زخم عمیق یک میلیون بازمانده از تحصیل بر پیکر عدالت آموزشی

تحصیل حق هر کودک است و بازماندن او از تحصیل آسیب‌های زیادی به دنبال دارد. به تازگی مدیر کل آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش از حدود ۱۸۵ هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل و ۷۵۰ هزار دانش‌آموز تارک تحصیل در کشور خبر داده و گفته است: «برای اینکه کشور همواره پویا و مترقی باشد باید همه بچه‌های ما در مدرسه باشند و همه آن‌ها تعلیم ببینند. اگر به هر دلیلی بچه‌های ما مدرسه نیامدند یا با افت تحصیلی به مقاطع بالاتر رفتند و در مقابل دانش‌آموزانی با هزینه‌های هنگفت به بالاترین کیفیت یادگیری دست یافتند، شکاف بسیار فاجعه‌بار ایجاد می‌شود که تبعات بسیاری به همراه خواهد داشت. آن وقت همین شکاف و اختلاف می‌تواند سرچشمه بزه و فساد شود.» طبق آمار رسمی ۹۳۵ هزار دانش‌آموز جامانده از تحصیل در کشور وجود دارد و این مسئله شامل کودکان گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال می‌شود که به دلیل انواع و اقسام مشکلات از تحصیل بازمانده اند. در میان این جمعیت حدوداً یک میلیون نفری، کودکانی هستند که از هوش بالایی برخوردارند، اما به دلیل بازماندن از تحصیل، استعدادهایشان شکوفا نشده و حالا به جای اینکه تبدیل به یک نخبه‌شوند، ممکن است مسیر اشتباهی را انتخاب کنند و درگیر معضلاتی، چون اعتیاد و جرائمی، چون سرقت شوند. آمار واقعی بازماندگان از تحصیل بیش از آمار اعلام شده رسمی است و این مسئله خبری تلخ از فاجعه تحصیلی در آینده می‌دهد. آنطور که آموزش و پرورشی‌ها می‌گویند، ترک‌تحصیل دانش‌آموزان به دلیل مشکلات اقتصادی و تعصبات فرهنگی و عدم دسترسی دانش‌آموزان به مدارس است. آن‌ها تلاش می‌کنند با اعلام این دلایل از بار مسئولیتی که روی دوششان است، شانه خالی کنند؛ در صورتی که اصلی‌ترین عامل افزایش ترک تحصیل مربوط به مدیریت در آموزش و پرورش کشور است و تا دیر نشده مسئولان آموزش و پرورش باید برای بازگرداندن بازماندگان از تحصیل چاره‌اندیشی کنند.
مهارت‌آموزی رایگان راهی برای نجات بازماندگان از تحصیل
مصطفی اقلیما، پدر مددکاری اجتماعی ایران درباره راهکار بازگرداندن دانش‌آموزان ترک تحصیل یا جامانده از تحصیل به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «کمک‌های افراد یا ان‌جی‌او‌ها نمی‌تواند اقدام مؤثری برای کاهش آمار بازماندگان از تحصیل انجام دهد، بلکه این مسئله با اقدامات دولت حل خواهد شد.»
او ادامه می‌دهد: «تحصیل برای همه افراد لازم است، اما اگر به هر دلیلی یک دانش‌آموز نمی‌تواند به تحصیل ادامه دهد و بازگرداندن او به مدرسه ممکن نیست، بهتر است این بچه‌ها شناسایی براساس توانمندی‌هایشان به سمت مهارت‌آموزی سوق داده‌شوند تا بتوانند از مهارت کافی برای ورود به بازار کار برخوردار شوند.»


اقلیما با بیان اقداماتی که دولت در جهت مهارت‌آموزی افراد باید انجام دهد، می‌گوید: «وزارت کار پیش‌تر کارگاه‌هایی را برای مهارت‌آموزی نوجوانان و جوانان تشکیل می‌داد و مثلاً به افراد براساس سلایق‌شان سیم‌کشی، برق یا لوله‌کشی آب آموزش می‌داد. این مسئله باعث می‌شد افراد با مهارت کافی نسبت به کاری که به آن علاقه هم دارند، وارد بازار کار شوند و زندگی خود و خانواده‌شان را به بهترین شکل ممکن بچرخانند. بنابراین باید این مراکز گسترش پیدا کند و رایگان در اختیار افراد قرار گیرد تا اگر دانش‌آموزی تحت هیچ شرایطی به مدرسه بازنگشت، مهارتی بیاموزد و مسیر درستی برای زندگی‌اش پیدا کند.
