انتشار «آقا سعید» مدیون روشنگری رهبر انقلاب است

کتاب «آقاسعید»، برگ‌هایی از زندگی و زمانه شهید سیدمحمدسعید جعفری است که توسط انتشارات راه یار چاپ و راهی بازار نشر شده است. شهیدی که رهبر انقلاب مهر ۱۳۹۰و در جمع خانواده‌های ایثارگر کرمانشاه، او را شهیدی پیشرو و پیشتاز خواند. تا پیش از انتشار این کتاب که بر مبنای پژوهش، اسناد و منابع متنوعی تهیه و تألیف شده، آثار دیگری مثل «مردی برای همیشه»، «روشن‌تر از خورشید» و همچنین کتاب «اولین فرمانده» در رابطه با تحولات، اقدامات و اتفاقاتی که برای آقاسعید رخ داده، چاپ و منتشر شده است. مشی و مرام شهید سعید در دوران مبارزات قبل و بعد از انقلاب و برخی گرایش‌های او باعث شده بود مدت‌ها در بایکوت بماند، اما روشنگری و اشارات سه‌گانه رهبر انقلاب در بین مردم کرمانشاه به این شهید و دادن القاب پیشرو و پیشتاز به او، زمینه‌ای شد تا فرصت زدودن گرد و غبار مهجوریت از چهره شهید جعفری فراهم و کتاب «آقاسعید» منتشر شود. به همین بهانه «جوان» با محمدمهدی همتی، نویسنده کتاب «آقاسعید» در رابطه با سیر شکل‌گیری و تألیف این کتاب، منابع اسنادی و همچنین سبک روایی و ساختاری در کنار بررسی ویژگی‌های خاص آن در مقایسه با دیگر آثار مشابه عرصه تاریخ شفاهی گفتگو کرده است. کتاب «آقاسعید»، چهارمین اثری است که در مورد زندگی شهید سیدمحمدسعید نوشته شده، علت و انگیزه تألیف این اثر چه بود؟ خودتان به نوشتن تمایل داشتید یا اینکه از جایی سفارش داده شد؟
در مقدمه کتاب، روند شکل‌گیری ایده، پژوهش و نوشتن کتاب را به صورت مفصل توضیح داده‌ام و احتمالاً اگر بخواهم به صورت ذهنی بازگو کنم، ممکن است کمی و کاستی‌هایی به وجود بیاید.
یک کلیتی را برای مخاطبان به‌طور مختصر و کوتاه بیان کنید.
همانطور که عرض کردم در مقدمه این اثر، مشروح انگیزه نوشتن آن موجود است. در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که من خودم اهل کرمانشاه هستم و شهید جعفری برای تمامی مردم این شهر، اسم و شخصیتی شناخته شده است. ایشان یکی از شهدای شاخص کرمانشاه هستند. البته ابعاد شخصیتی و حوزه اثر‌گذاری این شهید در کرمانشاه همچنان ناشناخته است، اما از این جهت که جزو شهدای شاخص کرمانشاه هستند تقریباً همه ایشان را می‌شناسند. من به واسطه پدرم که از نیرو‌های نزدیک به ایشان بودند و همیشه از این شهید یاد و بعضاً خاطراتی هم تعریف می‌کردند از این جهت بنده نسبت به بقیه جوانان و نوجوانان کرمانشاهی شناخت بیشتری از شهید جعفری داشتم، ولی باز هم شناخت بنده اجمالی بود و با توجه به گستردگی شخصیت و حوزه عملکردی شهید جعفری و پیچیدگی‌های سیاسی تاریخی که پیرامون شخصیت ایشان است، من خودم هم قبل از ورود به این پروژه نسبت به این مسائل هیچ آگاهی و پیش‌زمینه‌ای نداشتم. حدود سال ۸۸، ما به تازگی یک مؤسسه فرهنگی به اسم «خاکریز ایمان و اندیشه» با کمک بچه‌های بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت تشکیل داده بودیم که پسر شهید با من تماس گرفت و گفت: «برای اینکه کتابی در مورد زندگینامه شهید تهیه شود، تلاش‌هایی کرده ام و به