حکمرانی خوب نیازمند حضور و همراهی ملت

کیکاووس پورایوبی - در صحبت های سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری محترم چنین ذکر شده است: سخنانم درباره تصمیمات سخت اقتصادی درست منعکس نشده، صحبت بنده این بود که ما برای تحقق رشد اقتصادی راه سختی در پیش داریم و بدون همراهی مردم و ارکان کشور، پیمودن این مسیر ممکن نیست .
بله؛ کاملا درست است ،حکمرانی خوب و سنجیده نیازمند همراهی و
پشتیبانی مردم است، اگر تمام قدرت سخت و نرم برای حکومت‌ها فراهم باشد تا اراده مردم حاکم نباشد یا همان اصطلاح عامیانه که صدای مردم صدای خداوند است متبلور نشود ،حاکمیت به نحو موثر متجلی نخواهد گردید، قوام و تداوم حا‌کمیت خدشه دار خواهد شد.
اصل مسلّمی که در تمام سیستم‌ها پذیرفته شده این است که دولت‌ها به نمایندگی از ملت‌ها تصمیم گیری می‌کنند، در شرایط بحرانی با مدیریت بحران و کار تیمی در درون حلقه قدرت به سرعت و برق آسا استراتژی موثر شکل می گیرد، پذیرش تصمیمات کارا و گاهی سخت و طاقت فرسا به نمایندگی از ملت‌ها به صورت همه جانبه به دولت‌ها واگذار شده، فراموش‌ نکنیم این حلقه مفقوده تصمیم گیری در دموکرات‌ترین نظام‌ها هم برقرار است خصوصا در مسائل راهبردی و کلان. گروه‌هایی از منتقدان و اپوزیسیون داخلی که همواره در زمینه تصمیمات متخذه رسالت مخالفت بر عهده دارند و بدیهی است که این تصمیمات را نمی پذیرند، لیکن اکثریت ملت تصمیم دولت ها را می پذیرند ؛ زمانی که بین این تصمیمات و نظر اکثریت تعارض پیش آید آن وقت بشدت منافع ملی آسیب می‌بیند.


خلاصه کلام در تصمیمات بحرانی این مدیریت بحران است که نظر نهایی را وارد می‌سازد. در این بین فاصله گرفتن از افکار عمومی و پایش نکردن آن در زمان های طولانی، مدیریت بحران را نه تنها از دایره خرد جمعی خارج می کند حتی بحران را به ابر بحران تبدیل می کند؛ همراه و همگام ساختن مردم چند اصل بدیهی را الزامی می‌سازد.
یکم، اینکه بپذیریم مردم به بلوغ فکری لازم جهت تعیین سرنوشت خود رسیده اند و صلاح کار خود را درک می کنند و صاحب نظرند.
دوم‌، نظر و رای آنان نه بشکل نمایشی بلکه به صورت واقعی پذیرفته شود.
سوم، پس از درک خواسته و نیازهای آنان، تصمیماتی اتخاذ گردد که برای رفع مشکل ایشان و لازمه حکمرانی خوب می‌باشد. دریافتن نظر مردم حتما نباید با رفراندم اتخاذ گردد، اگر رفراندم فعلا ضروری نیست یا در گفتمان سیاسی ما جایگاهی ندارد از طرق مختلف و به شکلی مستقل اطلاعاتی از بینش مردم کسب نماییم، غافل نشویم این آراء نه با افکارسنجی صدا و سیما و رسانه های دولتی و رسمی و نه با ارتباطات تلفنی از مردم حاصل می‌شود‌؛ مراکز افکارسنجی، نهادهای عمومی مستقل و غیر دولتی به راحتی راه حل های دارند و می تواند افکار عمومی مردم را مورد پایش و ارزیابی قرار دهند.
