فرزندآوری دستوری نیست!

لیلا مهداد- از 1400 تا 15سال آینده 7میلیون و 391هزار نفر به جمعیت افزوده می‌شود. به عبارتی دیگر روند رشد جمعیت از 0.77درصد سال 1400 به 0.36درصد در سال 1415 خواهد رسید. در حقیقت جمعیت ایران در سال 1415 روی عدد 91.5میلیون نفر خواهد ایستاد. به عبارت ساده‌تر هر سال 600 تا 700هزار نفر به جمعیت کشور اضافه خواهد شد. ارقامی که گزارش‌ مرکز آمار ایران از آن خبر می‌دهد.

بسته‌شدن پنجره جمعیتی کشور؛ نگرانی سال‌های اخیر مسئولان ارشد کشور. خانواده‌های ایرانی جمع‌وجور شده‌اند. خانواده‌هایی که در طی 60سال جمعیت‌شان از متوسط 4.8 به 3.8 رسیده است. آمارهای مربوط به سال 95، متوسط تعداد افراد خانواده در کل کشور را 4.8 اعلام می‌کند. آماری که در بازه‌های مختلف روند کاهش را برای ادامه انتخاب کرده است. این تعداد طی سال‌های 45 تا 55 به‌طور متوسط پنج نفر اعلام شده. اگرچه در طی سال‌های 65 تا70 این آمارها روند افزایشی را تجربه کرده و متوسط تعداد افراد خانواده‌ها به 5.1 و 5.2 نفر رسید.

روند کاهشی متوسط افراد خانواده از سال 85 استارت خورد. در این سال بعد خانوار به‌طور متوسط چهار نفر اعلام شد. رقمی که در سال 90 به 3.5 نفر رسید و پنج‌سال بعد یعنی سال 95 روی عدد 3.3 نفر ایستاد. آمارهای رسمی خانواده‌های تک فرزند و بی‌فرزند ایرانی را بیش از 33 تا 34درصد اعلام می‌کنند. در مقابل سهم جمعیت سالمند از سال 90 تا 95 افزایشی بوده.



سال90، 5.7درصد سالمند بیش از 65سال به خود می‌دید و سال 95 چیزی حدود 6.1درصد. سهم میانسالان طبق آمار سرشماری 95 حدود 44.8درصد است. درواقع با در نظر گرفتن سهم 51درصدی سالمندان، جمعیت ایران را  میانسالان و سالمندان تشکیل می‌دهند.

ساختمان جمعیتی ایران دچار بی‌تعادلی است. «هرم سنی دو پایه اساسی جنسیت و گروه‌های سنی را به خود می‌بیندکه تعادل ندارند.» مهاجری معتقد است دلیل این عدم‌تعادل باید پژوهش شود.

ساختمان جمعیتی ایران دچار بی‌تعادلی

حدود 42 درصد جمعیت ما در 2060 سالخورده است. پیش‌بینی رئیس اسبق مرکز مطالعات جمعیت‌شناسی آسیا و اقیانوسیه در صورت پایین بودن باروری در کشور. به گفته محمدجواد محمودی از 42درصد 2060 حدود 30درصد در 2040سالخورده خواهند بود. «اگر به دنبال باروری برویم میزان سالخوردگی ما ۱۵ درصد کمتر خواهد بود.»

روند جمعیت ایران به سوی پیری؛ مسأله اصلی جمعیتی که از سوی مسئولان و برخی جمعیت‌شناسان مطرح می‌شود. به باور یکی از جامعه‌شناسان این مسأله به‌درستی بیان نشده است. اصغر مهاجری معتقد است بحث جمعیتی موضوعی چندبعدی با لایه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی است. «در خود بحث جمعیتی هم چندین بعد و لایه وجود دارد.»

