سیاستمداران به آینده جهان فکر نمیکنند
فرانچسکو روکا سالها به عنوان داوطلب صلیبسرخ، در کشورهای آسیبدیده و بحرانهای مختلف حضور داشته و تجربههای زیادی از حضور در این مناطق در ذهن او ماندگار شده است؛ تجربههایی که تکاندهندهترین و تلخترین آنها به جنگها و درگیریهای مسلحانه برمیگردد.
او خاطرهای از جنگ سوریه در دوران داوطلبیاش را برای همیشه در ذهن سپرده است.
روکا میگوید: «در طی جنگ سوریه در دمشق بودم. نیمههای جنگ بود. به سمت مسجد جامع شهر میرفتم و لباس صلیبسرخ بر تن من بود. پسربچه 9-8 سالهای به سمتم آمد و به زبان عربی چیزهایی میگفت که من متوجه نمیشدم.
این بچه در وضعیت ناراحتکنندهای بود، اما من نمیتوانستم خواستهاش را بفهمم.» تا اینکه فردی آمد که میتوانست حرفهای بچه را برای روکا ترجمه کند: «متوجه شدم این بچه و خانوادهاش در منطقه جنگزدهای زندگی میکردند که بمباران شده بود. آنها به کمک نیاز داشتند.
پسربچه با دیدن لباسم تصور کرده بود که پزشک هستم و از من برای درمان خانوادهاش کمک میخواست. من پزشک نبودم، اما با ارتباطی که با صلیبسرخ داشتم برای این خانواده کمکهای پزشکی فرستادم و به آنها کمک کردم. دیدن استیصال این بچه و شرایط دردناکی که او و خانوادهاش داشتند یکی از دردناکترین تجربههای کار داوطلبانه من در مناطق جنگی بود.» تجربهای که بعد از آن هم در اغلب شهرهای ویرانشده از جنگ آن را تجربه و لمس کرده بود.
سیاست، کمکرسانی را سخت میکند
تسکین آلام بشری و کمک به بهبود زندگی بشر در هر جای کرهخاکی، تلاشی است که نهضت بینالمللی صلیبسرخ در پی آن است و بر اساس آن شکل گرفته. با این حال، رئیس بزرگترین نهاد بشردوستانه دنیا، اوضاع جهان را مساعد نمیبیند.
روکا میگوید: «با توجه به آنچه حداقل در 20 سال اخیر در دنیای اطرافم میبینم، تلاش میکنم که به آینده امید داشته باشم. اما هرچه به امروز نزدیکتر میشویم میبینیم کیفیت عملکرد رهبران سیاسی کاهش پیدا کرده.
سیاستمداران فقط به امروز و فردا فکر میکنند و به جهان در حالتی کلی و آنچه بر سر این جهان خواهد آمد، فکر نمیکنند.»
از تلاشهای نهضت برای مساعدکردن شرایط عمومی جهان در دوران کرونا یا وضعیت مهاجران میگوید: «مثلا در زمینه مبارزه با کرونا سعی کردیم دانشمندان را جانشین رهبران سیاسی برای اداره جهان کنیم.
رهبران سیاسی دنیا به افرادی که به مهاجران و پناهندگان جنگی کمک میکنند، میگویند قاچاقچی انسان. در حالی که بسیاری از گروههایی که به این جابهجاییها اقدام میکنند در واقع کمککننده هستند.
همین اطلاق لفظ قاچاقچی به افرادی که به مهاجران کمک میکنند، باعث شده تا نجات جان انسانها در منطقه مدیترانه به کاری بسیار دشوار تبدیل شود. اگر هم ما این مشکلات را مطرح کنیم به سیاسیبودن متهم میشویم.
در حالی که من فرد سیاسی نیستم و عضوی از یک نهضت بشردوستانهام و از همین منظر دارم به دنیا نگاه میکنم؛ نه از دید قانونی یا سیاسی. مواجهشدن و حلکردن این مسأله چیزی است که بر عهده رهبران سیاسی قرار دارد و باید تلاش کنند که از نگاه کرامت انسانی و جایگاه انسانمحور به این مسأله مهاجران نگاه کنند و نه صرفا از دید سیاسی.»
جلب اعتماد جوامع محلی
روکا از شباهتهای مختلف ایران و ایتالیا به یکدیگر میگوید و با مقایسه حوادث و سوانحی که این دو کشور به صورت یکسان تجربه میکنند، درباره عملکرد جمعیت هلالاحمر ایران اینگونه اظهارنظر میکند: «ایران و ایتالیا در زمینه بلایایی طبیعی مثل سیل و زلزله و حتی تغییرات اقلیمی مثل درگیری با خشکسالی شباهتهای بسیار زیادی دارند.
به جرات و صادقانه میتوانم بگویم جمعیت هلالاحمر ایران یکی از بهترین جمعیتهای امدادرسان در بین کشورهای مختلف است. نهتنها از دید تکنیکال، بلکه به دلیل تحریمهایی که کشور ایران با آن مواجه است، جمعیت هلال احمر تلاش کرده تا این فعالیتهای حمایتی و امدادرسانی خوب و بهموقعی را داشته باشد.»
او این موفقیتها را تنها در زمینه امدادرسانی خلاصه نمیداند و میگوید: «هلالاحمر ایران از دید آموزش به داوطلبانی که در این جمعیت کار میکنند و همچنین اعتماد و اطمینانی که افراد به هلالاحمر ایران دارند هم موفق است.
این اعتماد و اطمینان که جوامع محلی به هلالاحمر و امدادرسانیهایش در بلایای طبیعی و بحرانهای مختلف دارند، جمعیت هلالاحمر ایران را به یکی از بهترین جمعیتهای ملی جهان تبدیل کرده است.
حالا به این موضوع آموزش به داوطلبان و تکنیکهایی که در کمکرسانی استفاده میشود، هم اضافه کنید. به جرات هلالاحمر ایران فعالیتهای بسیار تاثیرگذاری در کارنامه خود داشته. به طوری که میتواند برای جمعیتهای هلالاحمر و صلیبسرخ در کشورهای دیگر هم الگویی بسیار مناسب در آموزش داوطلبان، امدادرسانی و اعتماد جوامع محلی به هلالاحمر ایران باشد.»