روزنامه کيهان
1401/02/11
آقای نادر؛ نگاهی به یک عمر مجاهدت هنری و رسانهای مرحوم طالبزاده
نادر طالبزاده در دی ماه سال 1332 چشم به جهان گشود. پدرش تیمسار طالبزاده اردوباری از امرای بلند پایه ارتش بود. نادر درباره سرنوشت عجیب پدر خود اینگونه میگوید: « مرحوم پدر بنده سال 43 خانهنشین، سال 44 دادگاهی و سال 45 حکم بازنشستگیاش زده شد. ماجرای کامل پدر من در کتاب «قیام عشایرجنوب»(ص 486 تا 495) نوشته دکتر کشواد سیاهپور نوه غلامحسین سیاهپور (کسی که در سال 43 علیه شاه قیام میکند) و هفتهنامه فردوسی (شماره 360 سال 1337) آمده است. بعد از سخنرانی امام خمینی(ره) در قم یک نبرد در جنوب بین مردم کهگیلویه و بویر احمد و شاه اتفاق میافتد که غلامحسین سیاهپور در رأس این ماجرا بود و من افتخار داشتم ایشان را از نزدیک ببینم. همان موقع شاه ایشان را اعدام و پدر من را به اتهام حمایت از عشایر خانه نشین میکند.» مادرش زنی عفیفه و تحصیلکرده بود؛ سیده وحیده امیرملوک شرفی نوه آیتالله شرف العالی اصفهانی.خانواده نادر که از تمکن مالی برخوردار بودند او را در 16 سالگی برای ادامه تحصیل به آمریکا میفرستند. رشته اولیه او در آمریکا پزشکی بود اما به دلیل علاقه به ادبیات، پزشکی را رها میکند و پس از ادبیات، تحصیل در رشته سینما را برمیگزیند. در مقطع کارشناسی، در رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه راندولف میکن و در مقطع کارشناسی ارشد نیز کارگردانی سینما از دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل میشود.
ده سال از اقامت و تحصیل نادر در آمریکا میگذرد که طوفان انقلاب ایران را در مینوردد و نادر آمریکا را رها کرده و راهی مرکز طوفان میشود. اقامت 10 ساله در آمریکا و تحصیل در رشته سینما میتوانست از نادر روشنفکری جدا از مردم و میهن و دغدغههای آنها بسازد اما ریشههای او قویتر از آن بود که در سراب ینگه دنیا غرق شود؛ « پدرم مهمترین نقش را در این موضوع دارد. من در سال 43 و قیام بزرگ «عشایر جنوب» در 10 سالگی شاهد یک حادثه مهم تاریخی بودم؛ پدر من با اینکه افسر وفادار و وطنپرستی بود، تن به ظلم نداد و در مقابل شاه قرار گرفت و به همین دلیل خانهنشین شد. از سال 44 به بعد این موضوع برایم به یک الگو تبدیل شده بود که یک فرد در آن زمان با آن موقعیت، چنین کار بزرگی را انجام میدهد.»
آشنایی و دلبستگی به انقلاب
با سخنرانیهای امام(ره)
نادر با شنیدن سخنرانیهای حضرت امام با انقلاب آشنا شده و دلبسته آن میشود؛ «من همیشه به این فکر بودم که ایران چگونه میتواند متحول شود، وقتی من سخنان امام خمینی(ره) و صدای ایشان را در مطبوعات آمریکایی برای اولین بار و چند ماه قبل از آمدن ایشان به پاریس شنیدم، بسیار متأثر شدم و فهمیدم الان زمانی است که میتوانم به ایران کمک کنم. آن زمان شاهد یک دوره تاریخی در آمریکا بودم که نمیدانستم آمریکا با ایران چه خواهد کرد و یک تجربه شهودی سلوکی داشتم. درست سه ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمدم و با خبرگزاریهای مختلف از جمله CBS آمریکا که یکی از مهمترین شبکههای خبری آن کشور است، کار کردم این هم خط امام(ره)بود که همه کمک کنیم تا اخبار انقلاب به گوش جهانیان برسد. بلافاصله پس از 22 بهمن 57 از CBS بیرون آمدم و به همراه چند تن از دوستان دیگرم یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی مجوز روزنامه تهران تایمز را گرفتیم و آن را تأسیس کردیم.»
