صداهای شنیده نشده در 9 منطقه شهرداری مشهد

عکس ها : میثم دهقانی
 
  فریادهای تند یک مراجعه کننده ،ساندویچ های پرملاط صبحانه ، اتاق های خالی ، لبخند ارباب رجوع پاسخ گرفته و خبرنگاری که بالاخره مهمان حراست می شود را در گزارشی بخوانید که 8 خبرنگار همزمان از یک ساعت کاری شهرداری تهیه کردند.خراسان رضوی بنا دارد خسته نباشید خبرنگاری به دستگاه های اداری داشته باشد و در این برنامه خدمات یا برخورد کاری و میزان پاسخگویی به ارباب رجوع را منعکس کند. اولین برنامه با خسته نباشید به شهرداری مناطق شروع شد و ... خبرنگاران شال و کلاه کردند تا ساعت 9 صبح ،تریبون ارباب رجوع و کارمندان باشند و آن چه را در آن ساعت می بینند و می شنوند ، منعکس کنند .این شما و این هم ساعت 9 مناطق شهرداری.   بفرمایید صبحانه ساعت 11 حمیدی_ ابتدا بگویم برای مراجعه به شهرداری منطقه ثامن به آدرسی که در سایت شهرداری مشهد مندرج شده مراجعه نکنید، این آدرس درست شهرداری منطقه ثامن است؛ بولوار 17 شهریور، نبش 17 شهریور شمالی 8، یک ساختمان قدیمی در راسته‌بازار که طبقه همکف آن کاملاً تجاری است و طبقات دو و سه آن در اختیار شهرداری منطقه ثامن است، گویی چند ماهی است که شهردار به این ساختمان نقل‌مکان کرده، هنوز بوی نوسازی می‌دهد، این را که ساختمان ایمن است یا خیر نمی‌دانم البته بخش عمده از بازار منطقه ثامن ناایمن است حال اگر ساختمان شهردار منطقه هم ناایمن باشد حرجی نیست. ساعت از 9 صبح گذشته و نیروی خدماتی در حال جمع‌کردن سفره و سینی‌ها از دفاتر همکاران خود است به نظر پارت اول پذیرایی به اتمام رسیده، انتظار داشتیم ساختمان غلغله باشد اما تعداد ارباب‌رجوع‌ها انگشت‌شمار است کسی هم به طبقه اول کار ندارد همه به طبقه دوم که محل استقرار دفاتر قطاع، معاونین و حوزه شهرداری است می‌روند،«آقای مهندس الان من چه‌کار باید بکنم؟  هرروز یک برنامه اجرا می‌کنید، یک روز کوچه را می‌بندید، یک روز آسفالت می‌کنید و می‌گویید مغازه را تخریب کنید؟» «بروید دفتر معاون فنی راهنمایی‌تان می‌کند» این دیالوگ کوتاهی بین یک ارباب‌رجوع با یکی از کارمندان است. پشت سر این ارباب‌رجوع می‌روم، دست می‌اندازد که در را باز کند اما در قفل است.« آقای مهندس نیست؟» «خیر نیستند فردا مراجعه کنید» ارباب‌رجوع گلایه‌کنان پله‌ها را پایین می‌رود تا کسی را پیدا کند که پاسخش را بدهد.پشت سرش نمی‌روم چون سوژه جالب‌تری توجهم را جلب کرد، دمپایی به پا و روپوش قرمز به تن، دستگاه کارت‌خوان در یک دست و یک پلاستیک حاوی 4 ساندویچ گرم و نوشابه هم در یک دست، بویی در راهرو پیچیده، سلام و احوال‌پرسی گرم با نگهبان و کارمند و خدماتی و ادامه مسیرش را می‌رود تا به دفتر حقوقی برسد، غذا را تحویل می‌دهد و همان مسیر را بازمی‌گردد گویی کار هرروزش است. «ساعت 10 نشده است و الان وقت ناهار یا صبحانه نیست، الان چه وقت ساندویچ است؟» این جملاتی است که یک ارباب‌رجوع پوشه به دست روی صندلی  کناری نشسته و رو به من زمزمه می‌کند، گویی کارپرداز یک شرکت پیمانکاری است که برای نقد کردن مطالبات آمده اما کسی پاسخگویش نیست. هنوز توی همین حال و هوای بوی ساندویچ بودیم که یک سینی با دو عدد نان بربری گرم از جلوی صورتمان رد می‌شود، مقصدش اتاق بازرسی است، نیروی خدماتی سینی را می‌گذارد و با یک سفره از اتاق خارج می‌شود و به آبدارخانه می‌رود و ارباب‌رجوع فقط سرش را تکان می‌دهد و زیر لب چیزهایی می‌گوید...