این واسطه حجم زیادی از افراد و مصاحبه تهیه شده، اما به دلیل حجم وسیع آن‌ها نتوانسته‌ام به سرانجام برسانم و می‌خواهم آن‌ها را در سایت اینترنتی قرار دهم تا اگر کسی مایل بود بتواند از آن‌ها استفاده کند.» ما ابتدا یک سایت ساده طراحی کردیم و اسناد و مصاحبه‌ها را روی آن گذاشتیم. این گذشت تا سال ۱۳۹۰، رهبر معظم انقلاب به کرمانشاه تشریف آوردند و حضرت آقا طی سه سخنرانی جداگانه به آقاسعید و نقش شهید در ابتدای پیروزی انقلاب اشاره کردند. این اشاره مکرر و سه باره حضرت آقا برای کسانی که با منازعات و اختلافات سیاسی پیرامون آقاسعید آشنا بودند، دلالتی مشخص داشت و آن اینکه ایشان می‌خواهند یک جریان فکری اعتقادی و سیاسی اصیل را در کرمانشاه از مظلومیت خارج کنند. بعد از این فرمایشات بود که ما در مؤسسه فرهنگی تحت تأثیر اشارات مقام معظم رهبری تصمیم گرفتیم یک تلاش متمرکزی را برای معرفی شخصیت شهید جعفری شروع کنیم. این در حالی بود که پیش از آن هیچ تجربه‌ای در زمینه تاریخ شفاهی نداشتیم، اما به هر حال از ابتدای سال ۹۱، این کار را شروع کردیم و فراز و نشیب‌های زیادی را طی ۱۰ سال که نهایتاً به چاپ و انتشار کتاب منجر شد، پشت سر گذاشتیم و تجربه کردیم. منابع اسنادی و تألیف این اثر از طریق خانواده شهید در اختیار شما قرار گرفت یا از جا‌های دیگر به دست آوردید؟


یک بخشی از مجموعه، مصاحبه‌هایی بود که قبلاً توسط دکتر عبدالصالح جعفری (فرزند شهید جعفری) و افراد دیگری گرفته شده بود که در اختیار ما گذاشتند (البته فقط متن پیاده شده گفتگو‌ها بود، نه صوت آنها). یکسری مجموعه اسناد هم که نزد خانواده شهید بود و به ما اجازه دادند آن‌ها را اسکن کنیم. بعد‌ها خودمان یکسری مصاحبه (حدود ۱۵۰ ساعت) گرفتیم. هرچند در نهایت هم از متن آن مصاحبه‌هایی که در اختیار ما گذاشتند، نتوانستیم استفاده کنیم. علتش هم این بود که بعداً متوجه شدیم متن پیاده شده با صوت مصاحبه‌ها اختلافاتی دارد (مثلاً بعضی جا‌ها اسم راوی اشتباه قید شده بود). این گفتگو‌ها و اسناد، کل منابع اولیه ما برای تألیف این کتاب بود. از چه طریقی صحت اسناد و گفتگو‌ها را مورد سنجش قرار می‌دادید؟
منابع اصلی ما مصاحبه با افرادی است که پیرامون آقاسعید بود. بخشی از این افراد جزو نیرو‌های شهید جعفری بودند که نسبت به ایشان عشق و علاقه داشتند، با برخی افراد هم مصاحبه کردیم که در این گستره نبودند و آن‌ها از یک موضع متفاوتی روایت می‌کردند. خاطرات شفاهی از دو جهت می‌تواند خیلی آسیب ببیند؛ یکی به‌خاطر اینکه مبتنی بر حافظه است که ممکن است راوی را به اشتباه بیندازد یا بعضی جزئیات فراموش یا جابه‌جا شود. دوم، حب و بغض‌هایی است که گاهی اوقات خودآگاه و در اغلب اوقات ناخودآگاه روی روایت راوی اثر می‌گذارد. این مسئله و چالش همیشه در مصاحبه‌های تاریخ شفاهی وجود دارد. ما یک ابزار‌های علمی برای اعتبارسنجی که مهم‌ترین آن‌ها ابتدا هماهنگی روایت یک راوی با خودش است که آن روایت منطقی باشد و مقدمات مؤخراتش هماهنگی داشته باشد، دوم مصاحبه با روایان متعدد است که روایتشان با هم از طریق تقاطع‌گیری، سنجیده