روایتگری روشنگرانه از تسخیر لانه جاسوسی
حرکت بعدی نادر در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی بود. این حرکت دانشجویان در صدر اخبار جهان قرار گرفت. آمریکاییها هر طور که میخواستند ماجرا را روایت میکردند. اینجا بود که ارزش نیروهای متخصص و معدودی همچون نادر آشکار میشود. دست به دوربین میشود و مستندی میسازد تا واقعیت این ماجرا را برای جهانیان شرح دهد. او در این مستند با همه خبرنگاران آمریکایی حاضر در ایران مصاحبه میکند. این مستند آغاز همکاری او با صدا و سیما است.
نادر که بیشتر سال ۵۹ را مشغول ساخت این دو مستند بود، در سال ۶۰، بهعنوان مامور صداوسیما، به جبهه اعزام میشود و در همین زمان، با سیدمرتضی آوینی آشنا میشود. البته که حضور نادر در جبهه، به تولید مستندهایی چون شوش و شهر شهیدان گمنام ختم شد.
دفاع مقدس و آشنایی با شهید آوینی
نادر درباره نحوه آشنایی خود با شهید آوینی گفته بود: آشنایی من با مرتضی از فیلمهایش، مجموعه کارهای تلویزیون جهاد و روایت فتح آغاز شد. یعنی قبل از اینکه خودش را ببینم، کارهایش را دیدم. من سال ۵۷ از آمریکا آمدم و فیلمهای ترکمن صحرا، خان گزیدهها، حقیقت و... را که مرتضی در سالهای اولیه انقلاب ساخته بود، به مرور زمان دیدم و از طریق این آثار با آوینی آشنا شدم. حس میکردم این فیلمها زنده هستند.
نادر در سال ۶۲، طی عملیات آبی- خاکی خیبر، مستند والعصر را به تولید رساند. این فیلم که به ماجرای پروژه عظیم مهندسی جنگ، یعنی احداث جاده ۱۳ کیلومتری سیدالشهدا(ع) در دل مردابهای هور میپرداخت، سال ۶۳ به نمایش درآمد. نمایش این فیلم، فتحبابی شد برای آشنایی نزدیک و صمیمانه او با شهید آوینی.
بدون شک یکی از کسانی که روی نادر تاثیر زیادی گذاشت سیدمرتضی آوینی بود؛ « توفیق همکاری مستقیم با شهید آوینی را بعد از جنگ پیدا کردم و مستندهای «خنجر و شقایق» و «ساعت 25» زیر نظر ایشان ساخته شد؛ «ساعت 25» نامی بود که مرتضی آوینی برای مستندی که در 10 قسمت، بیبرکتی در آمریکا و آغاز فروپاشی آن پس از پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر میکشید، انتخاب کرد. آوینی حکیمی بود که من در آن روزها هفتهای چند بار او را میدیدم. آن موقع هیچ کس او را نمیشناخت و خود او هم اهل ظاهر شدن و خودنمایی نبود و این برای من یک فرصت بود که از نزدیک ایشان را میدیدم، اما بعد از شهادتش همه آن را شناختند، یادم میآید یک بار برای «خنجر و شقایق» مرتضی باید متنی را که خودش نوشته بود، میخواند. سه بار به دلیلگریههای مرتضی ضبط را متوقف کردیم. هر بار که این شهید اقدام به خوانش متن خودش میکرد،گریهاش میگرفت. مرتضی حال عجیبی داشت که بر اثر عبادت، خداوند به او داده بود. آن چیزی که همیشه خیلی به دل مینشیند، کلامی است که با یک حضور میآید، یادم نمیآید در حضور آوینی بوده باشم و حرفی از حکمت نباشد. اگر تو یک سؤال داشتی، اما نمیدانستی چطور آن را مطرح کنی، آوینی طوری پاسخ میداد که پاسخ تو را در بر میگرفت، من این موضوع را چندین بار امتحان کردم. این نشانه نوعی تصرف است. آوینی افزون بر تصرفی که داشت در نهایت تواضع در کار خود نمونه بود و دومی نداشت. همین موضوع سبب میشود که شما اگر هر روز هم متن روایت فتح را بخوانید برایتان نو باشد، دقیقاً شعرهای حافظ هم به همین صورت است، خداوند بر اثر عبادت زیاد حال و کلامی به این افراد میدهد که بتوانند با ترکیب عبادت، هنر، فلسفه و حکمت یک معجونی بسازند که همیشه نو باشد و به کام همه خوش آید.»
