چرا توله «ایران» مُرد؟/در خدمت و خیانت به یوزپلنگان
ملیحه محمودخواه- ایران و فیروز بچهدار شدند آن هم با کلی سروصدا. خبرش بارها در رسانهها منتشر شد و تلویزیون و رادیو هم در روزهای تعطیل حسابی پیاز داغ این ماجرا را بیشتر کردند. تولهها که به دنیا آمدند، ایران آنها را نپذیرفت و مجبور شدند دستی به توله یوزپلنگها شیر بدهند. توله یوزپلنگها ماده اعلام شدند، اما چند روز بعد اعلام شد که آنها نر هستند و با توجه به ضعیفبودن این تولهها به گفته کارشناسان تعیین جنسیت آنها کار آسانی نبود و این اشتباه اینگونه توجیه شد. اما این ماجرا باز هم سروصدا به راه انداخت آن هم زمانی که یکی از تولهها مرد. همان موقع اعلام شد که این توله ناهنجاری مادرزادی ریه سمت چپ و چسبندگی ریه داشته و از زمان به دنیا آمدن رشد خوبی نکرده است. اما در کنار آن برخی از کارشناسان محیطزیست اعلامکردند که ماجرا چیز دیگری بوده و نحوه شیردادن این تولهها میتواند عامل مرگ توله یوزپلنگ باشد. اما با همه اتفاقات خوب و بدی که حول محور این خبر رخ داده است، این سوال اینجا مطرح میشود که آیا تولهکشی گربهسانان و حیوانات در اسارت و دور از زندگی طبیعی میتواند به جلوگیری از انقراض این گونههای حیوانی کمک کند؟
ذخایر ژنتیکی حیات وحش مهم استعطیه تکتهرانی، مسئول بخش پژوهش انجمن یوزپلنگ ایرانی معتقد است که بحث حفاظت از یوزپلنگ باید از سالها قبل آغاز میشد، زیرا حفظ ذخایر ژنتیکی این گونهها بسیار اهمیت دارد. او بر این باور است که در شرایط کنونی با وجود آنکه این گونهها در حال انقراض هستند، همین اندازه نیز میتواند موثر باشد. با وجود آنکه این گونههای به دنیا آمده تا چند نسل نمیتوانند به طبیعت بازگردند، اما حداقل ماجرا این است که میدانیم نسلشان منقرض نشده است.
این کارشناس حوزه محیطزیست درخصوص اشتباه در اعلام جنسیت تولهها و عدمپذیرش مادر توضیح میدهد که برای تولد تولهها کمی عجله شده است و از آنجا که فاصله بین سزارین و به هوش آمدن ایران زیاد بوده، مادر از پذیرش تولههایش سر باز زده است و شاید کمی هم بیتجربگی سبب شده که بلافاصله تولهها از مادر جدا شدند و تلاش بیشتر برای پذیرش آنها صورت نگرفته است.
توله ضعیف بود مردمرتضی پورمیرزایی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی به «شهروند» توضیح میدهد که با توجه به اینکه اولین زادآوری «ایران» بود، از ابتدا هم به دلیل اینکه یکی از تولهها هنگام زایمان ضعیف بود، احتمال تلفشدن آن دور از انتظار نبود.
او با اشاره به اینکه مادهبودن یوزپلنگها بهتر بود، چراکه جنس نر بیشتری در دسترس است، تاکید میکند که نر هم میتواند در آینده کمک کند.
رئیس انجمن یوزپلنگ ایرانی بیان میکند که مسأله زادآوری در اسارت برای اولین بار در ایران اتفاق افتاده است. یوزهای آفریقایی دهها سال است که در باغوحشهای دنیا تکثیر میشوند، ولی این اتفاق به دلایل بسیار زیادی تا به حال در ایران نیفتاده بود. تا اینکه در دوسال اخیر سازمان محیطزیست دوباره تلاش کرد تا با یک برنامه بهروز، بهرهگیری از مشاوران و تیم جدید، زادآوری «ایران» را پیگیری کند و خوشبختانه در اولین تلاش موفق بود و در نتیجه سه توله یوزپلنگ به دنیا آمدند.
او تاکید میکند که نکته حائز اهمیت این است که برنامهای برای آینده آنها داشته باشیم، صرفا داشتن آنها بدون برنامهریزی فایده ندارد، چراکه توله یوزها در اسارت به دنیا آمدهاند و بزرگ خواهند شد و اگر برنامه حفاظتی برایشان نداشته باشیم، صرفا هزینه هستند. در طبیعت تولهها حدود ۱۸ ماه با مادر زندگی میکنند، بنابراین از امروز باید به فکر ۱۸ ماه آینده باشیم که یوزها باید از هم جدا شوند.
