روزنامه ابتکار
1401/03/01
شکاف طبقاتی عمیق در سیستمهای مختلف آموزشی مدارس
کیکاووس پورایوبی - مدارس متعددی در نواحی مختلف شهرهای بزرگ و پرجمعیت ما وجود دارد، اغلب این مدارس بشدت اصول اولیه مناسبات مذهبی را رعایت میکنند، از نوع پوشش اسلامی تا برگزاری برنامه های خاص فرهنگی و مذهبی؛ حتی برگزاری یک مورد جشن و عزاداری مذهبی و دینی را فراموش نمی کنند، در کنار آموزشهای رسمی، آموزش کتب و ادعیههای دینی نماد خاصی به این مدارس و آموزشگاهها داده است، برنامهریزی و طراحی دقیق آموزشی جهت کسب موفقیت دانشآموزان و آمادگی برای کنکور و ترسیم نقشه راهی برای آینده شغلی بهتر، از دیگر مزیتهای این مدارس است به نظر ارتزاق این مدارس غیر دولتی هیچ منافاتی با سیستم آموزشی کشور ندارد و شاید هم باری از دوش دولت و بیتالمال بردارد، بنابراین به اصل موضوع نمی توان تشکیک کرد، خانوادههایی هستند که مقید به مذهب و سنت هستند و در همان چارچوب دوست دارند فرزندان خود را تربیت کنند و آن خطوط لازمی را که دین و سنت برای زندگی تبیین نموده تا در مقابل نابهنجاری های اجتماعی کنشهای ویژه ای را از خود بروز نماید ، در درون این سیستم می بینند؛البته این مدارس از کمیت و کیفیت آموزش بالایی نیز برخوردارند چرا که هر ساله تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه های معتبر از دل این مدارس پذیرفته می شوند .
در همان اول صبح والدین و بخصوص مادرانی را می بینی که پس از رساندن فرزندانشان در داخل ماشین های نه چندان تجملاتی نشسته و تسبیح به دست با ذکر و دعا نظاره گر شروع کلاس فرزندان خود هستند.
خوب تا اینجای برنامه نه تنها ایراد و اشکالی به این سیستم آموزشی وارد نیست بلکه زمینه یک زیست شخصی است که به اشکال گوناگونی در جوامع مختلف وجود دارد؛
اما چند سوال اساسی در این زمینه که همچنان در گلوی جامعه گیر کرده و بدون پاسخ مانده نکات ظاهرا ریزی است که هضم آن نفس گیر و رنج آور شده است:
اول اینکه این گروه از جامعه در حالی که سنتی و مذهبی هستند مشکل می توان پذیرفت در قشربندی اجتماعی در دایره طبقه مدرن اجتماعی قرار گیرند بنابراین از اقشار سنتی می باشند.
دوم دوست دارند فرزندانشان در سیستمها و نهادهای دولتی و شبه دولتی پس از فارغ التحصیلی جذب شوند.
سوم بیشتر از بین طبقه مدیران و مسئولان دولتی و نهادهای وابسته به آن میباشند .
همه این مسائل مشکلی را ایجاد نمیکند و هیچ حقی را نه برای کسی ایجاد و نه ضایع می سازد؛ فقط نکته بارز و برجسته این مدارس شهریههای نجومی آنان میباشد که از حداقل ۵۰ میلیون شروع و تا ۱۰۰ میلیون و شاید هم بیشتر ادامه دارد، ۱۰۰ میلیون را اگر تقسیم بر ۱۲ کنیم می بینیم چیزی بالغ بر ۸ میلیون تومان در ماه هزینه آموزشی این دانش آموزان است فارغ از هزینه های جانبی دیگر؛ خوب حالا یک محاسبه سر انگشتی داشته باشیم با درآمد یک کارگر و بازنشسته و ... در یک سال!
من نمیدانم این هزینهها و پولها از کجا تامین میشود! چون مبدا آن را نمیدانم اصلا قضاوتی هم ندارم، فقط یک اصل اساسی برایم مبهم می ماند ؛ آیا فقط شعار دادن و نیت داشتن به عدالت لازم و ضروری است یا عمل به آن مهمتر از نیت است؟ چه تفاوتی باید در یک سیستم آموزشی وجود داشته باشد که فرزندان آن به شکل کاست های اجتماعی در درون آن گنجانده شده باشند؟
اصل ۳۰ قانون اساسی ما آموزش رایگان را تا پایان دوره متوسطه الزامی کرده ، سوال اینجاست مدارس رایگان یا دولتی امروز چند درصد از نظام آموزشی ما را تشکیل داده؟ درثانی چند درصد افراد سنتی و مذهبی ما که دارای درآمد بالایی هستند اجازه آموزش فرزندان خود را در این مدارس میدهند؟
پس چرا باور نداشته باشیم داستان انوشیروان دادگر ساسانی با کفاش ثروتمند که خواستار پرداخت هزینه جنگ بود تا فرزندش را با حق تحصیل از رده پایین طبقه اجتماعی به رده بالاتر ارتقاء و جزو دبیران قرار دهد؟!
سایر اخبار این روزنامه
« ابتکار» تاثیر تعیین سقف برای اجارهبها بر بازار را بررسی میکند
بازار سرکش اجاره
«ابتکار» آخرین تحولات برجام را بررسی میکند
چراغ سبز تهران؛ انفعال واشنگتن
سیف الرضا شهابی
لغو برنامهای بدون توجیه
رئیس جمهوری در همایش خصوصیسازی در اقتصاد ایران مطرح کرد
قرار است تصمیمهای سختی بگیریم!
نقش حادثه سال ۲۰۰۰ در عدم اعتراف صهیونیستها به یک جنایت بزرگ بشری
ماشین تبلیغاتی اسرائیل برای توجیه قتل ابوعاقله چه ترفندی زد؟
آبادشهر در مقابل آرمانشهر
شکاف طبقاتی عمیق در سیستمهای مختلف آموزشی مدارس