تکثیر نسخه جیبی سند 2030(یادداشت روز)

    در کنار موضوع الگو گرفتن کودکان و نوجوانان از استفاده بدون برنامه و غیرهدفمند بسیاری از پدران و مادران و بزرگ‌ترها از فضای مجازی، طی دو سال گذشته و با شیوع کرونا که باعث شد آموزش و کلاس‌های درس به ناچار به‌صورت مجازی برگزار شود، گرایش و دسترسی بدون برنامه‌ریزی کودکان و نوجوانان به فضای مجازی بسیار گسترده‌تر از گذشته اتفاق افتاد و اکنون هم که شاهد برگزاری حضوری کلاس‌های درس و تقریباً توقف آموزش مجازی هستیم، بسیاری از نوجوانان و کودکان به علت وابستگی زیاد به گوشی‌های همراه هوشمند و دسترسی به فضای مجازی همچنان ساعت‌ها مشغول گشت‌وگذار در این فضا هستند. شاید بتوان این وابستگی شدید کودکان و نوجوانان به فضای مجازی را در کنار تلفات انسانی، یکی از مهم‌ترین خسارت‌های بیماری کرونا در دو سال گذشته دانست. طبیعی است که حضور به اندازه، هدفمند و کنترل‌شده در فضای مجازی و استفاده کاربردی از تکنولوژی‌های روز تلفن همراه موضوعی پذیرفته شده و واضح است اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که این روزها بسیاری از افرادی که مشتری فضای مجازی هستند، بیش از حد نیاز یا ضرورت و بدون اینکه هدف مشخصی داشته باشند ساعت‌ها مشغول به این فضای بی‌کران می‌شوند. این نوع رفتار در کنار خطرات مختلفی که برای همه سنین و خانواده‌ها دارد به‌طور ویژه باعث بروز اختلال و مشکلات عدیده جسمی، روحی، رفتاری و آسیب در کودکان و نوجوانان می‌شود، اختلال‌هایی که گاه برای ‌ترک آنها و در امان ماندن از آثار مخرب‌شان بر زندگی اجتماعی، روابط خانوادگی، تحصیل و کسب‌وکار و سلامت باید مدت‌ها تلاش کرد. اما مشکل وقتی بیشتر و بغرنج‌تر می‌شود که می‌بینیم در کنار این حجم گسترده و غیرهدفمند از حضور طیف‌های مختلف سنی به‌ویژه کودکان و نوجوانان کشورمان در فضای مجازی، متأسفانه مدیریت این فضا در کشور به شدت رها شده و این فضا تقریباً بدون ضابطه و کنترل مناسب، بر زندگی خانواده‌ها و سبک زندگی کودکان و نوجوانان و افراد مختلف احاطه پیدا کرده و سایه انداخته است. فضای مجازی امروز در کشورمان به رانندگی انبوه خودروها با سرعت بالا و خطرآفرین در شرایطی می‌ماند که هیچ قانون و مأمور و راهکاری برای کنترل آنها وجود ندارد. نکته عجیب اینکه این حجم از رها بودن و انفعال نسبت به فضای مجازی در دولت‌ها و کشورهای غربی نیز کم‌سابقه است. طبیعی است وقتی پدیده‌ای چنین گسترده وارد زندگی انسان‌ها می‌شود و تا این حد می‌تواند جوامع و رفتار و سبک زندگی آنها را دستخوش تغییر کند، نمی‌توان و نباید نسبت به کنترل و مدیریت آن بی‌تفاوت بود، این اصلی است که سال‌هاست در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله کشورهای پیشرفته غربی و شرقی با حساسیت و بدون اغماض در حال اجراست اما سال‌هاست بسیاری از مسئولان کشورمان نسبت به آن بی‌تفاوت بوده و گاه به تعبیر رهبر انقلاب برخی از مسئولان به رها بودن فضای مجازی افتخار هم می‌کرده‌اند! همین رها بودن فضای مجازی بهترین فرصت را به دشمنان داده است تا با خیال راحت به طراحی و اجرای انواع و اقسام پروژه‌های فکری،‌ ترویج مسائل ضدفرهنگی و غیراخلاقی، تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی، طرح زیرکانه و البته فریبنده شبهات، شایعات و... پرداخته و به‌ویژه جوانان و نوجوانان و حتی کودکان ایرانی را هدف قرار دهند. همین غربی‌ها که در فضای مجازی برای خود قوانین مختلفی از جمله کنترل سنی کاربران در پیوستن به برخی شبکه‌های اجتماعی و... را به اجرا درمی‌آورند و در مدیریت فضای مجازی و کنترل اثرات آن تا آنجا جدی هستند که در آمریکا حساب کاربری رئیس‌جمهور مستقر آن کشور به علت عبور از خط قرمزهای منافع ملی مسدود می‌شود، در قبال ما چنین نیستند و این فضا را فرصتی برای اثر گذاری مطلوب خود می‌دانند. در جدیت دشمنان کشورمان برای اثرگذاری در اذهان و هجمه فرهنگی علیه ما همین بس که هر روز طی 24 ساعت ده‌ها و صدها شبکه ماهواره‌ای و کانال و رسانه اجتماعی با صرف هزینه‌های سنگین به‌صورت رایگان برای مردم ایران برنامه فارسی و محتوای مختلف تولید و عرضه می‌کنند.  