فشار وخیم اقتصادی و سودای عدالت شعار زده

امین جمشیدزاده - قیمت افسار گسیخته اجناس و کالاهای اساسی از اوایل شروع به کار دولت سیزدهم تاکنون که دولت در آستانه یک ساله شدن دولت متبوع خویش است قاطبه مردم را کلافه کرده است و هیچ نهاد، وزیر و شخص مسئولی حاضر به پاسخگویی نیست و کار دولت فقط در حیطه شعار درمانی خلاصه شده است و شاید پیچ اصلی و درواقع پیچ تند دولت سیزدهم وزیران خوداندیش و پوپولیست احمدی نژادی دولت باشند که اگر تجربه موفق مدیریتی و وزارتی در رزومه و بیلان کاری خود می داشتند الان وضعیت این چنین نبود و درست گفته شده است در ادبیات مکتوب و غنی ما که: «آزموده را آزمودن خطاست.» که این مساله را بارها و بارها در سپهر سیاست تئوریسین های علم سیاست و اقتصاد،نمایندگان مجلس، نخبگان، اساتید دانشگاه و... به دولت به کرات تذکر داده اند؛ اکنون اکثریت جامعه بر این باور هستند که حالا که قوا یک دست و هر سه قوه از یک جناح هستند چرا وضعیت با گذشته نه تنها فرقی نکرده است و بلکه به مراتب بدتر و بغرنج تر شده است چنین است و باز در بر همان پاشنه می چرخد و با قیمت تصاعدی و سر به فلک کشیده نفت و گاز در جریان جنگ روسیه و اوکراین که وارد سومین ماه خود شده است و فروش خوب ایران در سبد اوپک و آزاد شدن پول های بلوکه شدن در انگلستان که در خلال جنگ جهانی دوم تاکنون مسترد و پرداخت نشده بود باز وضعیت اقتصادی مردم و جامعه رو به روز بدتر می شود و هر روز از این باغ بری می رسد یک روز لبنیات، روز بعد سیب زمینی، سپس گوجه و آن گاه ماکارونی و قس علی هذا و کسی برای این این اقتصاد بیمار ایران که سال هاست دچار دو آفت بزرگ بیماری هلندی و رانتیریسم است و چند سالی است ضلع سوم این مثلث متساوی الساقین یعنی تحریم ها هم به آن اضافه شده نسخه و درمان خاصی نمی پیچد. مذاکرات وین هم فعلا تحت تاثیر جنگ روسیه و اوکراین به مانع برخورده است و راکد مانده است هرچند بحث طرف ایرانی بر سر این است که اکنون توپ در زمین آمریکا است و آن ها باید حسن نیت خویش را پس از خروج بی قاعده و یک طرفه خویش از برجام در زمان ترامپ و تحمیل تروریسم تمام عیار اقتصادی و پزشکی به ملت آزاده و نیک اندیش و دولت ایران که به اعتراف خویش که مرتب از زبان نفر اول کاخ سفید تا وزیر خارجه و ... به آن اذعان می کنند باید این قضیه را چون مشتق توابع مثلثاتی در ریاضیات به سوی آن میل کرده است اثبات کنند و از بهانه تراشی و فرافکنی و عوض کردن صورت مسئله دست بردارند که راه به جایی نخواهد برد.
مذاکرات وین در دولت سیزدهم به روزهای حساس و سرنوشت سازی رسیده است و کماکان قاطبه مردم و سپهر عمومی جامعه سخت منتظر خبرهای خوش و‌‌ مسرت بخشی هستند که از آسمان وین و بخاری های گازی هتل کوبورگ اتریش دود سفیدی به آسمان بلند شود ولی فعلا در تونل تودر توی مذاکرات نوری دیده شده است و موانع قبلی تا حدودی باز شده و مرتفع گشته است و حالا توپ در زمین آمریکایی هاست تا نظر موافق و اطمینان بخش خود را اعلام کنند و با قاطعیت هرچه تمام تر همه تحریم های خصمانه و ظالمانه علیه ایران را بردارند؛ اما تا حصول نتیجه اطمینان بخش و راضی کننده طرفین فاصله زیاد است.