ساعت از 10 گذشته، کمی در راهرو و طبقه یک و دو راه می‌روم تعداد مراجعان کمی بیشتر شده، اما همه به همدیگر سلام و علیک گرم می‌کنند گویی همدیگر را می‌شناسند، به قسمت سایت شهرسازی می‌رویم، شانه‌به‌شانه کارمند پشت سیستم نشسته‌اند و به مردم پاسخ می‌دهند، «خانم این قبض برای من اومده که باید عوارض بدهم، من مستأجر این مغازه‌ام و مالک آمده یک دست به سر و روی مغازه کشیده است حالا شهرداری برای من قبض فرستاده که باید عوارض ساخت‌وساز بدهم...» کارمند هم قبض را می‌گیرد و می‌گوید بنشینید صدایتان می‌کنم. در همین حین یک مرد مسن به همراه 3 فرزندش و یک نفر معمم وارد می‌شوند، عصبانی است و فرزندش زیر لب می‌گوید الان یکی را می‌زند و کار را خراب‌تر می‌کند. انتهای سایت شهرسازی دفتر درآمد شهرداری است که شلوغ‌ترین حوزه است، این جا ،جایی است که سر نرخ پولی که باید شهروندان به هر دلیل به شهرداری پرداخت کنند چانه‌زنی می‌شود. برخی راضی خارج می‌شوند و برخی ناراحت. یکی از این ناراضی‌ها همین مرد مسنی است که پاسخ مدیر بخش درآمدی او را قانع نکرده و به دفتر بازرسی می‌رود... تا بیرون ساختمان شهرداری همراهش می‌روم، خودم را معرفی می‌کنم و می‌پرسم مشکل چیست؟ سیگار بهمن اش را روشن می‌کند و می‌گوید« هرروز یک طرح اجرا می‌کنند... چند سال پیش حوزه علمیه پشت ساختمان و زمین ما ساخت‌وساز کرد و در پارکینگ را رو به زمین ما باز کرد با این حساب که زمین ما تغییر کاربری پیدا می‌کند و تبدیل به شارع می‌شود... الان شهرداری می‌گوید طرح عوض‌شده و زمین شما تغییر کاربری‌اش عوض‌شده... حالا یا با حوزه به توافق می‌رسید و زمین خود را به آن‌ها بفروشید که برای شما به‌صرفه‌تر است. اگر به توافق نرسید ناچار هستید زمین را به شهرداری بفروشید که ضرر خواهید کرد زیرا اگر مثلاً حوزه زمین شما را متری 2 میلیون بخرد ما یک‌میلیون به شما می‌دهیم... شدیم مثل فلسطین که به‌زور باید زمینمان را بفروشیم...» پسرش دستش را می‌گیرد و می‌گوید« برویم این‌ها کاری نمی‌توانند بکنند...»ساعت از 10:30 گذشته است، به داخل ساختمان بازمی‌گردم و به طبقه دوم که حوزه شهرداری است می‌روم، تقریباً نصف راهرو در اختیار دفتر شهردار است که به نظر شیک‌تر و با امکانات بیشتری است، چند نفر ارباب‌رجوع نشسته‌اند، جلو می‌روم و به رئیس دفتر شهردار ،کارت خبرنگاری‌ام را نشان می‌دهم و می‌گویم ما امروز 2 ساعتی سرزده مهمان ساختمان شهرداری بودیم، می‌خواستیم به شهردار خدا قوت بگوییم و از حضور مرخص شویم. رئیس دفتر شهردار خیلی سرد اما محترمانه می‌گوید بفرمایید بنشینید شهردار جلسه است. منتظر نمی‌مانم به‌قصد ترک ساختمان شهرداری ،چشمم به دفتر روابط عمومی می‌خورد، در می‌زنم و وارد می‌شوم. مسئول روابط عمومی به همراه همکارش پشت میز نشسته و مشغول‌اند، مشغول صرف صبحانه نان و پنیر با گوجه و خیار هستند، خودم را معرفی می‌کنم ولی مسئول روابط عمومی حرمت سفره را نگه می‌دارد و از جایش تکان نمی‌خورد و تنها تعارف می‌کند که با آن‌ها صبحانه ساعت 11 بخورم... خداحافظی می‌کنم و ساختمان شهرداری منطقه ثامن را ترک می‌کنم.   مردم ناراضی از روند کند کارها  حلاجیان_ بوی کلافه کننده صبحانه لنگ ظهر را از سر بیرون کنید، باید به منطقه 4 شهرداری برویم.  این جا هم همه از روند کند رسیدگی به کارشان گلایه دارند. هر چند قدم از راهروهای خلوت را صندلی های فلزی نقره ای معمول در اداره ها پر کرده، همان هایی که مردم برای استراحت  یا منتظر ماندن برای اعلام نتیجه درخواستشان، لختی روی آن می نشینند؛ مردی که خطوط صورتش گواهی بیش از 6 دهه زندگی را می داد؛ با برگه ای در دست در انتظار پاسخ کارمندان است؛ پایش را مدام تکان می دهد و این، اضطراب یا عصبانیت را در احوالش به وضوح هویدا می کند.از او درباره علت مراجعه اش می پرسیم،  می گوید: کما فی السابق، 3 سال است که برای گرفتن جواز تجاری دایم به این شهرداری رفت و آمد می کنم و البته جواب، کما فی السابق، هنوز در دست بررسی است.با چند نفر از مراجعه کنندگان درباره چند و چون روند کارهایشان در این اداره، هم صحبت شدم. باید بگویم حتی یک نفر هم از روند کارها راضی نبود و انتقادات تندی به شهرداری ها داشتند.