مهاجری بر این باور است تمام توجهی که به مسأله جمعیت شده معطوف به پایین‌بودن رشد جمعیت است. اینکه جمعیت ایران در آینده پیر خواهد شد و به تناسب جمعیتی که از دست می‌دهد، جمعیت جایگزین ندارد. نتیجه‌گیری هم این است که رشد جمعیت ایران منفی است و ما با پیری جمعیت روبه‌رو خواهیم بود. «از نظر من جامعه‌شناس جمعیتی مسأله این نیست. مسأله اصلی ما ابعاد، زوایا و لایه‌های عمیق دیگری دارد که به کمک تحقیقات بین‌رشته‌ای و تصمیمات هارمونی‌ساز دستگاه‌ها باید بررسی شود.»

به اعتقاد این جامعه‌شناس جمعیتی ساختمان جمعیتی ایران دچار بی‌تعادلی است. «هرم سنی دو پایه اساسی جنسیت و گروه‌های سنی را به خود می‌بیند که تعادل ندارند.» مهاجری معتقد است دلیل این عدم‌تعادل باید پژوهش شود.

متغیرهایی که اثربخش هستند و می‌توانند تعادل ایجاد کنند در هرم سنی ما شناخته شوند و بعد از اینکه شناسایی و چرایی‌شان مشخص شد ما باید تجویز کنیم. تجویز هم به شکل دستورالعملی و قانون‌ها و کارهای خشن یا وعده‌هایی که خیلی واقعی هستند، شدنی‌نیست.

سیاست‌های تشویقی باب میل قشر پایین جامعه!

باورپذیری و فرهنگ‌پذیری فاکتورهای مهمی‌اند برای ترغیب به فرزندآوری. کاری فرهنگی که در گرو کنش‌هایی است که در کل جامعه باید رخ دهد تا تبدیل به باور شود. به اعتقاد مهاجری بخشی از جمعیت مهاجرت اجباری دارند که نیاز به توجه بیشتر دارد. «ما بخشی از جمعیت قشر متوسط رو به بالا را داریم از دست می‌دهیم. قشری که خواستار ارزش‌های جامعه‌اند.»

قشر متوسط جامعه، قشری است که توانایی فهم مسأله جمعیت و دغدغه‌های جمعیتی را دارد. «این قشر در حال لاغرشدن است. قشری که حافظ ارزش‌ها و سوپاپ اطمینان جامعه است.»

به باور این جامعه‌شناس جمعیتی زمانی که دلایل ساختاری موردتوجه قرار نمی‌گیرند با دستور و فرمان اتفاقی نمی‌افتد. «به‌صورت فرمایشی و با سیاست‌های تشویقی قبل از این هم اتفاقی نیفتاده، حالا هم اتفاقی نمی‌افتد.»

نکته قابل تامل این است که با بسته‌های تشویقی تنها طبقات پایین اجتماعی شاید راغب به فرزندآوری شوند. قشری از جامعه که با مشکلات جدی اقتصادی دست به گریبان‌اند. «این قشر سرمایه اجتماعی قدری وارد جامعه نخواهد کرد. فرزندآوری در این قشر یعنی فرزندانی با مشکلات جسمانی، آموزشی، بهداشتی، تربیتی و … .»

«3-4دهه گذشته گارانتی ازدواج‌ها یک‌ساله بود. در دو دهه گذشته به پنج‌سال رسید و حالا هفت ساله است.» به این معنی تشخیص مانایی و دوام زندگی مشترک هفت سال زمان می‌برد!

تجرد قطعی، ازدواج سفید یا بالا رفتن گارانتی ازدواج‌ها؟

فرزندآوری به عهده زنان است و اگر زنان وارد عرصه کنشگری جمعیت نشوند، کارهای فرهنگی، اجتماعی و… بی‌نتیجه خواهد بود. اگرچه در این میان نباید واژه تجرد قطعی را فراموش کرد. بسیاری از دختران ایران در کلانشهرها، شهرهای متوسط و کوچک تمایلی به ازدواج ندارند. به اعتقاد مهاجری اگر تمایل به ازدواج هم وجود داشته باشد، در سنی است که از فرزندآوری عبور کرده‌اند. «مطالعات اخیر نشان می‌دهد دختران تمایلی به ازدواج ندارند.»

