شاید روزی برای زندگی به ایران بیایم

شهروندآنلاین: نام نیمیر عبدالعزیز برای طرفداران والیبال در ایران آشنا بود اما در 10 روز گذشته او بیشتر از هر زمان دیگری نزد ایرانیان محبوب شده است. این ستاره هلندی دنیای والیبال طی روزهای گذشته در ترکیب تیم پیکان در رقابت‌های جام باشگاه‌‌‌های آسیا حضور یافت و در نهایت جام قهرمانی این رشته را از آن خود کرد.

عبدالعزیز که به همراه اروین انگاپت، ستاره فرانسوی والیبال چندروزی در ایران حضور داشتند، بعد از قهرمانی در رقابت‌های آسیایی همراه با تیم والیبال پیکان‌ بامداد شنبه ایران را ترک کردند. این ستاره هلندی البته چندساعت قبل از پرواز به سمت کشورش و حضور در اردوی تیم‌ملی دقایقی پاسخگوی «شهروندآنلاین» شد.

گفت‌وگوی خبرنگار ما با نیمیر عبدالعزیز را در ادامه می‌خوانید:

**حدودا 10 روز اقامت تو و انگاپت در ایران تمام شد. چه حسی داری؟



هم خوشحالم، هم ناراحت. خوشحالی‌ام از این است که طرفداران ایرانی والیبال را از نزدیک دیدم و در نهایت هم تیم‌مان قهرمان رقابت‌های آسیایی شد و ناراحتی‌ام از این است که می‌خواهم ایران را ترک کنم! ما روزهای خوبی را در تهران گذراندیم اما حیف که باید سریعا به اردوی تیم‌ملی برویم و نمی‌توانیم بیشتر از این بمانیم.

**در این مدت چه چیزی از ایران تو را جذب کرد؟

غذاهایش! (با خنده) این را که شوخی می‌کنم اما من واقعا آدم غذادوستی(شکمو) هستم. غذاهای ایرانی بی‌نظیر هستند. امشب آخرین کباب کوبیده (با خنده) را خوردم.

**برخورد مردم ایران با تو چگونه بود؟

من همیشه از ایرانی‌ها زیاد شنیده بودم. قبل از اینکه به ایران بیایم، بسیاری از ایرانی‌ها روی صفحه اینستاگرام من پیام می‌دادند و از من می‌خواستند که به تهران سفر کنم. خوشحالم که آمدم و روزهای خوبی را پشت سر گذاشتیم. دلم برای مردم ایران تنگ می‌شود.

**در این چندروز برخی مردم ایران از فاصله زیاد برای دیدن تو و انگاپت به تهران سفر کردند. چه حسی از این اتفاق به تو دست داد؟

حقیقتا خجالت کشیدم. روز دوم مسابقات وقتی وارد سالن شدم، یک نوشته از روی سکوها توجهم را جلب کرد. روی یک تکه مقوا نوشته بود: «600 کیلومتر را برای دیدن تو طی کردم نیمیر!» اول فکر کردم اشتباه دیده‌ام، بعد متوجه شدم دونفر مرا صدا می‌زنند. سریعا به سمت‌شان رفتم و نوشته‌شان را بهتر خواندم، دیدم که واقعا آنها برای دیدن من به تهران آمده‌اند. عکس گرفتیم و پیراهنی را برایشان امضا کردم. آنها به من گفتند از شهری به نام جلفا به تهران آمده‌اند. بعد که به هتل رفتم، از دوست ایرانی‌مان پرسیدم جلفا کجاست؟ فهمیدم که واقعا آن دو نفر 600 کیلومتر راه آمدند تا من و انگاپت را ببینند و بروند. خب، این حس خیلی خوبی به هر آدمی می‌دهد. از نظر من مردم ایران فوق‌العاده‌اند.

**تو اکنون یکی از فوق‌ستاره‌های والیبال ایران محسوب می‌شوی. با شناختی که از ایران و مردم کشور ما پیدا کردی، آیا حاضر هستی روزی برای زندگی کردن به ایران مهاجرت کنی؟

شاید این اتفاق بیفتد. من یک والیبالیست حرفه‌ای هستم. در مصاحبه‌ قبلی‌ام گفتم که شاید در آینده شرایطی پیش بیاید که بازهم به عضویت یک تیم ایرانی دربیایم و حتی در لیگ ایران بازی کنم. واقعا دوست دارم برای مدتی کوتاه هم که شده زندگی در ایران را تجربه کنم، چراکه در این چندروز زندگی در ایران واقعا برایم جالب بود.

**احتمال رویارویی تیم‌ملی والیبال ایران با هلند در مسابقات لیگ ملت‌های جهان وجود دارد؛ این تقابل برایت چگونه خواهد بود؟

چیزی که من در ایران دیدم، بازیکنان بااستعداد و خوب هستند. قطعا اگر با ایران دیدار کنیم، بازی سختی خواهیم داشت. واقعا نمی‌دانم اگر با ایران بازی کنیم، کدام تیم برنده خواهد شد!

**صحبت پایانی؟

من در کشورهای زیادی والیبال بازی کردم؛ لیگ ایتالیا را همه می‌دانند که چقدر قدرتمند است اما حتی در آنجا هم چنین هوادارانی را ندیدم. جو سالن در فینال فوق‌العاده بود. حتما می‌دانید که ما در فینال دو بر صفر عقب افتادیم اما جبران کردیم و پیروز شدیم. اگر تماشاگران ایرانی نبودند، چنین چیزی محقق نمی‌شد. ممنون آنها هستم، روزهای خوبی در کشورتان داشتم. به امید دیدار مجدد.