یکی از مراجعه کنندگان با صدایی که به فریاد پهلو می زد؛ گفت: من فکر نمی کنم هیچ کس از هیچ شهرداری راضی باشد؛ این ها فقط به دنبال گرفتن پول از مردم اند.پیرمرد به ساختمان شیک شهرداری اشاره کرد و ادامه داد: این را با پول من و شما درست کرده اند؛ برای خودشان، آن هم در منطقه ای که بافتش از شدت محرومیت دیدنی است.برای خداحافظی به دفتر شهردار رفتم و گلایه مردم در خصوص کندی روند کارها را منتقل کردم و مجید نژاد حسین در پاسخ توضیح داد: در مناطق حاشیه ای مانند منطقه 4 ، 3 و 5 اکثر خانه ها به صورت قولنامه ای هستند  یا حتی شبانه ساخته می شوند؛ برای مثال پروانه گرفتن برطبق ضابطه، کار سختی نیست اما مشکل آن ها از جایی شروع می شود که می خواهند بر خلاف ضابطه کار را پیش ببرند و این جا گیر اتفاق می افتد و البته قسمت دیگر کند بودن و مشکلات این چنینی از عدم اطلاع است که در این منطقه بیشتر از دیگر مناطق رخ می دهد.   کمک هزینه سفر برای کارکنان شهرداری، از محلِ...؟ ترسول_  ساعت 9 صبح وارد ساختمان خلوت شهرداری منطقه 6 مشهد در خیابان 17 شهریور می شوم. ساختمان خلوت است و تنها در نزدیکی اتاق شهردار حدود 8 نفر که هیچ کدام ماسک به صورت ندارند در حال احوال پرسی هستند و منتظر شروع جلسه شورا با حضور شهردار منطقه.کنار آسانسور ساختمان ،تابلویی نصب شده با عنوان کمک هزینه سفر کارکنان. روی این تابلو اسامی شرکت های خدمات مسافرتی ذکر شده که کارکنان شهرداری با مراجعه به دفاتر آن ها می توانند با تخفیف های 3 تا 5 درصدبه سفر بروند و مازاد هزینه را هم به صورت اقساطی پرداخت کنند که پرداخت هزینه مازاد به صورت توافقی، در اقساط 24 ماهه با کارمزد 4 درصد، 3 ماهه بدون کارمزد و... است. برایم سوال می شود که بودجه این سفرهای تخفیف دار قسط بندی شده از کجا تامین شده است؟ در بخش دیگری از این اطلاعیه ذکر شده که هر کارمندی که امکان انجام این سفرها را نداشت، 50 درصد سرانه تعیین شده به ازای وی و افراد تحت تکفل شامل همسر و فرزندان، تا سقف یک میلیون تومان در پایان دوره به حسابش واریز خواهد شد. در ادامه از ساختمان شهرداری خارج می شوم تا ببینم مراجعان این منطقه از برخورد کارمندانی که چمدان سفر تخفیفی بسته اند راضی هستند یا نه.  با یکی از مراجعان که مرد جوانی از کسبه منطقه است در باره علت مراجعه اش صحبت می کنم، پرونده اش را روی موتورسیکلت اش می گذارد و می گوید: برای 100 متر ملکی که دارم می خواستم مجوز بگیرم که هزینه پروانه اش 15 میلیون و 500 هزار تومان شده است، آمده بودم تا هزینه را برایم اقساط یک ساله ببندند اما قبول نکردند، گفتند برو ضامن بیاور، چک بده، استعلام چک بگیر... به قول رفقایم گذر آدم به هر جایی بیفتد به جز شهرداری که از همه جا بدتر است. چاره ای نیست، با این حرف ها هم چیزی درست نمی شود... مراجعه کننده دیگر اما از رسیدگی شهرداری راضی است و می گوید: کارم را راه انداختند، مشکلم حل شد. هیس؛ صحبت درباره میزان رضایت از شهرداری ممنوع! با وجود خلوت بودن اداره باز هم در کوچه منتظر مراجعه کنندگان می مانم که یک باره نگهبان شهرداری منطقه 6  به سراغم می آید. می گوید: حراست شهرداری می خواهد با شما صحبت کند، باید شما را ببرم. و توضیح بیشتری نمی دهد. به اتاق حراست می رسیم. مسئول حراست پس از سلام و علیک از من می پرسد:«چه سوالی از مردم می  کردید؟» می پرسم این سوال برای چیست؟ می گوید:« چون می خواهم بدانم، ما حراست شهرداری هستیم شما هم جلوی ساختمان شهرداری داشتید سوال می کردید.» می گویم: یعنی هر شهروندی که بیرون از ساختمان شهرداری و در خیابان و معبر عمومی از شهروند دیگری سوالی بکند، باید بیاید به حراست شهرداری جواب پس بدهد؟ می گوید: بله! بله! اگر موضوع خاصی بوده این جا بخش اطلاعات دارد و کارمندان حضور دارند، باید از آن ها سوال بکنید. این اظهار نظر در حالی است که یکی از گفت و گوهای رایج مردم با یکدیگر وقتی به نهادها و دستگاه های مختلف  و به ویژه شهرداری های مناطق مراجعه می کنند، این است که می خواهند بدانند دیگران در مراجعه به این اداره، کارشان راه افتاده یا نه تا برآوردی از این که کار خودشان در آن اداره چقدر طول می کشد و معطلی دارد داشته باشند و با توجه به این که خبرنگار ما به عنوان یک مراجعه کننده به شهرداری منطقه 6 رفته بود، طرح چنین سوالی از دیگر مراجعان مطابق عرف بوده است. اما حتی اگر پرسیدن چنین سوالی و مشارکت در چنین گفت و گویی غیر مجاز باشد، حراست شهرداری منطقه 6 می تواند در خصوص مراجعانی که در داخل ساختمان شهرداری با یکدیگر راجع به میزان رضایت از پیگیری مشکلات شان توسط کارمندان صحبت می کنند، واکنش نشان دهد، نه درباره شخصی که در خارج از ساختمان و در یک محدوده شهری و گذرگاه عمومی ایستاده است. پس از پایان سوالاتی که به بازجویی شباهت داشت، خودم را به عنوان خبرنگار روزنامه خراسان معرفی می کنم و می خواهم با شهردار منطقه صحبت کنم اما ظاهرا آقای شهردار تا یک ساعت و نیم دیگر هم جلسه هستند.  با  پیگیری مدیرکل روابط عمومی شهرداری مشهد، اجازه خروج از حراست و ساختمان شهرداری را پیدا می کنم و در راه برگشت برای حال و روز دیگر مراجعان شهرداری منطقه 6 و حتی عابرین خیابان های اطراف شهرداری دعا می کنم که کارشان به این اداره نیفتد...   سرگردانی10 روزه برای گرفتن یک نامه در شهرداری منطقه 8  عرفانیان_ پس از برخورد حراست با خبرنگار خراسان، گلایه های شهروندان از شهرداری منطقه 8 را ثبت کردیم. در شهرداری این منطقه در نزدیکی  میدان عدل خمینی، ساختمانی  مجلل  می بینم که این روزها  به دلیل  واگذاری  بخش قابل توجهی  از  کارهای این شهرداری به دفاتر پیشخوان،  بسیار خلوت تر از  قبل است.اکثر اتاق های  این شهرداری خالی  از ارباب رجوع است  و  روبه روی ساختمان شهرداری منطقه 8 حداقل  4  تابلوی پیشخوان شهرداری  به چشم می خورد  که بار سنگینی از ارباب  رجوع  را از روی دوش شهرداری برداشته است. در ورودی ساختمان  با چند نفر  از  مراجعان  به شهرداری منطقه 8 همکلام می شوم. آقایی  می گوید :  10 روز است برای گرفتن یک نامه  سرگردان  هستم، نامه ای  که برای پایان کار ساختمانم  لازم است  و  چیزی غیرقانونی  نمی خواهم . برخی از کارکنان شهرداری  منطقه 8 خیلی نحوه پاسخ گویی  خوبی دارند اما تعداد معدودی نیز هستند که سنگ اندازی می کنند.از  یکی دیگر از  مراجعه کنندگان درباره میزان رضایت از پاسخ گویی  کارکنان شهرداری منطقه 8 می پرسم  که می گوید نحوه پاسخ گویی کارکنان مناسب است.مراجعه  کننده دیگر می گوید  : بخشی که من کار داشتم  مسئولش   نبود ولی در کل  نحوه پاسخ گویی کارکنان خوب  بود.برای  گفت وگو با شهردار منطقه 8  به دفتر وی  رفتیم  که مسئول دفتر وی  گفت: آقای شهردار برای شرکت در جلسه  به بیرون رفتند و  حضور ندارند.   گلایه از روند طولانی صدور پروانه ساخت نظیف_  در شهرداری منطقه 3 هم  گلایه از روند طولانی ارائه خدمات  چشم نوازی می کرد. ساعت 9 صبح وارد بوستان بهار واقع در خیابان خواجه ربیع شدم.ساختمان نسبتا شیک شهرداری منطقه 3 مشهد وسط این بوستان قرار دارد.وارد شهرداری منطقه 3 می شوم. غیر از خودم ارباب رجوع دیگری در طبقه همکف نیست، به طبقه بالا رفتم آن جا هم خلوت بود.در معاونت شهرسازی افراد اغلب برای گرفتن پروانه ساخت و پایان کار و ... مراجعه کرده بودند.شهروندی به همراه پسر خود برای گرفتن پروانه ساخت مراجعه کرده، از او می پرسم از روال صدور پروانه راضی هستید؟