چرا سروش صحت کنار گذاشته شد؟/ ستارهکُشی!
یاسر نوروزی: بالاخره بعد از حرفوحدیثهایی پیرامون طولانیشدن روند توقف «کتابباز»، مدیر شبکه نسیم تکلیف را یکسره کرد و مهر تایید زد بر خبر حذف سروش صحت از این برنامه. محمدرضا خوشرو درباره علت کنارگذاشتهشدن مجری برنامه «کتابباز» در گفتوگو با ایسنا عنوان کرد: «اتاقفکرهایی در شبکه وجود دارند که تاملات را انجام میدهند که چگونه فرم و محتوای برنامه ارتقا پیدا کند تا در این دوره جدید که در سازمان هستیم، هم کیفیت برنامه بهتر شود و هم از لحاظ محتوایی متفاوتتر باشد.» هرچند توضیح نداد که این اتاقفکرها به کجا متصل هستند و چرا عموما تصمیماتشان به گامهای روبهعقب منتهی میشود. نمونهاش حذف ایرج طهماسب و عادل فردوسیپور، از چهرههای موفق و مطرح در عرصههای کاری مربوط به خودشان است؛ که یکی به برنامهسازی در پلتفرمها رو آورد و دیگری با دلایل عجیب حتی اجازه کار در بستری دیگر را هم نیافت. هرچند خوشرو عنوان کرده: «طبیعتا همه برندها و برنامههای پرمخاطب سازمان سرمایههای صداوسیما هستند که برای حفظشان برنامهریزی خواهد شد»، اما واقعیت شبیه به تعارف و نوعی سیاستکاری بین مدیران است.
چرا سروش صحت کنار گذاشته شد؟
همگی همان سال 97 میدانستیم که مدیر جدید شبکه سه، شمشیر را برای فردوسیپور از رو بسته است. نمونه آن هم صحبتهای او دو سال بعد از تعطیلی برنامه بود؛ زمانی که صراحتا عنوان کرد: «وقتی میبینید یک دروازهبان دارد در یک خط دیگر حرکت میکند، باید شخص دیگر را درون دروازه بگذارید. در مورد ایشان باید بگویم که کار داشت از مدار خارج میشد. بقیه هم داشتند نگاهمیکردند و با این روش صداوسیما داشت از هم میپاشید.» با این حال، روند کار نشان داد که صداوسیما از مسیر دیگری در حال ازهمپاشیدن است؛ رو آوردن اکثر برنامهسازها و تهیهکنندگان به پلتفرمها برای فرار از محدودیتهایی که لحظهلحظه بیشتر میشود. اما قصه اینبار چه بوده و علت حذف صحت، فارغ از تعارفات مدیر شبکه نسیم، از کجا آب میخورده؟ هنوز خبری رسمی در این برنامه منتشر نشده، اما حرفوحدیثها بیشتر حولمحور بعضی برچسبها میچرخد؛ از جمله فضای روشنفکری برنامه، دعوت از بعضی میهمانان که فضای تالیفات و ترجمههایشان فارغ از ایدئولوژی حاکم بر تلویزیون است، باورهای ناهماهنگ مجری با مدیریت و از این قبیل حرفها. در هر حال وقتی شفافیتی در این حوزه وجود ندارد، این قبیل حرفوحدیثها هم پیش میآید و البته عجیب اینجاست که بسیاری مواقع هم درست است! فقط مشکل اینجاست که سیاستورزان صداوسیما بهتدریج به سمتی میروند که دیگر برنامهسازی برای مخاطب در اولویت نیست، بلکه خشنودکردن مدیران بالادست اهمیت دارد؛ در این مواقع هیچ اهمیتی ندارد بیننده کمتر شود یا زیادتر، تریبونی میشوی برای تکرار مکررات و جلبنظر تصمیمگیرندگان مافوق.
