ارتقای سطح بازیگری ایران در عرصه منطقه و فرامنطقه

برخی در فضای گفتگو‌های روزانه و نیز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، ایران و وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را با کشور‌هایی مثل امارات، کویت، قطر و امثال این‌ها مقایسه و ایران را غرق در بدبختی و بیچارگی و این کشور‌ها را غوطه‌ور در خوشبختی تصویرسازی می‌کنند و حسرت این را دارند که کاش جای مردم این کشور‌ها بودند! البته این مقایسه‌ها به صورت فی‌البداهه و خودجوش انجام نمی‌شود، بلکه نشانگر یک عملیات ادراکی و جنگ شناختی برنامه‌ریزی‌شده بی‌سابقه و بی‌وقفه است. این انگاره که محصول پمپاژ هر روزه اخبار منفی، ایجاد یأس و ناامیدی، تصویرسازی تیره از ایران و بهشت‌نمایی از سایر نقاط جهان است، سال‌هاست که با شدت و حدت از طرق مختلف در حال تزریق به افکار و اذهان ایرانیان است؛ مقایسه‌های مضحکی که هدف از تسری آن در میان مردم، نابودی هویتی و نادیده گرفتن قدر و منزلت تاریخی ایران و ملت بزرگ آن و ادراک اشتباه از جایگاه کنونی آن است.
به گواه تاریخ، ایران طی دو قرن اخیر به خصوص پس از پایان دوران نادرشاه، روند ضعف را طی کرده و بار‌ها سرزمین‌های متعددی را در جنگ‌ها یا با تهدید و توطئه قدرت‌ها از دست داده است. تا همین چهار دهه قبل، کشوری که روزگاری سرزمینی وسیع از شرق تا غرب را شامل می‌شد و علاوه بر قدرت حفظ امنیت ملی خود، از توان بالایی برای اثرگذاری بر مناسبات کشور‌های پیرامونی برخوردار بود به لطف حاکمان نالایق، دچار چنان حضیض حقارتی شد که به‌رغم ادعا‌ها مبنی بر تشکیل ارتش نوین در دوره پهلوی اول، به راحتی مورد اشغال بیگانگان قرار گرفت و استقلال و عزتش پایمال شد یا در دوره پهلوی دوم، استان چهاردهم خود (بحرین) را به لطایف‌الحیل و با کمترین مقاومتی تقدیم بیگانگان نمود!
البته امروز آن دوران حضیض به سر آمده و شرایط کاملاً متفاوت شده و ایران پساانقلاب اسلامی، حتی با تحمیل یکی از نابرابر‌ترین جنگ‌های تاریخ که با مشارکت ده‌ها کشور انجام شد، اجازه نداد یک وجب از خاکش جدا شده و به یغما برود. امروز ایران بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های تاریخ بشریت را پشت سر گذاشته و از دل یک جنگ ترکیبی بسیار سهمگین با اسم رمز «فشار حداکثری برای نرمال‌سازی ایران» بدون اینکه منابع قدرت خود را تقدیم دشمن کرده باشد با موفقیت و سربلندی بیرون آمده است. امروز جمهوری اسلامی ایران محیط امنیتی خود را فراتر از مرز‌ها قرار داده و حوزه تأثیرش در منطقه را از افغانستان تا سواحل مدیترانه و از خلیج فارس تا خلیج عدن توسعه داده و یک دالان زمینی پیوسته را از خلیج فارس تا سواحل مدیترانه تحت مدیریت گرفته است و دوستانش در چهار پایتخت مهم منطقه (بغداد، بیروت، دمشق و صنعا) حضور مؤثر و فعال دارند و البته این روند متوقف هم نشده است. این موضوع برای غربی‌ها کاملاً روشن و طبعاً ناگوار بوده و بار‌ها از آن ابراز ناراحتی نموده اند و تاکنون برای توقف آن از هیچ اقدامی فروگذار نکرده‌اند. البته تأثیر ایران در منطقه صرفاً سیاسی یا نظامی نبوده و قبل از آن، نفوذ معنوی و نرم انقلاب اسلامی در میان ملت‌های منطقه، آن‌ها را به حمایت از آن سوق داده است.
