حل مشكلات اقتصادي به «تصميم هاي بزرگ سياسي» وابسته است

آرمان ملی- علیرضا پورحسین: در سال گذشته دولت سیزدهم فعالیت خود را آغاز کرد و با وجود اینکه شعار دولت فراگیر را داده بود اما چهره‌های نزدیک به خود را تقریبا در سمت‌ها مستقر و کمتر از اصلاح‌طلبان استفاده کرد. با تمام اتفاقات و وعده‌‌هایی که در دولت قبل به وقوع پیوست، یکی از نقاط مبهم در اذهان عمومی این بود که در فردای انتخابات چه اتفاقاتی در مهم‌ترین حوزه‌‌های اجرایی کشور قرار است رخ دهد. شرایط به نحوی است که مشکلات اقتصادی هر روز مردم را درگیر می کند و از طرفی به آنها وعده روزهای خوب ‌‌داده می‌شود.امروز تمامی کاندیداهای ۱۴۰۰ منهای ۲ کاندیدا به نوعی هر یک به پاستور و بهشت راه پیدا کرده اند و با توجه به وعده‌های آن روزها در قاب تلویزیون ما باید منظومه‌‌ای از مجموعه برنامه‌‌های ۵ کاندیدای مورد اشاره را در این دولت ببینیم و روحیه انقلابی و جهادی این انتظار را در بین عموم مردم ایجاد می‌کند که تمامی چهره‌‌های سیاسی که در خرداد ماه ۱۴۰۰ وعده بهبود شرایط را می‌دادند حالا تمام سعی خودشان را در اجرای برنامه‌‌های پیش‌نویس شده خودشان به‌عمل دربیاورند؛ اتفاقی که به گفته برخی از کارشناسان در سال گذشته کمتر به آن توجه شد. در این راستا برای بررسی شرایط کشور در حوزه‌های مختلف «آرمان ملی»با مهدی آیتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده دوره ششم مجلس به گفت‌وگوپرداخته است که در ادامه می‌خوانید. آيا مي‌توان به عملکرد دولت سيزدهم تاکنون نمره قبولي داد؟
مشخصا دولت سيزدهم در سال گذشته نمره کاملي براي قبولي نگرفت و عملکرد مورد انتظار را نداشت. زماني که به وضعيت معيشت و اقتصاد مردم نگاه مي‌کنيم که بزرگ‌ترين مشکل امروز کشور است، اين نتيجه حاصل خواهد شد که در حوزه اقتصادي کارنامه موفقي تاکنون ارائه نشده است .. عملا کار به جايي رسيده که ديگر خط فقر براي اکثر جامعه ملموس شده است. اين عملکرد سبب شده است تا دولت سيزدهم نتواند نمره خوبي در سال 1400 کسب کند.
چه موانعي سبب شده تا عملکرد دولت در سال گذشته ضعيف باشد؟
بايد توجه کرد که اگر هر دولت ديگري نيز بر سر کار بود، وضعيت تغيير نمي‌کرد زيرا کشور در عرصه سياست خارجي با مشکلاتي مواجه است و مشکلات داخلي ريشه در آن مشکلات سياسي در عرصه بين‌المللي دارد. سال‌هاست که سياست خارجي ايران در مسيري پيش رفته که شايد اشتباهاتي داشت و به اذعان برخي، امروز نتايج اين اشتباهات مشخص است.به همين علت است که اگر هر دولت ديگري بر سر کار بود، شرايط تغيير چنداني نمي‌کرد. بايد در يک نقطه‌اي اين اشتباهات متوقف شود. در برهه‌اي از زمان قرار گرفته‌ايم که بايد يک تصميم بزرگ گرفت ودانست با رفت و آمد مجلس‌ها و دولت‌ها اتفاق خاصي رخ نمي‌دهد. گراني و تورم در سال‌هاي اخيربيشتر شده و نرخ بيکاري نيز بيشتر مي‌شود. امروز کشور در حوزه اجتماعي نيز داراي مشکلاتي است. به‌واسطه همين امر است که بزه در جامعه بيشتر مي‌شود.امروزه انواع کلاهبرداري‌ها زياد شده که ديگر به عنوان خبر جديد تلقي نمي‌شود و بايد فکري اساسي براي اين حوزه شود. امروز مشکلات کشور صرفا فقط دروني نيست و مشخصا تا زماني که مشکلات کشور در عرصه سياست خارجي حل و فصل نشود، نمي‌توان تمامي مشکلات را برطرف کرد. امروز ديگر مي‌توان گفت که مشکلات اقتصادي کشور، سياسي هستند و همين معضلات سياسي سبب شده تا اقتصاد سر و سامان درستي پيدا نکند.اين مشکل هم مربوط به ديروز و امروز نيست و در دهه‌هاي گذشته همواره به‌واسطه سياست‌هايي که داشتيم، بر مشکلات اضافه شده است.


