روزنامه خراسان
1401/03/07
برای متروپل ها قانون و مجازات نداریم؟!
چند روز از حادثه هولناک متروپل در آبادان گذشته اما قلب و احساس مردم همچنان با آوارهای فروریخته این ساختمان، جابه جا میشود تا که شاید قلبی در زیر خروارها خاک از تپش نایستاده باشد. یک، دو یا سه نفر نه بلکه پیکر دهها نفر از هموطنان عزیز آبادانی یکی یکی و به دشواری فراوان و در میان سوگواری مردم از زیر آوار بیرون میآید. در گوشه وکنار کوچههای منتهی به محل حادثه، هنوز ضجههای بازماندگان حادثه دیدگان شنیده میشود که امیدوارند شاید عزیزشان از زیر آوارهای بی رحم متروپل به سلامت بیرون کشیده شود... متروپل، پدیده جدیدی نبود اما متروپل آبادان، برای «ایران» پدیده و حادثه جدیدی نبود که درد غمش را پیش از آن نچشیده و تجربه اش نکرده باشد. در سالهای اخیر30دی 95 در حادثه غمبار پلاسکو که منجر به جان باختن 22 نفر و 11تیر99 با از میان رفتن 19 نفر در آتش سوزی مرکز درمانی سینااطهر تهران، چشمهای «ایران» از اشک خیس شده بود و گوشش نیز پر شد از شنیدن تهدیدهای قانونی و قضایی که نهادهای مسئول، متوجه مقصران این حوادث کردند اما با گذشت زمان و سرد شدن داغ مردم و رسانه ها، گویی نه حادثهای رخ داده و نه جان دهها نفر گرفته شده است. به نظر میرسد جامعه و بخشهای مسئول کشور در مواجهه با حوادثی از این دست که تبعات منفی اش تا مدتهای طولانی روح و روان و مال و سرمایه مردم را تحت تاثیر خود قرار میدهد، فاقد سه اصل لازم است تا از تکرار آن جلوگیری کند: 1- قانون نیست پس از حوادت پلاسکو و مرکز درمانی سینا اطهر که در مجموع 41 نفر در آن جان باختند، یک جمله را بارها از مسئولان شهری و آتش نشانی شنیدیم؛ این که «ما اخطار داده بودیم». در ماجرای ساختمان متروپل نیز چنین جملهای توسط رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان استان خوزستان تکرارشد: «ایراداتی از جمله عدم رعایت پوشش میلگرد، تغییر شکل بعضی از تیرها و کمانش برخی ستونهای پروژه متروپل را به شهرداری گوشزد کردیم و یک ماه قبل دستور توقف دادیم که ترتیب اثر داده نشد.»(باشگاه خبرنگاران 3/3/1401) حال این که شهرداریها در چنین مواردی بیشتر اراده خود را به دریافت جریمه به منظور درآمدزایی معطوف میکنند یا این که قوانین موجود به آنها امکان برخورد با متخلف و جلوگیری از فعالیت ساختمان را میدهد یا نه، موضوعی است که طرح آن مجال مستوفایی میطلبد. در عین حال که هر دو صادق است و ضعف «قانون» را نمایان میکند لکن در برخی موارد وجود فساد اداری را نیز نمیتوان منکر شد. همان طور که در ماجرای ساختمان متروپل، معاون اول رئیسجمهور روز گذشته از وجود فساد گسترده بین پیمانکار، سازنده و دستگاه مسئول در مسیر ساخت این پروژه پرده برداشت. ناچاریم اذعان کنیم تداوم وضعیت کنونی با قوانین ناقص در خصوص ساختمانهای ناایمن که همگان بر آن تاکید دارند، ما را همچنان با نمونههایی از قبیل متروپل، پلاسکو و سینااطهر مواجه میکند. گوشهای از وضعیت قوانین کنونی مدیریت شهری را در این باره در متن گزارش روزنامه خراسان پس از حادثه ساختمان مرکز درمانی سینا اطهر(تیر ماه 99) مررو کنیم: «با قانون فعلی وظیفه شهرداری فقط اعلام اخطار برای ناایمن بودن ساختمان است و درواقع این قانون حق پلمب یا برخورد با مالک را به شهرداری نداده است. اما جالب است بدانیم که این قانون مربوط به سال 