می گوید: من از تیر سال پیش درخواست پروانه ساخت کرده ام اما به دلایل مختلف هنوز به گرفتن پروانه موفق نشده ام. وی از معاون سابق شهرسازی شهرداری منطقه 3 گلایه دارد و می گوید: در زمان وی به گرفتن پروانه ساخت موفق نشدم اما با تغییر معاون شهرسازی منطقه پرونده خودم را دوباره به جریان انداختم و خوشبختانه معاون جدید همکاری بیشتری دارد و کارها در حال انجام است. مراجعه کننده دیگری از طولانی بودن روند صدور پروانه ساخت گلایه دارد و می گوید: هیئت فنی شهرداری منطقه هر هفته یک بار تشکیل و تعداد پرونده های کمی بررسی می شود و باید 2 تا 3 هفته دیگر صبر کنیم تا نوبت بررسی پرونده ما در هیئت فنی شهرداری شود. شهروند دیگری می گوید: از بهمن 1400 دنبال گرفتن پروانه ساخت هستم، مجبوریم راضی باشیم و مراحل مختلف آن را طی کنیم. ساعت نزدیک 10 صبح به دفتر شهردار منطقه 3 مراجعه می کنم تا درباره گلایه مردم از مدت زمان طولانی صدور پروانه و تعداد جلسات کم هیئت فنی شهرداری در هفته با وی صحبت کنم اما مسئول دفتر شهردار می گوید شهردار در جلسه است. بشین تا بیاد!  عقربه ساعت روی 8 و بیست  دقیقه می رقصد، به عنوان ارباب رجوع برای پاسخ نامه ای که از 1401.2.22 سازمان آب فرستاده وارد شهرداری می شوم. (ناحیه...) ابتدا به سراغ دبیرخانه می روم با در بسته و قفل شده روبه رو می شوم. هیچ مراجعی وجود ندارد فقط 3 نفر کارمند در 3 اتاق جداگانه پشت صندلی های خود نشسته اند و منتظر ارباب رجوع اند. اولین اتاق سمت چپ ورودی «حفاظت فیزیکی» آقایی پشت میزش مشغول لقمه الصباح بود که سلام کردم و گفتم دبیرخانه بسته است از چه کسی جواب نامه ام را بگیرم گفت: به اتاق دوم سمت چپ مراجعه کنید تابلو مربوط به امور فرهنگی است آقایی پشت میز است و گوشی خودش را چک می کند،می گوید:بفرمایید. شماره نامه را دادم.می گوید: اتاق اول فنی مراجعه کنید. در اتاق فنی دو میز منتظر سرنشینند و کسی نیست! برگشتم و گفتم کسی نیست. بله، می آیند منتظر بمانید! حدود 10 دقیقه گذشت دو مرتبه مراجعه کردم گفتم می آیند؟ بله بنشینید.از ساختمان خارج می شوم کوچه هم خلوت است ولی خودروی دو کابین شهرداری در مجاورت در ایستاده و مامور نیروی انتظامی و یک آقای دیگر به ظاهر آماده حرکتند. با فاصله 20 دقیقه دو مرتبه به ناحیه شهرداری برمی گردم.این نوبت یک مراجعه کننده از آخرین اتاق راهروی سمت راست خارج شد و میز جلوی در اتاق شهردار هم آقایی نشسته بود. به وی گفتم: آقایان فنی نیستند؟ نمی آیند؟ کارتان چیست؟ شماره نامه را به وی دادم .گفت این ها رفتند برای سرکشی از یک پرونده.گفتم: از 2.22 من منتظر پاسخ شهرداری هستم. خیلی خوش برخورد بود از طریق سیستم  کنترل کرد و گفت: تا ظهراز طریق پیامک پاسخ می آید و فردا هم پاسخ مالی اگر نیامد با این شماره تماس بگیرید، لازم نیست مراجعه کنید از او خداحافظی کردم ولی یک دور دیگر می زنم هنوز هم صندلی مدیران خالی است فقط سماور آبدارخانه از صبح قل قل داشت و  یک نفر بالاسرش مزاحم او شده بود.البته  حدود ساعت 9 صبح بود و صندلی ها خالی و بدون مراجعه کننده اما ساعت 11 طبق آن چه خوش قول گفته بود پیامک اول آمد و دومی هم رسید و پس از حدود 22 روز پاسخ را گرفتم اگر اداره آب قبول کند و نامه بعدی را آماده ارسال نداشته باشد زیرا از برج 8 این دومین نامه است که بین این دو اداره رفت و آمد می کند.وقتی محیط تمیز، آرام، سرد و خلوت را  دیدم که یک نقی به سردبیرم زدم که مرتب عجله دارد با کلی کار که روی سرمان سرازیر می کند آن هم حساس و دقیق که روی اعصابمان حرکت می کند، آرزو می کنم کاش کارمند شهرداری بودم.   خواب شهرداری الکترونیک زنده روحیان_ منطقه 12 شهرداری مشهد از مناطق پرکار شهرداری حتی در روزهایی است که بقیه نقاط شهر خلوت هستند، میزان بالای ساخت و ساز در محلات در حال توسعه الهیه که این روز‌ها تا اواسط راه مشهد_ چناران هم کشیده شده تا تصویب طرح محدوده منفصل توس بخش اعظمی از ساخت و ساز مشهد را در همین منطقه رقم زده و در اولین نگاه ساختمان الهیه  شهرداری را پر تردد می کند.