روزنامه جوان
1401/03/03
برای تویی که نمیشناختیمت
در پیچ یک کوچه تنگ و بنبست در محلهای قدیمی از تهران، خودروی پرایدی سفید رنگ هدف تیراندازی دو نفر موتورسوار قرار گرفت. راننده را که احتمالاً در اثر آن گلولههای داغ در این عصر خردادماه، در دم جان به جان آفرین سپرده است، همسایهها میشناسند؛ آخر در محله خودش و مقابل منزلش است. همسرش، خانواده، همسایهها و مادرش یک به یک مطلع میشوند و شیون و زاری میکنند. این راننده پراید را تعدادی از اهل محل میشناسند، هیئتی هم است، بچههای حسینیه دلریش هم میشناسندش، مفتخر به خادمی اهل بیت (ع) است، اما کسان دیگری شاید بیشتر هم او را بشناسند.بستگان، اهل محل و هم هیئتیها از حاج حسن صفات حسنه اخلاقی و روحیه انقلابیاش را میدانستند و شاید کمتر میدانستند که او تا چه حد خار چشم دشمنان بود. اصلاً سلوک فرماندهان جهادی و نیروهای امنیتی انقلابی ما همین گونه بوده و هست که سربازی برای حضرت، ولی عصر (عج) را در گمنامی دنبال میکنند و گرچه گمنامان در زمین، اما خوشنامان در آسماناند و مفتخر به سلوک مردمی و ساده زیستی هستند. همچون صیاد خدایی بسیاری از مدافعان امنیت ما بی هرگونه ادعا و بی آنکه بشناسیمشان هستند و ما هنگامی قدر و منزلت آنها را درک میکنیم که در میانمان نباشند.
حاج حسن صیاد خدایی! تویی که بسیاری از ما نمیشناختیمت و آنها هم که میشناختندت، جز معدودی از خدماتت خبر نداشتند. روی سخنم با توست؛ از تو چند سؤال دارم! مگر در فضای مجازی پر نشده بود که مدافعان حرم حق مأموریتهای نجومی میگرفتند، پس تو سوار بر پراید چه میکردی؟ مگر شبکههای ماهوارهای نمیگفتند که پاسداران درآمدهای نجومی دارند و غرق در پول هستند، پس چرا تو در زعفرانیه و سعدآباد خانه نداشتی و در جنوب تهران مستأجر بودی؟ تصویری که ما همه از فیلمهای جیمزباندی داشتیم یک فرمانده و مقام امنیتی را سوار بر خودروی لوکس و با چندین محافظ و اسکورت دیده بودیم، تو چگونه بی آلایش و ادعا در میان مردم رفت و آمد میکردی؟ مگر آنها نمیگفتند انقلابیها بر سر سفره انقلاب نشستهاند، پس این سفره انقلاب کجا بود که تو بر سر آن نبودی و فرضاً اگر چنین سفرهای بود محقتر از تو که جان خود را بر سر حفظ این انقلاب بر کف دست گرفته بودی، وجود داشت که بر سر آن بنشیند؟
حتماً تو هم زخم زبانهای ضدانقلاب را در خصوص مدافعان حرم شنیده بودی و کملطفیهای افراد بی اطلاع- که گاه تکرارکننده حرف دشمن بودند- آزارت داده بود، خصوصاً که از وضع خود و همکارانت مطلع بودی و میدانستی این تهمتهای ناروا تا چه حد پوچ و بی اساس است!
در میان ما مردم بودی و شبیه ضعیفترین مردم زندگی میکردی. بدون هرگونه ادعا حافظ امنیت ما بودی، از همه مهمتر خادم و عاشق اباعبدالله بودی و در آخر نیز آخرین حکم مأموریتت را حضرتش امضا کرد که «پایان مأموریت بسیجی شهادت است». کاش تو را در زمان حیات زمینیات درک میکردیم و از تو طلب شفاعت میکردیم، اکنون سلام ما را به حاج قاسم برسان.
سایر اخبار این روزنامه
برای تویی که نمیشناختیمت
تداوم دیپلماسی همسایگی
آوار متروپل در آبادان
ترور در تهران واکنش به تغییر بازی در سوریه
روحانیون با وجود فشار دشمن فرهنگ مقاومت را در اردوگاهها حاکم کردند
زندگینامه نگاری داستانی مجال استناد را ضیق کرده است
سینمای عقبمانده در تار «عنکبوت» کن
۴ هزار شهید گویای نقش و سطوح مختلف حضور روحانیون در دفاع مقدس است
تقویت امنیت غذایی در ۲ سال پیشرو
رئیس قوه قضائیه: مسئولین و غیر مسئولین درباره گرانیها کلی گویی نکنند