برخی از دختران هم تن به تشکیل خانواده در قالب خانواده‌های ثبت‌نشده می‌دهند یا همان ازدواج سفید. «این خانواده‌ها هم به فرزندآوری نمی‌اندیشند، چون گرفتن شناسنامه و… دردسرهای خاص خودش را دارد.»  بخشی از جوانان هم وارد ازدواج‌های رسمی و ثبت‌دار می‌شوند، اما نکته قابل تامل این است که گارانتی ازدواج هفت‌ ساله شده. «4-3دهه گذشته گارانتی ازدواج‌ها یک‌ساله بود. در دو دهه گذشته به پنج‌سال رسید و حالا هفت‌ساله است.» به این معنی تشخیص مانایی و دوام زندگی مشترک هفت‌سال زمان می‌برد!

فرزندآوری قشر متوسط؛  یک‌وهفت‌دهم

ساختار و شرایط عینی و ذهنی جامعه و همین‌طور سپهر جامعه برای فرزندآوری مهیا نیست که هیچ، تهدید هم می‌کند. شرایط و فضایی که اغلب جامعه را دربرمی‌گیرد. به باور مهاجری اینها موجب می‌شود تعادل ساختمان جمعیت به‌هم بریزد.

اصرار به فرزندآوری و سیاست‌های تشویقی ممکن است در قشرهای پایین جامعه‌ کارساز باشد. «اگرچه این قشر هم براساس تجربه شاید شیفته سیاست‌های تشویقی نشوند.» جمعیت و فرزندآوری بحثی اجتماعی و ملی است، در حالی که قشر پایین جامعه به اندازه کافی از دانش تحلیلی برخوردار نیست. «این قشر به اندازه قشر متوسط وفادار به ارزش‌های اجتماعی نیست.»

قشر متوسط جامعه از ثبات بیشتری برخوردار است. پاسدار ارزش‌های جامعه است و تحلیل می‌کند، تعهد دارد و برای خودش نظر دارد. به اعتقاد مهاجری این قشر هم در حال لاغرشدن است. «این قشر سُر می‌خورد به سمت متوسط رو به پایین. از طرف دیگر بخش کمی از این قشر هم به قشر متوسط روبه بالا می‌پیوندد. «فرزندآوری قشر متوسط روی عدد 1.7 قرار می‌گیرد و این یعنی شانس فرزندآوری را نداریم یا حداقل کمتر داریم.»

زمانی که خط فقر به روایت آمارها روی عدد بسیار بالایی قرار می‌گیرد. زمانی که به روایت خود مسئولان 90درصد جامعه کمک‌های یارانه‌ای دریافت می‌کنند با سیاست‌های تشویقی فرزندآوری شدنی نیست.

سرانه مسکن، آموزش، بهداشت و … ؟!

«مسأله جمعیت را به‌درستی توضیح بدهیم.» پیشنهاد اصغر مهاجری در قامت جامعه‌شناس جمعیتی. «مشکل را جای مسأله نگذاریم. درواقع این مسأله را باید در سطح ساختاری و کنشی با درک درست و دقیق دریابیم. بعد نوبت به بررسی‌ها و تحقیقات عمیق بین‌رشته‌ای است برای ارایه راهکار.»

به اعتقاد مهاجری سپردن راهکار به دهان‌هایی که صرفا تریبون در اختیار دارند، درست نیست. «سپردن راهکار به کسانی که زور قانون‌گذاری دارند هم راهگشا نیست.» به باور این جامعه‌شناس مسأله جمعیت موضوع مهم کشوری است و با تریبون‌داری و شو حل نمی‌شود. «باید زبان براساس منطق ذهنی قوی و فهم مسأله بتواند راهکار بدهد. راهکارهایی که با مشارکت‌های مدنی می‌توانیم آنها را فرهنگ‌پذیر و جامه‌پذیر کنیم.»