این تردد اما دو سال قبل قرار بود با افتتاح اولین شهرداری الکترونیک مشهد در این منطقه به صورت دیگری اجرا شود و بیش از ۵۴ خدمت شهرداری مشهد در بسترهای الکترونیکی تمام توسط شهروندان و مراجعین شهرداری در سیستم های آماده شده انجام شود، هرچند همان زمان با رنگ زدن بخشی از دیوارهای شهرداری و نوشته های بزرگ شهرداری الکترونیک،ترکیب و هویت بصری فضا به اماکن خلاق و  نوآور شبیه شد اما حالا پس از گذشت این مدت، همه صندلی های خالی الکترونیک ترین شهرداری مشهد، پر از کارمندان با همه مشکلات نیروهای انسانی در ادارات شده که بوروکراسی اداری را به حالت کسل کننده قبلی بازگردانده، هرچند به خاطر الزامات این طرح ابتدای شروع فرایند آن غیرحضوری است اما کاربران شهرداری همچنان در فرایند غیرهوشمند شهرداری الکترونیک حضوری فعال دارند و اولین شهرداری هوشمند مشهد حالا به همان روش های منسوخ شده قدیمی بازگشته، البته در مشاهدات خبرنگار نارضایتی از این موضوع در شهرداری وجود نداشت.یکی از گلایه های اهالی الهیه و خیابان های مختلف این منطقه که تا دم در شهرداری این منطقه را نیز درگیر خود کرده معابر خاکی آن جاست، در کوچه کنار شهرداری نیز یکی از مواردی که بدچشمی می کند همین پیاده روهای خاکی است که همیشه برای مردم مشکل ساز بوده است.با همین دو موضوع به سراغ شهردار منطقه 12 در طبقه سوم ساختمان الهیه رفتیم که حضور سرزده ما در دفتر شهردار با جلسه داخلی روابط عمومی با شهردار همزمان بود اما بدون هیچ معطلی از سوی شهردار به دفتر کارش دعوت شدیم.علی زینت بخش، شهردار منطقه 12 مشهد با یادآوری مصاحبه های قبلی خبرنگار خراسان با خود خوش و بشی کرد و درپاسخ به سوالاتمان درباره سرنوشت شهرداری الکترونیک گفت: منطقه 12 در ابتدای طرح شهرداری الکترونیک به صورت آزمایشی  بوداما امروز کل شهر بر همین اساس بوده و خدمات شهرداری روی همین سامانه قرار گرفته و هر اقدامی که شهروندان بخواهند در موضوعات مختلف 55 خدمت در حیطه وظایف شهرداری انجام دهند باید با مراجعه به سامانه شهرداری الکترونیک درخواست خود را ثبت کنند و ما در این فرایند هیچ نقشی نداریم. پس از این مرحله ما به سوالات و مشکلات شهروندان پاسخ  می دهیم .وی تاکید کرد: درباره افزایش تعداد کارمندان ما در قسمت شهرداری الکترونیک نیز این خواسته مردم از شهرداری بوده، همین تعداد کارمند وظایف شان  را در اتاق های خود انجام می دادند اما برخی مراجعه کنندگان نیاز به پاسخگویی چهره به چهره و مستقیم داشتند یا با فرایندها آشنایی نداشتند که از ما درخواست کردند تعداد این راهنمایان را که به سوالات و ابهامات مردم پاسخگویی می کنند افزایش دهیم تا روند کار سرعت داشته باشد که ما هم به این موضوع احترام گذاشتیم و همکارانمان را اصطلاحا از پشت دیوار به جلوی دید مردم آوردیم و از آن جا هم کارها را انجام می دهند هم راهنمایی لازم را دارند. وی همچنین درباره مشکلات مربوط به آب های سطحی و معابر خاکی گفت: ما امروز چیزی به اسم آب افتادگی در سطح معابر منطقه نداریم و تمام کانال کشی ها در این منطقه انجام شده و چیزی که امروز در برخی موارد رخ داده تجمع آب بوده که دقایقی وجود داشته و بعد از طریق کانال موجود فروکش کرده و نیاز به تانکر و جع آوری آب و. .. نداشته که این موضوع نیز به دلیل میزان بالای آب در بارش های فصلی بوده است .زینت بخش اما با اشاره  به درحال توسعه بودن منطقه الهیه گفت: به هرحال ساخت و ساز در این منطقه همچنان ادامه دارد و ما در این باره با دو مسئله روبه رو هستیم، یک مورد وجدانی که به هرحال پول بیت المال در معبری هزینه می شود که به خاطر ساخت و سازهای مختلف که در طول سال انجام می شود شاید چند روز پس از آسفالت شدن معبر درخواست آسفالت شکافی داشته باشیم که این شکستن متناوب آسفالت به هرحال سرمایه عمومی را از بین خواهد برد و در نهایت در طولانی مدت به دلیل چند تکه شدن آسفالت باعث نارضایتی هایی می شود.