شاخصه‌های انقلابی‌گری و الزامات انقلابی ماندن

یکی از موضوعاتی که در اغلب بیانات مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته و می‌گیرد، موضوع انقلابی‌گری است. اینکه چه کسی یا کدام مدیر یا چه سازمانی انقلابی است، چندان دشوار نیست و تقریباً هر‌کس می‌تواند به این سؤال یا سؤالات مشابه بر اساس فطرت انسانی و ملکات اخلاقی پاسخ بدهد. از طرف دیگر احدی را پیدا نمی‌کنیم که خود را انقلابی نداند و به اصطلاح هیچ ماست‌بندی هم نمی‌گوید ماست من ترش است. آنچه مورد مناقشه و پرسشگری است، این است که اولاً چگونه انقلابی عمل کنیم و ثانیاً چگونه انقلابی بمانیم. وقتی به عملکرد مسئولانی که بعضاً مدعی انقلابی‌بودن هستند، می‌نگریم و آنان را در بوته نقد انقلابی‌گری قرار می‌دهیم به موارد متعدد از ناکارآمدی، ترک فعل، سوءمدیریت، بی‌برنامگی، عدم نظارت صحیح بر حوزه کاری یا ممکن است به مواردی از رانت‌خواری، فاصله گرفتن از مردم، اشرافی‌گری، انتصابات غلط مبتنی بر رابطه و حتی مفاسد مالی بر می‌خوریم که برخلاف مشی انقلابی‌گری و بلکه برخلاف بدیهیات مدیریت صحیح انسانی است.
رهبر معظم انقلاب بیانات خود را در بیست و هفتمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی سلام‌الله علیه در ۱٤ خرداد ۱۳۹۶ به شاخص‌های مدیر انقلابی اختصاص داده و «پایبندی به مبانی و ارزش‌های اساسی انقلاب اسلامی»، «هدف‌گیری مستمر آرمان‌ها و همت بلند برای رسیدن به آنها»، «پایبندی به استقلال همه‌جانبه کشور»، «حساسیت در برابر دشمن و تبعیت نکردن از او» و «تقوای دینی و سیاسی» را به عنوان پنج شاخص‌مهم انقلابی‌گری برشمردند. معظم‌له در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ٤ خرداد سال جاری نیز گفتند: «ساده‌زیستی و اسیر تجملات و اعیان‌نشینی‌نشدن»، «امانتداری»، «مسئولیت‌پذیری»، «مردمی بودن»، «اصلی- فرعی کردن مسائل کشور و مقدم داشتن حل مسائل اصلی»، «همکاری صمیمانه با قوا و دستگاه‌های دیگر» و «پایبندی کامل به قانون اساسی و تکالیف آن» به‌عنوان شاخص نماینده انقلابی اعلام داشتند که از اهمیت موضوع و ضرورت پرداختن به آن حکایت می‌کند.
تعارض بین ادعای انقلابی بودن با انقلابی عمل کردن و انقلابی ماندن به بی‌توجهی به زیرساخت‌های آن باز می‌گردد. حقیقت این است که انقلاب اسلامی به لحاظ ماهیت اسلامی دارای هدف بلند تشکیل حکومت جهانی مهدوی و تمدن نوین و بزرگ اسلامی بوده‌است و برای تحقق این هدف بلند باید سه گام بلند «الگوی نظری سبک زندگی اسلامی ایران»، «الگوی عملی مسیر راه مبتنی بر فرایند پنج مرحله‌ای مهندسی انقلاب اسلامی» و «الگوی تربیت الگو‌های تراز انقلابی» برداشته شود. جمهوری اسلامی چهار دهه گذشته را با افتخار طی کرده و به قله‌های میانی دست یافته و اینک در گام دوم انقلاب وقت آن رسیده‌است که برای هر سه گام جدول برنامه اجرایی ارائه دهد و با شدت دنبال شود. چهار دهه است که جامعه اسلامی در انتظار سومین مرحله مهندسی انقلاب «تشکیل دولت اسلامی است» است. هنوز برای عملیاتی‌شدن سبک زندگی اسلامی ایران برنامه مدون اجرایی دیده نمی‌شود و در حوزه تربیت الگوی انقلابی تراز نیز چندان موفق نبوده‌ایم.
از الزامات مهم عمل انقلابی تفکیک الگوی انقلابی تراز عمومی از الگو‌های انقلابی تراز مدیریتی است. جامعه اسلامی ایران مدعی انتظار فعال در حرکت به سمت ظهور است و برخلاف انتظار منفعل در رفتار انتظار فعال باید انسان‌هایی در تراز حکومت مهدوی و با اخلاق و ادب مهدوی «انسان تراز»، «معلم تراز»، «قاضی تراز» و «هنرپیشه، وزیر، وکیل، پلیس و... تراز» تربیت شوند. در حوزه تخصصی مدیریتی نیز جمهوری اسلامی موظف است الگو‌های مدیریت تراز انقلابی را برای تک‌تک اقشار و صنوف و مشاغل طراحی و تدوین کند و برای تربیت هر یک از مدیران قویاً وارد میدان شود. همچنین در راستای نگاه سیستمی باید ضرورتاً برای طراحی «سیاست تراز»، «اقتصاد تراز»، «تربیت تراز»، «علم، هنر، صنعت، معماری و... تراز» نیز اقدام جدی بنماید.
امروز جهان تشنه معنویت است و از جمهوری اسلامی انتظار دارد که در چارچوب تشکیل تمدن نوین اسلامی الگوی نظری برای اداره کشور‌ها در برابر مدل‌سوخته و شکست خورده لیبرالیسم، سوسیالیسم و کاپیتالیسم ارائه کند. یکی دیگر از الزامات این توقع بجا و بحق جهانی ارائه الگوی قابل اجرای انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن است. جمهوری اسلامی برای انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن در سطح کلان و در سطوح مدیریتی با موانع گوناگونی مانند: تلاش گسترده خنثی‌ساز شبکه نفوذ، نگاه غیر‌انقلابی اردوگاه اصلاحات، تحجر، تبلیغات معتقدان به سکولاریزم، سمپاشی رسانه‌های بیگانه مبنی بر القای یأس و ناامیدی، تعقیب بحث ضرورت ذوب شدن در نظام سلطه بین‌الملل از سوی جریان روشنفکری و دلداده غرب روبه‌رو است. علاوه بر موانع مذکور، کشش‌های نفسانی و آفات اخلاقی نظیر طمع، تکاثر ثروت، میل به اشرافی‌گری و ریاست‌طلبی مدیریت انقلابی را به شدت تهدید می‌کند. بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که بسیاری از مفسدان اقتصادی در حوزه مدیریت کشور، دارای سابقه انقلابی بوده‌اند، اما پس رسیدن به پست و مقام به تدریج از مدیریت انقلابی فاصله گرفته و کم‌کم به مفاسد مختلف آلوده شده‌اند. از این منظر باید گفت یکی از مهم‌ترین الزامات انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن جدی گرفتن موضوع شفافیت از یک‌سو و نظارت قوی بر عملکرد مدیران از سوی دیگر است. لازمه شفافیت و نظارت بر عملکرد مدیران استفاده حداکثری از تمام ظرفیت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و استفاده از سامانه‌های دولت الکترونیک است.