چرا «کتابباز» موفق بود؟
«کتابباز» توانسته بود در بازه زمانی حدود چهار سال (با کسر توقفهای گاه و بیگاه)، مخاطبان فراوانی را با خود همراه کند؛ چنانچه بخشهایی از آن در شبکههای اجتماعی هم دستبهدست میشد و نشان میداد مخاطبان با این برنامه ارتباط برقرار کردهاند. رشید کاکاوند، شاعر و پژوهشگر ادبی، که در مدت دو سال بهطور پیوسته کارشناس این برنامه بود، در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «تلاشی که در این برنامه کردیم و من هم بخش کوچکی از آن را به عهده داشتم این بود که بتوانیم در بخشهایی جذاب، کتابخوانی را که همیشه به یک طبقه خاص اجتماعی متعلق بوده یا عموما در فرم غیرجذابی تبلیغ میشده، به مردم نزدیک کنیم. عملا هم این اتفاق افتاد و شهرت و محبوبیت این برنامه و مراجعت مردم به کتابهایی که در این برنامه معرفی میشد، ثابت کرد میشود در حوزه کتاب برنامهای جدی ساخت؛ برنامهای که قابلیت استقبال عمومی هم داشته باشد.» او درباره حضور کارشناسان موثر در این برنامه که باعث اقبال مخاطبان شدند نیز اضافه کرد: «این موضوع دوطرفه است؛ برنامهای که خوب دیده میشود، بخشهای مختلف آن هم مورد استقبال واقع میشود؛ و هم اینکه حرفهایی که در برنامه زده میشود باعث بیشتر دیدهشدن برنامه میشود. در واقع همه چیز دوطرفه بود. نه من منتی به سر «کتابباز» دارم، نه «کتابباز» در پی این مسائل بود. ما در کنار هم پیشرفت داشتیم و خدا را شکر که انتخاب خوبی داشتم. من در دو فصل اول «کتابباز»، میهمان برنامه بودم. اما اینکه با این برنامه پیوند خوردم و به شکل ثابت حضور داشتم، گویا انتخاب درست و خوشایندی بود. در هر صورت من به خاطر لحظاتی که در «کتابباز» بودم، خوشحالم؛ نه به خاطر شهرت برنامه یا اینکه بخشهای مختلف آن خوب دیده شد. به خاطر هدفگیری فرهنگی که بین من و مجموعه «کتابباز» مشترک بود و به سمتش نزدیک شدیم. اینکه مردم ما به موضوع کتاب و کتابخوانی عنایت و توجه پیدا کنند. چون این موضوع همیشه جزء رویاهای فرهنگی بوده و جز در موارد معدودی که یکی از آنها «کتابباز» بود، این امر محقق نشد.» کاکاوند درباره تصمیم تغییر و تحول در فرم و محتوای برنامه نیز که از سوی مدیر شبکه عنوان شده، گفت: «امیدوارم برنامه با شکل مفیدی ادامه پیدا کند، اگرچه من از سیاستگذاری فرهنگی تصمیمگیرندگان سر درنمیآورم. وقتی یک برنامهای هدفگیری درستی داشته، شکل خوشایندی داشته و مقبولیت هم پیدا کرده، چرا باید دست به آن بزنیم و فرمش را عوض کنیم. آزمون و خطا برای زمانی است که یک برنامه به موفقیت نرسد، اما حالا که رسیده است، چرا این موفقیت را حفظ نکنیم؟ چرا این برنامه، بدون تعطیلی، برنامه سالیان سال سیمای ما نباشد؟ حالا یک زمانی هست که برنامه دچار وقفههایی میشد و من وقتی میپرسیدم دوستان میگفتند برنامهسازی مداوم دشواریهایی دارد و نیاز به استراحتهایی بین کار داریم که خب ما هم میپذیرفتیم. اما اینکه گفتهاند تغییراتی در فرم و محتوا، نمیفهمم مقصودشان چیست! چون زمانی که یک برنامه موفق میشود نهتنها نباید آن را متوقفکرد، بلکه باید الگویی برای برنامههای دیگر شود. مثلا اگر بگویند ما دیگر این برنامه را نمیخواهیم یا دورهاش تمام شده، قراردادش تمام شده، اینها مباحث دیگری است. اما وقتی گفته میشود قرار است در فرم و محتوای برنامه تغییراتی اتفاق بیفتد، احساس خوشایندی به آدم نمیدهد. من امیدوارم اگر هم قرار است تغییراتی در فرم و محتوای این برنامه ایجاد شود، طوری باشد که اگر به فرض، از بنده دعوت شد، دلم بیاید که بروم.»