وی تصریح کرد: دومین دلیل وجود معابر خاکی هم یک مصوبه سازمانی و اداری دخیل است که ما اولا باید در معابری آسفالت را اجرا کنیم که حداقل 70 درصد آن ساخته شده مگر این که شریانی باشد و ثانیا این که اگر محلی را آسفالت کردیم تا چهار سال نباید مجوز آسفالت شکافی صادر کنیم که این موضوع عملا در معابر منطقه امکان پذیر نبوده و احتمالا پس از حتی یک یا دو روز درخواست جدید می آید و ما با محدودیت روبه رو می شویم مگر می شود ساختمان نوساز را هم برای این کار متوقف کنیم. شهردار، بدون روتوش پس از بررسی شهرداری منطقه 12 به منطقه 10 شهرداری کمی آن طرف تر در شهرک غرب رفتیم، خیابان های شلوغ قاسم آباد که شاید بتوان گفت آینده الهیه امروز همین منطقه است، ساختمانی لاکچری در دل خیابان اندیشه که سه طبقه آن مملو از مراجعینی بود که باز هم از شهرداری الکترونیک، فقط رنگ های زرد و آبی دیوارش را دیده و سر در منطقه نیز بنری برای اطلاع رسانی آن دیده اند، اما حالا باید برای انجام کارهایشان باز هم از این اتاق به آن اتاق بروند، یکی از نکاتی که هنوز در این منطقه خودنمایی می کرد، صندلی های جلوی در اتاق ها بود که ظاهرا برای حفظ فاصله گذاری اجتماعی انجام شده بود، اما همین مسئله مشکلاتی را برای ارتباط با کارمندان نیز ایجاد کرده، پلاستیک های ضخیم اوایل کرونا همچنان جلوی باجه های شهرداری وجود داشت اما این طرف مراجعه کنندگان  به سختی کارمندان را آن سوی نایلون ها می دیدند که با تراکم بالا و بدون ماسک حضور داشتند و معلوم نبود این به خاطر حفظ ظاهر بود یا کمی استراحت کارمندان!تراکم جمعیت در رنگ دور تا دور طبقات این شهرداری بالا بود اما صندلی برای نشستن ارباب رجوع نیز به اندازه کافی وجود نداشت، طبقات را بالا رفتیم تا به اتاق شهردار رسیدیم، سعید اکبریان شهردار منطقه 10 شهرداری مشهد است، خبرنگار ما به مسئول دفتر وی خود را معرفی کرد و خواستیم با او در باره این بازدید صحبت کنیم، مسئول دفتر پس از 10 دقیقه  وچند ان قلت که باید با روابط عمومی هماهنگ می کردید و ... به شهردار اعلام کرد که خبرنگار روزنامه خراسان برای گزارش سرزده خود به شهرداری آمده اما پس از دقایقی سعید اکبریان از دفتر خود خارج و از کنار ما رد شد، طوری که انگار اصلا کسی وجود خارجی نداشته، مسئول دفتر نیز گفت: آقای شهردار رفتند، بفرمایید. هنوز از این حرکت شهردار منطقه 10 در بهت و حیرت بودیم و خواستیم با آسانسور خارج شویم که وی نیز همان جا منتظر آمدن آسانسور بود و دوباره خود را داخل آسانسور معرفی کردیم، اما اکبریان بازهم در پاسخ حتی بدون نگاه کردن به ما گفت: خب!حرفی برای گفتن باقی نماند...در طبقه دیگر معاونش را دید و گفت چرا کار این (ارباب رجوع ) را انجام نمی دهی، باید انجام می شده، برو انجام بده.از ساختمان شیک منطقه 10 خارج شدیم و فقط به او گفتم انتظار رفتاری جز این داشتیم که وی درحال سوار شدن به خودرو اش گفت انتظار دارید جلسه ام را لغو کنم و با شما صحبت کنم؟ یا وقت بگیرید یا تلفن بزنید تا صحبت کنیم.   میز های خالی موفقی_ قبل از رفتن به شهرداری منطقه یک مشهد آدرس آن را از طریق اینترنت جست وجو می کنم. در سایت شهرداری خیام جنوبی 35 به عنوان آدرس این شهرداری اعلام شده بود. در حالی که پس از کلی جست وجو و اتلاف زمان متوجه می شوم شهرداری منطقه یک در خیابان نوربخش 4 قرار دارد. بالاخره ساعت 9 صبح در شهرداری منطقه یک مشهد حضور پیدا می کنم.وارد محوطه اصلی می شوم که ساختمان های اداری مستقر هستند. به محض ورودم به محوطه سمت راستم آب سرد کنی را می بینم که داخل آن آب جمع شده است. متوجه خرابی یکی از شیرهای آب سرد کن شدم که درست مثل شیر سماور از آن آب روان می شد و هدر می رفت، آن هم در شرایطی که در بحران آب به سر می بریم و مسئولان شرکت آب و فاضلاب به خاطر بحران خشکسالی مشهد در جلسات متعدد راجع به صرفه جویی در مصرف آب هشدار می دهند.