اگر همه مثل دعايي بودند...

دعايي به عنوان يكي از انسان‌هاي ويژه، متفاوت و ارزشمند قبل و بعد از پيروزي انقلاب و تا دو روز گذشته كه در قيد حيات بود، براي همه اهل معرفت و اخلاق، شخصيتي مثال‌زدني بود. در اين دو روز و پس از درگذشت نابهنگام و ناباورانه او، مطالب زيادي در فضاي مجازي، رسانه‌ها و گفته‌ها و سخنراني‌ها مطرح شد و افراد گوناگون با گرايش‌هاي سياسي كاملا متفاوت، سخنان تقريبا مشابهي درباره شخصيت دعايي نقل كردند و او را اين گونه تكريم نمودند كه دعايي اهل وحدت بود، اهل تعادل بود، اهل تعامل بود، اهل گذشت بود، اهل تواضع، اخلاق و احترام بود؛ دعايي يك مردمدار واقعي بود، يك روحاني به تمام معنا با زيست ساده طلبگي بود و دعايي يك دردمند محرومان و مستضعفان بود.  دعايي  به‌رغم اختلاف سليقه و ديدگاه سياسي، در حفظ روابط اجتماعي خود با هركس كه با او اختلاف نظر داشت و حتي گاهي دشمني و برخورد بد از او ديده بود، بزرگوارانه همت مي‌گماشت در مجالس و برنامه‌هاي او شركت مي‌كرد. اگر در مجلس عمومي آنها را مي‌ديد، آغوش صميميت و مهرباني خود را به سوي آنان مي‌گشود، پاك و زلال بود و هرگز كينه كسي را به دل نمي‌گرفت. دعايي يك انسان كارگشا و بدون تكلف و تشريفات بود، منشي نداشت، بارها تلفنخانه اطلاعات را مي‌گرفتم و مستقيم به خود دعايي وصل مي‌كرد و با او صحبت مي‌كرديم. يك بار در دفتر آقاي ربيعي، وزير وقت كار و تعاون بودم. خبر دادند آقاي دعايي در طبقات وزارتخانه از اين اتاق به آن اتاق مي‌گردد! آقاي ربيعي دنبال ايشان فرستاد و آقاي دعايي را به دفترش دعوت كرد، آقاي دعايي آمد و سوال شد اگر كاري هست، بفرماييد. 
ايشان گفت، نه! يك نفر به من مراجعه داشت كه مشكلي در اين وزارتخانه داشت و خودش نمي‌توانست پيگيري كند و احساس مي‌كرد حقش ضايع مي‌شود. من آمدم كارش را پيگيري كنم تادر صورت امكان به نتيجه برسد. 
حالا سوال اين است كه چرا بسياري از مسوولان و بسياري از روحانيت ما اين مشي و شيوه و اخلاق و منش را فراموش كرده يا با آن فاصله زيادي گرفته‌اند؟ اگر همه از اين مسير تبعيت كنند، اگر همه از دعايي و امثال دعايي كه متاسفانه بسيار اندك و محدودند پيروي كنند، جامعه متحول خواهد شد، سرمايه اجتماعي از دست رفته دوباره برمي‌گردد، وحدت و صميميت و گذشت دوران انقلاب دوباره احيا مي‌شود و مشكلات بسيار زيادي كه امروز در حوزه‌هاي مختلف كشور با آنها روبروييم، در سايه همكاري، توجه به منافع ملي و دوري از تنگ‌نظري‌هاي حزبي و سياسي حل خواهد شد.
 البته چنين انتظاري شايد قدري محال باشد، ولي مي‌توان تمرين كرد و آن را به مطالبه عمومي تبديل نمود؛ صداوسيماي ما به جاي نشان دادن مجالس رسمي، اداري و تشريفاتي، جلوه‌هايي از اين گونه رفتارها را بيشتر مورد توجه قرار بدهد، روحانيون ما به زيست ساده واقعي كه در شأن آنهاست برگردند، آنگاه ببينند دعوت به خير آنان چگونه در دل مردم اثر خواهد كرد. مگر ما نياموخته‌ايم كونوا دعاة الناس بغير السنتكم، چرا چنين نيست؟ مگر نياموخته‌ايم از قرآن و كتاب خدا كه يا ايها الذين آمنو لم تقولون ما لا تفعلون؟ گناه بسيار بزرگي نزد خداست كه چيزي را بگوييد، ولي به آن عمل نكنيد.
 اگر تجربه بعد از انقلاب ما نشان داده كه متاسفانه بسياري از جوانان ما از ارزش‌هاي ديني و بخش زيادي از افرادي كه در كسوت دين و روحانيت هستند كناره گرفته‌اند، ناشي از همين است كه بين گفتار و اعمال تفاوت‌هاي بسيار زيادي است. وقتي مي‌بينند بخشي از مسوولان و مبلغين نظام و بخشي از دولتمردان تنها چيزي كه متوجه آن نيستند، درد و رنجي است كه مردم ضعيف جامعه كه نزديك به حداقل پنج دهك جامعه و ۵۰ درصد جامعه ما هستند گرفتار آنند، درك نمي‌كنند و دردشان درد مردم نيست، طبيعتا سرمايه اجتماعي و اعتماد در جامعه ما افول پيدا مي‌كند.


اينكه پذيرش بسياري از طرح‌ها و راهكارها دركشور با مشكلات فراوان همراه شده، به عنوان مثال مساله جراحي اقتصادي و اقدامات اصولي براي رفع مشكلات جامعه كه از طرف دولت مطرح مي‌شود وقتي مي‌تواند موفق شود كه اقشار مختلف به ويژه صنعتگران و توليدكنندگان و تجار و كسبه و اصناف و توده مردم با علاقه‌مندي با آن همراهي كنند و به دولت اعتماد داشته باشند.
بايد از منش دعايي الگو گرفت و دولتمردي را با او تعريفي جديد كرد و نظام روحانيت و به ويژه مسوولان روحاني دست به بازنگري اساسي بزنند. اگر چنين شود، اتفاقات زيبايي را تجربه خواهيم كرد. امروز جامعه با مشكلات اجتماعي، اقتصادي، سياسي، امنيتي و منطقه‌اي متنوعي روبروست و وقتي مي‌تواند بر اين مشكلات غلبه كند كه رفاقت، صميميت، همدلي، همكاري و مشاركت بين گروه‌هاي مختلف سياسي و اجتماعي، قوميت‌هاي گوناگون و مسوولان در سطوح مختلف شكل بگيرد، در چنين شرايطي است كه وحدت ملي ما پايدار شده و منافع ملي را پاس خواهيم داشت و همه دست به دست هم مي‌دهيم تا بازنگري در رفتار و منش و عادت‌هاي ناشي از دنياطلبي، قدرت طلبي، فرصت‌طلبي، ريا، تظاهر، تجمل و تشريفات تجديد نظر كنيم. البته باز هم مي‌گويم كار بسيار سخت و دشواري است، اما اگر اراده جمعي به آن تعلق بگيرد، هر سختي و دشواري قابل بهبود خواهد بود؛ به شرطي كه هر كس نگويد ديگري، هركس بگويد تغيير را از خودم بايد شروع كنم و اين وعده الهي كه ان‌الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم را باور داشته باشيم.
خداوند روح يار و عزيز سفر كرده جامعه ما سيدمحمود دعايي مهربان و عزيز مردم را با اولياي خويش محشور گرداند و اميد كه منش او در جامعه تشنه ما ترويج گردد.
الهي آمين