می‌شوند و اختلاف روایت‌ها پیدا می‌شود و با ابزار‌های علمی که در اختیار داریم، اینگونه تعارضات را پیدا و برطرف می‌کنیم و متوجه می‌شویم که کدام طرف این تعارض درست است و باید نسبت به آن یکی ترجیح داده شود. سومین ابزار هم استفاده از سایر منابع تاریخی است که ما از این ابزار به صورت گسترده در این کتاب استفاده کرده‌ایم. مثلاً ما کتاب‌های خاطرات افراد دیگری را که با برخی روایات کتاب آقاسعید تقاطع داشتند بررسی کردیم. یا مثلاً اسناد مرتبطی را که در مرکز اسناد تحقیقات دفاع مقدس یا مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود داشتند، مورد بررسی قرار دادیم. یکی دیگر از ابزار‌های سنجش ما، بررسی روزنامه‌های مهم آن دوران بود که به طور دقیق و مفصل آن‌ها را بررسی و از گزارشات روزنامه برای اعتبار‌سنجی نیز استفاده کردیم. مهم‌تر از همه خاطرات کسانی است که منتشر شده‌اند و ما به آن‌ها مراجعه می‌کردیم و آن‌ها را کنار روایت راویان خودمان می‌گذاشتیم. این پژوهش و تحقیق تا به تألیف کتاب منجر شود، چقدر طول کشید؟
برای تألیف این کتاب، سه مرحله پژوهش شده است؛ یک مرحله بعد از اینکه متن مصاحبه‌های قدیمی را خانواده آقاسعید در اختیار ما گذاشتند، حدود ۶۰ تا ۷۰ ساعت مصاحبه هم خودمان گرفتیم و اولین نسخه کتاب را سال ۹۶ نوشتیم که ایرادات محتوایی داشت و بعد از متذکر شدن راویان، ما متوجه شدیم که این ایراد‌ها آنقدر جدی است که مانع از انتشار کتاب می‌شود. بعد از آن مرحله همه مصاحبه‌های پیشین که فقط متن‌شان را در اختیار داشتیم، کنار گذاشتیم و تا جایی که توانستیم خودمان مصاحبه گرفتیم. در این مرحله حدود ۴۰ تا ۵۰ ساعتی در طول سال ۹۷ بار دیگر مصاحبه گرفتیم و مجدداً یک‌بار دیگر کتاب نوشته شد تا رسیدیم به سال ۹۸ که در آن سال کتاب را در اختیار یکسری از راویان گذاشتیم تا متن را ببینند. آنجا هم در مورد بعضی از موضوعات مناقشه‌برانگیز که در دوران حیات و فعالیت‌های سیاسی - اجتماعی آقاسعید بود بحث و گفتگو داشتیم که نهایتاً مجدداً منجر به چاپ کتاب نشد. بعد از آن مجدداً یکسری پژوهش و مصاحبه گرفتیم که بالاخره بعد از سه بار اصلاح مصاحبه‌های پیشین در نهایت سال ۹۹ به این متن فعلی که تحت عنوان کتاب آقاسعید منتشر شده، رسیدیم. دلایل تأخیر انتشار کتاب از زمان اتمام کار تا چاپ آن چه بود؟
از سال ۹۹ حدود یک‌سال هم درگیر اصلاح متن در تعامل با ناشر از یک طرف و خانواده آقاسعید از طرف دیگر بودیم و، چون هم حجم کتاب زیاد بود و هم موضوعات چالشی، جذاب و خواندنی فراوانی در کتاب وجود داشت، این موضوعات هم تقریباً حدود یک‌سالی به طول انجامید. باید این را مجدداً تأکید کنم که اشاره مقام معظم رهبری به آقاسعید باعث شد غبار مهجوریت و مظلومیتی که روی شخصیت این شهید پیشرو به قول مقام ولایت زدوده شود و گره اصلی که مانع از پرداختن به ابعاد شخصیتی و زندگی او می‌شد، باز شود و راویان راضی شدند تا بالاخره در مورد موضوعات مختلف زندگی شهید جعفری حرف بزنند، اما گره و قفل اصلی را اشارات و سخنان رهبر انقلاب باز کرد. رهبری در جمع خانواده‌های شهدا و ایثارگران