اصلاحات اقتصادی فراتر از اصلاحات اجرایی

شمس‌الدین حسینی رئیس کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مجلس  
 
 
 


اصلاحات اقتصادي در ايران فراتر از اصلاحات اجرايي و سياستي به سطح ساختاري و نهادي است. اينجا پذيرش مردم خيلي مهم است، پذيرش مردم و پذيرش اجتماعي چطور به دست مي‌آيد؟ همين جلساتي که برگزار مي‌شود، مثلاً وقتي آقاي رئيس‌جمهور با مردم صحبت مي‌کند، آقاي معاون اول با مردم صحبت مي‌کند، وزرا با مردم صحبت مي‌کنند يا حوزه‌هاي ديگر تصميم سازي کشور مثل مجلس با مردم و رسانه‌ها صحبت مي‌کنند، با تنوير افکار عمومي سعي مي‌کنند قدري مسائل سخت را بيشتر توضيح دهند، اينکه به اصطلاح ارز 4200 حذف مي‌شود، حالا قيمت برخي کالاها افزايش پيدا مي‌کند را همه مي‌بينند و همه بر سرمان فرياد مي‌زنند، ولي آن موضوعي که شيوه تأمين ارز 4200 منجر به افزايش پايه پولي مي‌شود، افزايش پايه پولي منجر به افزايش نقدينگي و افزايش نقدينگي منجر به افزايش تورم مي‌شود را همه نمي‌بينند. اين همان قسمت سختي است، که بايد به مردم توضيح داده شود، اگر اين اتفاق بيفتد، تنوير افکار عمومي صورت بگيرد، مردم متوجه مي‌شوند که اين سياست هم که اتخاذ نمي‌شد، اين اتفاقات مي‌افتاد. مگر سال‌هاي 1400، 1399، 1398، 1397 تورم نداشتيم؟ بالاترين تورم در اين مقاطع بوده است، دولت ارز 4200 را هم به واردات اختصاص مي‌داد. يک نکته: چرا به‌طور کلي در زندگي‌مان برنامه اقتصادي داريم؟ هر خانواري به‌خاطر اينکه محدوديت‌ها و آينده را بررسي مي‌کند، هر خانواده‌اي که دورانديش‌تر باشد موفق‌تر است، حالا بچه‌هاي خانواده ممکن است دنبال حساب و کتاب نباشند، ولي پدر و مادر خانواده به آينده توجه مي‌کنند، دولت در جايگاه پدر خانواده مي‌نشيند، دولت بايد دوردست را ببيند، دولت بايد بداند که اگر اين مدل را ادامه بدهد، چه اتفاقاتي براي جامعه مي‌افتد. اگر قرار بود در سالجاري مدل سال قبل تأمين مي‌کرديم بايد 25 ميليارد دلار ارز 4200 توماني به واردات کالاهاي اساسي اختصاص مي‌داديم، از کجا مي‌خواستيم بدهيم؟ اولا مردم بايد بدانند علت تورم افزايش نقدينگي، علت افزايش نقدينگي افزايش پايه پولي است، ما در واقع داريم از ذخيره و اندوخته مصرف مي‌کنيم، تعادل بين منابع و مصارف ارزي ما به هم خورده است، اينها موارد سختي است که بايد به مردم توضيح داده شود. پذيرش اجتماعي با تنوير افکار عمومي پديد مي‌آيد. اما ما بايستي تحمل مردم را هم در نظر بگيريم، اينجاست که من معتقدم در ادامه بايستي شيوه اجرا اصلاح شود و بهبود پيدا کند، چگونه بايستي تحمل مردم را نگاه کنيم؟ ما در اثر اجراي اين سياست چقدر بار مالي يا هزينه خانوار را افزايش مي‌دهيم و چه ميزان جبران مي‌کنيم. ما بايد حتماً جبران کنيم و اين جبران بايستي به گونه‌اي صورت بگيرد که ملاحظاتي در آن باشد. همان طور که بايد دغدغه داشته باشيم که اين جبران و شيوه جبران خودش منجر به افزايش پايه پولي و نقدينگي نشود بايستي به ميزاني باشد که مردم همياري کنند. آن چيزي که الان به عنوان مابه التفاوت دارد به مردم پرداخت مي‌شود يا قرار است به مردم پرداخت شود از محل افزايش نرخ ارز نفت و ميعانات گازي نيست، از محل هدفمندي است، دولت اگر به کسري بودجه خودش توجه مي‌کند، حتماً بايد به کسري بودجه خانوار هم توجه کند. اين جزو مواردي است که بايد توجه شود. به دوستان و همکاران در دولت توصيه مي‌کنم که با نگاه دورانديشانه که قرار است اصلاحات اقتصادي بيشتر و بالاتري را انجام دهيم، با مردم هم بيشتر صحبت کنند، هم به جبران رفاه خانوار توجه کنند، آن چيزي که در بند ص تبصره يک قانون بودجه 1401 آمده اين است که اگر قرار است کالايي از سبد ارزي ترجيحي حذف شود، بايد جبران زيان رفاه مصرف کننده با در نظر گرفتن قيمت‌هاي سال 1400، قبل از حذف انجام شود.