روزنامه وطن امروز
1401/03/19
منافع مسلح
وحید معلم: روزنامه نیویورکتایمز در ستونی که به قلم یکی از برندگان جایزه نوبل اقتصاد است، تحلیلی از وضعیت آزادی اسلحه در آمریکا ارائه کرده که جنگ حزب جمهوریخواه با وجدان مدنی (war on civil virtue) نام دارد. پس از وقوع جدیدترین کشتار بیگناهترین افراد جامعه آمریکایی یعنی کودکان و ۲ معلم مدرسه ابتدایی، ستوننویس نیویورکتایمز پروفسور پاول کراگمن (Twitter: @paulkrugman) با بررسی بدترین واکنشهای جمهوریخواهان نسبت به رخداد فاجعهبار کشتار کودکان، سخن خویش را آغاز میکند. کراگمن دانشیار مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و امور عمومی است که سال 2008 جایزه نوبل را به خاطر کارهایش در حوزه تجارت بینالملل و جغرافیای اقتصادی دریافت کرده است. ستوننویس اجتماعی شهیر روزنامه مشهور آمریکا از «تد کروز» جمهوریخواه نقل قول میکند که راهحل وی برای جلوگیری از استمرار کشتار بیگناهان در آمریکا، استقرار محافظ در مدارس آمریکاست. کروز هیچ توجهی ندارد که نظام آموزشی شهر یووالد تگزاس، نیروی پلیس خود را دارد و به نظر میرسد افسران پلیس بلافاصله پس از ورود قاتل به مدرسه خود را به صحنه رساندهاند. علاوه بر آن، سوپرمارکتی که 10روز قبل از این واقعه مورد حمله واقع شد نیز محافظی داشت که چون سلاحش به زره تیرانداز کارساز نبود، خود جان سپرد. پروفسور کراگمن معتقد است بدترین و ترسناکترین واکنش سیاستمداران متعلق است به «دان پاتریک» معاون فرماندار تگزاس که گفت در جامعهای مفروض در وضعیت صلح، ما باید با مدارس به مثابه اهدافی برخورد کنیم که نیاز است مورد حفاظت قرار گیرند. پاتریک از واژه «harden» برای حفاظت از مدارس استفاده میکند که در حقیقت واژهای برای حفاظت از آمریکا و غرب به وسیله سلاحهای اتمی است. او تنها چیزی که برای این واژه جنگی در ذهن خود دارد، محدود کردن درهای ورودی به یک در است. از پاتریک میپرسند این کار چه اثری بر تحصیلات عمومی خواهد گذاشت که برای بسیاری نسلها یکی از تجربیات تعیینکننده رشدشان در آمریکاست؟ معاون فرماندار میگوید: نگران نباشید! خانوادهها میتوانند فرزندانشان را با بردن به تحصیل در خانه (home schooling) حفاظت کنند. با چنین پیشنهادهایی که مسؤولان سیاسی و دولتی آمریکا میدهند در حقیقت 130 هزار مدرسه و 40 هزار سوپرمارکت و بسیاری دیگر از مراکز که میتوانند قربانیان احتمالی تیراندازیها را در بر بگیرند تبدیل به یک پادگان بزرگ نظامی میشوند که یک ملت را بدون نبرد با بیگانه در وضعیت جنگی نگاه خواهند داشت. به قول پروفسور کراگمن، نیروی عظیم نظامی مورد نیاز برای این کار باید به سلاحهای سنگین مسلح باشد، زیرا حملهکنندگان به زره و سلاحهای نیمه خودکار مسلحند لذا این نیروی محافظ باید معادل نیروی دریایی آمریکا باشد. سؤال همیشگی در این باره را پروفسور کراگمن هم تکرار میکند: «در حالی که شلیکهای دستهجمعی در بیرون از آمریکا نادرند، چرا اینجا چنین چیزهایی اینقدر عادیاند؟ جواب معاون فرماندار تگزاس بر این اساس نیست که طبق حقوق آمریکا یک جوان 18ساله میتواند براحتی سلاحهایی در سطح نظامی و زره شخصی بخرد، بلکه پاتریک معتقد است این کشتارها رخ میدهد، زیرا ما یک جامعه خشونتزده هستیم». کراگمن میگوید: «دیدار با دیگر مردمان در مسافرتها نشان میدهد مردم آمریکا مردم خوبی برای تعاملند. آنچه ما را از دیگران متمایز میکند این است که آدمهای بد ما براحتی میتوانند تا دندان مسلح شوند». تحلیل وی از واکنش جمهوریخواهان این است که آنها اصلا نمیخواهند راهحلی برای توقف کشتارهای جمعی ارائه دهند. آنها فقط سر و صدا میکنند تا از بحثهای منطقی خارج شوند تا وقتی که جنایات اخیر از چرخه اخبار بیفتند. کراگمن معتقد است محافظهکاران (طرفداران حفظ وضع موجود و تغییرستیزان)، کشتارهای جمعی و بنا بر آن نرخ بالای مرگ با سلاح در آمریکا را به عنوان قیمت قابل قبول برای پیگیری ایدئولوژی خود در نظر میگیرند. شاید مهمترین بخش تحلیل کراگمن این جا باشد که میپرسد: آن ایدئولوژی چیست؟ «بحث من این است؛ در حالی که صحبت درباره فرهنگ استثنایی اسلحه در آمریکا غلط نیست، بسیار محدود است. آنچه ما واقعا در اینجا میجوییم، یک هجمه به اصل نظریه تکلیف اجتماعی است؛ به نظریهای که مردم باید قوانین مشخصی را پیروی کنند و محدودیتهایی بر رفتارشان را بپذیرند تا جان هموطنان خود را حفظ کنند». سخن جالب کراگمن بیان سنخیت میان این تمرد به عنوان یک مفهوم با مخالفت شدید و غضبناک و بشدت حزبی علیه ماسک اجباری و واکسیناسیون در همهگیری حاضر است، همانطور که حتی با قوانین محیطزیستی مثل عدم استفاده از فسفات در شویندهها نیز چنین مخالفت شدیدی دارند. حال باید پرسید این مخالفتها از کجا میآید؟ استاد نوبلگرفته اقتصاد آمریکا میگوید این نفرت (Hatred) مثل تقریبا همه چیز در سیاست آمریکا مربوط به نژاد است. مفهوم نفرت البته چیزی است که برای حفاظت از ماهیت متحدان آمریکا خصوصا اسرائیل به منتقدان چسبانده میشود. این در حالی است که در سنت آمریکایی کارهایی مثل آموزش عمومی و مراقبت از محیطزیست و محدودیت در استفاده از سلاح، نخست توسط آمریکاییان به صورت قانون درآمده است. کراگمن میگوید: من به دقت نمیدانم این تنفر از قوانین اساسی یک جامعه مدنی از کجا میآید. وی مقالهاش در نیویورکتایمز را اینگونه تمام میکند: «آنچه واضح است اینکه آنها که بیشترین فریاد را درباره آزادی میزنند، بیشترین تلاش خود را میکنند تا آمریکا را به یک کابوس مدل بازی گرسنگی بکشانند؛ با ایست بازرسیهایی در همه جا که مردانی مسلح آن را میگردانند». بازی گرسنگی یا Hunger Games وضعیتی است که برای اداره کشور، پایتخت در امنیت کامل و سیری مطلق است و سایر ایالتها در گرسنگی دست و پا میزنند و باید خودشان شکم خویش را سیر کنند. این تحلیل اجتماعی کاش با یک نگاه روابط راهبردی و تحلیل سیاست بینالملل از نوع پروفسور مرشایمر نیز همراه میشد. مسالهای که برای آمریکا مشکلی داخلی است، در تراژدی سیاست قدرتهای بزرگ یک معضل جهانی است. وقتی میلیتاریزم- مفهومی که اصلاحطلبان برای انتقاد از حضور سپاه در سیاست و مدیریت استفاده میکنند ـ در جامعه آمریکایی چنین به قدرت تعقیب میشود، دفاع از امنیت ملی و کنشهای خارجی آمریکا به طریق اولی میلیتاریزه خواهد بود؛ فرهنگی که حتی اگر 10 درصد طرفدار داشته باشد میتواند مانع همراهی سناتورها و منتخبانی شود که میدانند قانون استفاده عمومی از سلاح باید اصلاح شود ولی نمیتوانند به خاطر خطر از دست دادن رأیهای خود کوچکترین همراهیای با آن بروز دهند. اگر این نگاه نظامیگرا در مدیریت صلح جهانی و تلاش آمریکا برای استمرار شکست امپراتوریها در دنیای مدرن محدود شود، دیگر موازنه جهانی قدرت به نفع آمریکا نخواهد بود و منابع جهان به طرز ناعادلانهای بین آمریکا و بقیه دنیا تقسیم نخواهد شد؛ امری که خود به وابستگی صلح جهانی به این رابطه ناعادلانه استمرار میبخشد. بهای این قدرت گرفتن و سواری از ملل مطیع دنیا را کودکان مدارس و مردمان داخل آمریکا خواهند پرداخت. نام این بیعدالتی ـ همانطور که تد کروز در کلیپهای ضبط شده توسط موبایلهای مردم گفت ـ استثنا بودن آمریکاست. چیزی که وقتی مورد پرسش واقع شد، جواب نفرتبار کروز را در پی داشت: «برایتان متاسفم و با کسی که استثنا بودن آمریکا را قبول ندارد حرفی ندارم». جالب اینکه کروز در ادامه گفت میدانید چرا همه مردم دنیا به آمریکا میآیند؟ چون در آمریکا آزادی کامل وجود دارد. این همان آزادیای است که صدور آن به اوکراین به حدی از افتضاح رسیده که بازیگر بزرگ شطرنج رقابت با روسها یعنی کیسینجر 99 ساله را مورد طعن و لعن قرار میدهد که چرا گفته است زودتر به روسیه زمین بدهید و از وقوع جنگی هستهای جلوگیری کنید. همه باید در دنیا نفله شوند تا آمریکا استثنای عالم خلقت باشد. آیا این همان «Good Governance» جریان آزادیخواه ایرانی است یا جنون آمریکایی؟