کرمانشاه فرمودند: «شهید سیدمحمدسعید جعفری، شهید پیشرو و پیشتاز، با جمع رفقای خودش رفتند از پادگان لشکر سنندج دفاع کردند؛ فهمیدند که معنای این دفاع چیست، تسلط ضدانقلاب بر یک پادگان نظامی، معنایش چیست. این زود فهمیدن، به وقت فهمیدن، به‌هنگام عمل‌کردن و پاسخ به نیاز دادن، آن نقطه برجسته‌ای است که نباید مغفول بماند.» خوشبختانه در نهایت توانستیم علت اینکه رهبری، شهید جعفری را شهید پیشرو و پیشتاز قلمداد کردند در این کتاب به معرض دید و قضاوت مخاطبان بگذاریم و مایلم مخاطبان به کتاب مراجعه کنند تا خودشان این مسئله را کشف کنند. همیشه تاریخ همین‌قدر پیچیده بوده، اما گاهی پیچیدگی‌های آن حذف می‌شود. ما تلاش کردیم موضوع را در پای تاریخ ذبح نکنیم. از آقاسعید شخصیتی قدسی و آسمانی نشان نداده‌ایم. پرداختن به شهید جعفری تا قبل از سفر مقام معظم رهبری به کرمانشاه به نوعی خط قرمز محسوب می‌شد که این خط قرمز با سفر ایشان و صحبت‌ها و تعاریف خوبی که از شهید داشتند، شکسته شد. وجه تسمیه کتاب چیست؟
شهید سیدمحمدسعید جعفری در کرمانشاه و بین دوستان و مخالفانش به آقاسعید مشهور بوده و ما هم به همین علت اسم کتاب را «آقاسعید» گذاشتیم. در کتاب نیز تأکید کردیم هر آنچه واقعیت داشته، بدون قضاوت و توصیف تقدس‌گرایانه گفته و بازگو شود تا مخاطب خودش قضاوت کند که با چه شخصیتی مواجه است. چه بازه زمانی از دوران زندگی شهید جعفری در این اثر روایت می‌شود؟
آقاسعید متولد ۱۹ بهمن ۱۳۳۱ هستند و چهارم آبان سال ۱۳۵۹ و تقریباً بعد از حدود گذشت یک ماه و سه یا چهار روز پس از شروع جنگ تحمیلی هم شهید می‌شوند. این کتاب پنج فصل دارد که در دو فصل آغازین کتاب، زندگی آقاسعید از کودکی تا زمستان سال ۵۶ روایت می‌شود. بعد از آن و در سه فصل بعدی، یک فصل از زمستان ۵۶ تا زمستان ۵۷ و زمان پیروزی انقلاب اسلامی که با نام دوران مبارزه نامگذاری شده، فصل بعدی از پیروزی انقلاب تا زمستان ۵۸ است که این دوره دوران فرماندهی آقاسعید و تأسیس سپاه کرمانشاه و غرب کشور بوده، فصل بعدی هم از زمستان سال ۵۸ تا آبان‌ماه سال ۵۹ و زمان شهادت ایشان تقسیم‌بندی شده که در واقع سه فصل انتهایی کتاب شامل ۷۵ درصد از حجم کل کتاب را به خودش اختصاص داده است. این کتاب یک اثر خاطره‌نگاری است و خاطرات و اتفاقات آن براساس محور زمان مرتب شده‌اند. ما در متن مصاحبه راویان سعی کرده‌ایم حداقل دخل و تصرف را داشته باشیم و تا حد ممکن ساختار جملات و منطق روایت راوی حفظ شده و سنجه این مدعای ما صوت راویان است که آن‌ها را در قالب رمزینه‌هایی (QR کد) کنار خاطرات قرار داده‌ایم و خواننده کتاب می‌تواند با پویش (اسکن) آن رمزینه (QR کد) صوت کامل مصاحبه را با متن کتاب مطابقت بدهد. گمان نمی‌کنید این کار یک خطر کردن (ریسک) بزرگ بوده و ممکن است باعث پس زدن مخاطب شود؟