1345 است؛ یعنی بیش از 56سال قبل که طول و عرض تهران و دیگر کلان شهرهای امروز احتمالا بهاندازه یک محله این شهرها بوده، قانونی تصویب شده که برای شهرداری در قبال ساختمانهای ناایمن تعیین تکلیف کرده است. تعیین تکلیفی که به اعلام اخطار و تذکر خلاصه شده است.» 2- اراده نیست با آن چه در سالهای اخیر در بروز حوادثی چنین تلخ و تراژیک تجربه کرده ایم که پلاسکو و سینااطهر مشهورترین آن هاست، به نظر میرسد، اگر «قانون» دقیق و درست برای جلوگیری از آن نداریم، چه بسا «اراده»ای نیز برای برچیدن سازهها و ساختمانهای ناایمن نداریم. مرور تاریخ این گونه حوادث در ادوار اخیر ما را به 21 سال قبل بازمی گرداند، آن جا که در 16 اردیبهشت 1380 سکوهای ورزشگاه فرسوده متقی ساری فروریخت و دو تماشاچی بازی پرسپولیس و شموشک جانشان را از دست دادند. این تاریخچه و اتفاقاتی از این دست که هر از گاه رخ میدهد، از نبود اراده کافی در مسئولان امر، برای سامان دادن به قوانین و اصلاح روندهای اداری موجود حکایت دارد. 3- پیگرد و مجازات نیست؟ و اما بخش مهم پسا وقوع این گونه رویدادهای مرگبار، مواجهه جزایی با مسببان، متخلفان و مقصران آن است که در این باره باید به دو نکته اساسی اشاره کنیم: الف: اگر همین حالا به حافظه مان مراجعه کنیم، آیا از برخورد قانونی و مجازات با مقصران حوادث پلاسکو و کلینیک سینااطهر خبری به خاطر میآوریم؟ احتمالا برای بسیاری از ما این سوال مطرح است که با مقصران یا مسببان این حوادث چه برخوردی شده یا اگر هم مجازاتی درباره آنها صورت گرفته،چرا چندان خبری از آن نشنیده ایم؟ در واقع به آن میزان که بروز این وقایع، افکار و روان عمومی را تحت تاثیر شدیدترین شرایط احساسی خود قرار میدهد، فرایند برخورد با مقصران آن هیچ جریان خبری و رسانهای ایجاد نمیکند. ب: این روزها در ماجرای فاجعه ساختمان متروپل آبادان، نام سازنده آن بیش از هر موردی ذهن و حواس برخی از مردم، کاربران فضای مجازی و حتی رسانه ملی را درگیر خود کرده است، از زنده بودن یا فوت وی، انتساب احتمالی اش با برخی شخصیتها و دیگر حرف و حدیثهایی که به نظر میرسد افراط در این زمینه، ما را از حقیقت یابی و کشف اصل ماجرا دور میکند. به طور قطع، مهمترین مسئله در این قصه پر غصه، شناختن مقصران و مسببان اصلی در دستگاههای مسئول است که عملکرد آلوده به فسادشان عامل پدید آمدن این حوادث و جولان متخلفانی از این دست شده است. به عبارت دیگر تنها اکتفا به گرفتن یقه سازنده و پیمانکار «متروپل»، ما و یک جامعه را از چنگانداختن بر زنجیره یقه سفیدهایی که همچنان عامل فساد و تباهی سیستمها هستند، دور میکند. پس حق ماست که از دستگاه قضا بخواهیم در کمترین زمان ممکن و در جریانی شفاف، تیغ عدالت را به رخ عاملان این گونه حوادث بکشاند.
سایر اخبار این روزنامه
ضرب شست ایران به نفت دزدها
گپ و گفت داغ با فرماندار مشهد
« سلام فرمانده» ۱۰۰ هزار نفری
راز و رمز سگ های زنده یاب
چپچپ نگاهکردن، خشم و قتل!
برای متروپل ها قانون و مجازات نداریم؟!
وقت مجازات عبرت آموز
انتقاد پرویز، عصبانیت اسکوچیچ و گمگشته های شعر امروز
بسته پیشنهادی ایران به کشورهای گرد و غباری منطقه
چک، نقدتر شد
دخترک را کنار دیوار خفه کردم!
نبرد غولها در شهر نورها
پیگرد عبرت آموز مقصران و تلاش برای جلوگیری از تکرار حادثه
۴ دستور رئیسی و بازدید مخبر از شرایط آواربرداری متروپل