9 طرح پتروپالایشی روی میز دولت سیزدهم

اگرچه در گذشته نسبت به توسعه پتروپالایشگاه‌ها غفلت شد اما در این دولت قرار است حداقل  500 هزار بشکه ظرفیت پتروپالایشگاهی اضافه شود

گروه اقتصادی/ یکی از حلقه‌های مفقوده صنعت نفت ایران، پتروپالایشگاه است. پتروپالایشگاه‌ها نسل جدیدی از پالایشگاه‌ها محسوب می‌شوند که بر تجمیع مجتمع‌های پالایش و پتروشیمی در کنار یکدیگر تأکید می‌کند و به سبب این پیوست، ارزش افزوده بالاتری را برای کشور رقم خواهد زد.
اما در مقابل بی‌توجهی به توسعه این بخش در سال‌های گذشته موجب شده تا زنجیره ارزش‌آفرینی محصولات پالایشگاهی کشور تکمیل نشود. به طوری که علی شمس‌اردکانی، کارشناس اقتصاد انرژی و رئیس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق ایران با اشاره به غفلت نسبت به توسعه پتروپالایشگاه‌ها در گذشته می‌گوید: «ایران باید هرچه سریع‌تر نسبت به توسعه پتروپالایشگاه‌ها اقدام کند تا از این طریق هم از نفت ارزش افزوده بیشتری را ایجاد کند و هم عقب‌ماندگی گذشته را جبران کند و همسو با تحولات جهان حرکت کند.»


