اخبار ویژه

  دنیای اقتصاد: ارز 4200 تومانی موجب قاچاق و ضربه به تولید شد
روزنامه اقتصادی اصلاح‌طلب نوشت؛ تصمیم دولت برای حذف ارز ترجیحی، تصمیمی برای اصلاح عوارض منفی تصمیم دولت سابق است.
«دنیای اقتصاد» در سرمقاله خود و درباره ارز 4200 تومانی خاطرنشان کرد: اجرای این تصمیم از 25 گروه کالایی در سال 97، به 5 قلم کالا در سال 1400 محدود شد.
در طول سال‌های اجرای این سیاست، اقتصاددانان و سیاستمداران جناح‌های مختلف، نقدهای متعددی درخصوص ارز ترجیحی مطرح کردند که نکات مهمی از دل این نقدها قابل استخراج است. برای نمونه، انحراف در تخصیص بهینه منابع در بخش‌های مختلف اقتصادی، ضربه به تولید داخلی، افزایش تقاضای غیرضروری ارز و ایجاد زمینه سوءاستفاده برخی واردکنندگان، افزایش قاچاق کالاها به داخل کشـور و ایجاد زمینه صادرات کالاهای یارانه‌ای به کشورهای همسایه ( قاچاق معکوس) از خسارات ارز ۴۲۰۰ بود. بروز عینی و شهود بصری صحت نقدهای وارد شده به این سیاست، برای سیاستگذاران نیازمند زمان بود و امروز که بـرای تصمیم‌گیران و دست‌اندرکاران آشکار شده که ارز ترجیحی در اصابت به اهداف تعیین شــده برای آن، موفقیت چندانی به دست نیاورده، باید از تصمیم دولت در حذف این نوع ارز، به صورت همه‌جانبه حمایت کرد. برآیند نظرات اقتصاددانان و تصمیم‌گیران کشور این است که تداوم ارز ترجیحی به مصلحت نیست و توجیه اقتصادی ندارد. بنابراین باید از تحلیل‌های جناحی و سیاسی در خصوص این تصمیم


اجتناب کرد.
تصمیم دولت جدید در توقف سیاست ارز ترجیحی صحیح، قابل دفاع و در جهت اصلاح عوارض منفی آن سیاست و نیز بهبود وضعیت کشور بوده و لذا باید مورد حمایت قرار گیرد. دولت نیز باید توجه جدی به دهک‌های آسیب‌پذیر داشته باشد تا تبعات منفی دوران گذار از این سیاست،
به حداقل برسد. نشنال اینترست: قدرت سایبری ایران هراس‌انگیز است
نشریه آمریکایی از صبر و هوش بالایِ نیروهای ایران در عملیات سایبری خبر داد.
نشنال اینترست در گزارشی با اشاره به عملیات سایبری پیچیده ایران در مقاطع مختلف نوشت: نیروهای سایبری ایران صرفا به این دلیل که عملیات‌های پیچیده و پُرمهارتی را راهبری می‌کنند، خطرناک نیستند. آنها همچنین تا حد زیادی حاضر به انجام ریسک‌های غیرقابل باوری هستند که آنها را خطرناک‌تر هم می‌کند. نیروهای سایبری ایرانی به عنوان یکی از جنبه‌های قدرت نوظهور، به علت صبر زیاد، ریسک پذیری، و البته اقداماتِ هدفمند خود، عملا به نیروهایی به شدت خطرناک تبدیل شده‌اند. این موضوع، نگرانی آمریکا و  متحدان آن را به همراه داشته است. اوج گیری قدرت سایبری ایران، از سوی بالاترین سطوح قدرت در این کشور حمایت می‌شود که این مسئله خود حاکی از اراده جدی تهران جهت تقویت ابزارهای قدرت خود در زمینه‌های مختلف است.
پرسش‌های فراوانی در مورد ماهیتِ قدرت سایبری ایران و اینکه چرا این کشور در برخی مواقع از مهارت‌ها و عملیات‌های سایبری استفاده می‌کند، مطرح هستند. به احتمال فراوان با یک واقعیت نگران‌کننده برای غرب در مورد ایران که همان اوج‌گیری توان سایبری است رو به رو خواهیم شد. روندهای جاری به وضوح نشان می‌دهند که بخش زیادی از تحریم‌ها و اقداماتِ به‌ظاهر تنبیهی که غرب علیه ایران تحمیل کرده، بر خلاف هدف اصلی خود(یعنی ایجاد بازدارندگی علیه ایران و تضعیف این کشور)، عملا موجب قدرت‌گیری این کشور شده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا در گزارش سالانه‌ای که با محوریت ارزیابی تهدیدات علیه این کشور نوشته شده، تاکید می‌کند «هکرها و نیروهای سایبری ایران، به نحو قبال توجهی، دانش و تخصص خود را افزایش داده‌اند.» این گزارش نتیجه‌گیری می‌کند که ایران رویکردی فرصت‌طلبانه را در چهارچوب عملیات‌ها و اقدامات سایبری خود لحاظ می‌کند. این رویکرد به طور خاص در نوعِ عملیات‌های سایبری تهران در هدف قرار دادن زیرساخت‌های آمریکا و متحدان آن قابل مشاهده است. برای مثال، کارشناسان در نظام‌های کنترل صنعتی (که همان سیستم‌های کامپیوتری هستند که تاسیسات حیاتی را کنترل می‌کنند)، اظهار می‌دارند که نیروهای سایبری ایران در اقدامات و عملیات‌های سایبری خود علیه دشمنانشان، از ابزارهای متنوع و پیچیده‌ای استفاده می‌کنند. مسئله‌ای که خطرِ اقدامات آنها در وارد کردن آسیب‌های جدی به تاسیسات و زیرساخت‌های حیاتی را تا حد زیادی افزایش داده است. 
