روزنامه جوان
1401/03/18
پس از ۳۱ سال دوری پیکر بهروزنزدیک خانه مادر دفن شد
امامزاده حسن یکی از محلات قدیمی تهران است. پیشتر زمینهای این محله متعلق به روستای جی اولیا بود، طبق روایتی امامزاده حسن که از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) است، از سوی یکی از اهالی همین روستا به شهادت میرسد. مزار این امامزاده چند کیلومتر دورتر از دروازه قزوین، محل زیارت تهرانیهای قدیم بود تا اینکه با گسترش پایتخت در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی، این منطقه نیز در بافت شهر تهران قرار گرفت. اکنون امامزاده حسن یکی از محلات منطقه ۱۷ موسوم به دارالشهدای تهران است. منطقهای با بیش از ۴ هزار شهید که از این حیث در کل کشور رکوردی دست نیافتنی دارد، اما نکته جالب درخصوص شهدای این منطقه، دفن پیکر دو تن از آنها در صحن امامزاده حسن است که در این گزارش به ماجرای آنها در این صحن ملکوتی میپردازیم.زمانی که قرار شد به امامزاده حسن بروم، پیداکردن آدرس برای من که مقطعی از عمرم را در منطقه ۱۷ گذرانده ام، کار سختی نبود، اما برای آنها که مشتاق زیارت این مکان مقدس هستند، کافی است میدان انقلاب را از کارگر جنوبی تا میدان قزوین و سپس خیابان سمت راستی (غرب میدان) را تا دوراهی قپان بروند و از همانجا خیابان امامزاده حسن که پیشتر امینالملک نامیده میشد، شروع میشود.
ساعت ۱۰ یک صبح نسبتاً گرم خردادماهی وارد صحن اصلی امامزاده میشوم. بزرگ است، اما نه آنقدر که بخواهی از کسی آدرس یا کمکی بگیری. تمام هفت شهید (پنج شهید گمنام و دو شهید نام و نشاندار) دفن شده در این صحن تقریباً نزدیک هم قرار دارند. به نوبت به سراغشان میروم. سردار شهید احمد مایلی
حاج احمد مایلی را اغلب قدیمیهای این محله و حتی نسلهای جوانتر هم میشناسند. خانواده مایلی از قدیمیهای این محله هستند و گویا بعدها خانه پدریشان تبدیل به پاساژی میشود که تمکن مالی قابل توجهی را متوجه این خانواده میکند. بعد از گفتوگویی که چند سال پیش با همرزمان و اقوام شهید داشتیم، هربار که از مقابل این پاساژ عبور میکردم با معیارهای دنیوی جور درنمیآمد که چطور حاج احمد میتوانست زندگی مرفه و بدون دغدغهای داشته باشد، اما ترجیح داده بود کسوت پاسداری را دنبال کند و نهایتاً ۱۹ مهر ۱۳۹۵ در مأموریت پروازی در یکی از دورافتادهترین مناطق سیستانوبلوچستان به شهادت برسد.
در انتهای خیابان امامزاده حسن، ماکتی از یک «جایروپلن» (پرنده فوق سبک) که مرکب شهادت حاجاحمد بود، به یاد او نصب شده است. او استاد خلبان اینگونه هواپیماهای فوق سبک بود و به جوانترها و خصوصاً یگان صابرین آموزش پرواز با پاراگلایدر و پاراموتور میداد، طوری که گفته میشود آموزشهای او باعث تحول در یگان صابرین شده بود. ۱۹مهر ۱۳۹۵ مصادف با شب تاسوعا، حاج احمد مایلی پس از عمری جهاد خالصانه به دوستان شهیدش پیوست. یکی از همرزمانش میگفت او از نیروهای ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران بود و بارها در طول دفاع مقدس و پس از آن تا مرز شهادت رفته بود. حاجی بعد از جنگ علاوه بر تداوم جهاد در رخت پاسداری، کار خیر میکرد و دست محرومین و مستمندان بسیاری را گرفته بود. از این رو وقتی که به شهادت میرسد، اهالی و معتمدان محله درخواست میکنند پیکرش در صحن امامزاده حسن دفن شود. برادر داود!