از ابتدای دولت سیزدهم توسعه پتروپالایشگاه‌ها به یکی از محورهای مهم فعالیت‌های پایین‌دستی صنعت نفت تبدیل شد و حتی دولت برای تسریع این امر اعلام کرد که نخستین پتروپالایشگاه را نیز با سرمایه دولتی می‌سازد تا حرکت در این مسیر کلید بخورد. از این رو مطالعات ساخت پتروپالایشگاه 300 هزار بشکه‌ای شهید قاسم سلیمانی را از زمستان سال گذشته آغاز کرد و اکنون نیز این طرح وارد مراحل ابتدایی فاز اجرا شده است. علاوه بر این، «8 طرح برگزیده پتروپالایشی» نیز با کمک سرمایه بخش خصوصی دنبال می‌شود که بخش قابل توجهی از این مجموعه طرح‌ها قرار است تا پایان دولت به بهره‌برداری برسد. گفته می‌شود، بیش از 500 هزار بشکه در روز از محل این پروژه‌های پتروپالایشگاهی تا پایان دولت سیزدهم به ظرفیت پالایشی کشور افزوده خواهد شد. اما در دنیا روند ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه‌ها چگونه است؟ شمس اردکانی در این باره به سؤالات «ایران» پاسخ می‌دهد:
به عنوان سؤال نخست بفرمایید که چرا ساخت پالایشگاه دیگر در اغلب نقاط جهان توجیه ندارد؟
 در اقتصاد کلان انرژی تحولاتی رخ داده است که مطابق با این تحولات بتدریج رشد تقاضا برای برخی فرآورده‌های سبک و نیمه‌سنگین بخصوص بنزین و تا حدی گازوئیل متوقف شده است. یعنی با اینکه در طول 100 سال گذشته هر ساله به طور متوسط 2 درصد به مصرف سوخت موتورهای درون‌سوز اضافه می‌شد اما اکنون این روند تغییر کرده و یک روند کاهشی شکل گرفته است. در حال حاضر در دنیا نهضتی شروع شده که تقریباً تولید موتور درون‌سوز رو به کاهش است. چندان که دولت آلمان برای پارسال و امسال اعلام کرد، تولید 12 نوع خودرو در کارخانه‌های متعدد مانند بنز و بی‌ام و -حتی با وجود تکنولوژی پیشرفته این کمپانی‌ها- متوقف شود. بر مبنای این تحولات برخی می‌گویند که حتی عصر موتورهای درون‌سوز به پایان رسیده است و با کاهش تقاضا برای سوخت‌های سبک و میان سنگین که عمدتاً عبارت‌اند از بنزین و گازوئیل سبک، ساخت پالایشگاه‌های جدید نیز دیگر توجیه ندارد.
 منظور از پیچیدگی پالایشگاه‌ها چیست؟
پیچیدگی complexity پالایشگاه‌ها به درجه تکنولوژی و ایجاد ارزش افزوده وابسته است. یکی از نخستین اقتصاددانانی که در زمینه اقتصاد انرژی کار علمی انجام داده بود پروفسور نلسون بود که جداولی تحت عنوان «نلسون کامپلکسیتی» طراحی کرده بود. این جداول برای ارزیابی درجه پیچیدگی فنی پالایشگاه‌ها به شکل تکنیکال بود که پالایشگاه‌ها هر چه درصد بیشتری سوخت هواپیما و بنزین سبک تولید می‌کردند پیچیدگی بالاتری داشتند و سرمایه‌گذاری در آن توجیه بیشتری داشت. ما در این زمینه تقریباً ضعیف عمل کردیم. برای مثال پالایشگاه آبادان با درجه پیچیدگی 3 بود؛ درحالی که درجه پیچیدگی پالایشگاه‌ها در دنیا به عدد 12 رسیده بود.
 چه راهکاری برای اصلاح این شرایط وجود دارد؟
پس اگر تقاضا در سال‌های اخیر رشد نکرده و از این به بعد هم کاهش خواهد داشت، دیگر ساخت پالایشگاه‌های معمولی جواب نمی‌دهد و باید روی یک مدل جدید با complexity بالاتر تمرکز کرد تا در چرخه ارزش افزوده، به بن‌بست نخورد. بهترین نمونه آن هم پتروپالایشگاه است که می‌تواند ذخایر کوچک نفت و گاز را به کار گیرد، نزدیک محل تولید احداث شود و هزینه سرمایه‌ای کمتری داشته باشد و خوراک واحدهای پتروشیمی و تولیدکنندگان محصولات پایین‌دستی پتروشیمی از جمله صنعت پزشکی، آرایشی و پلاستیکی را هم فراهم کند. این یک مدل جدید تصمیم‌گیری از نظر اقتصادی است که پیچیدگی را بر اساس ارزش افزوده اندازه‌گیری می‌کند. پتروپالایشگاه‌ها بالاترین میزان ارزش افزوده را در این زمینه ایجاد می‌کنند.
 ارزش افزوده بالاتر به چه معناست؟
به این معنی که درآمد ریالی و ارزی بیشتری را برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت. اغلب محصولات این بخش چندین برابر فرآورده‌های پالایشی درآمدزایی دارد. این درحالی است که در ایران حتی فرآورده‌های نفتی نیز مطابق نرخ‌های جهانی درآمدزایی ندارند. برای مثال در ایران بنزین را با قیمت ناچیز به یک فرد پورشه‌سوار می‌دهیم. ایرانی‌ها حداقل به اندازه مردم افغانستان هم پول بنزین پرداخت نمی‌کنند و این مسأله اجازه نمی‌دهد که پالایشگاه‌ها به عنوان یک بنگاه اقتصادی کار کنند. در افغانستان لیتری 20 هزار تومان است و در ایران 3 هزار تومان. این مسأله اقتصاد بخش پالایشی را بیشتر برهم می‌زند. ما باید کاری کنیم که در حقیقت ساختار مصرف سوخت کشور هم بر اساس مدل‌های جدید تعریف شود و به سمت خودروهای برقی برویم. اما پتروپالایشگاه خوراک تعداد زیادی از صنایع را نیز تأمین می‌کند. از این‌رو ضمن اشتغالزایی، ارزش افزوده نیز ایجاد می‌کند. اکنون در جهان دیگر ساخت پالایشگاه‌های بزرگ صرفه اقتصادی ندارد.
 در ایران چقدر ظرفیت توسعه پتروپالایشی داریم؟
ما می‌توانیم بیش از یک میلیون بشکه در روز ظرفیت پتروپالایشی داشته باشیم. مهم این است که ما ذخایر کوچک نفتی را به تولید برسانیم و در اختیار پتروپالایشگاه‌ها قرار دهیم. در دنیا پالایشگاه‌ها محصولتشان را پیش‌فروش می‌کنند. بعضی کشورها واردکننده هستند و کشور تولیدکننده باید با کشورهای واردکننده هماهنگ باشد تا تولید را تسهیل کند. یعنی مشتری برای محصول دارد و خیال آن از بازار محصول راحت است. اما کار آسانی نیست و پالایشگاه بدون برنامه‌ریزی حتی در داخل هم بی‌مصرف می‌ماند. بهترین سرمایه‌گذاری اکنون سرمایه‌گذاری پتروپالایشگاهی است. بخصوص آنکه از قبل احداث مشتری آن مشخص باشد. برای پتروپالایشگاه‌ها راحت‌تر می‌شود این قرارداد را منعقد کرد. نکته دیگر اینکه الان در کشور ما پالایشگاه‌هایمان در جداول مالی خود بازگشت سرمایه برای اصل سرمایه ندارند که بعد از استهلاک نوسازی کنند و به دنبال بودجه عمومی و شرکت‌های دولتی هستند که هر دو غلط است و باید در این بخش نیز تجدیدنظر شود. اما در مجموع باید مانند کشورهای دیگر از جمله امریکا و چین بیشتر به دنبال توسعه پتروپالایشگاه‌ها باشیم.