کشورهایی نظیر آمریکا، انگلیس و استرالیا در گزارش‌های مختلفی هشدار داده‌اند که ایران به خوبی قادر است که کمبودها و نواقص در زیرساخت‌های کشورهای غربی و بازیگران مخالف خود را شناسایی کرده و از طریق آنها ضربات خود را وارد کند. این کشورها به طور خاص تاکید دارند که بخش‌های صنعتی آنها چه در قالب دولتی و چه بخش خصوصی، از کمبودها و ضعف‌های فراوانی رنج می‌برند که این مسئله عملا موجب می‌شود تا تهران بتواند از آنها در راستای اهداف خود استفاده کند. 
در نوامبر سال 2021، شرکت «مایکروسافت» در ارزیابی توانمندی‌هایِ سایبری ایران، این نکته را مورد اشاره قرار داده که نیروهای سایبری ایران از صبر و در عین حال سماجتِ زیادی برخوردار هستند. این مسئله به ویژه در «مهندسی اجتماعی» آنها که در نوع خود اولین قدم در انجام یک عملیات سایبری است قابل مشاهده می‌باشد. ایرانی‌ها حتی توانسته‌اند با صرف زمان زیاد، تا حد زیادی اعتمادِ اهداف خود را نیز جذب کنند و آنها رابه دام بیندازند. باید توجه داشت که یک دشمنِ صبور، عملا دشمنی خطرناک‌تَر است. 
یکی از نکات نگران‌کننده در مورد توان و قدرت سایبری ایران این است که این کشور تا حد زیادی تاکتیک‌های موفقیت‌آمیز انجام حملات سایبری از سوی دیگر رقبای آمریکا به اهداف و منافع این کشور را نیز با دقت مطالعه کرده و عملا اکنون از آنها در راستای منافع خود استفاده می‌کند. به عنوان مثال، ناظران و تحلیلگران می‌گویند که تهران تا حد زیادی با مشاهده تاکتیک‌های موفق عملیات‌های سایبری روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، کارزار حملات سایبریِ مشابهی را که در برخی مواقع نتایج موفقیت‌آمیز زیادی را نیز به همراه داشته، در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا به راه‌انداخته است. 
بر اساس گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، ایران تبدیل شدن به یک قدرت تمام عیارِ سایبری را در دستورکارهای اصلی و اولویت‌دارِ خود گنجانده است و توجه زیادی را به آن معطوف نموده است.  جدای از این‌ها، منابع غربی تاکید دارند که ایران اخیرا در الگوهای اقدامات و حملات سایبری خود تلاش زیادی را انجام می‌دهد تا به «زنجیره‌های تدارکاتی بین‌المللی» نیز نفوذ کند. امری که عملا نفوذ آن در شرکت‌های بین‌المللی و تسلط بر داد و ستد جهانی را نیز افزایش می‌دهد. توانِ فنی قابل توجه نیروهای سایبری ایران در به دست آوردن اطلاعات، و صبرِ آنها در جمع‌آوری اطلاعات و وارد کردن ضربات هدفمند، تا حد زیادی مایه نگرانی طرف‌های غربی و منطقه‌ایِ مخالف با تهران شده است. 
مخالفان ایران باید توجه داشته باشند که صِرف افزایش بودجه‌های دفاع سایبری از سوی آنها راهگشا نخواهد بود. جامعه اطلاعاتی آمریکا در ماه فوریه سال جاری میلادی به صراحت هشدار داده که نیروهای سایبری ایران، تمایلی فزاینده جهت ریسک کردن و انجام اقدامات توام با خطر در مسیر عملیات‌های سایبری خود دارند. در این راستا، اسرائیلی‌ها به طور خاص به این نکته اشاره دارند که ایران اراده‌ای جدی جهت هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی این رژیم در ابعاد و حوزه‌های مختلف دارد. البته که نکته نگران‌کننده‌تر برای مخالفان ایران این است که ایرانی‌ها حتی از پاسخ‌ها  واکنش‌های احتمالی طرف‌های مقابل خود به اقداماتشان نیز هراسی ندارند. آنها همچنین تا حد زیادی حاضر به ریسک کردن‌هایِ غیرقابل باوری هستند که این مسئله آنها را خطرناک تَر نیز می‌کند. اشک تمساح دوباره و دُم خروس اصلاح‌طلبان
مدعیان اصلاح‌طلبی برای ریزش برجی در آبادان اشک تمساح می‌ریزند که در دوره دولت و استاندار مورد حمایت آنها، ساخته و به بهره‌برداری رسیده است.
