سرخدار؛ ناقابل 500 میلیون تومان!/ نابودی جنگل‌های هیرکانی و زاگرس با قاچاق چوب

لیلا مهداد- بی‌صدا و بی‌دفاع می‌میرند به وقت نیمه‌شب‌ها؛ چه ریشه دوانده باشند برای زیبایی زاگرس، چه در میانه هیرکانی قَد کشیده باشند. کابوس‌های شبانه سال‌هاست خواب را برای‌شان حرام کرده. ماه که به میانه آسمان می‌آید کابوس‌ها دوباره و دوباره تکرار می‌شوند.

رمز مرگ در سکوت، سیاهی شب است. شب که پا به میانه می‌گذارد، برگ‌ها و خاک لگدمال می‌شوند زیر پای یاغی‌ها. صدای پاورچین برایشان یک معنا دارد؛ سردی اره‌ای که  لرزه می‌اندازد بر تن‌شان. جوان باشند یا پیر فرقی ندارد، سرنوشت‌شان گره خورده با مرگ در شب.

گاهی کابوس شبانه‌شان ختم نمی‌شود به زخم‌های اره و تبر. سرنوشت‌ تعدادی رقم خورده با کت‌زنی و مواد شیمیایی. یاغی‌های شب، زمانی هم آتش می‌اندازند به جان‌شان. بی‌جان و بی‌نفس آرمیدن روی زمین آخرین سکانس کابوس شبانه است. گاهی هم به خاکستر نشستن نصیب‌شان می‌شود.



بی‌جان که می‌شوند باید قطعه‌‌قطعه شوند برای سواری گرفتن از وانت‌ها یا حتی جا گرفتن در صندوق عقب یک پراید. حاملان تنه‌های زخم‌خورده دل به کوره‌راه‌ها می‌زنند برای رسیدن به مقصد.

سواری‌ها در میان قاچاقچیان شهره‌اند به شوتی. شوتی‌هایی که به جای مشک‌هاش پر از بنزین و گازوییل، بارشان قطعات درختان است. تنه‌های خرده‌شده که جاگیر شده‌اند روی صندلی‌ها و صندوق‌ عقب. یاغیانی که ساعت‌های طولانی درون ماشین‌های‌شان حبس می‌شوند برای پشت‌سر گذاشتن کوره‌راه‌ها و رسیدن به مقصد.

زمانی هم ماشین حمل گوشت یا آمبولانس دارای جنازه پر می‌شود از چوب برای رسیدن به سود. مرگ ذره‌ذره هیرکانی و سوختن بلوط‌های زاگرس یعنی سود کلان یاغیان شب.

قاچاق بلای جان هیرکانی است و در سالی که گذشت -1400- سواری‌ها هم بار چوب زدند برای پولدارشدن. طمع یاغیان تا جایی است که تا مرداد 1400 حدود 4تن زغال و 300 تن چوب جنگلی در بویراحمد کشف شده.

گاهی تبر  و زمانی آتش!

هیرکانی؛ 7درصد مساحت ایران با قدمتی 25 تا 50میلیون ساله. جنگلی که محل امنی است برای 296گونه پرنده و  98 پستاندار. اما روایت آمارهای هیرکانی تلخ است. آمارهایی که از 200 تا 220 کامیون چوبی خبر می‌دهند که از شمال زاگرس و لرستان راهی شمال کشور و تهران می‌شوند.

قاچاق بلای جان هیرکانی است و در سالی که گذشت -1400- سواری‌ها هم بار چوب زدند برای پولدار شدن. طمع یاغیان تا جایی است که تا مرداد 1400 حدود 4تن زغال و 300 تن چوب جنگلی در بویراحمد کشف شده. هیرکانی درد دارد؛ جنگلی که در چهار دهه گذشته مساحتش از 3‌میلیون و 600‌هزار هکتار به حدود یک‌میلیون و 800هزار هکتار رسیده؛ تقریبا نصف.

شش میلیون هکتار زیر پای بلوط‌های زاگرس است؛ 41.9درصد جنگل‌های کشور. بلوط‌هایی که اغلب آتش به جان‌شان می‌افتد تا دلشوره آینده زاگرس بلای جان طبیعت‌‌دوستان شود. زاگرس قربانی تولید هیزم است و قاچاق زغال است.