او با اشاره به اینکه وقتی افراد مهارت داشته باشند، عدم تحصیل آن‌ها آسیب کمتری به دنبال دارد، می‌گوید: «جاماندگان از تحصیل اگر به حال خود رها شوند، درگیر آسیب‌ها و معضلات بسیار زیادی خواهند شد. برای مثال وقتی یک فرد درس نخواند و مهارتی هم به او یاد داده‌نشود، راهی به جز تکدی‌گری و رفتن به بیراهه ندارد. از طرف دیگر جامعه ما به افراد متخصص و ماهر احتیاج دارد و با مهارت‌آموزی آن‌هایی که قصد تحصیل ندارند، خدمت بزرگی هم به آن‌ها و هم به جامعه می‌شود.»
عمده مدارس از اعلام آمار واقعی ترک‌تحصیلی‌ها می‌ترسند!
در همین رابطه دکتر پـرویـز رزاقـی، روانشناس بالینی و مشاور مدرسه نیز به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «وقتی بحران به وجود می‌آید، عواقب و آسیب‌های ناشی از آن سطوح مختلف را در بر می‌گیرد. مسئله جاماندگان از تحصیل هم از همین جنس است که با بی‌توجهی به آن جامعه آسیب می‌بیند.» او ادامه می‌دهد: «عمده دانش‌آموزان جامانده از تحصیل قابل شناسایی هستند، چراکه بسیاری از آن‌ها در یک مقطع تحصیلی حاضر شده‌اند و در مقطع تحصیلی دیگر ثبت‌نام نکرده‌اند. از طرفی بسیاری از آن‌ها در اواسط دوره تحصیلی، مدرسه را ترک کرده‌اند. بنابراین شناسایی این دانش‌آموزان کار سختی نیست، مسئله اصلی اینجاست که اقدامات مناسبی برای بازگرداندن این افراد به مدرسه انجام نشده‌است.»
رزاقی ادامه می‌دهد: «پیش‌بینی می‌شود که هر مدرسه پنج الی هفت دانش‌آموزش غایب ثابت داشته‌باشد. بنابراین یک منطقه که دارای حدود ۲۰ مدرسه است، ۱۰۰ دانش‌آموز غایب ثابت دارد!»
او با بیان اینکه ترک تحصیل در پایه نهم بیشتر از پایه‌های پایین‌تر اتفاق می‌افتد، اظهار می‌دارد: «مشاهدات نشان می‌دهد که پایه هفتم و هشتم کمتر ترک تحصیلی دارند، اما در پایه نهم این اتفاق بیشتر می‌افتد. شاید دلیل این مسئله آن باشد که دانش‌آموز بزرگ‌تر می‌شود و خودش تصمیم می‌گیرد که نباید درس بخواند و قصد دارد که وارد بازار کار شود.»
این مشاور مدرسه در پاسخ به این سؤال که برای بازگرداندن دانش‌آموزان ترک تحصیلی به مدرسه چه کار می‌توان انجام داد، می‌گوید: «اول از همه نیاز به اعلام آمار واقعی ترک‌تحصیلی‌ها و شناسایی آن‌ها داریم. پس از آن مشاوران و معاونان تربیتی می‌توانند با آگاهی دادن به دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان بخشی از این دانش‌آموزان ترک تحصیلی را به مدرسه برگردانند.»
او همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا آموزش و پرورش در بازگرداندن ترک تحصیلی‌ها به مدرسه چندان موفق نبوده‌است، می‌گوید: «به عقیده من عمدتاً نگاه آموزش و پرورش به مدارس، نگاه محکوم‌کننده است؛ یعنی وقتی یک مدرسه گزارش دهد تعدادی از دانش‌آموزانش ترک تحصیل کرده‌اند، عمده مقامات مسئول در آموزش و پرورش به جای اینکه راهکار ارائه کنند و همراه مدارس باشند تا دانش‌آموزان را به تحصیل برگردانند، در اولین قدم مدیر مدرسه را محکوم می‌کنند که چرا این اتفاق افتاده‌است. به همین دلیل است که اکثر مدارس، گزارش واقعی از معضلاتی، چون ترک تحصیل دانش‌آموزان خود ارائه نمی‌کنند.»
