پنجره ارتباطی با آژانس بسته نشود -جمهوری‌خواهان، دنبال شكست برجام

آرمان ملی: صدور قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان داد که صحبت آمریکا و تروئیکای اروپایی از مذاکره بیش از آنکه رویکردی فکری و عملی از جانب آنها باشد بیشتر مساله‌ای است که در مقام اظهارنظر و بیانیه سیاسی به آن پایبند هستند و اگر شرایط آنطور که آنها می‌خواهند پیش نرود؛ حتی اگر شرایط مذاکره نیز فراهم باشد به بهانه‌ای مذاکره را کنار می‌گذارند و به سراغ راهکارهای دیگری می‌روند. چنانکه نگاهی به قطعنامه اخیر علیه ایران و تحرکات غربی‌ها برای صدور آن را می‌توان تلاشی در همین زمینه دید. چه اینکه برخی از تحلیلگران و کارشناسان بر این باورند که صدور قطعنامه یک بازی مقصرنمایی از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی است برای اینکه بخواهند توپ را به زمین ایران بیندازند و مواضع ایران را به چالش بکشند. هرچند که پاسخ درخور توجهی که ایران به این اقدام داد و نصب سانتریفیوژهای جدید و قطع فعالیت دوربین‌های فراپادمانی یک بار دیگر عملا توپ را در زمین خود غربی‌ها انداخت و اظهارنظرهای مقامات غربی در این زمینه و به خصوص بیانیه اخیر اتحادیه اروپا از همین مساله خبر می‌دهد که شاید اروپایی‌ها خود نیز فکر نمی‌کردند که صدور قطعنامه اینقدر برایشان گران تمام شود. حال توپ در زمین آنهاست و آنها هستند که باید در مورد آینده برجام و احیای آن تصمیم بگیرند. در این راستا برای بررسی علل و عوامل صدور قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام، پاسخ متقابل ایران و آینده برجام «آرمان ملی» با علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید. ارزيابي شما از تصويب قطعنامه عليه کشورمان در شوراي حکام، علل و عوامل آن و واکنش متقابل ايران چگونه است؟
زماني که آقاي گروسي به تهران آمد مقامات کشورمان نيز استقبال خوبي از وي کردند و توافقاتي انجام دادند که به پيشنهادات آژانس پاسخ مثبتي بدهند. به همين جهت نيز دوربين‌ها نصب شد اما به مرور زمان فاصله‌اي ميان ايران و آژانس افتاد و دليلش نيز اين بود که مساله هسته‌اي با تعامل با آژانس ذاتا تفاوت مي‌کند و متفاوت از يکديگرند. اما اکنون خيلي درهم تنيده شدند و يک همپوشاني بين مسأله برجام و سازمان بين‌المللي انرژي اتمي به وجود آمده است. از طرف ديگر ايران انتظار نداشت که برخلاف دفعات گذشته رأي اعضاي شوراي حکام اين چنين باشد. چراکه تا کنون شوراي حکام اينقدر رأي عليه ايران نداده بودند و 30 رأي موافق خيلي زياد است و اين مساله باعث ناراحتي ايران شده و با واکنش شديد کشورمان مواجه شده است، چراکه ايران فکر مي‌کند تبليغات غربي‌ها باعث شده که شوراي حکام بتواند 30 رأي منفي عليه ايران جمع کند. البته صحبت‌هايي هم در خصوص چرايي سفر آقاي گروسي به رژيم صهيونيستي و ملاقاتش با بنت مطرح است که اساسا چرا بايد اين سفر انجام مي‌شده است. گرچه عده‌اي مطرح مي‌کنند که گروسي به دنبال آخرين اطلاعات و خبرها بوده که اين صحبت‌هاي صهيونيست‌ها واقعيت دارد يا خير. در کل وي سفر پرحاشيه‌اي به اسرائيل داشته است. ايران نيز از آنجا که مصر است تا سپاه پاسداران را از ليست تحريم‌هاي آمريکا و گروه‌هاي تروريستي خارج کند و اين نهاد انقلابي به جهت ارتباطات اقتصادي و صنعتي که دارد خروجش از ذيل تحريم‌ها مي‌تواند به لحاظ اقتصادي نيز براي کشورمان سود و منفعت زيادي داشته باشد. بنابراين از سال 2020 به اين طرف روابط ما و آژانس خيلي دچار فراز و نشيب شد و از سال گذشته که دولت آقاي رئيسي روي کار آمد تيم مذاکره کننده دولت نيز با وجود تلاش زياد براي به سرانجام رساندن مذاکرات و احياي برجام بازهم موفقيتي کسب نشد. البته هر چند که آقاي اوليانوف سفير روسيه در سازمان ملل مي‌گويد 99 درصد پيشرفت کرده‌ايم اما به نظر مي‌رسد اين اظهار نظر وي بيش از آنکه به واقعيت نزديک باشد اظهارنظري تبليغاتي است، چراکه امروز خود روسيه با غرب مشکل دارد. اينکه گفته مي‌شود پيشرفت در پيش نويس مذاکرات 99 درصد بوده نيز چندان درست نيست. گرچه پيش‌نويس‌هايي تهيه شده بوده اما در اين حد و حدود نبوده است. لذا طي 5 تا 6 ماه گذشته شاهد فاصله گيري اروپايي‌ها و آمريکا از مساله برجام بوديم و اگرچه اکنون نيز اصرار مي‌کنند اما در واقع آنطور که بايد چندان عملکرد موثري در راستاي احياي اين توافق انجام نمي‌دهند. غربي‌ها به‌خاطر بحران اوکراين و همين که نمي‌خواهند در اين منطقه جنگي رخ دهد که بسيار خطرناک است؛ به همين دليل خيلي با احتياط پيش مي‌روند. سرمايه‌گذاري‌هايي که در اين منطقه شده و آسيب پذيري‌هايي که از طرف کشورهاي عربي وجود دارد موجب شده تا غربي‌ها مقداري با احتياط با اين منطقه برخورد کنند. ايران نيز اين مساله را متوجه شده و به اين قضيه اعتراض مي‌کند و نسبت به خروج سپاه از ليست تحريم‌ها پافشاري بيشتري مي‌کند. ولي به نظر نمي‌رسد که مذاکرات هسته‌اي به جاي مطلوبي برسد.