وقتی صحبت از قاچاق چوب به میان می‌آید، خبری از مافیایی سازمان‌یافته نیست. اما تولیدکنندگان غیرقانونی زغال و هیزم همیشه هستند. محلی‌ها هم گاهی به بهانه مراسم عزا و عروسی و پخت‌وپز روزانه تبر می‌زنند بر تن بنه، بلوط و بادام‌ها.

شصت‌ونه تن چوب قاچاق آماری است که برای سال 1400 ثبت شده. 108 تن چوب قاچاق هم برای سال 99 ثبت شده است. آماری متغیر که هرساله نمی‌توان رشد یا کاهشی برای آن پیش‌بینی کرد. به باور مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهارمحال‌وبختیاری این رقم متغیر است. او به «شهروندآنلاین» می‌گوید: «روند ثابت نیست و نوسان دارد. آماری که کاهش یا افزایش آن با وضعیت معیشت مردم در ارتباط است.»

برنده میدان؛ تغییر قانون یا افزایش 10برابری قیمت چوب؟!

«هر کیلو چوب جنگل‌های بلوط 1600 تومان.» نرخ بهمن 99 یکی از شوتی‌های چوب. به روایت این شوتی خرید چوب قاچاق هم آدابی دارد؛ چوب‌هایی که باید در قطعات نیم‌کیلویی با قطری به اندازه کف دست باشند.

کاروکاسبی راحتی است برای‌شان، ساعت 4 تا 8 شب اره می‌اندازند به جان درختان برای جمع‌کردن سه ماشین چوب. به روایت این شوتی از ساعت 8 تا 4 صبح هم سه بار مسیر شیراز را می‌روند و برمی‌گردند برای 3میلیون کار. 3میلیون تومان سال 99 برای یک‌شب کار. گویی جریمه 150هزار تومانی هر کیلو چوب و 300هزار تومانی هر کیلو زغال سال 99 هم حریف وسوسه شوتی‌ها نشده.

واقعیت تلخ ماجرا اینجاست که طی چند سال جریمه 15هزار تومانی خودش را رسانده به 150هزار تومان. جریمه‌ای که در قبال سود سرسام‌آور چوب هنوز هم جلودار طمع قاچاقچیان نیست. «تهیه، توزیع و فروش چوب و زغال جنگلی ممنوع شد.»

خبری که مدیرکل منابع طبیعی آبخیزداری استان چهارمحال‌وبختیاری از آن می‌گوید. «برابر با قانون جدید تهیه، توزیع و فروش چوب و زغال جنگلی پیگرد قانونی دارد.» به گفته اصغر احمدی حمل، عرضه، فروش و نگهداری محصولات جنگلی اعم از چوب و زغال ممنوع است.

احمدی از تغییرات در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز در سال 1401 به «شهروندآنلاین» می‌گوید. «افرادی که در تهیه چوب و زغال حاصل از درختان جنگلی نقش داشته باشند، متخلف‌اند.» باید منتظر ماند و دید با افزایش 10برابری قیمت چوب و زغال تغییر قوانین کارساز خواهد بود یا خیر.

2 تا 3میلیون تومان درآمد فردی است که چوب‌های قاچاق را حمل می‌کندتورم به جنگل تورم به جنگل‌ها هم زده

تراکم چوب‌ها قیمت‌شان را مشخص می‌کند. سُرخدار محبوب قاچاقچیان است برای سود بیشتر. درختی که تکه‌تکه می‌شود برای پر کردن جیب قاچاقچیان و دلال‌هایی که در کار چوب‌اند. «درخت سُرخداری که 100 الوار 2متری بدهد، بالای 400-500 میلیون تومان قیمت دارد. هرچند گاهی اوقات همین درخت با قیمت درشت‌تر از اینها هم معامله می‌شود.»

به گفته حسین آقایی اما هستند درختانی که نرخ‌شان پایین است و تکه‌هایشان کیلویی روی باسکول می‌روند برای فروش. «مثلا صنوبر را کیلویی 2هزار تومان می‌خرند. شاید تورم کمی قیمت این درخت‌ها را بالا برده باشد.» یک ماشین پر شده از تکه‌های صنوبر نهایتا 2 تا 3میلیون تومان عاید قاچاقچی می‌کند.