قبل از اینکه کتاب منتشر شود، می‌دانستیم که این ریسک (خطر) وجود دارد، با این حال ما آن را پذیرفتیم. در مؤسسه تا حدی غیر از بحث‌های تجربی، خاطره‌نگاری و تاریخ شفاهی، درگیر بحث‌های نظری تاریخ شفاهی هم بودیم و ما معتقدیم که اینگونه تاریخ شفاهی باید رواج پیدا کند و بخشی از تاریخ شفاهی ما ظرفیت این سطح از استناد را داشته باشد، ولی الان که کتاب منتشر شده- و پیش از انتشار هم بیش از ۲۰ نفر ارزیاب کتاب را مطالعه کرده‌اند- فکر می‌کنم ما از این مسئله سربلند بیرون آمده‌ایم. به نظر می‌آید که متن کتاب جذاب است و این سطح از اضطراب باعث خسته‌کننده شدن متن اثر نشده است. آیا در این کتاب گره‌هایی در مورد شخصیت اصلی کتاب برای مخاطبان هم باز می‌شود؟
ما می‌توانستیم چالش‌های پیرامون آقاسعید را اساساً منتشر نکنیم و طبیعی است که خیلی از مخاطبان متوجه آن‌ها نمی‌شدند و البته منتقدان آقاسعید حتماً ایراد می‌گرفتند که در این اثر به بخش‌هایی از زندگی شهید جعفری پرداخته نشده است، اما ما این کار را نکردیم. همه چالش‌های زندگی شخصیت اصلی کتاب را همانگونه که در بستر تاریخ اتفاق افتاده است را مطرح کرده‌ایم و سعی کردیم همه جوانبش را با پژوهش و روایت راویان واکاوی کنیم و تصمیم نهایی را بر عهده مخاطب بگذاریم. ما به هیچ وجه چیزی را در این کتاب سانسور نکردیم. در لابه‌لای حرف‌های شما یک ارادتی به شهید جعفری دیده می‌شود، آیا این احساس و ارادت شخصی شما در پرداخت شخصیت اصلی کتاب اثر داشته است یا خیر؟
من به دلیل مصاحبه با راویان متعدد شاید بهتر از آن‌ها بتوانم شخصیت آقاسعید را تبیین کنم، اما هرگز در این کتاب نخواستم این ارادت و شناخت خودم را به مخاطب تزریق کنم و از شهید جعفری شخصیتی دست نیافتنی ارائه دهم. در مقدمه کتاب و در بخش زندگینامه ایشان که به قلم خودم هست، رگه‌هایی از این ارادت وجود دارد، اما در متن اصلی کتاب به هیچ وجه چنین چیزی وجود ندارد و بحث وفاداری مطلق به اصل واقعیات و مصاحبه‌ها مراعات شده است. همانطور که گفتم مخاطبان می‌توانند با پویش (اسکن) رمزینه‌ها (QR کد) صحت و سقم این مدعا را مورد سنجش قرار دهند. ما حتی تعریف و تمجید‌های مصاحبه‌شدگان از شخصیت آقاسعید را هم در متن کتاب حذف کردیم، اما در صوت مصاحبه‌ها وجود دارد. این کتاب به نسبت دیگر آثار مشابهی که در حوزه تاریخ شفاهی منتشر می‌شوند، چه ویژگی‌های برجسته‌ای دارد؟
یکی مقدمه مبسوط کتاب است که در آن انگیزه نگارش کتاب و شیوه تحقیق و پژوهش منابع آن را توضیح داده‌ایم که این ویژگی معمولاً در کتاب‌های تاریخ شفاهی به آن اهتمام نمی‌شود. دوم اینکه، چون حجم کتاب زیاد است و ممکن بود کسانی به یک متن شسته و رفته‌تر در مورد زندگی آقاسعید نیاز داشته باشند، یک زندگینامه کوتاه و خلاصه از ایشان در پایان کتاب وجود دارد. یک بخش اعلام و راویان را داریم که در آن حدود ۴۰ نفر راوی کتاب را معرفی کرده‌اند و همچنین در مورد شخصیت‌ها، مکان‌ها، جریانات و گروه‌هایی که از آن‌ها در کتاب اسم برده شده است، توضیحاتی ارائه داده‌ایم و این بخش هم معمولاً در دیگر کتاب‌های تاریخ شفاهی نیست، چون کار پرزحمتی است. در کنار این‌ها مهم‌ترین ویژگی کتاب حدود ۴۰۰ رمزینه یا همان QR کد‌هایی است که در این اثر گنجانده شده است، ضمن اینکه این اثر یک تارنمای (سایت) اختصاصی دارد. در کل من فکر می‌کنم این کتاب یک کار متفاوت و بدیعی است.