اخيرا وزير امور خارجه آمريکا مطرح کرده که با همپيمانان اروپايي خود به دنبال پايان دادن به مذاکرات وين هستيم؛ از طرفي نيز کنگره آمريکا به دنبال طرحي براي قطع بودجه دولت بايدن براي احياي برجام است؛ اساسا اين نوع رويکرد متناقض آمريکايي‌ها را چگونه تحليل مي‌کنيد؟
با توجه به نفوذي که اسرائيل مخصوصا در نمايندگان جمهوريخواه دارد اين طرح براي جمهوريخواهان در مجلس سناست و آنها نيز چنين جبهه خشونت آميزي نسبت به برجام گرفتند و هر دو به سمت و سويي حرکت مي‌کنند که برجام را به بن‌بست بکشانند. برخلاف نظر بايدن که خيلي علاقه‌مند است اين موضوع در فضاي مسالمت‌آميزي حل و فصل شود ولي جمهوريخواهان به دنبال اين هستند که آمريکا را از مساله برجام و توافق با ايران بيرون بکشند و اين به نفع اسرائيل خواهد بود. با توجه به اينکه بنت نيز طي روزهاي گذشته به امارات رفته مي‌خواهند شيخ‌نشين‌هاي خليج فارس را ساپورت کنند که درآمد اقتصادي و نظامي براي صهيونيست‌ها دارد. بنابراين جمهوريخواهان در حمايت از اسرائيل در تلاشند که فاصله آمريکا را با مذاکرات هسته‌اي بيشتر کنند ولي آقاي بلينکن در حال تلاش است که با همکاري انگليس، فرانسه و آلمان دنبال اين مسائل را بگيرد و مجددا شرايط از سرگيري مذاکرات را فراهم کند. البته باز هم ديپلماسي محرمانه‌اي از طريق عراق، عمان، قطر و کشورهايي مثل پاکستان که در شوراي حکام به ايران رأي ممتنع داد شکل گرفته که مقداري مواضع طرفين را آشتي جويانه و مسالمت جويانه کنند. بنابر اين، اين اختلاف در ساختار قدرت آمريکا بسيار مشهود است که دموکرات‌ها خواهان حل مساله به صـــورت مسالمت‌آمــــيز هستند اما جمهوري‌خواهان به تحرکات لابي‌هاي يهودي به دنبال اين هستند که آمريکا از مساله ايران فاصله بگيرد و سياست تنبيهي عليه ايران اعمال کنند که کار بسيار خطرناکي خواهد بود و مشخص نيست که در آينده چه خواهد شد.