مهاجری می‌گوید همه اینها به این معنی نیست که مسأله جمعیت را تعدیل کرده‌ایم به مسأله‌ای اجتماعی، سیاسی و اجرایی. «سهم نهاد اقتصاد و سایر عوامل سر جای خودشان خیلی جدی هستند.» زمانی که خط فقر به روایت آمارها روی عدد بسیار بالایی قرار می‌گیرد. زمانی که به روایت خود مسئولان 90درصد جامعه کمک‌های یارانه‌ای دریافت می‌کنند، با سیاست‌های تشویقی فرزندآوری شدنی نیست. «در گفتن از فرزندآوری سرانه مسکن، آموزش، بهداشت، شغل و … را باید در نظر گرفت.» به باور مهاجری انسان کنشگر  ایرانی به همه این سرانه‌ها می‌اندیشد.

وضعیت تا این اندازه هم بحرانی نیست

مهاجری معتقد است به روایت گفته‌ها ما با بحران جمعیت فوری روبه‌رو نیستیم. «زادوولد دهه‌هایی که پرجمعیت بودند تا حدودی کمبود فرزندآوری را جبران می‌کند.» به گفته این جامعه‌شناس بخشی از مهاجرت‌ها به ایران را هم داریم؛ مهاجرانی خارج از کشور. «همه اینها وزن جمعیتی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.» اعلام شده 5میلیون نفر از همسایگان‌مان وارد کشور شده‌اند. جمعیتی که قطعا ساختمان جمعیتی کشور را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. «این مهاجران باعث ادغام جمعیتی خواهند شد. اتفاقی که خواهد افتاد. ایران بارها این ادغام جمعیتی را تجربه کرده از زمان پرتغالی‌ها تاکنون.» به اعتقاد مهاجری تک‌تک این عوامل تاثیرگذار باید بررسی شوند و در گفتن از بحران جمعیتی مدنظر قرار بگیرند.

 در جامعه‌ای که از رفاه نسبی برخوردار است، جمعیت خودبه‌خود به تعادل منطقی می‌رسد. نبود رفاه نسبی بی‌شک منجر به افزایش جمعیت نخواهد شد. افزایش جمعیت در چنین شرایطی تنها منجر به بیکاری، افزایش جرایم و خشونت در جامعه خواهد شد.

افزایش جمعیت دستوری نیست؟

قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مصوبه جلسه 24/07/1400 مجلس. قانونی که 73ماده و 205حکم به خود می‌بیند و تا به امروز شاهد اجرایی‌شدن 20درصدی‌اش است. سوال اصلی این است با یک قانون می‌توان از افزایش جمعیت در یک جامعه گفت و موفق ظاهر شد؟

به‌ نظر می‌رسد قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، طرحی دستوری است برای افزایش جمعیت. افزایش جمعیت، جامعه‌ای که بیش از 13میلیون حاشیه‌نشین به خود می‌بیند. جمعیتی که به روایت آمارها گاها از ابتدایی‌ترین امکانات اقتصادی و اجتماعی بی‌بهره‌اند.

افزایش جمعیت بی‌شک مسأله‌ای نیازمند نگاه جامعه‌شناختی است و نمی‌توان با سطحی‌‎نگری آن را عملی کرد. به باور یکی از پژوهشگران اجتماعی توصیه مقام معظم رهبری درخصوص افزایش جمعیت باید در یک ساختار درست و منطقی عملیاتی شود. «نمی‌توان با تصویب لوایح روی کاغذ یا نگاه دستوری نرخ رشد جمعیت را مدیریت کرد.»

به گفته مصطفی آب‌روشن افزایش نرخ رشد جمعیت نیازمند فراهم‌آوردن زیرساخت‌های آموزشی و رفاهی است. به اعتقاد آب‌روشن پی‌ریزی مقدمات این طرح مستلزم بهبود شرایط اقشار ضعیف جامعه است. «مقدماتی باید فراهم شود تا قشر متوسط جامعه از لحاظ آماری به حداکثر آماری برسد. در صورت مهیاشدن چنین شرایطی طرح‌های تشویقی اثرگذار خواهند بود.»