یکی از اهداف این پروژه‌ها در کنار اهداف سیاسی، هدف‌گیری هویت ملی، تغییر سبک زندگی و تفکر و نابود کردن اعتماد به نفس جوانان با القای شبهات، تصویرسازی‌های غلط از جمله کتمان پیشرفت‌ها و اغراق و دروغ‌پردازی درخصوص مشکلات است.  موضوع هویت ملی مسئله مهمی است تا آنجا که رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار با معلمان با تأکید بر لزوم آشنایی جوانان و نوجوانان کشورمان با این سرمایه ملی گفتند:«ما بایستی کاری کنیم که دانش‌آموز ما دارای هویت ملی بشود. مهم‌تر از علم‌آموزی یا لااقل در حد علم‌آموزی این است که او احساس هویت بکند، یک انسان با هویت ساخته بشود، یک هویت ملی، هویت احساس اعتماد به نفس ملی پیدا بکند. از عمق جان کودک ما با افتخارات کشور آشنا بشود این چیزی است که امروز وجود ندارد... شما بین بچه‌های مدارس‌تان نظرخواهی کنید ببینید چند درصد کاظمی آشتیانی را با آن همه خدمات، با آن ارزش وجودی که این مرد، این جوان، جوان هم بود داشت می‌شناسند، رونالدو را چند درصد می‌شناسند، ما چرا افتخارات ملی خودمان را نمی‌شناسیم؟ این خیلی مهم است یک بخش از این چیزهایی که می‌گوییم هویت ملی همین است که افتخارات ملی را، گذشته علمی را، گذشته‌ سیاسی را، گذشته‌ بین‌المللی را بشناسند.» اما در کنار غفلت مزمن برخی از مسئولان کشور و ضعف در سیستم تبلیغی و فرهنگی و نظام آموزشی از جمله کم‌توجهی به ارزش 12 سال تحصیل دانش‌آموزان که به گفته رهبر انقلاب یک فرصت ارزشمند و بزرگ برای انتقال درست ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب به این نسل و نهادینه‌ کردن هویت اسلامی و ایرانی در آنهاست، شاهد پمپاژ دشمن در فضای مجازی برای جدا کردن نوجوانان و جوانان ما از هویت اصیل و افتخارآمیز ملی خود و کشتن اعتماد به نفس و غرور ملی در آنها هستیم. متأسفانه کمبود تولیدات تقویت‌کننده هویت ملی و معرفی‌کننده مفاخر معاصر و گذشته در سینما و تا حدی تلویزیون و رسانه‌های اجتماعی داخلی هم مزید بر علت شده است. حال آنکه دشمن با جدیت به‌دنبال اثرگذاری از هر طریق و خنثی کردن مزیت‌های اجتماعی و ملی کشورمان و جلوگیری از انتقال آنها به جوانان و نوجوانان است. در این راه شاهد بودیم که پیش از این سند 2030 را برای اثرگذاری بر روی نسل آینده‌ساز کشور و تغییر سبک زندگی و ‌تربیت آنها با شیوه مطلوب خود در پیش گرفت که متأسفانه با انفعال و خیانت مسئولان دولت قبل مصوبه و تعهد اجرای این سند مخرب هم صادر شد و اگر هوشیاری رهبر انقلاب و هشدارهای دلسوزان نبود و سند 2030 متوقف نشده بود، معلوم نبود چه خسارت بزرگی به کشور وارد می‌شد. بر اساس همان سند 2030، طرح مفاهیمی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ارزش‌هایی همچون مقاومت و حتی دروسی مانند آمادگی دفاعی برای دانش‌آموزان مضر و خطرناک اما طرح مباحث غیراخلاقی و‌ ترویج فرهنگ زننده غربی مفید اعلام می‌شود. (البته این روزها همان سردمداران شبکه‌های مجازی و ماهواره‌ای تصاویر کودکان و نوجوانان اوکراینی با اسلحه جنگی را نماد ایستادگی و مقاومت مردم این کشور می‌دانند). رهبر انقلاب هم دیروز با تأکید بر موضوع مهم روحیه مقاومت، فرمودند: «بچه‌ها ارزش مقاوم بودن را بفهمند. اینکه یک ملت اجزایش اجزای مقاومی هستند، مقاوم یعنی چه؟ یعنی در مقابل باج‌گیری عقب‌نشینی نمی‌کنند،‌ در مقابل حمله به خودشان نمی‌لرزند، در مقابل زورگویی کوتاه نمی‌آیند، اکسیر علاج مشکلات کشور این است؛ احساس مقاومت،‌ روحیه‌ مقاومت، باید یک ملت بتواند در مقابل زورگویی‌ها مقاومت بکند این را باید یاد بگیریم از بچگی از نوجوانی این باید در ما نهادینه بشود.» اینجاست که منظور دشمن از تلاش برای حذف نمادهای مقاومت از کتب درسی و یا حذف تصاویر قهرمان ملی و سردار جبهه مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی از اینستاگرام و... را می‌توان درک کرد. دشمن از شناخته شدن و تبدیل شهید سلیمانی‌ها و مرحوم کاظمی آشتیانی و دانشمندان شهید هسته‌ای به الگوی کودکان و نوجوانان ایرانی و پرورش نسلی مقاوم و توانا وحشت دارد. جالب آنکه دشمن به قیمت رسوایی و بدنام شدن باز هم پای حذف نمادهایی که وجود آنها را مخالف سیاست‌های خود و الهام‌بخش جوانان و نوجوانان می‌داند می‌ایستد. از یک سو تصاویر قهرمان ملی ما را حذف می‌کند، از سوی دیگر مخرب‌ترین و زشت‌ترین تصاویر غیراخلاقی را که از طریق همین شبکه‌های اجتماعی به خورد نوجوانان و جوانان ما می‌دهد بی‌اشکال می‌داند. از یک‌سو طلبکارانه از طریق پادوهای خود پخش سرود زیبای «سلام فرمانده» که این روزها با یک کار مبتکرانه و درست فرهنگی با استقبال کم‌نظیر کودکان ایرانی مواجه شده است را برای آنها نامناسب و تضییع‌کننده حقوق آنها می‌داند اما از سوی دیگر بی‌شرمانه زمینه ارتباط و گفت‌و‌گوی زشت و تأسف‌برانگیز یک نوجوان ایرانی آسیب‌دیده از فضای مجازی با یک زن مدل فاسد را فراهم می‌کند. این یک واقعیت است که این همه تلاش دشمن برای اثرگذاری بر نوجوانان و جوانان کشورمان با صرف هزینه‌های هنگفت، برای تسلط بر افکار و ‌تربیت نسل آینده این کشور به خواست و سلیقه خود است. اگر دشمن برای تحقق تسلط یک روز به‌دنبال‌ اشغال و تسخیر کشور یا استعمار و جنگ نظامی بود و روزی برای اجرای شبیخون فرهنگی اجرای سند 2030 در مدارس را دنبال می‌کرد، امروز همان اهداف را با بالاترین سطح عملیات در فضای مجازی در پیش گرفته است. به عبارتی اگر روزی سند 2030 یک سند آموزشی برای مدارس بود و به در بسته خورد، طراحان آن به‌جای اینکه بیکار بنشینند امروز در حال اجرای بدون مزاحم همان اهداف این سند در گوشی‌های موبایل و با فراگیری بسیار هستند، دشمن امروز بهترین ابزار برای نفوذ و پیاده کردن همان سیاست‌های سند 2030 را فضای مجازی می‌داند، جایی‌که متأسفانه حساسیت کمتری بر روی آن وجود دارد. شاید از دولت قبل با آن تفکرات غربگرایانه توقعی برای مدیریت درست فضای مجازی نمی‌رفت، اما اکنون همان‌طور که با مدیریت صحیح و اراده و همکاری زمینه مدیریت بیماری خطرناک کرونا فراهم شد و اراده گسترده‌ای برای اصلاح موضوع ارزهای ‌ترجیحی و جلوگیری از خسارت سیاست‌های غلط این حوزه به‌وجود آمده است، از دولت مردمی، مجلس انقلابی، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مسئولان انتظار می‌رود برای حفظ کشور از هجمه‌های فرهنگی و در امان ماندن آینده سازان ایران از دام‌های دشمن در فضای مجازی سریع و به‌طور جدی وارد عمل شوند؛ حال با تصویب یا اجرای هر طرحی با هر نام و عنوانی که می‌شود. قطعاً مخالفان یا منتقدان مدیریت فضای مجازی و حتی آنان که به دروغ و ناجوانمردانه درخواست برای مدیریت فضای مجازی و بهره‌گیری مفید در عین مصونیت از آسیب‌های این فضا را معادل فیلتر و محدودیت جا می‌زنند هم حاضر نیستند بدون کنترل و نظارت کودک و نوجوان خود را پای فضای مجازی رها شده و در اختیار دشمن بنشانند.   عباس شمسعلی