عزم جدی برای کنترل خشونت ضروری است

  چرخ‌های بروز اعمال مجرمانه با خشونت بیشتری در حال چرخش است. بازداشت و آزادی سارقان و مخلان امنیت سال‌های زیادی است که به یک همه‌گیری تبدیل شده و نارضایتی عمومی و ناکارآمدی ساختار قضایی در برخورد با جرائم را بیش از هر زمان دیگری عیان کرده است.    ماجرای دزد و پلیس در فرهنگ عمومی سابقه‌ای طولانی دارد. از بازی دزد و پلیس کودکان تا تعقیب و گریز‌های دزد و پلیس در خیابان‌ها حکایت از پیش‌رو بودن مجرمان در رسیدن به اهدافشان دارد، از همین‌رو است که دزدان همیشه چندگام جلوتر از پلیس در حرکت هستند. حرکت رو به جلو سارقان چند پیامد ناگوار به دنبال داشته‌است، از جمله آن افزایش ناامنی و بی‌اعتمادی به پلیس و دستگاه قضایی است. این روز‌ها با افزایش دامنه شبکه‌های اجتماعی، انتشار فیلم‌هایی درباره خفت‌گیری‌های علنی گسترش ناامنی در فضای حقیقی و مجازی را هم افزایش داده است.   وظیفه پلیس دستگیری است سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس‌آگاهی تهران‌بزرگ در پاسخ به چرایی افزایش جرائم و مطالبه عمومی در برخورد قاطع با مجرمان به «جوان» گفت: «وظیفه پلیس دستگیری است که عدد آن در سال جدید ۸‌درصد افزایش داشته‌است، ولی به تنهایی مؤثر نیست و مؤلفه‌های مختلف دیگری در کاهش این آمار تأثیرگذار است که باید توسط جرم‌شناسان ریشه‌یابی شود. همچنین برخورد‌های قضایی، مراقبت‌های مردم، پیگیری‌های پلیسی و مسائل مختلف اقتصادی نیز تأثیر‌گذار هستند.»  افزایش خشونت بازداشت مجرمان پایان بروز جرم نیست و تجربه نشان داده افراد بازداشت شده خیلی زود آزاد شده و با تجربه بیشتری به چرخه جرم باز می‌گردند. برخلاف آن چه مد نظر رئیس پلیس‌آگاهی تهران است به باور دکتر سعید خراطها، جرم‌شناس، بروز ناامنی سال‌های زیادی است که در جریان و در حال افزایش است. خراط‌ها معتقد است: «عموم جرائم فیزیکی با خشونت همراه است، چون قانون برخورد درست و پیشگیرانه و تنبیه‌کننده‌ای ندارد. مردم هم از خشونت جاری در جامعه تبعیت می‌کنند، برای همین طبیعی است روز به روز جامعه رو به خشونت برود.»  عزم جدی برای کنترل خشونت وجود ندارد در کلیپ‌های منتشر شده مشخص است که سارقان با خشونت به قربانی خود حمله می‌کنند و اموال وی را سرقت کرده و فرار می‌کنند و مردم هم شاهد ماجرا هستند. دکتر خراط‌ها درباره نقش مردم در چنین حوادثی معتقد است که مردم نباید در چنین حوادث با سارقان درگیر شوند، چرا که پلیس نیستند. مسئولیت کنترل جرم، جرائم، پیشگیری و ایجاد امنیت بر عهده حکومت‌ها نهاده شده‌است. برای همین مردم نباید با کسی که در حال قمه‌کشی است، درگیر شوند. فردی که گرفتار سارق شده، باید گوشی خود را تقدیم کند تا صدمه نبیند. بنابراین پلیس باید با سارقان برخود قاطع کند، چرا که همین تلفن همراه همه زندگی مالباخته است که وقتی آن را از دست می‌دهد، ترجیح می‌دهد خودش هم از دست برود. این که افراد مقابل تبهکاران رفتار سنجیده‌تری داشته باشند نیاز به آموزش‌های همگانی دارد. پیگیری کالای سرقتی هم کار سختی نیست و باید روی کالا کدگذاری‌هایی صورت گیرد که قابل رهگیری باشد که کار آسانی است، اما این کار را نمی‌کنند، چرا که عزم جدی برای کنترل خشونت وجود ندارد.   