روزنامه جوان در انتقاد از واکنش‌های به دور از صداقت افراطیون مدعی اصلاحات نوشت: محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاح‌طلب در سخنانی انتقادی نسبت به اصلاح‌طلبان و دوری آن‌ها از جامعه گفته بود که «رژیم حقیقت یک جامعه اگر رژیم ارزشی و هنجاری و دینی است نواصلاح‌طلبی نمی‌تواند به‌صورت تافته‌ای جدابافته وارد فضای سکولاری شود و بخواهد از آن زاویه با جامعه سخن بگوید، و باید بداند ریزبدنه‌هایی که به صورت هیئت‌ها و مساجد عمل می‌کنند - و دیری است که اصلاح‌طلب‌ها آن را به حاشیه کشیده‌اند- می‌توانند مجرای ارتباط با توده‌های مردم باشند. من فکر می‌کنم باید مشقی بنویسم که با شرایط زمانه و جامعه من بخورد و بتواند یک جریان را مورد پذیرش مردم قرار بدهد، نه اینکه مردم نتوانند با آن رابطه تفهیم و تفاهم برقرار
کنند.»
از سخنان او هنوز یک هفته هم نمی‌گذرد که خواص اصلاح‌طلب تمام‌قد به تقابل با برنامه‌ای برخاسته‌اند که برای بیعت کودکان این جامعه با امام زمان عجل‌الله‌فرجه تدارک دیده شد و محور آن هم سرودی حماسی در مورد حضرت بود؛ سلام فرمانده!
بهانه کرده‌اند که مصادف با عزای مردم آبادان، در ورزشگاه «جشن» گرفته‌اند. چه کسانی این را می‌گویند؟ حامیان همان جریانی که در دوران دولت‌شان، متروپل مجوز گرفته و استاندار محبوب‌شان روبان افتتاحیه متروپل را قیچی می‌زند و شش ماه مانده به پایان دولت روحانی، با حکم او رئیس سازمان ملی استاندارد می‌شود. می‌گویند در شب شهادت امام صادق علیه‌السلام جشن گرفته‌اند؛ چه کسانی می‌گویند؟ همان‌هایی که سال ۸۸ لیدر‌ها و حامیان جریانی بودند که حرمت‌شکنان عاشورا را، حمله‌کنندگان به نمازگزاران ظهر عاشورا و آتش‌زنندگان پرچم اباعبدالله را «مردم خداجوی تهران» نامیدند.
از قضا جشن را شما گرفته‌اید که آوار متروپل، گرچه برای مردم آبادان، مرگ و مصیبت آورد، برای شما بهانه آفرید تا با قوت بیشتری تلاش دوماهه برای تخریب سرودی امام زمانی را پیش ببرید. وگرنه سلام فرمانده، نه جشن بود و نه بی‌اعتنایی به مصیبت بخشی از مردم. از قضا این مردم به خوبی آموخته‌اند در عزا و مصیبت، به سایه توسل اهل‌بیت علیهم‌السلام پناه بجویند و درد را تسلی ببخشند و صبوری هدیه بگیرند.
اما شما هم با خودتان و ملت تعارف نداشته باشید؛ توانایی شکل‌دهی اجتماعی مذهبی را ندارید.
شما نمی‌توانید مرجع مذهبی مردم باشید. برای پوشاندن چنین ضعفی، دارید فریاد می‌کشید، آنقدر بلند که صدای هیاهوی‌تان مانع شنیدن حرف حق شود. اما آنچه را که دارید دوپاره می‌کنید و پاره‌ای را در ورزشگاه آزادی و پاره‌ای را به آبادان می‌اندازید، جامعه ایران است. اویی که در آبادان مصیبت دیده، مردم است، اویی هم که در ورزشگاه آزادی به امام زمان سلام می‌دهد، مردم است؛ و شک نکنید اگر گردهمایی سلام فرمانده در آبادان برگزار شود، همان عزاداران خواهند آمد و اگر فراخوان اعزام مردم عادی به آبادان برای کمک صادر شود، پدران همان کودکانی که در آزادی «سلام فرمانده» خواندند، صف اول داوطلبان خواهند بود. چنانکه حصر آبادان را در دوران جنگ تحمیلی همین ولایتمداران و هیئتی‌ها شکستند. این ملت را که همیشه در کنار هم بوده‌اند، دوپاره نپسندید.