دشمنان ایران طی سال‌های گذشته با درک توان بالای انقلاب اسلامی در جهش ژئوپلیتیکی در منطقه و حتی فرامنطقه و عدم موفقیت آن‌ها در کنترل این توسعه ژئوپلیتیک با ابزار ناامنی و ترور و جنگ نظامی هشت ساله، تمرکز خود را بر فرسایش اقتصادی ایران و به طور همزمان بر جنگ شناختی گسترده و عظیم برای اختلال در قوه عاقله جمعی ایرانیان قرار داده‌اند. «تحریم‌های فلج‌کننده» و «فشار حداکثری» و «جنگ بی‌سابقه رسانه‌ای» با عظیم‌ترین ارتش پروپاگاندا در تاریخ بشری علیه ایران به خصوص طی یک دهه گذشته، همگی با پرده‌هایی از این جنگ بزرگ اقتصادی و جنگ شناختی همراه آن بوده است تا از رهگذر آن، موفقیت‌های راهبردی و توسعه قدرت ژئوپلیتیک روزافزون ایران را متوقف کرده و محدود سازند. با این حال امروز، ایران این فشار‌ها را پشت سر گذاشته و علاوه بر بسط ژئوپلیتیک خود و استقرار کامل در محیط امنیتی مدنظر، به یک قدرت بزرگ موشکی و پهپادی در منطقه و جهان تبدیل شده که از توانمندی کامل در حوزه فناوری‌های مهمی، چون دانش هسته‌ای نیز برخوردار است.


امروز این اراده ایران است که در کنار مقاومت جانانه ملت‌های منطقه، جنگ بزرگ نیابتی قدرت‌های غربی علیه ملل مظلوم سوریه، عراق و یمن را با شکست مواجه کرده و ترتیبات امنیتی منطقه را سامان داده است. ایران امروز بدون ذره‌ای ترس از دشمنانش پهپاد پیشرفته «گلوبال‌هاوک» امریکایی را ساقط می‌کند و پایگاه امریکایی‌ها در عین‌الاسد را موشک‌باران می‌کند بدون اینکه پاسخی بگیرد، به آزمایش موشکی با هر مشخصاتی که خود تعیین می‌کند می‌پردازد، ماهواره‌های متعدد در مدار زمین قرار می‌دهد، بدون ترس از گزینه‌های موهوم روی میز به غنی‌سازی اورانیوم ۶۰ درصد مشغول است و بدون هیچ واهمه‌ای مرکز توطئه و شرارت صهیونیست‌ها در اربیل را موشک‌باران کرده و آن را رسماً اعلام می‌کند و نسبت به تکرار آن هشدار می‌دهد.
امروز روشن‌ترین و بدیهی‌ترین واقعیت منطقه غرب آسیا این است که مسئله و موضوعی در این منطقه نیست که با نادیده گرفتن ایران و بدون موافقت ایران به نتیجه برسد. امروز حتی اراده ایران به فراتر از منطقه توسعه یافته و در مناطقی مانند امریکای لاتین، اثرگذار و الهام‌بخش ملت‌ها و دولت‌های مستضعف شده است. واقعیت‌های فوق نشان می‌دهد که دوران ضعف برای ایران به سر آمده و به لطف مقاومت سترگ ملت ایران و مجاهدت‌های فرزندان این ملت، ایران به سطح بالایی از اثرگذاری و بازیگری فراتر از مرز‌ها ارتقا پیدا کرده و با فهم همین واقعیت است که کشور‌های منطقه به بازاندیشی در شناسایی دشمنان و دوستان خود و به بازتعریف نسبت خود در قبال ایران روی آورده‌اند. توسعه روابط کشور هایی، چون قطر با جمهوری اسلامی ایران، حضور فعال عربستان برای مذاکره با ایران، تردید برخی کشور‌ها در عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی و مسائلی از این دست، ناشی از درک همین واقعیت است. این ارتقای راهبردی ایران که با افول نفوذ و قدرت امریکا در منطقه و جهان همزمان شده و البته خود یکی از علل اساسی و اصلی این افول نیز است، مقطعی تاریخی و موقعیتی جدید و بی‌سابقه را پیش روی ایران و ایرانیان قرار داده است؛ موقعیتی که باید به درستی توسط تک‌تک ایرانی‌ها فهم شود تا با وجود برخی کاستی‌ها و مشکلات مقطعی، مقایسه‌های بی‌وجه و مضحک نتواند ذهن و قلب هیچ ایرانی وطن‌دوستی را مورد خدشه قرار دهد و از تلاش و حمایت برای رشد روزافزون کشور و توسعه قدرت آن بازدارد.