۳ هدف مهم اصلاحات یارانه ای دولت

اقدام دولت شجاعانه است، نمی‌شود گفت دولت به جای اصلاحات یارانه ای،  افزایش فروش نفت و احیای برجام را دنبال کند
 
انوار،  توکلی-  این روزها تیتر همه رسانه‌ها و محافل مختلف سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی به  موضوع اصلاحات اقتصادی دولت، ماجرای  حذف ارز ترجیحی 4200  و  کم و کیف واریزهای جدید یارانه ای، تخصیص پیدا کرده است. حجت‌الاسلام  مصباحی مقدم عضو تشخیص مصلحت نظام  و رئیس سابق کمیسیون اقتصادی مجلس   از مدافعان جدی این اصلاحات یارانه‌ای است    و   بر این باور است که اصلاحات جدید اقتصادی 3 دستاورد  را در پی خواهد داشت و باعث اصلاح ساختار، متعادل شدن قیمت ها، کاهش قاچاق، اصلاح الگوی مصرف  و حتی افزایش تولید خواهد شد. او  که حتی  در گفت وگویی تاکید کرده بود «بنده به شخصه معتقدم اگر آقای روحانی هم در دولت قبلی این کار را انجام می‌داد، مطمئن باشید جریان مقابل به حمایت از دولت دوازدهم برمی‌خاست؛ چون حذف ارز ترجیحی، عادلانه‌ترشدن یارانه‌ها برای مردم و حمایت از معیشت به‌ویژه اقشار ضعیف و دهک‌های پایین جامعه، جزو اهداف نظام است» در ادامه صحبت مان  تاکید می‌کند: دولت‌های قبل با رویکرد محافظه کارانه‌ای که داشتند،  جرئت نکردند دست به انجام  این اصلاحات  بزنند و این اقدام دولت شجاعانه بوده است. .. طبعا در دوران مسئولیت آقای رئیسی نتایج این اقدام نمایان خواهد شد و از این  جهت باید با ایشان همراهی و به ایشان کمک کرد. در ادامه مشروح گفت‌وگوی حجت‌الاسلام  غلامرضا مصباحی مقدم با خراسان را می‌خوانید :    عملکرد دولت سیزدهم  در خصوص  اصلاحات اقتصادی که در دستور کار خود قرار داد و ماجرای حذف ارز 4200 را چگونه ارزیابی می‌کنید ؟ به خصوص این که برخی معتقدند دولت در این زمینه فاقد یک راهبرد مشخص است. طی سال‌های اخیر آن چه در اقتصاد ما پدید آمده موضوع ارز ترجیحی است یعنی ارز به قیمت کمتر برای واردات کالاهای اساسی و دارو تخصیص پیدا می‌کرد و این ارز  در اختیار وارد کنندگان قرار می‌گرفت. نتیجه آن هم چیزی نبود جز آن که سال به سال  شکاف بین  قیمت ارز ترجیحی  و قیمت بازاری و حتی نیمایی ارز افزایش پیدا می‌کرد و عملا یک رانت بزرگی پدید آمده بود که این رانت در اختیار عده‌ای وارد کننده قرار می‌گرفت. در عمل هم آن چه که مشاهده می‌شد این بود که کالاهای وارداتی با ارز 4200  متناسب با قیمتی که به دست مردم باید برسد، نبود. در نتیجه دولت به این فکر افتاده بدون آن که ارز ترجیحی حذف  بشود با لحاظ همان قیمت این مابه التفاوت را به مصرف کننده بدهد و قیمت را آزاد کند. چرا که در این کار ( سیستم ارز 4200) هم فساد بزرگی بود و هم این که این یارانه پنهان  غیر عادلانه توزیع می‌شد. به عنوان مثال خانواده‌ای که در ماه 2 مرغ می‌خوردند آن‌ها به‌اندازه مصرف خودشان یارانه مصرف می‌کردند اما در مقابل خانواده‌ای که در ماه 10 مرغ مصرف می‌کردند و جزو دهک پردرآمد جامعه بودند، این خانواده سهم بیشتری از یارانه را به خود اختصاص می‌دادند. حالا که قیمت آزاد می‌شود این یارانه بیشتر به نفع خانواده‌های کم مصرف و کم در آمد جامعه خواهد بود.   علاوه بر فساد گسترده و توزیع ناعادلانه‌ای که ارز 4200 ایجاد کرده بود،  ارزان تمام شدن محصولات ناشی از این ارز،  باعث به وجود آمدن یک شبکه گسترده قاچاق کالای اساسی به خارج از کشور،  به طوری که به جای این که مردم کشورمان از منافع آن بهره مند شوند، برخی خانواده‌های کشورهای همسایه نظیر کردستان عراق و افغانستان از آن بهره می‌بردند. همچنین باید گفت که اصلاح قیمت‌ها تاثیری جدی بر اصلاح الگوی مصرف دارد. به عنوان نمونه مصرف ما برای نان باید 9 میلیون تن باشد که متاسفانه مصرف ما در کشور 12 میلیون تن است و این یعنی 3-4 میلیون تن اضافه مصرف داریم. از طرف دیگر 30 درصد نان دورریز دارد. پس اصلاح قیمت‌ها موجب می‌شود که جلوی این اسراف و دورریزی‌ها گرفته بشود.  