به کنار مزار شهید میروم. درست قبل از درگاه ورودی به شبستان اصلی است. روی سنگ مزار تاریخ ولادتش را ۱۳۳۵ نوشته و شهادتش را شب تاسوعای حسینی ۱۳۹۵. پایین سنگ مزار هم نوشته شده است: «اینجا مزار فرماندهای شجاع و مهربان است که تدین و عشق به اهل بیت، ولایتمداری، مردمداری، شجاعت و سخاوت از خصوصیات بارز ایشان بود.»
داود مایلی برادر کوچکتر حاج احمد بود که در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسیده است. تصویر داود کنار تصویر حاج احمد قرار دارد. داود متولد سال ۴۵ بود و ۲۰ سال بعد، یعنی سال ۶۵ به شهادت رسید. بعد از شهادت حاج احمد وقتی که تصویر ایشان و برادر شهیدش داود به مقام معظم رهبری تقدیم میشود، حضرت آقا با توجه به خدماتی که حاج احمد طی بیش از سه دهه به کشور و انقلاب کرده بود، زیر تصویر ایشان و داود مینویسند: «باسمه تعالی، سلام و رحمت خداوند بر شهیدان عزیز مایلی.»
شهید صبوری
بهروز صبوری بیشتر با مادری شناخته میشود که سالها قاب عکس او را که ۳۱ سال مفقود بود به دست میگرفت و در تشییع پیکر شهدا و دیگر مناسبتهایی که به یاد و نام شهدا برگزار میشد، حضور مییافت و سراغ فرزندش را میگرفت. زرینتاج بهرامنیا از پاییز ۱۳۶۱ که بهروز به جبهه رفت و دیگر برنگشت تا ۳۱ سال بعد دنبال نشانی از فرزند شهیدش بود. او در طول این سه دهه همهجا به دنبال فرزندش گشت و حتی وقتی از اواسط دهه ۸۰ اعلام شد تمام مفقودالاثرها شهید محسوب میشوند، باز به دنبال رد و نشانی از پیکر فرزندش، این سو و آن سو میرفت. پیگیریهای این مادر شهید آنقدر مصرانه انجام میگرفت که رفتهرفته تصاویر او با قاب عکس فرزندش در بسیاری از رسانهها منتشر شد و او و بهروز برای تمام ایران شناخته شدند. تا جایی که به او القابی مثل مادر منتظر داده بودند. نهایتاً اواخر سال ۱۳۹۲ اعلام شد که آزمایش دیانای یکی از شهدای تفحص شده نشان میدهد که او بهروز صبوری است. خبرش سال ۹۲ در سراسر ایران میپیچد و علاوه بر عموم مردم، حتی برخی از چهرهها و شخصیتها که این مادر و فرزندش را میشناختند، به این خبر واکنش نشان دادند.
نزدیک مادر
پس از تفحص و شناسایی پیکر شهید بهروز صبوری، مسئولان تصمیم گرفتند به پاسداشت ۳۱ سال چشم انتظاری این مادر شهید و دوری سه دههای که او با فرزندش داشت، کاری کنند تا حداقل پیکر این فرزند شهید نزدیک خانه مادرش باشد؛ مادری که به گفته خودش از دو سالگی در همین محله امامزاده حسن (ع) زندگی کرده و اکنون نیز خانهاش در همان حوالی است. به این ترتیب پیکر بهروز در صحن امامزاده حسن (در ورودی شبستان اصلی) دفن شد و اکنون زیارتگاه عاشقان شهداست.