تروئيکاي اروپايي همواره به از سرگيري مذاکرات و احياي برجام تاکيد داشته اما در مقام عمل شاهد چنين رويکردي از آنها نبوده‌ايم و عملکرد متناقضي داشته‌اند که نمــونه آن را مي‌توان در قطعنامه ضد ايراني صادر شده از سوي شــوراي حکام ديد؛ اين تناقض رفتاري اروپايي را چگونه مي‌توان تبيين کرد؟
الان چون رئيس اتحاديه اروپا آقاي مکرون است وي ارتباط بسيار نزديکي با دموکرات‌ها در آمريکا دارد و برخلاف اينکه نوعي بدبيني به ترامپ و جمهوريخواهان داشت؛ نسبت به بايدن روابط نزديک و صميمانه‌اي دارد. بنابراين او هم تلاش مي‌کند به اينکه به عنوان رئيس اتحاديه اروپا مذاکرات به شيوه مسالمت‌آميز حل شود، چراکه در ايران مي‌تو‌اند بازار خوبي به دست آورد. فرانسه به عنوان رئيس اتحاديه اروپا نگران اين امر است که اگر شاهد تقابل و رويارويي ميان ايران و آمريکا يا بروز تنش در منطقه باشيم باز هم سيل مهاجرت‌ها پيش خواهد آمد و همه اروپا از اين موضوع متاثر خواهد شد. بنابراين نگراني‌هاي اين چنيني وجود دارد و مي‌دانند که به هم خوردن منطقه، بازار اقتصادي آنها را مسدود خواهد کرد. بنابراين برخلاف يهودي‌هايي که در اسرائيل و آمريکا هستند و موافق اين امرند؛ اروپايي‌ها و ديگر کشورها معتقدند که بروز جنگ؛ ايجاد تنش در منطقه و رفتن به سمت و سوي جنگ در منطقه بسيار کار خطرناک و احمقانه‌اي است. لذا ممکن است که آمريکايي‌ها اين قضيه را پس از انتخابات دسامبر باز هم به کنگره بکشند. اکنون اروپايي‌ها به خصوص فرانسه که به دموکرات‌ها نزديک‌تر است از پيروزي‌هاي احتمالي ترامپ نگران هستند که البته به نظر نمي‌رسد ترامپ به پيروزي برسد. لذا اروپايي‌ها تلاش مي‌کنند که موقعيت بايدن را درخشان جلوه دهند تا بايدن مجددا انتخاب شود و ترامپ شکست بخورد. اروپايي‌ها به جهت اينکه بازار خوبي در کشورمان دارند در پي آن هستند که همه چيز مسالمت‌آميز پيش برود.
با اين اوصاف پس چرا اروپايي‌ها به دنبال تحرکاتي مثل صدور قطعنامه رفتند که هم شرايط را متشنج کرد و هم پاسخ قاطع و متقابل ايران را در پي داشت؟
من پيش از اين نيز گفتم که اين قطعنامه صادر شده قطعنامه تنبيهي نيست و فقط جنبه اخطاري دارد. اما ذاتا اين قطعنامه تکليف سياسي يا حقوقي براي ايران ايجاد نکرده بلکه قطعنامه‌اي توصيه‌اي است. واکنش ايران در خصوص غيرفعال کردن دوربين‌ها اقدام خوبي بود. بنابراين هر قدر که دوربين‌هاي جديدي از کار بيفتد روابط ما با آژانس تيره‌تر خواهد شد و چون آژانس موظف است به کميسيون مشترک برجام نيز از وضعيت پيشرفت در ايران گزارش دهد. لذا نبايد به سمت و سويي برويم که پنجره‌هاي ارتباطي‌مان با برجام و آژانس بسته شود.
برخي بر اين عقيده‌اند که غربي‌ها به ويژه آمريکا به‌خاطر اينکه برنامه مشخصي براي احياي برجام و از سرگيري مذاکرات نداشتند با صدور قطعنامه به بازي مقصرنمايي ايران و انداختن توپ به زمين ايران روي آوردند؛ اين گزاره را چطور تحليل مي‌کنيد؟
پيش از شکل‌گيري نشست شوراي حکام آژانس، زماني که 3 کشور اروپايي اقدام به صدور بيانيه کرده و آمريکا نيز آن بيانيه را مورد تاييد قرار داد، روشن شد که آمريکايي‌ها رفته‌رفته از برجام فاصله مي‌گيرند و در ادامه نيز سفر آقاي رافائل گروسي به اسرائيل در آستانه برگزاري نشست شوراي حکام نيز سند ديگري بود که جديت اين احتمال درخصوص فاصله‌گيري را آشکارتر ساخت. در واقع با اين تحولات مي‌توان گفت که صداي جديدي در مذاکرات هسته‌اي شنيده مي‌شود که در مجموع حکايت از اين دارد که رفتار طرف مقابل رفته‌رفته شکل و شمايلي خصمانه به خود مي‌گيرد. به‌طور کلي همه پنجره‌ها در حال بسته شدن است. طرفين يکديگر را مقصر از بين رفتن اميد به احياي برجام معرفي مي‌کنند. درواقع هم در منطقه با محوريت اسرائيل و عربستان سعودي و هم درون آمريکا و اروپا نوعي همگرايي و همدستي عليه ايران در حال شکل‌گيري است. البته شوراي حکام آژانس به دو شکل «اخطاري» و «تنبيهي» اقدام به صدور قطعنامه مي‌کند، قطعنامه‌اي که روز چهارشنبه عليه ايران تصويب شد قطعنامه‌اي اخطاري بود نه تنبيهي که آن هم آنطور که خودشان گفتند به‌خاطر عدم اجازه بازرسي از 3 سايت هسته‌اي ايران بوده است. از طرفي ادامه ماجرا طبيعتا به رفتار ايران و اين مساله بستگي دارد که اجازه بازرسي از آن سه سايت صادر شود يا نه؛ چراکه طبيعتاً درصورتي که اين امکان براي آژانس فراهم نشود، احتمالاً در ماه‌هاي پيش‌رو بايد منتظر قطعنامه ديگري هم باشيم.