روزنامه آرمان ملی
1401/02/21
نزديک كردن ديدگاه ايران و آمريكا؛ هدف دو سفر
آرمان ملی- احسان انصاری: با سفر امیر قطر و انریکه مورا معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مذاکرهکننده ارشد اتحادیه اروپا در مذاکرات هستهای روند مذاکرات هستهای ایران و کشورهای غربی وارد فاز جدیدی شده است. امیر قطر در حالی به تهران سفر میکند که پس از آن راهی اروپا خواهد شد. درنتیجه به نظر میرسد وی با هدف میانجیگری برای نزدیک کردن دیدگاههای ایران و آمریکا به تهران سفر کرده است. از سوی دیگر سفر مورا نیز میتواند نقطه روشنی در باز کردن گرههای برجام باشد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر حسن هانی زاده کارشناس روابط بینالملل گفتوگو کرده است. هانی زاده معتقد است: « سفر امیر قطر به تهران نیز در راستای از بنبست خارج کردن مذاکرات برجام و به نتیجه رسیدن آن است. بدون تردید امیر قطر تلاش میکند مسئولان جمهوری اسلامی و در آینده مسئولان کشورهای غربی بهخصوص آمریکا را برای رسیدن به نتیجه در مذاکرات ترغیب و تشویق کند. همزمانی سفر انریکه مورا و امیر قطر نیز معنادار است و نشان میدهد که مذاکرات هستهای در نقطهای قرار گرفته که با میانجیگری برخی کشورهای دیگر ممکن است گرههای موجود باز شود و درنهایت مذاکرات به نتیجه برسد. واقعیت این است که کشورهایی که از ظرفیت میانجیگری برخوردار هستند در شرایط کنونی میتوانند نقش تعیینکنندهای در به نتیجه رسیدن مذاکرات داشته باشند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. انريکه مورا معاون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا و مذاکرهکننده ارشد اتحاديه اروپا در مذاکرات هستهاي با چه هدفي به تهران سفر کرده است؟ اين سفر به چه ميزان ميتواند در باز کردن گرههاي برجام مؤثر باشد؟سفر آقاي مورا به تهران در راستاي تلاش سه کشور اروپايي فرانسه، انگليس و آلمان براي شکستن بنبست مذاکرات هستهاي است. در هفتههاي گذشته مذاکرات ايران با کشورهاي غربي برگزار شد و برخي مسائل باقيمانده از گذشته که در پيشبرد روند مذاکرات و لغو تحريمهاي اعمالشده عليه ايران موثر بود،مطرح شد. موضوع ديگري که موردبحث بود تحريم نهادهاي نظامي ايران بود. با اينوجود روند مذاکرات به شکلي پيش رفت که درنهايت مذاکرات به نتيجه نرسيد و متوقف شد و مذاکرهکنندگان به کشورهاي خود بازگشتند. واقعيت اين است که سه کشور فرانسه، انگليس و آلمان سهم بيشتري از آمريکا براي همکاري با ايران دارند و به همين دليل ورود آمريکا به فاز مذاکرات و طرح مسائل حاشيهاي مانند توانايي موشکي و منطقهاي ايران و برخي موضوعات حاشيهاي ديگر باعث شد که روند مذاکرات در وين در نهايت به يک نقطه قابل قبولي نرسد. سه کشور اروپايي از راههاي مختلف تلاش ميکنند مذاکرات در مسيري قرار بگيرد که درنهايت به نتيجه برسد. اين در حالي است که ايران نيز حسن نيت خود را در اين زمينه نشان داده و براي به نتيجه رسيدن مذاکرات تلاش ميکند. البته اين تلاش منوط به اين است که نقطه نظرات و ديدگاههاي ايران موردقبول طرفين قرار بگيرد. بههرحال ايران در مذاکرات داراي دغدغههايي است که مهمترين آن رفع تحريمهاست. تحريمها در سالهاي اخير اقتصاد کشور را با چالشهايي مواجه کرده و به همين دليل بايد برداشته شود تا ايران بتواند در بازارهاي جهاني فعاليت خود را از سر بگيرد.
يکي از موضوعاتي که در مذاکرات مورد بحث است وضعيت فعاليتهاي هستهاي ايران است. ايران براي تفهيم برنامه هستهاي خود به کشورهاي غربي چه رويکردي را در مذاکرات در پيشگرفته است؟
اين موضوع نکتهاي بوده که در دستور کار تيم مذاکرهکننده ايران قرار داشته و تيم مذاکرهکننده تلاش کرده کشورهاي غربي را متقاعد کند که فعاليتهاي هستهاي ايران در چارچوبهاي قوانين بينالمللي است و شائبههايي که برخي کشورها در اين زمينه مطرح ميکنند صحيح نيست. تا حدود زيادي نيز ايران در اين کار موفق شده و در شرايط کنوني سه کشور فرانسه، آلمان و انگليس اعتماد بيشتري به ايران در زمينه فعاليتهاي هستهاي پيدا کردهاند. اين در حالي است که بدگمانيهايي که در اين زمينه مطرح ميشود بيشتر از طرف آمريکاست و اين کشور است که با حمايت اسرائيل و برخي کشورهاي عربي به اين بدگماني دامن ميزند. به نظر ميرسد برخي چهرههاي افراطي در آمريکا با حمايت لابيهاي صهيونيستي تيم جو بايدن را براي به بنبست رساندن مذاکرات تحريک و تشويق ميکنند. اين افراد و گروهها به شکلهاي مختلف در آمريکا بايدن را تحتفشار قرار دادهاند. درنتيجه اين فشارها آمريکا که آماده بود بخش مهمي از تحريمهاي اعمالشده عليه ايران را لغو کند تحتفشار اعضاي افراطي کنگره آمريکا قرار گرفت به همين دليل تيم بايدن نتوانست در مذاکرات با ايران به تفاهم دست پيدا کند.
