ونزوئلا، نماد مقاومت در آن سوی دنیا

ونزوئلا در شمالی‌ترین نقطه از امریکایی جنوبی به عنوان الگویی مانند جمهوری اسلامی ایران قربانی سیاست‌های ظالمانه کاخ سفید واقع شده و در مقابله با تحریم‌های اقتصادی و جنگ ترکیبی این کشور راهبرد مقاومت و ایستادگی را اتخاذ کرده است.
از همین رو، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس‌جمهور ونزوئلا ضمن ستودن ایستادگی این کشور در برابر امریکا فرمودند: «تجربه موفقیت آمیز دو کشور نشان داد تنها راه مقابله با این فشار‌ها مقاومت و ایستادگی است.»
راهبرد مقاومت در حالی از سوی دو ملت ایران و ونزوئلا انتخاب شده که از جهات عدیده‌ای دارای اختلاف بوده و کمتر وجه تشابهی میان این دو کشور مشاهده می‌شود. ایران کشوری بزرگ در جنوب غرب آسیا و میلیون‌ها کیلومتر با امریکای جهانخوار فاصله دارد در حالی که ونزوئلا در همسایگی این کشور جنایتکار واقع شده است. نوع نظام سیاسی ایران «جمهوری اسلامی»، اما ونزوئلا «جمهوری بولیوار» است. ایران ۸۵ میلیون نفر و مسلمان نشین است، اما ونزوئلا ۲۸ میلیون نفر جمعیت دارد که ۹۰ درصد آن را مسیحیان تشکیل می‌دهند. به لحاظ جغرافیایی نیز ایران ۱،۶۴۸،۱۹۵ کیلومتر مربع وسعت دارد در حالی که ونزوئلا ۹۱۶،۴۴۵ وسعت دارد. ونزوئلا در حالی که بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان را داراست ایران در میان اعضای اوپک، سومین دارنده ذخایر نفتی جهان محسوب می‌شود.
با وجود این یک وجه تشابه اساسی میان این دو کشور وجود دارد که آن را سیاست‌های ظالمانه و سلطه جویانه امریکا، به‌ویژه تحریم‌های اقتصادی و جنگ ترکیبی واشنگتن ایجاد کرده است. به عبارت روشن‌تر، آنچه سبب شده تا دو کشور با تفاوت‌های فراوان و فاصله زیاد به لحاظ فکری و عملی در اتخاذ یک سیاست همسو و همگام شوند و در دور زدن تحریم‌ها به کمک یکدیگر بروند، پرداخت هزینه‌هایی است که برای استقلال سیاسی و راهبرد مقاومت و ایستادگی می‌پردازند؛ راهبردی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ملت ایران از حضرت امام (ره) آموخت و امروز به شکر خدا در ادبیات سیاسی دنیا وارد شده و به یکی از واژه‌های برجسته در این ادبیات درآمده است.


اینکه چرا ملت ایران این درس را به خوبی از آن امام والامقام فراگرفت و سایر ملت‌ها نیز به آن اقبال کرده‌اند، بدین علت است که این درس از مکتب نبوی و علوی فرا گرفته و اصول آن بر اساس منطقی عقلانی تبیین شده است. مکتب مقاومت دارای چهار مؤلفه اساسی است:
۱. هر انسانی در طول حیات دنیوی خویش با چهار دشمن مشترک مواجه است؛ ۱. شیطان؛ ۲. نفس؛ ۳. انسان‌های شیطان صفت و ۴. دولت‌های شیطانی.
۲. هیچ فردی به سعادت دنیوی و اخروی نمی‌رسد الا آنکه در برابر این چهار دشمن مقاومت کند و تسلیم خواسته‌های آن‌ها نشود.
۳. برای مقاومت و ایستادگی در برابر «دولت‌های شیطانی» مقاومت به صورت فردی پاسخ نمی‌دهد و باید مقاومت ملی از سوی یک ملت اتخاذ شود. پیروزی انقلاب اسلامی و ایستادگی آن در برابر زورگویان دنیا نتیجه ملی شدن مقاومت در ایران بود.
۴. وقتی دولت‌های شیطانی جبهه‌ای عمل کرده و برای نابودی کانون مقاومت بسیج می‌شوند، مقاومت هم باید از سطح ملی به فراملی و جبهه‌ای گسترش بیابد. اقدامی که حضرت امام (ره) آن را شروع کردند و از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی برنامه‌ریزی و به دست سرداران بزرگی، چون شهید حاج قاسم سلیمانی به مرحله اجرا درآمد.
بدون تردید اگر امروز جمهوری اسلامی برای مقاومت در برابر شیطان بزرگ تنها مانده بود و جبهه مقاومت با پیروزی مواجه نشده بود، کشوری در آن سوی دنیا راهبرد مقاومت را بر نمی‌گزید.
وقتی تفکر مقاومت در دو سوی دنیا در دو کشور کاملاً متفاوت با یک نتیجه موفقیت آمیز روبه‌رو می‌شود، این تفکر از مرز‌های اندیشه و ذهنیت به عالم واقع و عینیت پا نهاده و به مکتب مقاومت تبدیل می‌شود.
از این رو، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نیکلاس مادورو توجه ملت‌ها را به نتیجه مقاومت دو ملت ایران و ونزوئلا جلب کرده و فرمودند: «نتیجه‌ای که می‌توان از ایستادگی و موفقیت دو ملت ایران و ونزوئلا گرفت، این است که تنها راه علاج در مقابل فشارها، ایستادگی و مقاومت است ضمن آنکه باید همکاری‌ها و ارتباطات میان جمهوری اسلامی ایران و دولت بولیواری ونزوئلا بیش از پیش مستحکم و نزدیک شود.»