اما داستان چوب درختان ارزشمند کمی متفاوت است حتی در بحث قاچاق. درختانی که به گفته این فعال محیط‌زیست یک الوار 2متری‌اش گاهی 5تا 10میلیون تومان قیمت می‌خورد.«برای قاچاقچی درخت فرقی ندارد. هرچیزی که او را به پول برساند می‌بُرد و می‌برد.» بعضی درخت‌های صرف رونق نئوپان‌سازی می‌شوند. شاید برای همین است راش، توسکا، ممرز و …. آسایش ندارند از لبه تیز اره‌ها. «24میلیون تومان سهم 5نفر بود برای بُریدن، قطعه‌قطعه کردن و حمل چوب تا پای جاده. درختی که بالای 400-500 میلیون تومان قیمت داشت.»

بیکاری، تورم و شرایط اقتصادی حال و روز درختان و جنگل‌ها را بد کرده. شرایطی که باعث شده خیلی‌ها اره به دست شوند برای گرفتن کمی پول. «کافی است در روستاها چرخی بزنید این سوالات بارها برایتان تکرار می‌شود. چوب نمی‌خواهی؟ هر درختی بخواهی برایت می‌بریم. فلان درخت را در خانه دارم چند الوار می‌خواهی.»

حمل چوب قاچاق برای  2 تا 3 میلیون تومان

شصت‌ونه تن چوب قاچاق آماری است که برای سال 1400 ثبت شده. 108 تن چوب قاچاق هم برای سال99 ثبت شده است. آماری متغیر که هرساله نمی‌توان رشد یا کاهشی برای آن پیش‌بینی کرد. به باور مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان چهارمحال‌وبختیاری این رقم متغیر است. او به «شهروندآنلاین» می‌گوید: «روند ثابت نیست و نوسان دارد. آماری که کاهش یا افزایش آن با وضعیت معیشت مردم در ارتباط است.»

قاچاق سوخت در چهارمحال‌وبختیاری اغلب زیر سایه مافیا انجام می‌گیرد. باندی که قطع، حمل و فروش چوب‌های قاچاق را مدیریت و برنامه‌ریزی می‌کنند. «اغلب این محموله‌های قاچاق توسط عوامل باند اسکورت می‌شوند.»

تقسیم‌ کار کرده‌اند بین خودشان برای پول بیشتر. تعدادی مسئولیت قطع درختان را به‌عهده گرفته‌اند برای یک‌میلیون تومان پول. یک‌میلیونی که شرط دارد برای محقق‌شدن؛ پرکردن یک سواری از چوب قاچاق. «هر خودروی سواری چوب حدود یک‌میلیون درآمد است برای فردی که درخت را قطع کرده است.»

راننده سواری از جنگل تا مقصد مسئولیت چوب‌‌های قاچاق را به‌عهده دارد. راننده‌ای که حبس می‌شود در ماشینش در کوره‌راه‌ها تا رسیدن به مقصد. «2 تا 3میلیون تومان درآمد فردی است که چوب‌های قاچاق را حمل می‌کند.»

بیکاری، کمبود نیرو و پروسه پیچیده صدور رأی!

درختانی قربانی مصرف و درآمدزایی محلی‌ها می‌شوند. تعدادی از درختان هم می‌میرند برای سودجویی تعدادی. درختانی هم از ریشه جدا می‌شوند برای گرم‌کردن شومینه‌ خانه‌هایی که عوام می‌گویند دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد.

به گفته رئیس هیأت‌مدیره جامعه جنگلبانی ایران در مازندران همه اینها در مجموع یعنی دامن‌زدن به قاچاق چوب. «عده‌ای از بیکاری به این کار رو می‌آورند. خیلی‌‌ها پولدارند و برای شومینه‌شان چوب می‌خواهند. یکسری واحدهای صنعتی‌ هم هستند که بی‌قیدوشرط از هرکجا چوب به دست‌شان برسد می‌خرند برای مصرف.

به گفته محمد امینی تنها چوب‌هایی که به شکل درخت کامل جابه‌جا می‌شوند، قابل کنترل‌اند و بس. «وقتی تکه‌تکه می‌شوند قابل ردیابی و کنترل نیستند و کار سخت و پیچیده می‌شود.»

پراید، سمند، پژو و… چوب‌های قطعه‌قطعه‌شده را بار می‌زنند برای رسیدن به مقصد. «در تمام جاده‌های ما ماشین‌های سبک قطعات کوچک چوب را جابه‌جا می‌کنند.»