باید گفت دولت از بیشتر جوانب نتوانسته انتظارات یا حتی شعارهایی که داده بود را محقق و برآورده سازد و تنها روزنه و‌ جایی که دارد همین فرجام برجام است که محصول رایزنی، استراتژی دقیق،سیاست، دیپلماسی برتر و دکترین قوی جواد ظریف و دولت قبل است. ولی نکته برجسته این است که در صدر هیئت مذاکره کننده علی باقری کنی معاون وزیر خارجه و نفر دوم دستگاه دیپلماسی کشور نشسته است که به زعم دو جریان همتا و رقیب سنتی در تیم سعید جلیلی و یار گرمابه و‌ گلستان او از مخالفان جدی برجام بوده است و حالا با یک طمانینه و آرامش خاصی صحبت از حصول توافق در هفته های آتی می کند. تحلیل جامعه شناسانه با توجه به وضعیت بغرنج اقتصادی توام با فرسایشی شدن جنگ روسیه با اوکراین در کالبد اجتماع که بخشی عمده ای از آن ناشی از تحریم های ایالات متحده در دوره دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق این کشور که در۱۸اردیبهشت۹۷با خروج افراطی و یکجانبه از برنامه اقدام مشترک«برجام» و تحمیل تمام عیار تروریسم اقتصادی و پزشکی بر ملت و دولت ما و تدوین کور استراتژی فشار حداکثری که عملا به زعم جو بایدن همتای دموکرات و رییس جمهوری کنونی آمریکا به بن بست و شکست انجامیده است. برنامه هیئت مذاکره کننده را آسان تر می کند و آنها راحت تر از هیئت مذاکره کننده قبلی که نفر نخست دستگاه دیپلماسی کشور به همراه معاون سیاسی رسماً در بیشتر مذاکرات همراه هم بودند در مذاکرات دولت جدید تا اینجای کار مذاکرات حول رایزنی‌ها و گفت‌وگوهای معاون سیاسی وزارت امورخارجه در جریان بوده است و اکنون دچار وقفه و حسن نیت و جواب طرف آمریکایی است و دولت سیزدهم تازه متوجه شده است که سیاست و اقتصاد دو علم توام با هم دنیای امروز هستند که غفلت از یکی از آنها در سپهر عمومی جامعه بخش عظیمی از پتانسیل و ظرفیت کشور را با چالش و رکود اساسی مواجه خواهد ساخت که تبعات آن به مراتب سنگین تر و جبران هزینه های آن صعب تر خواهد بود. عدالتی که رییس دولت و تیم سیاسی و اقتصادی از آن دم می زنند این آرمان شهر کجاست؟! اینکه در تمام ادبیات و دایره واژگانی دولت و هیئت وزیران باید این کار بشود، باید فلان کار نشود و این بایدها و نبایدها از ضمیر غایب را کی باید جواب دهد جناب رئیس جمهوری؛ همان گونه الیاس نادران از جناح همفکر دولت در بهارستان داد سخن داد: «که رئیس جمهوری با صراحت اعلام کند که رئیس تیم اقتصادی دولت کیست؟!» آیا مثل عدالت مورد نظر افلاطون باید در متون باستانی به دنبالش گشت؟! که حالا به دلیل شرایط وخیم اقتصادی جامعه و پیدا نشدن روزنه های امید و تنگ تر شدن فشار معیشتی جامعه چند تن از نمایندگان مجلس که از آن با نام مجلس انقلابی و همسو با دولت یاد می شد در راهروهای بهارستان طرح عدم کفایت رئیس جمهوری را در دست دارند و با هم زمزمه می کنند.