بی‌اثر بودن دادگاه‌ها موضوع دیگر در انتشار کلیپ‌های زورگیری‌های علنی، بروز عمل مجرمانه در ملأعام را شامل می‌شود. این که سارقان بدون واهمه از حضور مردم مرتکب سرقت شده و به راحتی از محل دور می‌شوند. سعید خراط‌ها درباره چرایی بروز این شیوه عمل مجرمانه معتقد است: «کسی که مرتکب این شیوه زورگیری شده، قبح ماجرا برایش ریخته است. این فرد ابتدا کارش در محلی خلوت و بعد از این که سوابق زیادی پیدا کرد، از بی‌اثر بودن دادگاه‌ها با خبر می‌شود، بنابراین احتیاط خودش را از دست می‌دهد. نکته دیگر این که بعضی تبهکاران شلوغی را جای امن‌تری می‌دانند. مثلاً بعضی‌ها در ترافیک با موتور خلاف ترافیک مرتکب جرم می‌شوند، چون در آن وضعیت، کسی نمی‌تواند او را تعقیب کند، بنابراین ترجیح می‌دهد در شلوغی مرتکب جرم شود یا در شلوغی می‌تواند لابه‌لای جمعیت گم شود، در حالی که در خلوتی دوربین به راحتی می‌تواند تصویر او را ثبت کند. بنابراین مجرمان هم احتیاط خود را از دست داده‌اند و هم شلوغی را جای امن‌تری می‌دانند.»  راه حل ریشه‌ای این جرم شناس، برخورد ریشه‌ای را زندان نمی‌داند و معتقد است، قانون باید از این حق حمایت کند که افراد حق اشتغال دارند. وقتی فرد بدون امنیت شغلی، بیکار و بی‌پول است و فاصله طبقاتی کهکشانی است و دانه درشت‌ها وجود دارند، قانون کجاست که حق مردم را با اختلاس‌های نجومی برده‌اند. در چنین شرایطی کسانی که ندار هستند چکار کنند؟ قانون فقط وقتی جرم اتفاق می‌افتد وظیفه‌اش شروع نمی‌شود، بلکه در تمام مراحل وظایفی دارد. پلیس دزدان را می‌گیرد و تحویل دادسرا می‌دهد و دو روز بعد آزاد می‌شوند. بنابراین خطر در جامعه در حال قربانی گرفتن است.   رها کردن دانه درشت و دانه ریز یکی از اتفاق‌هایی که مدام از سوی پلیس در جریان است اجرای طرح‌های برخورد با مخلان امنیت است. برآیند عمومی نسبت به اجرای چنین طرح‌هایی تا زمانی که تأثیر آن در جامعه مشهود نباشد، چیزی جز بی‌ثمر بودن این طرح‌ها نیست. دکتر خراط‌ها بر این باور است که در جریان این طرح‌ها مدام تبهکاران را می‌گیرند و رها می‌کنند، اما دانه درشت‌ها در امان هستند. دانه‌درشت‌هایی که با سرمایه یکی از آن‌ها می‌شود، همه زندانی‌ها را شاغل کرد. پرسش این است که چر این‌ها را نمی‌گیرند؟ وقتی آن‌ها آزاد هستند، قطعاً کسی که مرتکب جرم خرد شده هم آزاد می‌شود. زمانی که عزم جدی برای برخورد با دانه درشت‌ها وجود داشته باشد می‌توان امیدوار بود، شاهد کاهش جرائم دیگر باشیم. وقتی هزاران میلیارد تومان بدهی بانکی وجود دارد و پرداخت نمی‌شود، مردم هم از این موضوع تبعیت می‌کنند و این کشمکش گسترش پیدا کرده است.