعال محیطزیست، افراد زیادی را که تا پیش از این به تخریب طبیعت مشغول بودند با خود همراه کردهام؛ به خصوص شکارچیانی که این روزها همیار طبیعت هستند و به صورت داوطلبانه برای حفظ حیاتوحش گیلان به ما کمک میکنند. آنچه همه ما به آن باور داریم این است؛ طبیعت و زمین، خانه ماست. برای داشتن زندگی بهتر، باید این خانه را برای خود و همنوعانمان حفظ کنیم.»