حالا که دولت نیاز همراهی و پشتیبانی مردم را در خود احساس می‌کند، سوال این است برای این طرح اقتصادی که جراحی اقتصادی توصیف شده تا چه اندازه به نظر مردم بها داده شده‌؟ فقط به عنوان یک شهروند می دانم تصمیم گرفتند قیمت بعضی اقلام موجود را نه چند برابر بلکه چندین برابر نمایند و به ما گفتند این کالاها کمیابند و به خارج از کشور قاچاق می شوند و از همه مهمتر با ارز ۴۲۰۰ تومن وارد می‌شوند که این ارز دست عده‌ای می‌افتد که با آن مقداری کالا وارد می کنند و مابقی به جیب رانت خواران می رود‌، بنابراین باید از سرچشمه قطع شود‌، از آن تاریخ تاکنون می‌بینم جهش چندین برابری قیمت‌ها را لطفا توضیح داده شود این چه تصمیمی بود که یک مرتبه اقتصاد خانواده‌ها نه پله ها بلکه در چاه بی در و پیکری سقوط کرد و در سراشیبی خطرناکی قرار گرفت؟ این نوشتار اقتصادی نیست و اینجانب دستی در اقتصاد ندارم اما برایم شنیدن پاسخ صداقت از طرف دولت بسیار مهم است.
اعلام می شود نود درصد واجدین شرایط جامعه در ازاء این افزایش یارانه گرفته‌اند، شاید راست باشد ولی صحت و سقم این گزاره را نمی‌توان به این راحتی تایید کرد، بخشی که ثروتمند هستند که نیازی به یارانه ندارند؛ چند میلیون کارمند و کارگر و.... داریم که آنان نیز از دریافت آن باز مانده اند ، این آمار به راحتی قابل سنجش است، در سامانه ای که برای این موضوع تعبیه شده است ، اگر وزارت کار و تعاون لطف نماید و شفاف سازی در آمار را ارائه نماید میزان کسانی که یارانه دریافت می کنند و همچنین افرادی که تقاضا داده اند برای بررسی مجدد یارانه مشخص خواهد شد، قطعا کسانی که متقاضی بازنگری در پرداخت یارانه خود هستند بخش بزرگی از آنان محتاج دریافت یارانه اند.
حالا با یک حساب سرانگشتی هزینه معیشتی و ابتدائی یک خانوار کارمند چهار نفره را با هم محاسبه می کنیم : اگر در شرایط ایده آل درآمد یک کارمند با تمام مزایا پانزده میلیون تومان باشد، به فرض خانه و ماشین هم داشته باشد پس از کسر اقساط که اکثر کارمندان شریف با آن دست و پنجه نرم می کنند، انصافا کفاف زندگی ماهانه را خواهد داد ؟ عدم سنخیت این افزایش‌ها اصلا توجیه ندارد‌، حقوق کارمندان و بازنشستگان ده درصد و افزایش قیمت ها نجومی‌!
صادق باشیم با مردم‌، کسر بودجه شدید، نیاز به پول زیاد و هزینه‌های دولتی بسیار بالا، همه مواردی است که می پذیریم، چرا مرتب می‌گویید صادرات ما بالا رفته و دو برابر فروش نفت داریم و به موقع پول آنرا بدست می آوریم؟ بپذیریم مشکل اقتصاد ما از دل اقتصاد نیست، گشایش اقتصاد ما سخت گره خورده به گشایش سیاسی چه در داخل و چه در نظام بین‌الملل، تحریم‌ها حال و روزی برای این اقتصاد بیمار و نحیف باقی نگذاشته، اگر دیروز باور داشتیم هشتاد درصد مشکلات ما مدیریتی است و بیست در صد جهانی و ناشی از تحریم‌ها‌، اکنون پذیرفته‌ایم حتی جنگ اوکراین می تواند تبعات بالایی برای اقتصاد ما داشته باشد، بیایید یکبار برای همیشه مشکل کشور را با اقتصاد جهانی حل و فصل کنیم‌، درست است طرف مقابل مکار است و بی‌رحم‌، شما نیز قواعد بازی را عوض کنید و نقشه‌ای تازه ترسیم نمایید‌، در این زمینه به مردم اعتماد کنید آنان بهترین راهنمایی را می‌کنند، ما در بین توده ها زندگی می کنیم بسیار نگرانند و اصلا حالشان خوب نیست.