پورمیرزایی توضیح میدهد که این توله یوزها نمیتوانند فعلا در طبیعت رها شوند و باید تلاش کنیم با کمک آنها به یک جمعیت پشتیبان در اسارت برسیم و از نسلهای بعدی به باز وحشیسازی و رهاسازی آنها در طبیعت فکر کنیم.
خیانت به حیاتوحشمحمدعلی یکتانیک، کارشناس محیطزیست معتقد است که ماجرای احیای یوزپلنگ ایرانی به دو دهه قبل برمیگردد و به «شهروند» توضیح میدهد که نگاه جهانی به بازماندن این گربهسان بزرگ دولت را مجاب کرد تا برنامههایی را برای نجات این گربهسان انجام دهد، اما با وجود میلیونها دلار هزینهای که برای حفظ بقای این گربهسان انجام شده است، نهتنها شاهد افزایش این گونه جانوری نبودهایم، بلکه بررسیها نشان میدهد که جمعیت این گونه ثابت نمانده هیچ، کاهش هم یافته است.
او بر این باور است که یک حیوان وحشی را نمیتوان در قفس تکثیر کرد و جمعیتی که در اسارت به وجود میآید، قابلیت بازگشت به طبیعت را ندارد. همچنین در اینباره تاکید میکند که این یک نگاه عوامفریبانه و پوپولیستی است که این ماجرا را به عنوان یک شو نشان دهیم و مردم را امیدوار کنیم که حرکتهای بزرگی برای حفظ محیطزیست در حال انجام است، در حالی که به گمان بسیاری از کارشناسان ماجرای اسارت حیوانات خیانت بزرگ به حیاتوحش محسوب میشود و در واقع نباید گمان کرد که این خبر میتواند بحث انقراض این گربهسان را تحتتاثیر قرار دهد.
یکتانیک معتقد است که تکثیر یوزپلنگ در قفس اشتباه است و اشتباهتر این است که ما یوزپلنگ نری را که بهترین ژن گونه خود را داشت، از طبیعت جدا کردیم و آن را در قفس گذاشتیم، در حالی که این یوزپلنگ میتوانست با یوزپلنگهای ماده وحشی موجود در حیاتوحش جفتگیری کند و تولههایش را در طبیعت رشد دهد. در واقع ما یوزپلنگ قالب را از طبیعت حذف کردیم و به دنیا آمدن سه توله یوزپلنگ ایران را در بوق و کرنا کردیم. این در حالی است که به دنیا آمدن این یوزپلنگها هیچ تاثیری در حفظ یوزپلنگ ندارد، در واقع ما محکوم به تجربه تاریخ هستیم.
این فعال محیطزیست با تاکید بر اینکه ایران از دست قاچاقچیان کشف شد و بیشتر گربهسانان این گونه قاچاق میشوند، ادامه میدهد: «در واقع ما این یوزپلنگها را به موش آزمایشگاهی تبدیل کردهایم. این در حالی است که کافی است ما کاری به زندگی این گونهها نداشته باشیم، طبیعت کار خودش را میکند.»
او با تاکید بر اینکه مرگ یکی از تولهها میتواند به خاطر اشتباه در نوع شیردادن این تولهها باشد، ادامه میدهد: «وقتی برای اولین بار فیلم شیرخوردن تولهها منتشر شد، با مسئولان مربوطه تماس گرفتم و اعلام کردم که این نوع شیردادن اشتباه است و نباید توله یوزپلنگ به پشت خوابانده شود، بلکه باید به همان حالتی که به طور غریزی شیر میخورد، به او شیر خوراند. حتی شاید علت مرگ یکی از تولهها هم همین اشتباه شیردادن آنها باشد.»
یکتانیک با تاکید بر اینکه سزارینشدن ایران باعث شد که او تولههایش را نپذیرد، ادامه میدهد: «یوزپلنگ به دنیا آمدن تولههایش را ندیده، بیهوش شده و با پارهشدن شکمش تولههایش به دنیا آمدهاند. همین موضوع باعث شده که او فرزندانش را نپذیرد. در واقع اصلا آنها را نمیشناسد و هیچ حسی در قبال آنها ندارد، به همین دلیل به آنها شیر نداد و شیرش خشک شد.»