تصویرگری مظلومیت مسلمانان بوسنی
زیر رگبار گلوله
برای نادر تمام کره زمین عرصه جهاد بود. مهم نبود کی و کجا باید حاضر میشد. او روایت حقیقت را رسالت خود میدانست. وقتی مردم مسلمان و مظلوم بوسنی در اوایل دهه هفتاد قربانی میشدند راهی بالکان شد تا داستان آنان را روایت کند. اخبار پر بود از جنایات صربها و نادر نمیتوانست به مادر خود بگوید کجا و برای چه میرود. وقتی مادرش میپرسد به کجا میروی، پاسخ میدهد به اتریش! مادر میگوید فصل خوبی است. هوا مناسب است و برو تفریح کن و امیدوارم خوش بگذرد. نادر با خنده میگوید: «دروغ هم نگفتم. هواپیمای حامل ما از اتریش به بوسنی میرفت.» مستندی که قرار بود ساختش 15 روز طول بکشد اما نادر و دوستانش یک ماه در بوسنی زیر رگبار گلوله و خطر مرگ، از فصل خوب جهاد لذت میبرند. نتیجه کار مستند ۱۰ قسمتی «خنجر و شقایق» بود که در آن زمان به یکی از مستندهای پرتماشاگر و بحث برانگیز تلویزیون تبدیل شد.
مجاهدت چریک رسانهای انقلاب
در رسوا کردن فتنهگران
نادر به شدت و کاملاً سیاسی بود اما سیاسی کار نبود. ادعاها درباره هواداری از این حزب و آن جریان را به صراحت رد میکرد؛ «خط من، خط انقلاب است...آنهایی که اطلاع دارند، میفهمند که من به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارم.» در ماجرای فتنه 88 شجاعانه و البته منصفانه مستند «تقلب واقعی» را ساخت تا واقعیت آن روزهای پرآشوب را نشان دهد. مستندی که برایش بدون هزینه هم نبود و عدهای که به عافیت طلبی عادت دارند، آن را بهانه هجمه به او کردند.
پس از این اتفاق، نادر، مستند بیداری خاموش را به تولید میرساند. تجربهای در مورد جانبازان شیمیایی که در آن برای نخستین بار به موضوع غرامت جنگ و پشت پرده اتفاقهایی که در ارتباط با تامین گاز خردل عراق و کشورهای جنایتکار این حوزه پرداخته شد.
نادر در دهه ۷۰، تمرکز بیشتری بر روی تربیت نسل مستندساز داشت و در این مسیر، علاوهبر شیفتگان مستند حقیقی در داخل کشور، به آموزش گروهی از جوانان لبنانی نیز مشغول شد. با استقبال از این مستند آموزشی، جوانان افغانستانی نیز به مدت ۲ سال، زیرنظر نادر طالبزاده، مستندسازی را فرا گرفتند.