علاوه براین که اصلاح قیمت‌ها یک مشوق جدی به تولید کنندگان  برای افزایش تولید است. کما این که طی همین چند روز هم شاهد بودیم که تولیدکنندگان مرغ و تخم‌مرغ از ظرفیت تولید خود بیشتر استفاده   و مرغ و  تخم مرغ بیشتری به بازار عرضه کردند  به طوری که قیمت بازار مرغ و تخم مرغ از نرخی که دولت تعیین کرده بود پایین‌تر آمده است. به نظر می‌رسد که مردم عزیز ما باید  صبر و تحمل  داشته باشند واجازه بدهند که این دوران گذار طی بشود تا این که ان شاءا... قیمت‌ها هم متعادل بشود و شوک‌هایی که به بازار وارد شده این شو ک‌ها متوقف بشود.   ضرورت زمانی انجام این  تغییرات یارانه ای  چقدر فوریت داشت آیا امکان نداشت به جای این  شوک‌های قیمتی و فشار به بازار  و مردم،  مواردی نظیر افزایش فروش نفت یا تسریع در روند توافق برجام در دستور کار دولت قرار می‌گرفت ؟ این اقدام دولت  ربطی به مسئله برجام ندارد؛  برجام مسیر خودش را طی می‌کند و امیدواریم به نقطه‌ای برسیم که آمریکا کوتاه بیاید و به  توافق بازگردد.  درباره قضیه فروش نفت هم که گفتید  معنایش این نیست که با افزایش فروش نفت، قیمت‌ها را پایین نگه داریم؛  مسئله‌ای که ما الان با آن روبه رو هستیم قاچاق کالاست. قریب به 2400 کیلومتر با 15 کشور مرز مشترک داریم و از هر نقطه‌ای دارد قاچاق می‌شود و امکان مهار و کنترل قاچاق هم نیست. وقتی قاچاق متوقف می‌شود که قیمت کالاهای  اساسی با قیمت همان کالا در کشور همسایه همخوانی داشته باشد. البته این موضوع طرف  دیگر هم دارد و آن این که دولت نباید فشار بر اقشار کم درآمد وارد کند اما با این تمهیدی که دولت کرده که به حساب این افراد یارانه واریز می‌کند تاحدودی جلوی فشار گرفته و   جبران می‌شود. به هر حال این یک اقدام اصولی و اساسی است، اقدامی است که همه صاحبنظران اقتصادی با آن موافق‌اند البته ممکن است بر سر چگونگی اجرا و در ریزه کاری‌ها اختلافات نظری داشته باشند ولی همگی اصل این اقدام را لازم می‌دانند بنا براین نمی‌توان گفت که به جای این اقدام،  کار دیگری می‌کردند.    با همه این اوصاف آیا دولت زمان مناسبی را برای اصلاحات اقتصادی در نظر گرفته است؟  اولا این که باید به دولت آقای رئیسی و کابینه وی، حداقل یک سال فرصت داد تا خدمات خود را به مردم ارائه کنند و برنامه‌های خود را قدری پیش ببرند. بعد از این مدت، مردم و منتقدان می‌توانند ایرادهای کار دولت را به او گوشزد کنند. این یک رویه متعارف است. پس باید به این دولت هم مانند دولت‌های قبلی این فرصت و مجال حداقل یک‌ساله داده شود.  با این اوصاف به نظر می‌رسد چه در آغاز چه در پایان دوره، هر زمانی که بخواهند این اصلاحات را انجام بدهند این اقدام، آثار خود را دارد، موضوعی که دولت‌های قبل با رویکرد محافظه کارانه‌ای که داشتند،  جرئت نکردند دست به انجام آن بزنند و این اقدام دولت شجاعانه بوده است.  این که آقای رئیسی در اول دوره خودش این کار را شروع کرده این امید وجود دارد که بتواند  تا پایان دوره اول آثار و نتایج مثبت این اقدام ظهور و بروز کند و به عبارت دیگر با این اقدام مهم دولت، هم اصلاح متن، هم اصلاح ساختار صورت می‌گیرد و همچنین قیمت‌ها متعادل می‌شود و قاچاق کاهش پیدا می‌کند. طبعا در دوران مسئولیت آقای رئیسی نتایج این اقدام نمایان خواهد شد و از این  جهت باید با ایشان همراهی و به ایشان کمک کرد.