شيخ تميم حمد آل ثاني امير قطر نيز به تهران سفر کرده است. گمانهزنيها درباره اين سفر بيانگر اين است که وي براي ميانجيگري بين ايران و کشورهاي غربي بهخصوص آمريکا به تهران آمده است. ارزيابي شما از سفر امير قطر به ايران چيست؟ آيا اين سفر ميتواند در راستاي به نتيجه رسيدن مذاکرات مؤثر باشد؟
سفر امير قطر به تهران نيز در راستاي از بنبست خارج کردن مذاکرات برجام و به نتيجه رسيدن آن است. بدون ترديد امير قطر تلاش ميکند مسئولان جمهوري اسلامي و در آينده مسئولان کشورهاي غربي بهخصوص آمريکا را براي رسيدن به نتيجه در مذاکرات ترغيب و تشويق کند. همزماني سفر انريکه مورا و امير قطر نيز معنادار است و نشان ميدهد که مذاکرات هستهاي در نقطهاي قرار گرفته که با ميانجيگري برخي کشورهاي ديگر ممکن است گرههاي موجود باز شود و درنهايت مذاکرات به نتيجه برسد. واقعيت اين است که کشورهايي که از ظرفيت ميانجيگري برخوردار هستند در شرايط کنوني ميتوانند نقش تعيينکنندهاي در به نتيجه رسيدن مذاکرات داشته باشند. در شرايط کنوني طرفين در مذاکرات روي متن برجام توافق کردهاند و تنها مسائل غير برجامي و حاشيهاي است که اجازه نميدهد مذاکـــرات به نتيجه برسد. به همين دليل کشورهايــي مانند قطر که از رابطه حسنهاي با ايران و غرب برخوردار هستند ميتوانند در ايـن زمينه نقش ميانجي داشته باشند و گرههاي موجود را باز کنند. نقش قطر در نزديک کردن ديدگاههاي ايران و آمريکا در مذاکرات بسيار مهم است. به همين دليل نيز امير قطر تصميم گرفته شخصا به تهران سفر کند و با مسئولان جمهوري اسلامي ديدار و گفتوگو کند. من معتقدم سفر انريکه مورا و امير قطر در شرايط کنوني يک نقطه روشن در روند مذاکرات خواهد بود. بههرحال مسائلي در مذاکرات مطرح است که نياز به بررسي طرفين دارد و ايران و آمريکا در حال بررسي شرايط براي رسيـــدن به يک تصميم منطقــي و صحيح هستنــد. در اين زمينه برخـــي کشورها مانند اسرائيـــل تلاش ميکنند مسير مذاکرات را به بنبست بکشانند. به همين دليل اگر طرفين به دنبال اين هستند که مذاکرات به نتيجه برسد بايد از کشورهايي که از ظرفيت ميانجـــيگري برخوردار هستند استفاده کنند.