بشارت منجی؛ مسیح(ع)
به روایت مرحوم طالبزاده
نادر در اوایل دهه ۸۰، مهمترین فیلم کارنامه خود یعنی بشارت منجی را جلوی دوربین میبرد. فیلمی که به گفته خودش، قرار بود با همکاری شهید آوینی به تولید برساند. بشارت منجی خیلی زود سروصدای بسیاری به پا کرد و در دهها کشور به روی پرده رفت و جوایز بسیاری را از جشنوارههای مختلف جهانی دریافت کرد و میزان استقبال از این فیلم بهاندازهای بود که بعدها تلویزیون، آن را به صورت سریال برای مخاطبان پخش کرد و این سریال به یکی از رکوردداران میزان بیننده تبدیل شد.
موفقیت بشارت منجی، زمینه تولید کار بعدی او را فراهم کرد. مسیح عنوان فیلمی بود که روایت اسلامی از درگذشت حضرت مسیح را بازگو میکرد و به همین دلیل با بازخوردهای متفاوتی در سطح جهان مواجه شد.
پایه گذاری کنفرانس جهانی افق نو
در ابتدای دهه ۹۰، نادر بانی یک حرکت بزرگ میشود و یک کنفرانس جهانی با عنوان افق نو را پایه گذاری میکند. کنفرانسی که طی آن، افراد مطلع و آگاه از سیاستهای آمریکایی، به افشای حقایق میپردازند. این سلسله کنفرانسها که طی چند سال به صورت متوالی برگزار شد، آمریکا را حسابی خشمگین کرد تا جایی که برای برخی از مدعوین این کنفرانس، مجازتهایی از جمله ۲۰ سال زندان و تحریم، ممنوعالخروجی و جریمه مالی سنگین در نظر گرفت. دولت آمریکا، نادر، همسرش و چندین فرد دستاندرکار در این کنفرانس را تحریم کرد و این رخداد را یک کار سیاسی برشمرد. دبیری جشنواره عمار و تولید برنامه راز از دیگر فعالیتهای اخیر نادر هستند.
ماجرای ترور بیولوژیک مرحوم طالبزاده
از زبان خودش
نادر برای آمریکا و رژیم صهیونیستی خطرناک بود. اگر چه سلاح او دوربین و قلم بود اما همین ابزار به ظاهر بیخطر و رایج، برای آنان که به ترویج روایتهای دروغین و شیطانی عادت دارند، از گلوله هم خطرناکتر است.
شش سال پیش در مصاحبهای از احتمال ترور بیولوژیک خود خبر داد؛ «با گروهی از بچههای لبنان برای راهپیمایی اربعین به عراق رفتم که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صدها چمدان برداشتند و ۵ الی ۶ روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لپتاپ من را خالی و بررسیهای کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم.»
بیماری نادر از همان روز آغاز شد. تنش رنجور بود و هر از گاهی او را راهی بیمارستان میکرد اما این درد نمیتوانست مانع از فعالیت وی شود. و بالاخره پس از شش سال تحمل رنج و درد بیماری مشکوک، در عصر آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، نادر طالبزاده در سن 69 سالگی به مهمانی خدا بشارت یافت. خداحافظ آقای نادر و سلام ما را به سیدمرتضی
هم برسان.
سایر اخبار این روزنامه
بانكها از دلالی املاک، سكه و طلا منع شدند
کرونا، 11 فوتی در روز و 5 نکته (یادداشت روز)
اخبار ویژه
رسانههای صهیونیستی: اسرائیل هفتههای سختی را پیش روی دارد
آقای نادر؛ نگاهی به یک عمر مجاهدت هنری و رسانهای مرحوم طالبزاده
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت نادر طالبزاده
مبلغ فطریه رمضان ۱۴۰۱ از سوی مراجع تقلید اعلام شد
اجرای بیش از 30 هزار طرح اشتغالزایی برای اقشار ویژه و آسیبپذیر
بازتاب گسترده «روز حماسی و تماشایی قدس» در رسانههای جهان
نظراتش بدون استثناء مورد تأیید و قبول امام بود
7 هزار طرح آبرسانی روستایی وارد فاز اجرایی شده است
فقط کانون وکلا به درگاه ملی مجوزها متصل نشده است
بانكها از دلالی املاک، سكه و طلا منع شدند
بانكها از دلالی املاک، سكه و طلا منع شدند