چند سال پیش که گفت وگویی با مادر شهید داشتیم، میگفت: «ما رسم داریم برای فرزند جوانمان که فوت میشود، حنابندان بگیریم. من دو بار برای بهروزم حنابندان گرفتم؛ یکبار وقتی چند سال قبل از آمدن پیکرش در مشهد خبر قطعی شهادتش را به ما دادند و یکبار دیگر هم وقتی پیکرش برگشت. پسرم قدم در حجله شهادت گذاشت و داماد شهادت شد.» سردار شهیدحاج محمد ناظری
علاوه بر مزار شهیدان حاج احمد مایلی، بهروز صبوری و پنج شهید گمنام، در گوشهای از صحن امامزاده، چهار تابلو نصب شده است. یکی به یاد چشم انتظاریهای بانو زرینتاج بهرام نیا، تصویری از اوست که قاب عکس فرزندش را در آغوش گرفته است. تابلوی دوم متعلق به شهیدان احمد و داود مایلی است؛ تابلوی سوم هم تصویر حاج قاسم سلیمانی را در خود دارد، اما چهارمین تابلو متعلق به سردار شهید حاج محمد ناظری است. علت وجود این تابلوی یادکرد سردار ناظری به این دلیل است که حاج محمد بچه محله امامزاده حسن (ع) بود. او در همین محله شهید پرور قد کشید و وارد جریان انقلاب و سپس دفاع مقدس شد. هرچند بعدها شهید ناظری به مناطق دیگری نقل مکان کرد، اما قدیمیهای این محله هنوز فعالیتهای انقلابی شهید ناظری را در کوچه پس کوچههای محله امامزاده حسن (ع) به یاد دارند. اکنون مزار شهید ناظری که سال ۱۳۹۵ حین مأموریت در آبهای نیلگون خلیجفارس به شهادت رسید، در صحن امامزاده علیاکبر چیذر قرار دارد، اما یادکردی از او به خواست بچههای محلهاش در صحن امامزاده حسن نصب شده است. شهدای گمنام
پنج شهید گمنام، مهمانان دیگر صحن ملکوتی امامزاده حسن (ع) هستند. مزار این شهید چسبیده به مزار شهید بهروز صبوری روبهروی در ورودی به ضریح قرار دارد. اولین شهید ۲۶ ساله و آسمانی شده در عملیات کربلای ۵ است. او و شهید ۲۴ ساله کنارش هر دو در سختترین و بزرگترین عملیات تاریخ دفاع مقدس، یعنی کربلای ۵ جام شهادت را نوشیدند و اکنون همنشین نواده امام حسن (ع) در این صحن و بارگاه ملکوتی هستند. سومین شهید ۵۴ ساله و در عملیات بیتالمقدس ۵ است. این عملیات فروردین سال ۶۷ از سوی ارتش در شلمچه انجام گرفت. ماههای آخر جنگ بود و شهدای عملیات بیتالمقدس ۵ خود را از دریچهای به آسمان شهادت رساندند که در حال بسته شدن بود. شهید چهارم و پنجم هر دو ۱۸ ساله هستند، اما یکی در عملیات خیبر و جزیره مجنون به شهادت رسید و دیگری در عملیات والفجر ۸ و در منطقه عملیاتی فاو آسمانی شد. شهدای گمنام هر چند نام نشان و متعاقب آن خانوادهای ندارند، اما همه مردم ایران خانواده آنها هستند و هرجا که مزار شهید گمنامی وجود دارد، عموم مردم به زیارت مزارشان میآیند و اعلام میکنند که ما خانواده فرزندان حضرت زهرا (س) هستیم.
سایر اخبار این روزنامه
ملت ایران پیروز میدان عملیات روانی دشمن
لغو روزانه روادید برای ۲ هزار زائر ایرانی
مهاجرانی: به امام نگوییم آقای خمینی!
تاخت و تاز مرادی با حمایت وزارت ورزش!
بازگشت آژانس به دهه ۸۰ پس از ۲۰ سال مذاکره و اعتماد
پایان ژست حقوق بشری بایدن
پس از ۳۱ سال دوری پیکر بهروزنزدیک خانه مادر دفن شد
امام فرمود: اگر قرار به کشته شدن است میخواهم با مردم کشته شوم!
نیاز «یارانهنگیرها» به یارانه جدید
جان به لب شدن بیماران سرطانی با خاموش ماندن دستگاه پرتودرمانی
نجفی و فریدون همچنان در زندان
مدیریت مصرف برق صنایع به شرط کنترل تولید و عرضه
«هناس» دادخواهی و مظلومیت ما در موضوع حقوق بشر است
به امید رویارویی با تیم اول الجزایر
تلاش پلیس برای بازگرداندن «اعتماد» به صندوق بانک ملی