چگونه مي‌توان از اين مرحله عبور و سياست‌هاي کشور را در قبال اشتباهات گذشته ترميم کرد؟
کشوربراي برون رفت ازبحران‌هاي اقتصادي راه‌حلي جزاصلاح سياست داخلي وخارجي ندارد. سياست داخلي بايدبرپايه حمايت ازتوليدداخل وحمايت ازبخش خصوصي باشدوسياست خارجي مابايدبرپايه دوستي وهمکاري باهمه دنياباشد. بايد به جاي ارسال پيام‌هايي که بعضا از آنها برداشت اشتباه مي‌شود، به جهان پيام صلح و دوستي فرستاد و به گونه‌اي عمل نشود که اين باور ايجاد شودايران قصد دخالت در امور کشورهاي ديگر را دارد. برخي مشکلات سبب شده تا سرمايه و نخبگان به سمت خارج کشور هدايت شوند. امروز دولت‌ها در ايران به قدري گرفتار شده‌اند که فقط مي‌توانند يک حقوق پرداخت کنند و عملا کار ديگري در زمينه توسعه و پيشرفت کشور نمي‌توانند انجام دهند. در چنين شرايطي است که عنوان مي‌شود بايد فکري اساسي و رويه را اصلاح کرد. سفرهاي استاني و سخنراني‌ها ديگر مشکلات کشور را حل نمي‌کند زيرا زيرساخت‌ها نمي‌تواند مشکلات کشور را حل کند و در اين زمينه نيز کمبودهاي اساسي داريم. تا زماني که سرمايه‌گذاري خارجي جذب نشود، اين مشکلات حل نخواهد شد. امروز بايد فکري اساسي براي کشور کرد و نبايد فرصت را از دست داد. تا زماني که روابط پولي و بانکي ايران قفل بماند و نتوانيم همچون ساير کشورها صادرات و واردات آزاد داشته باشيم، وضعيت خوبي نخواهيم داشت و کشور در مسير توسعه مورد انتظار پيش نخواهد رفت. بايد فکري اساسي کرد زيرا قطعا بدون صادرات نفت کشور درآمد ارزي بالايي نخواهد داشت تا در مسير توسعه حرکت کند. مشکلات در دهه‌هاي اخير انباشته شده است و به اين سادگي‌ها حل نخواهد شد. قطعا سريع‌ترين مسير براي بهبود وضعيت کشور، ترميم روابط خارجي و اصلاح سياست خارجي کشور است. به‌خاطر همين اشتباهات بوده که در سال‌هاي اخير هر روز که از خواب بيدارمي‌شديم، کالاها گران‌تر شده و قدرت خريد مردم پايين آمده است.
بواسطه امضاي برجام و رسيدن به توافق در وين آيا اين مشکلات حل خواهد شد؟
بايد روشن و خلاصه بگويم که اقتصاد ما تابعي از متغير‌هاي سياسي است. اين سياست‌ها بوده‌است که شاخص هاي اقتصادي ما را بالا و پايين برده است. ما به دليل مسائل سياسي داخلي و سياست خارجي بود که امروز به اين وضعيت مشکلات اقتصادي افتاده‌ايم. اين مشکلات اقتصادي با سخنراني و گفتار درماني و با شعار دادن و با وعده و وعيد حل نمي‌شود حال رئيس‌جمهوري آقاي روحاني باشد يا آقاي رئيسي باشد. آقاي قاليباف رئيس مجلس باشد يا آقاي لاريجاني رئيس مجلس باشد. با وعده و وعيد دادن به مردم و حتي با بازديد کردن مشکلات اقتصادي ما حل نمي‌شود ما اين را بار‌ها و بارها گفته‌ايم و امروز هم با يقين مي‌گويم که اقتصاد ما به دليل سياست ما به اين روز افتاده و تا سياست ما درست نشود اقتصاد ما درست نمي‌شود. 25 سال است که ايران تحت عنوان اسم هاي مختلف در حال مذاکره در خصوص مسائل هسته اي است و هيچ نتيجه مثبتي حاصل نشده است. امروز به مرحله اي رسيده ايم که برجام عملا يک بازي سياسي شده، برخي از آن سوءاستفاده مي کنند، امروز و فردا مي‌کنند و هيچ فايده اي نيز از آن به مردم نمي رسد. امروز کشورهاي اروپايي و آمريکايي نيز از برجام سوءاستفاده مي کنند و مشخصا نتيجه اي نصيب کشور نمي شود در حالي که با تغيير سياست به راحتي مي توانستيم مسائل را حل کنيم. امروز بايد به جاي وقت تلف کردن پيام صلح و دوستي و همکاري به جهان داد. از دست دادن زمان فقط کار را سخت تر مي کند و بايد به فکر زمان و اقدام سريع بود.
