معماری جهان از خلال جنگ اوکراین

رهبر معظم انقلاب روز سه شنبه در سخنانی در جمع دانشگاهیان درباره جنگ کنونی در اوکراین نظرات قابل تأملی را مطرح کردند. ایشان فرمودند: «امروز دنیا در آستانه یک نظم جدید است. این جنگ اوکراین را به نظر من باید با یک دید عمیق‌تری نگاه کرد. این جنگ صرفاً یک حمله نظامی به یک کشور نیست، ریشه‌های این حرکتی که امروز انسان دارد در اینجا، در اروپا مشاهده می‌کند ریشه‌های عمیقی است و آینده پیچیده و دشواری را انسان حدس می‌زند که وجود داشته باشد.» اشاره رهبری انقلاب به تحولات بنیادین در عرصه سیاست بین‌المللی در پرتو جنگ اوکراین با توجه به ملاحظات چندی صورت گرفته است.
نخست اینکه برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم شاهد رخداد جنگی کلاسیک در قاره اروپا هستیم، در حالی که بسیاری از اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی در دوره پسا جنگ سرد بر این گمان بودندکه دوره جنگ‌های کلاسیک یا متعارف در جهان اول یعنی غرب پس از فروپاشی شوروی به پایان رسیده و به بیان فرانسیس فوکویاما اندیشمند امریکایی پایان تاریخ با حاکمیت لیبرال دموکراسی فرا رسیده است. در حالی که اکنون بی‌توجهی غرب به دغدغه‌های امنیت ملی روسیه که یک قدرت بزرگ هسته‌ای و بین‌المللی و در عین حال اورآسیایی محسوب می‌شود موجب بروز جنگی شده که انتهای آن اصلاً مشخص نیست و علاوه بر بعد منطقه‌ای به‌سرعت ابعاد بین‌المللی پیدا کرده است. پیامد‌های غیرمستقیم این جنگ مانند افزایش بهای نفت و گاز، بحران مواد غذایی استراتژیک مانند گندم، ذرت و جو، و نیز فرآورد‌هایی مانند کود شیمیایی و روغن‌های خوراکی که روسیه و اوکراین از تولید‌کنندگان مهم آن در جهان هستند موجب شده سازمان ملل زنگ خطر را به ویژه برای کشور‌های غرب آسیا و آفریقایی که از وارد‌کنندگان عمده این محصولات هستند به صدا درآورد. اما در بعد نظامی جنگ اوکراین عملاً به جنگ نیابتی بین روسیه با بلوک غرب تبدیل شده است. امریکا به عنوان سردمدار غرب به همراه شرکای اروپایی خود و نیز کشور‌هایی مانند استرالیا و کانادا سیل انواع تسلیحات و تجهیزات نظامی را روانه اوکراین کرده است، به نحوی که واشنگتن به تنهایی تاکنون حدود ۴ میلیارد دلار انواع تسلیحات را به اوکراین ارسال کرده است. این امر نه فقط موجب ناکامی‌های نظامی روسیه در جبهه‌های مختلف اوکراین شده بلکه توازن جنگ را نیز به تدریج به ضرر مسکو تغییر داده است. در واقع تقابل روسیه و غرب که پس از سال ۲۰۱۴ و بحران اوکراین وارد مرحله تهدیدات متقابل شده بود اکنون در دوره جنگ نیابتی قرارگرفته و با توجه به روند کنونی امکان سرایت آن به دیگر کشور‌ها به ویژه مولداوی و لهستان وجود دارد. روسیه بار‌ها به ناتو درباره گسترش به سوی شرق و تلاش برای استقرار نیرو‌ها و پایگاه‌های خود در جوار مرز‌های روسیه هشدار داده و این اقدامات را تهدید مستقیم امنیت ملی خود اعلام کرده بود. با این حال ناتو به سرکردگی امریکا بدون اعتنا به خواسته‌های روسیه همچنان بر تداوم این رویکرد به ویژه با اصرار بر عضویت اوکراین در این سازمان نظامی تأکید کرده است. اکنون امریکا و شرکای آن تلاش می‌کنند در عین حال از طریق انواع تحریم‌های کوبنده علیه روسیه و نیز جدا ساختن روسیه از چین به گمان خود مسکو را منزوی و تضعیف کند. ضمن اینکه واشنگتن خواهان نقش‌آفرینی کشور‌های نفتی مانند ایران و ونزوئلا برای تولید بیشتر نفت برای جبران حذف نفت روسیه با عامل تحریم‌های گسترده غرب است. بدین ترتیب می‌توان جنگ اوکراین را سرآغاز دوره جدیدی در عرصه بین‌المللی تلقی کرد. «برهان‌الدین دوران» تحلیلگر سیاسی ترکیه‌ای می‌گوید: «به نظر می‌رسد بسیاری از اختلاف‌ها میان بلوک‌های شرق و غرب در بن‌بست مانده و عملاً راه‌حلی ندارند، از این رو معماری امنیت جهانی به زودی دستخوش تغییر خواهد شد. تا قبل از این، تقابل روسیه و غرب به ویژه روسیه با ناتو و امریکا در قالب تقابل سیاسی و دیپلماتیک و نیز جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی بود.
با توجه به همین ملاحظات است که رهبر انقلاب معتقدند «اگر فرض کنیم که این حدس ما حدس درستی باشد و دنیا در آستانه یک نظم جدید باشد آن وقت همه کشور‌ها از جمله کشور ایران اسلامی ما وظیفه دارد جوری در این نظم جدید حضور سخت‌افزاری و حضور نرم‌افزاری پیدا کند که بتواند منافع کشور، امنیت کشور را و ملت را تأمین کند.»
در واقع اشاره ایشان به لزوم آمادگی ایران برای مقابله با تحولات بنیادین و گسترده در عرصه بین‌المللی نشانه‌ای از دیدگاه ایشان درباره جدی بودن این تحولات و تأثیرات اجتناب‌ناپذیر آن از جمله بر ایران اسلامی است.