وارد یکی از ساختمان های اداری می شوم که امور مربوط به کمیسیون ماده 100 را انجام می دهند، اما از حضور برخی از کارکنان در پشت میزهای شان خبری نیست. حدود نیم ساعت صبر می کنم تا شاید کارکنان در اتاق های شان حاضر شوند، اما کارمندان مربوط در شعبات سه، پنج و شش باز هم حضور نداشتند. برخورد نامناسب با ارباب رجوع در محوطه  سر صحبت را با آقای میان سالی باز می کنم که برای پرونده اش به کمیسیون ماده صد مراجعه کرده است. او می گوید: کد را به کارشناس دادم سیستمش کد من را نشناخت و گفت چنین کدی نداریم اما بعد با مسئول مافوق  که صحبت کردم کد شناسایی شد و فهمیدم سیستم خود کارشناس مشکل داشته است. بعضی کارکنان هم با ارباب رجوع رفتار بدی دارند. مثلا یکی از کارکنان طوری توهین آمیز صحبت می کند که من هر وقت کارم پیش این شخص گیر می کند حضوری نمی روم. از بیرون به او زنگ می زنم و طوری با او صحبت می کنم که فکر کند دارم از شهرداری تماس می گیرم تا پاسخم را بدهد.مرد جوانی در میان مراجعان نیز می گوید: شهرداری کار راه انداز نیست و باید خیلی صبور باشید. کارمندان خودشان را بالاتر از ما می بینند، دفتری که من با آن ها کار می کنم با ترس به این جا زنگ می زند چون کارمندان آن با دعوا حرف می زنند. او ادامه می دهد:  تا چند وقت پیش زمان شهردار قبلی به خاطر کرونا این جا درها را بسته بودند و هیچ کدام از کارمندان را نمی دیدم و با هزار بدبختی ارتباط برقرار می کردیم، اما خدا را شکر از وقتی شهردار جدید آمد این درها را باز کرد و ارتباطات بهتر شد. خانم دیگری می گوید: مدیران قابل دسترس نیستند. ما باید شهردار را ببینیم. هر چند شهردار این منطقه از شهردارهای مناطق دیگر بهتر است، اما کارها را به مشاور خود واگذار می کند. گاهی هم دو روز پرونده را نگه  می دارند و در پرونده ایراد می گیرند در حالی که می شود این موضوع را روز اول بگویند.به سمت اتاق شهردار منطقه یک می روم تا مشکلات مردم را در مدت حضورم به شهردار انعکاس بدهم. مسئول دفتر شهردار می گوید: شهردار و معاون اجرایی در شهرداری مرکز هستند و حضور ندارند. گلایه مردم از پاسخ گویی نامناسب و هزینه های پروانه ساخت وارد ساختمان اصلی شهرداری منطقه 2 می شوم. مراجعان در بخش دبیرخانه تجمع کرده اند. همه ایستاده اند تا کارشان انجام شود، در حالی که به جز یک صندلی خالی، جای دیگری برای نشستن نیست.با یکی از مراجعان که برای مجوز ساخت به شهرداری مراجعه کرده، صحبت می کنم. او می گوید: شش ماه است که این جا برای پروانه مراجعه می کنم. تا الان نزدیک 170 میلیون تومان برای پروانه پرداخت کرده ام، دوباره به من گفته اند باید 50 میلیون تومان دیگر برای نظام مهندسی پرداخت کنم. یعنی بیشتر از 200 میلیون تومان پول پروانه برای یک ساختمان 98 متری دو طبقه. این پول زور است که شهرداری از ما می گیرد.یکی دیگر از مراجعان که مرد میان سالی است، می گوید: من برای تجاری آمده ام و چهار سال دنبالش هستم. هر یک ماه می گویند بیایید پول پرداخت کنید. تا حالا 4 ، 5 بار از من پول گرفتند و حالا صد میلیون تومان شان سیصد میلیون تومان شده! فیش من 300 میلیون تومان بوده، اما الان 700 میلیون تومان شده است. یکی دیگر از مراجعان که آقای جوانی است، می گوید: داخل سالن شهرسازی که می رویم، بد پاسخ می دهند. خانم دیگری می گوید: می بینید شهرداری چه تعداد کارمند دارد؟ ما 6 تا 7 ماه در رفت و آمد هستیم تا خودت پیگیر نباشی کاری برایت نمی کنند.پس از بازدید میدانی از شهرداری منطقه دو به اتاق مدیر روابط عمومی می روم تا هماهنگی لازم برای گفت و گو با شهردار منطقه انجام شود .مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه دو می گوید: شهردار و مدیر اجرایی برای بازدید اسماعیل آباد رفته اند. مشکلاتی را که مشاهده کردم با مدیر روابط عمومی مطرح کردم. او نیز تمام مواردی را که اشاره کردم، یادداشت کرد تا با مسئولان مربوط در میان بگذارد.