به نظر شما گره اصلي مذاکرات کجاست و چه عواملي باعث شده که مذاکرات به نتيجه نرسد؟
يکي از مسائلي که باعث شده مذاکرات تاکنون به نتيجه نرسيد موضوع خارج شدن سپــاه از ليست سازمانهاي تروريستي است که مورد درخواست ايران است. به نظر ميرسيد بايدن در ابتدا با اين موضوع مخالف نبود اما پس از مدتي با فشارهايي که از داخل آمريکا و بهخصوص کنگره به بايدن وارد شد تاکنون درخواست ايران بدون پاسخ باقيمانده است. واقعيت اين است که مسائلي که در درون برجام نيست و ارتباطي به متن برجام ندارد باعث شده که تاکنون مذاکرات به نتيجه نرسد. آمريکا براي خارج کردن نام سپاه از ليست گروههاي تروريستي پيششرطهايي مطرح کرده که موردقبول ايران قرار نگرفته است. به همين دليل نيز تاکنون گشايشي در مذاکرات وجود نداشته و مذاکرات به بنبست رسيده است. بااينحال جمهوري اسلامي ايران و تيم مذاکرهکننده ايراني در مذاکراتي که در طول 3 ماه گذشته در وين انجام شد، يکسري راهکارها ارائه داد که اين راهکارها مبتني بر منافع ملي است. 4 سند حقوقي، مالي، اقتصادي و فني از سوي تيم مذاکرهکننده ايراني به گروه 1+4 در وين ارائه شد و تقريبا هر 4 سند ظاهرا از سوي 3 کشور اروپايي موردپذيرش قرار گرفته است. سه کشور اروپايي هم به اين نتيجه رسيدند که از رهگذر تحريمها نخواهند توانست ايران را وادار به تسليم کنند. لذا تيم مذاکرهکننده ايران با راهبردهايي که صورت گرفت و برنامهريزيهاي کاملا دقيق و موفق توانستند طرفهاي اروپايي را قانع کنند که براي ادامه همکاري و رسيدن به يک نقطه قابل اتکا بين ايران و کشورهاي اروپايي بايد تحريمها لغو شود. بايد يک سازوکار قانوني ايجاد شود تا از رفتارهاي فراقانوني هر کشوري در مذاکرات جلوگيري کند. کشورهاي طرف حساب ايران در مذاکرات بايد متعهد شوند تا همگي نسبت به تعهدات پايبند خواهند بود و در صورت عدم پايبندي جريمهاي براي آن در نظر گرفته شود. متأسفانه لابي صهيونيستي در اين مذاکرات وارد عمل شده و سعي کرده از ابتداي گفتوگوها تأثير بگذارد. هرچند که تيم رئيسجمهور آمريکا نگاه مثبتي نسبت به رژيم صهيونيستي ندارد اما شاهد هستيم که تروئيکاي اروپايي تحتفشار آمريکا اظهارات متناقض و رفتار پارادوکسي از خود نشان ميدهند. تيم جو بايدن به اين نتيجه رسيده که خروج ترامپ از برجام جايگاه آمريکا را در عرصه بينالمللي تنزل داد و بايد آمريکا اشتباهات گذشته خودش را جبران کند. آمريکاييها به اين نتيجه رسيدهاند که چارهاي جز تعامل احترامآميز با مردم ايران نخواهند داشت و بايد در اين خصوص رفتار ملايمتري نشان دهند و اين شيوه را هم مورد تجربه خود قرار دهند و از شيوههاي تهاجمي دست بردارند.
با توجه به شرايط مـــوجود چه چشماندازي پيش روي برجام قرار دارد؟ آيا ميتوان در کوتاهمدت به توافق در مذاکرات خوشبين بود؟
سه کشور اروپايي فرانسه، آلمان و انگليس با توجه به بحران اوکراين تلاش ميکنند مذاکرات هرچه زودتر به نتيجه برسد. اين اتفاق در حالي رخ ميدهد که کشورهاي اروپايي اين احتمال را ميدهند که در آينده روسيه ديگر به اين کشورها گاز ندهد. به همين دليل ايران ميتواند بهترين گزينه براي جايگزيني روسيه باشد و سفر امير قطر و آقاي مورا به تهران ميتواند تلاشي براي نزديکتر کردن مواضع ايران و کشورهاي غربي باشد به شکلي که در آينده اتفاقات بهتري براي مذاکرات رخ بدهد. بيشتر محور مذاکرات چانهزنيهاي روسيه با سه کشور اروپايي و بهصورت غيرمستقيم با آمريکاست. ازاينرو به نظر ميرسد روسيه خواهان تضمينهاي کتبي از آمريکا براي عدم خروج از برجام است که آمريکاييها چنين تضميني را نخواهند داد. اين در حالي است که روسيه در شرايط کنوني تلاش ميکنند از برجام در رابطه با بحران اوکراين بهرهبرداري کنند. طبيعي است که حوادث اوکراين و حمله روسيه به اين کشور روي تمام مسائل بينالمللي تأثير گذاشته بهويژه اينکه مذاکرات وين هم تحت تأثير فضاي بحران اوکراين قرارگرفته است. طولاني شدن جنگ در اوکراين منجر به فرسايش ارتش روسيه خواهد شد و آسيبهاي جدي به ساختار نظامي روسيه وارد ميسازد. اکنون تحريمهاي سنگيني عليه روسيه از سوي اروپا و آمريکا اعمالشده و اگر بحران اوکراين ادامه يابد، روسيه تضعيف خواهد شد. اين همان هدفي است که آمريکا و ناتو دنبال ميکنند که بدون هزينه روسيه را تضعيف کنند.
سایر اخبار این روزنامه
فرصت دهيد؛ دولت اول راه است...
محكمه مرگ هاي كرونايي برگزار مي شود؛ چه عجب واقعا!
رشد مشاغل كاذب؛ -از قبل پيش بيني شده بود
مافياي خودرو با «بگير وببند» جا نمي زند...
نزديک كردن ديدگاه ايران و آمريكا؛ هدف دو سفر
باز هم تبرئه سعید مرتضوی!
مشتري ها شده اند تماشاگر!
طالبان حقابه ايران را ندهد، اقدام قانوني و بينالمللي ميکنيم
افزایش فرونشست زمین را کسی نمیبیند
تکالیفی قانونی که اجرانشد
دولت چه هدفی دارد؟
سرقت تلفن همراه به گوشی وزیر رسید!