تولید باغوحشی در حیوانات علفخوار میتواند اتفاق بیفتد، اما در گوشتخواران این اتفاق نمیتواند خیلی مفید واقع شود، زیرا علفخواران مانند گربهسانان در رقابت مرگبار برای غذا نیستند و همین موضوع میتواند سبب شود که زندگی علفخواران در طبیعت و باغوحش تفاوت زیادی نداشته باشد. اما گربهسانی که در باغوحش بزرگ میشود، نمیتواند دیگر در طبیعت رشد کند، زیرا نتوانسته به اندازه کافی قوی شود. این در حالی است که در میان گربهسانان یوزپلنگها به دلیل فک کوچکشان بهشدت ضعیف هستند و تولید باغوحشی و در اسارت میتواند آنها را بسیار ضعیفتر بار بیاورد و خیلی راحت در برابر سایر گربهسانان مغلوب کند.
او درخصوص اشتباه در اعلام جنسیت توله یوزپلنگها میگوید: «تشخیص جنسیت گربهسانان مخصوصا یوزپلنگ در روزهای اول که تولهها متولد شده بودند، بسیار سخت و حساس بوده و اندامهای تناسلی آنها بهراحتی قابل تشخیص نبوده که با رشد حیوان، تعیین جنسیت مرحلهبهمرحله آسانتر میشود.
حفظ زیستگاه عامل حفظ یوزپلنگمعماریان، دامپزشک نیز به «شهروند» میگوید: «چند نکته مهم در اینخصوص وجود دارد. اول آنکه ما تعدادی یوز در اسارت داریم که به هیچ عنوان امکان بازگشت به طبیعت را ندارند و نمیتوانند در طبیعت زنده بمانند، به همین دلیل باید بهترین استفاده ممکن را از اینها داشته باشیم و از یوزها در حوزه فرهنگسازی و آزمایشگاهی استفاده کنیم.»
او ادامه میدهد: «درخصوص گونه یوزپلنگ که زیر گروه آن یوزپلنگ آسیایی است، باید گفت ما تنها این گونه را در ایران داریم و در هیچ جای دیگر دنیا این گونه دیده نمیشود، تکثیر در اسارت این گونه داستان متفاوتی با سایر گونهها دارد. در تمام دنیا معرفی مجدد کردن به طبیعت در مورد یوزپلنگها اگر نگوییم غیر ممکن است، باید بگوییم کار بسیار دشواری است. مواردی بوده که از اسارت به نیمه اسارت منتقل شده، اما از اسارت به طبیعت خالص یا نبوده یا اگر هم اتفاق افتاده، بسیار نادر بوده است، آن هم در زیستگاههایی که بسیار امنتر از زیستگاههای ما بودهاند و نتیجه این است که دوباره وحشیسازی این گونه بسیار کار سخت و دشواری به نظر میرسد.»
او با تاکید بر اینکه در زیستگاههای غیر امن ایران این اتفاق غیرممکن است، ادامه میدهد: «یکی دیگر از مشکلاتی که یوزپلنگها را به سمت انقراض پیش میبرد، تنوع ژنتیکی آنها است. وقتی آنها تعدادشان به این اندازه کم میشود تنوع ژنتیکی آنها نیز کاهش پیدا میکند. وقتی از سندرم دهانه بطری عبور میکنند، یعنی از این بخش بزرگ بطری به دهانه کوچک وارد میشوند، جمعیت بسیار کمی از آنها باقی میماند و برخی از روابط آنها مانند ازدواجهای فامیلی به شمار میرود که میتواند مشکلات ژنتیکی به همراه داشته باشد. اگر بخواهد از دو فرد یوزپلنگ تکثیری برای آینده صورت بگیرد، باید به این نکته اشاره کرد که چقدر مشکلات ژنتیکی افزایش خواهد یافت.
با توجه به اینها آسیب زدن به زیستگاه این یوزپلنگ یعنی توران و استفاده از یوزپلنگ و گرفتن شانس زندگی طبیعی از این گونه و ورود به زندگی که آینده روشنی برای آن وجود ندارد، میتواند بسیار تخریبکننده باشد.»
گرفتن یک یوزپلنگ که نر غالب منطقه است و آوردن آن در کنار ایران یعنی گرفتن شانس زندگی طبیعی از او.
اما با این وجود، او به یک نکته دیگر هم اشاره میکند و میگوید: «دو نوع انقراض داریم؛ یکی انقراض کلی در طبیعت، دیگری انقراض در اسارت. در کل باید بگوییم وجود حیوان در اسارت بهتر از انقراض کلی آن است. حفاظت هر گونه وابسته به حفاظت زیستگاه است و باید زیستگاه درست شود تا شانس حفظ یوزپلنگ آسیایی را داشته باشیم.»