قاچاقچیان هم به‌روز شده‌اند. دیگر از کامیون‌ها خبری نیست. کامیون‌ها جایشان را اغلب به خودروهای سواری داده‌اند برای رد گم‌ کنی. دیگر از اراه‌های پرسروصدا هم خبری نیست. «تکنولوژی‌شان پیشرفت کرده از دستگاه‌هایی با صدای خیلی‌ کم برای قطع درختان استفاده می‌کنند.»

کم‌شدن نیروهای منابع طبیعی هم دلیل دیگری است برای دامن زدن به قاچاق چوب. «با یک‌چهارم ظرفیت نیروی انسانی فعالیت می‌کنیم.» هرچند ماجرای کاهش نیروی انسانی به اینجا ختم نمی‌شود. «نیروی انسانی برای آماده‌شدن سر صحنه تیم می‌خواهد، سوخت نیاز دارد.»

نیروی انسانی سر صحنه که آماده می‌شود ملزم به گزارش‌دادن است برای رسیدگی به‌موقع. «گزارش‌ها باید در اسرع‌وقت رسیدگی و رأی برایشان صادر شود. اما متاسفانه تا دادگاه رأی صادر کند، چوب مصرف شده. همه این عوامل در قاچاق چوب دخیل‌اند.»

«زغال فرآیند تبدیل دارد، زودتر از چوب کشف می‌شود. هرچند قاچاق چوب به‌صرفه‌تر هم است.» جرایم قاچاق چوب حریف سود این قاچاق نمی‌شوند. «همه چوب‌ها یک قیمت نیستند، برخی از چوب‌‌های جنگل گرانبها هستند.»

طرح‌های ابتر و غیرعلمی بلای جان جنگل‌ها

«قاچاق سوخت صعودی شده است.» رئیس هیأت‌مدیره جامعه جنگلبانی ایران در مازندران طرح تنفس و استراحت جنگل‌ها را هم بی‌تاثیر نمی‌داند. «حرکتی شروع شد در شمال کشور که هم غیرعلمی بود، هم از ابتدا محرز بود آسیب‌زاست. طرح تنفس و استراحت جنگل‌های شمال بیشتر عوام‌پسند بود.»

طرحی که ابتر باقی ماند و تنها نتیجه‌ای که داشت تعطیل‌کردن ظرفیت حفاظتی، نظارتی و کارشناسی بود. «حفاظت جنگل‌ها کاملا وابسته به بودجه و درآمد دولت‌هاست.» به باور امینی دولت بودجه نداشت، تعطیلی نظارت و برنامه‌ریزی و مدیریت جنگل‌ها هم مشکل را دوچندان کرد. «همه این عوامل درنهایت منجر به افزایش قاچاق چوب شد.» تنفس و استراحت جنگل‌ها، واژه‌ای که در منابع طبیعی دنیا جایگاهی ندارد. «در کنار طرح غیرعلمی تنفس و استراحت جنگل‌های شمال، مجلس توقف بهره‌برداری صنعتی از جنگل‌های شمال را تصویب کرد.»

مصوبه مجلس، مصوبه‌های دیگری هم به خود می‌دید که هیچ‌گاه اجرایی نشدند. «مصوباتی همچون مسأله حفاظت، مطالعات و … در نتیجه قاچاق افزایش یافت.» چوب‌های قطعه‌قطعه‌شده به هرجایی که خریدار داشته باشند، می‌روند. «بیشترین مصرف‌کننده چوب‌های قاچاق صنایع سلولزی است.»

احتمال لو رفتن قاچاق زغال بیشتر از چوب است. «زغال فرآیند تبدیل دارد، زودتر از چوب کشف می‌شود. هرچند قاچاق چوب به‌صرفه‌تر هم است.» جرایم قاچاق چوب حریف سود این قاچاق نمی‌شوند. «همه چوب‌ها یک قیمت نیستند برخی از چوب‌‌های جنگل گرانبها هستند.»

در تعیین جرایم قاچاق چوب جریمه یک درخت کامل 8میلیون تومان تخمین زده شده است. «همان درخت در بازار بالای 60-50میلیون تومان قیمت دارد.«جرایم بازدارنده نیستند. حبس هم جزو جرایم قاچاق چوب در نظر گرفته نشده است.» به گفته امینی تعداد بالای قاچاقچیان و امکانات کم دستگاه‌های قضائی باعث شده حبس برای این جرایم در نظر گرفته نشود.