کارشکني‌هاي داخلي در دو سال گذشته نيز بر اين مساله موثر بوده است؟
به دليل اينکه شخص روحاني را آنچنان قبول نداشتند و دليلش هم اين بود که آقاي روحاني دست راست آقاي هاشمي بود ، در تمام عمر انقلاب در زمان جنگ، مجلس و مرکز مطالعات استراتژيک و شوراي امنيت در کنار مرحوم هاشمي حضور داشت بنابراين هيچ ‌گاه اعتماد و اعتقاد کامل به حسن روحاني وجود نداشت. تلاش زيادي کردند تا روحاني قهرمان نشود يعني زماني که برجام را امضا کردند و به ايران آمدند، همگان فکر کردند روحاني قهرمان صلح و آزادي ايران است. اصولگراها اعتقادي به آقاي روحاني نداشتند و اجازه هم ندادند آقاي روحاني برجام را به جايي برساند، برگ برنده‌‌اش باشد و قهرمان ملي شود. در نتيجه اين برگ برنده را نگه داشتند تا دولت وي تمام شود و به نام دولت جديد و مجلس يازدهم ثبت شود. براي همين است قرارداد 25 ساله با چين، قرارداد 20 ساله با روسيه و امضاي برجام و ساير مسائل مهم کشور به سرعت در مجلس و دولت اصولگرا شکل مي ‌گيرد، امضا مي ‌شود و به مرحله اجرايي و عملياتي نزديک مي ‌شود. اصولگرايان و دلواپسان نخواستند افتخاراتي به نام آقاي روحاني و ظريف ثبت شود. اگر هر کسي امروز در جايگاه آقايان رئيسي و قاليباف باشد مجبور است همان کاري را کند که اين افراد انجام مي ‌دهند. ما يک راه حل بيشتر نداريم و آن است که اگر قرار است همين مسير را در پيش گيريم، بايد با روسيه، چين، کره شمالي، کوبا و کشورهاي بلوک شرق همکاري خود را ادامه بدهيم و ناچار به اين کار هستيم‌. يک راه بيشتر نداريم و آن دوستي و همکاري با بلوک شرق است که در رأس آنها چين و روسيه قرار دارند. دولت فعلي قبل از آن که روي کار بيايد، تصور مي‌کرد يکي‌ دو هفته‌اي مذاکرات به نتيحه مي‌‌رسد، همه امتيازها را مي‌‌گيرند و برجام احيا مي‌‌شود اما اين‌طور نشد و آرام‌ آرام اختلاف‌‌ها در مفاد پيش نويس‌ هاي مذاکرات به وجود آمد و مذاکرات طولاني شد. موضوعي که به دليل وجود تحريم‌ ها هر روز بار را بر دوش مردم سنگين‌‌تر مي‌کند. به نظر من با خروج ترامپ از برجام، اين توافق تمام شد و اين مذاکرات تحت عنوان رفع تحريم‌ها يا احياي برجام اساسا به نتيجه بلندمدت نمي‌رسد زيرا اصل برجام از بين رفته است و لازم است که ايران با کشورهاي 1+5 به صورت دوجانبه مذاکرات تازه‌ اي تا قراردادي تازه امضا شود و اگر چنين شود هم همه طرف‌ها از خود انعطاف به خرج دهند تا مشکلات به صورت بلندمدت حل شود. من به مذاکرات کنوني خوش‌بين نيستم و لازم است که وارد دور تازه‌اي از مذاکرات شويم و به سمت حل اساسي مشکلات في‌مابين برويم. اکنون نوعي کشمکش بر سر برجام اوليه ميان ايران با غربي‌ها به ويژه با آمريکا وجود دارد که با مذاکراتي مانند آنچه اکنون مي‌بينيم، حل نمي‌شود.