به باور این جامعه‌شناس در جامعه‌ای که از رفاه نسبی برخوردار است، جمعیت خودبه‌خود به تعادل منطقی می‌رسد. «نبود رفاه نسبی بی‌شک منجر به افزایش جمعیت نخواهد شد. افزایش جمعیت در چنین شرایطی تنها منجر به بیکاری، افزایش جرایم و خشونت در جامعه خواهد شد.»

افزایش جمعیت در قشر فرودست؛ انسجام اجتماعی به‌هم‌ریخته

مناطق حاشیه‌، مناطقی‌اند که از فقر مادی رنج می‌برند. ساکنان این مناطق به دلیل دور افتادن از نظام آموزشی نظام‌مند دچار فقر فرهنگی‌اند. به باور آب‌روشن این گروه‌های اجتماعی هیچ‌گاه این فرصت را نداشته‌اند که جذب نظام اقتصادی و اجتماعی شوند. همین طردشدگی انگیزه‌شان را به انحرافات اجتماعی به‌شدت افزایش داده است. «در وضعیت موجود حاشیه‌نشین‌ها از هرگونه امکانات آموزشی، بهداشتی و فرصت‌های اشتغال بی‌بهره‌اند.»

به اعتقاد او شرایط نامناسب فیزیکی و معیشت غیراستاندارد باعث شکاف عمیق طبقاتی شده است. آمارها هم از 5میلیون بیکار خبر می‌دهند، بنابراین به‌ نظر می‌رسد این‌گونه طرح‌ها عملا قابلیت اجرا ندارند. «اگر موفقیتی در افزایش جمعیت در قشر فرودست جامعه حاصل شود، انسجام اجتماعی به‌هم‌ریخته را در جامعه شاهد خواهیم بود.»

به باور آب‌روشن برای توسعه همه‌جانبه تنها افزایش زاد و ولد کافی نیست. افزایش جمعیت مولد و کارآمد، فراهم‌کردن رفاه و زمینه‌های پیشرفت و توسعه برای همه شهروندان، ضروری و الزام‌آور خواهد بود.

تغییرات استرس‌زا هستند. فرزندآوری تغییر جدی در ساختار خانواده ایجاد می‌کند. هرچه بر تعداد فرزندان افزوده شود تغییرات و استرس ناشی از آن بیشتر می‌شود. «باید دید با انباشت این استرس‌ها چه سرنوشتی انتظار نسل آتی را خواهد کشید.»

فرزندآوری تغییر جدی در ساختار خانواده

«تبلیغاتی که امروز برای فرزندآوری شاهدیم به رفتار معکوس منجر می‌شود.» به باور یکی از اعضای هیأت‌مدیره انجمن روان‌شناسی اجتماعی ایران مسئولان باید برای تحقق این هدف شرایط را فراهم کنند. به باور مجتبی دلیر با دستور و قانون نمی‌توان چنین اهدافی را محقق‌شده یافت.

فردی که در تامین معاش روزانه‌اش مشکل دارد، چطور به فرزند‌آوری بیندیشد؟ فرزندآوری تصمیم بزرگی است و اشتباه آفت تصمیم‌گیری است. به باور دلیر، پیامدهای فرزندآوری بدون فراهم‌بودن شرایط یک عمر گریبان فرد، خانواده و جامعه را خواهد گرفت. برخی تصمیم‌ها شخصی است، اما برخی تصمیم‌ها به همه جامعه مربوط است. ضمن اینکه فرزندآوری نوع خاصی از تصمیم‌گیری است. «فردی که دست به گریبان  استرس، اضطراب و ناامنی روانی ناشی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی است، بی‌شک این هیجانات ناخوشایند را به فرزندش انتقال خواهد داد.»

تغییرات استرس‌زا هستند. فرزندآوری تغییر جدی در ساختار خانواده ایجاد می‌کند. هرچه بر تعداد فرزندان افزوده شود، تغییرات و استرس ناشی از آن بیشتر می‌شود. «باید دید با انباشت این استرس‌ها چه سرنوشتی انتظار نسل آتی را خواهد کشید.»

