روزنامه ایران
1401/02/04
پشت پرده یک عملیات پیچیده
محمد ایمانی، روزنامهنگار / به این تیترهای مسموم که مشت نمونه خروار است، دقت کنید: «رد پای دولت در غائله سفر خانواده قالیباف به ترکیه»، «سیسمونی گیت در مقابل ناتوانی ذهنی رئیسی»، «حمله پایداری به قالیباف برای از زیر ضرب درآوردن عبدالملکی»، «قالیباف چوب عدم همراهی با پایداری در طرح صیانت را خورد»، «اطلاعات سپاه، پشت افشاگری اخیر است»، «وزارت اطلاعات دولت رئیسی، خانواده قالیباف را رصد و ماجرا را لو داده» و...!انتشار این تحلیلها در طیف کانالهای ضد امنیتی، ضد انقلاب، حلقه انحرافی متظاهر به عدالتخواهی و وابسته به ائتلاف اشرافی مدعی اصلاحات و اعتدال، نشان میدهد هدف جنجال اخیر، فراتر از زدن قالیباف (به بهانه سفر دختر، داماد و همسر او به ترکیه) است.
اگر از تحلیل «نقطهای- موردی» فراتر برویم و نگاه «فرایندی- جریانی» به این عملیات اطلاعاتی- رسانهای بیندازیم، معلوم میشود القای «زیرآب زنی دولت رئیسی توسط حلقه قالیباف»، «زیرآب زنی قالیباف توسط حامیان رئیسی و جبهه پایداری»، «درگیری پایداری با دولت و تیم مذاکرهکننده/ دکتر باقری» و...، به شکل پرحجم، در دستور کار اتاق عملیات جریان معارض انقلاب قرار دارد. یک هدف مهم، دامن زدن به سوء ظن و از هم گسیختن اتحاد نیروهای انقلابی است که همت کردند و عناصر معارض با اصل انقلاب و نظام را از دولت و مجلس بیرون راندند و تا همین جا هم با وجود انبوه گرفتاریهای بر جا مانده از مدیریت اشرافیت غربگرا، در کاهش مشکلات انباشته موفق عمل کردهاند. طراحان عملیات روانی بر این باورند که با ترور شخصیت یکایک اضلاع جبهه انقلاب، هم امید واقعی مردم به بهبود شرایط را متزلزل میکنند، هم این اضلاع و اعضا را به جان هم میاندازند و مجبور میکنند با یکدیگر فاصلهگذاری کنند. بدین ترتیب محتمل است روند همافزایی متوقف شود و افراد به جای دیدن اولویتها و دشمنی دشمنان، به تسویهحسابهای تند در درون جبهه انقلاب بپردازند.
این عملیات روانی تا حدی گسترده است که کانالهای اجارهای محافل ضد امنیتی، یک روز درباره نارضایتی رهبر انقلاب از عملکرد رئیس جدید سازمان صدا و سیما(!؟) دروغ پراکنی میکنند و روز دیگر، به دروغ مدعی میشوند رهبری، گزارش سعید جلیلی درباره فروش ۳/۵ میلیون بشکهای نفت (!؟) را نکوهش کرده است؛ تا ناچاری کشور به مذاکره و توافق به هر قیمت را القا کنند! تجربه اتفاقات چند دهه گذشته بویژه دو دهه اخیر میگوید، هرگاه نیروهای انقلابی توانستند با وجود سلایق متنوع، همپوشانی و همافزایی کنند، هم توفیقات بزرگی برای کشور رقم خورد و هم سرویسهای جاسوسی دشمن و پادوهای داخلی آنها را به دست و پا انداخت تا با به خدمت گرفتن عناصر نفوذی، شهرتطلب، کمحوصله یا فاقد بصیرت، این همدلی مبارک را هدف بگیرند. میتوان با «طرح صیانت» موافق یا مخالف بود و «منصفانه و دوراندیشانه» دیدگاه خود را ارائه کرد. میتوان و باید، ضمن حمایت کلان، به نقد کارکرد اجزای دولت یا مجلس پرداخت. میتوان و باید - به شرط رعایت انصاف و تناسب - مدیران ارشد یا بستگان و اطرافیان آنها را زیر ذرهبین قرار داد و رفتارهای خلاف معیارها را تخطئه کرد. اما هرگز نباید از یاد برد که عملیات روانی پیچیده، رکن عملیات پیادهنظام دشمن در جنگ ترکیبی است. در این شرایط، نباید حاشیه و فرع یا حتی «مهم»، جای اصل و اولویت و «اهم» را پر کند. نباید در گردوغبار هیجاناتی رسانهای، واقعیت دو جبهه اصلی در مواجهه «انقلاب/ ضد انقلاب» و «جمهوری اسلامی/ استکبار» مغفول بماند، یا در اثر غبارآلودگی شدید فضا، نیروهای خودی به اشتباه، به سمت یکدیگر شلیک کنند. هم مدیران و متولیان و اطرافیان آنها باید از موضع اتهام پرهیز کنند؛ و هم باید زمانشناس و دشمنشناس بود و از نقشآفرینی در نقشههای دشمن اجتناب کرد.