عزم جدی برای کاهش آمار بازماندگان از تحصیل وجود ندارد
دکتر میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر نیز درباره دلیل ترک تحصیل دانش‌آموزان به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «به نظر من آمار واقعی ترک تحصیلی‌ها بیش از آمار اعلامی از سوی وزارت آموزش و پرورش است. یکی از دلایل افزایش تعداد جاماندگان از تحصیل نیز کرونا است، چراکه با شیوع کرونا و مجازی‌شدن آموزش‌ها، تعداد زیادی از دانش‌آموزان از تحصیل فاصله گرفتند و نتوانستند اینترنت و گوشی‌های هوشمند فراهم کنند.» مهدیار آمار واقعی جاماندگان از تحصیل را بیش از ۲ میلیون نفر اعلام می‌کند و می‌گوید: «آمار جاماندگان از تحصیل با شیوع کرونا افزایش هم پیدا کرده‌است.»
او به آسیب‌های ناشی از ترک تحصیل دانش‌آموزان نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «عدم تحصیلات مقدماتی سبب می‌شود که افراد، جامعه‌پذیر نشوند و در ارتباط‌گیری با سازمان‌ها، اقوام و حوزه‌های سیاسی و اجتماعی مختلف دچار مسئله شوند که تبعات زیادی را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل حل این معضل نیازمند یک برنامه ملی است و باید فکر جدی برای آن شود تا تعداد جاماندگان از تحصیل به حداقل برسد.»
معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر با بیان اینکه برنامه ملی مورد نیاز برای کاهش جاماندگان از تحصیل باید هم ضمانت‌های قانونی و هم حمایت‌ها و مشوق‌های مادی و معنوی داشته باشد، اظهار می‌دارد: «در حال حاضر ضمانت‌های قانونی برای مقابله با بازماندن از تحصیل وجود دارد، اما این قوانین باید بازنگری شود و ارتقا و بهبود پیدا کند. باید بررسی شود که قوانین موجود در این زمینه تا چه میزان بازدارنده بوده‌است و برای مؤثر واقع شدن آن تغییر پیدا کند.»
مهدیار تصریح می‌کند: «متأسفانه در دولت قبل تصمیمی گرفته شد و طی آن، مدارس برخی از روستا‌ها که تعداد دانش‌آموزان کمی داشت، جمع‌آوری شد. با این اتفاق، بازماندگی از تحصیل تشدید پیدا کرد، چراکه دانش‌آموزان باید برای تحصیل به چند روستا آن طرف‌تر می‌رفتند و از آنجایی که این کار برای آن‌ها و خانواده‌هایشان هزینه‌بر و انرژی‌بر بود، ترجیح دادند که درس نخوانند! به همین دلیل آموزش و پرورش باید برای افرادی که مدارس‌شان تعطیل شده‌است یا در روستای خود مدرسه‌ای ندارند، چاره‌اندیشی کند.»
او با اشاره به اقداماتی که دولت برای دانش‌آموزان محروم از تحصیل می‌تواند انجام دهد، می‌گوید: «دولت می‌تواند در روستا‌های کم‌جمعیت، تحصیل مجازی را پیگیری کند تا یک معلم بتواند یک منطقه را با آموزش مجازی پوشش دهد. البته این کار ملزم به فراهم کردن تجهیزات فیزیکی مورد نیاز برای این روستا‌ها است. حتی اگر این راهکار میسر نبود می‌توان با بهره‌گیری از اقداماتی که در سایر کشور‌ها مانند استرالیا وجود دارد، تحصیل را برای کودکان تسهیل کرد. به این ترتیب که با امواج رادیویی به افراد آموزش داده‌شود و تمرین‌ها و امتحانات از طریق تلفن پیگیری گردد.»
مهدیار در پایان تأکید می‌کند: «به عقیده من، خیلی راحت می‌شود اعداد و ارقام بازماندگان از تحصیل را کاهش داد که البته این مسئله نیازمند برنامه‌ریزی دقیق دولت و عزم جدی آن در استفاده از همه ظرفیت‌ها است.»