به باور این پژوهشگر روان‌شناسی اجتماعی این نسل از ابتدا دچار کسالت روانی خواهد بود. این در حالی است که داشتن جمعیتی سالم و بالنده برای کشور ارزشمند است. پس در بحث افزایش جمعیت سوال این است آیا کیفیت جمعیت اهمیت ندارد؟!

به هوشمندی ارگانیسم انسانی اعتماد کنیم

فرزند اول 10میلیون، فرزند دوم،20 میلیون، فرزند سوم، 30میلیون، فرزند چهارم، 40میلیون و فرزند پنجم 50میلیون. وامی که یک شرط به خود می‌بیند؛ متولدین 1400 به بعد.

سیاست‌های تشویقی افزایش جمعیت پای شرکت‌های خودروسازی را هم به میان کشیده. انتخاب خودرو به‌عهده سرپرست خانواده و به قیمت کارخانه است؛ بدون نوبت و قرعه‌کشی. 150 تا 200مترمربع زمین برای خانواده‌ها پس از تولد فرزند سوم و بیشتر! طرح تشویقی که شامل حال کلانشهرها نمی‌شود. سیاست تشویقی کاهش تعرفه آب، برق و گاز را هم دارند. نیم‌بها بودن خدمات حمل‌ونقل عمومی شهری و تعرفه‌های فرهنگی، ورزشی و تفریحی شهرداری‌ها. نیم‌بها بودن بلیت سینماها هر ماه یکبار هم جزو این سیاست‌ها هستند.

به باور دلیر سیاست‌های تشویقی افزایش جمعیت فقط طبقه پایین جامعه را هدف قرار داده است. «چنین مشوق‌های محدودی اگر هم منجر به فرزندآوری شود، امکان تامین فرزندپروری مطلوب را نخواهند داشت.» فرزندآوری با فرزندپروری متفاوت است. وضعیت موجود این روزها استرس و فشار روانی بر مردم را چند برابر کرده است. گرانی، بیکاری را شاهدیم و همه اینها امید به آینده را کاهش داده است. «به هوشمندی ارگانیسم انسانی اعتماد کنیم. فرزندآوری دستوری در دنیای کنونی شدنی نیست. فرزندآوری امری فطری است. هر انسانی فطرتا میل به داشتن فرزند دارد، اما اگر شرایط مناسب نباشد اولویت اول محافظت از زندگی خودش است.» به اعتقاد دلیر به جای ارایه طرح‌های عجیب‌وغریب و غیرعقلانی، کافی است موانع را از سر راه برداریم. آنگاه شاهد افزایش منطقی و مطلوب نرخ جمعیت خواهیم بود.

فرزندآوری با فرزندپروری متفاوت است. وضعیت موجود این روزها استرس و فشار روانی بر مردم را چند برابر کرده است. گرانی، بیکاری را شاهدیم و همه اینها امید به آینده را کاهش داده است. «به هوشمندی ارگانیسم انسانی اعتماد کنیم. فرزندآوری دستوری در دنیای کنونی شدنی نیست. فرزندآوری امری فطری است. هر انسانی فطرتا میل به داشتن فرزند دارد، اما اگر شرایط مناسب نباشد، اولویت اول محافظت از زندگی خودش است.»

زاد و ولد یک مسأله ریاضی نیست

هشدار جمعیت‌شناسان درباره سرعت فزاینده حرکت جمعیت به سوی سالمندی و جابه‌جایی میانگین سن جمعیت از جوانی به سالمندی جدی است.  اما این فقط طرح مسأله است. مسأله‌ای که برخی با بی‌فکری آشکار اصرار بر حل معکوس آن دارند! مسأله زاد و ولد یک مسأله ریاضی نیست. انسان‌ها عدد نیستند! واقعیت امر این است که در گفتن از جمعیت کیفیت مهم‌تر از کمیت است. اگر دلسوز جمعیت، جامعه و آینده کشوریم رفاه قابل قبول را برای جمعیت کنونی کشور فراهم بیاوریم. بی‌شک شهروندان نقش‌های مورد انتظار خود را به‌طور خودانگیخته ایفا خواهند کرد.