چرایی تغییر شغل چندین هزار پزشک عمومی در ایران

 راضیه زرگری- شهروندآنلاین؛ «اگر بخواهیم درباره حوزه‌های غیرمرتبط صحبت کنیم باید بگوییم یک فرد با مدرک پزشکی عمومی به سمت هر کاری که سود بیشتری برای او داشته باشد، کشیده می‌شود؛ این تمایل فقط مخصوص پزشکان نیست. الان شرایط اقتصادی به‌گونه‌ای است که شاید خیلی از متخصصان دیگر حوزه‌ها هم به‌خاطر رسیدن به درآمد بیشتر قید زحمت‌هایی که در دانشگاه کشیده‌اند، می‌زنند.» محمد دوره عمومی‌اش را در یکی از دانشگاه‌های دولتی پشت‌سر گذاشته و حالا با یکی از هم‌دوره‌ای‌هایش یک مرکز ترک اعتیاد را مدیریت می‌کند: «من با علاقه زیاد و درس خواندن شبانه‌روزی در کنکور پزشکی پذیرفته شدم و آرزوهای زیادی برای خودم داشتم. اما متاسفانه ما در کشوری زندگی می‌کنیم که حتی برای بهترین جایگاه‌های آموزش عالی در دانشگاه هم تضمینی برای آینده وجود ندارد.» او معیشت را دغدغه اصلی پزشکانی می‌داند که عطای طبابت را به لقایش می‌بخشند: «با این حال من به رشته‌ام علاقه داشتم و تلاش کردم کاری انجام دهم که چندان بی‌ارتباط به حوزه تخصصی تحصیلی‌ام نباشد.»

 

چرا ۲۰هزار پزشک عمومی، کار پزشکی نمی‌کنند؟

رئیس‌زاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی با تاکید بر اینکه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی باید متناسب با رعایت کیفیت باشد، می‌گوید: «بدون تردید تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی و دور زدن کارشناسان حوزه سلامت، به کیفیت ارایه خدمت، غرور ملی و دستاورد «خودکفایی مطلق حوزه سلامت»، آسیب می‌زند.»



متاسفانه پزشک عمومی اگر مطب بزند و از صبح تا شب مریض ببیند، درآمد یک هفته‌اش با درآمد یک روز مرکز زیبایی برابری می‌کند.

او با طرح این سوال که چرا اکنون نزدیک ۱۵ تا ۲۰هزار پزشک عمومی، کار پزشکی انجام نمی‌دهند؟ و چرا ۱۸هزار پزشک در شبکه نظام ارجاع و پزشک خانواده و خانه‌های بهداشت، کمبود داریم؟ خطاب به دیگر نهادهای نظارتی و تصمیم‌گیری می‌گوید: «این همه پزشک داریم که کار نمی‌کنند یا کارهای غیرمرتبط با تخصص‌شان انجام می‌دهند. اگر واقعا دلسوز هستید اول همین پزشکان موجود را در این شبکه به کار بگیرید و بعد بیداد کمبود پزشک را سر دهید. اگر واقعا دغدغه جدی کمبود دسترسی مردم به پزشک را دارید، بیایید بنشینید و همانطور که خودتان برای افزایش ظرفیت تصمیم می‌گیرید، خودتان هم نظام پزشک خانواده و ارجاع را اجرا کنید. از وزارت بهداشت، ‌مجلس و دولت بخواهید و اعلام کنید که با پول مردم پزشک عمومی تربیت کردیم، اما اکنون این پزشک در سیستم نظام ارجاع و پزشک خانواده به‌کارگیری نمی‌شود، چرا؟ آقای نماینده مجلس و آقای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی بیا و این را حل کن. اینکه روی کاغذ بگوییم اینقدر ظرفیت‌ها افزایش یابد که هنر نیست و هرکسی بلد است آن را انجام دهد. اگر دلسوز هستید و دغدغه دارید که قطعا دارید، بیایید و مطلبی را که مشکل مردم را واقعا حل می‌کند، دنبال کنید؛ توزیع را عادلانه کنید و ماندگاری پزشکان را در مناطق محروم افزایش دهید.

 

همسرم با مدرک پزشک عمومی، بسازوبفروش شد

«همسرم پزشک عمومی بود، بعد از پایان دوره دانشگاه تمایلی به تخصص‌گرفتن در ایران نداشت. همین شد که وارد حوزه ساخت‌وساز شد و رسما با مدرک پزشکی بسازوبفروش شد.» مریم، پزشک عمومی است که تخصص پوست را نیمه‌کاره رها کرده و با گذراندن دوره‌های زیبایی پوست، به درآمد بسیار خوبی رسیده. او به «شهروندآنلاین» می‌گوید: «در خانواده نسبتا متوسطی بزرگ و در رشته پزشکی قبول شدم. سال 90 بود که تصمیم گرفتم فوق‌تخصص پوست بخوانم و البته در همان دوره تخصص با ورود با بازار کار حوزه زیبایی پوست و مو، توانستم راهم را در زندگی شغلی هموار کنم. بعد از مدتی وضع مالی‌ام خوب شد و تا امروز هم مطب شخصی نداشته‌ام و فقط در درمانگاه‌ها و مراکز زیبایی فعالیت می‌کنم.»

 

از پزشکانی که کار درمانی نمی‌کنند تا کسانی که کارمند می‌شوند

«پزشکان عمومی که در کار تخصصی خود باقی نمی‌مانند دو دسته می‌شوند؛ یک دسته آنهایی که اصلا کار پزشکی نمی‌کنند و دسته‌ای دیگر کسانی که کار درمانی نمی‌کنند.» امیر صدری، مدیر روابط‌ عمومی نظام پزشکی تهران در گفت‌وگو با «شهروندآنلاین» می‌گوید: «از میان کسانی که کار پزشکی نمی‌کنند، عده‌ای جذب کار غیرپزشکی شده و دسته دوم در کارهای ستادی و اجرایی در زیرمجموعه‌های وزارت بهداشت مشغول به کار می‌شوند.» صدری معتقد است که براساس چند مورد خاص، نمی‌توان حکم کلی صادر کرد؛ «شاید مواردی از پزشکان عمومی وجود داشته باشند که در حیطه ساخت‌وساز یا حتی خریدوفروش ماشین فعال باشند، اما تعداد این افراد بسیار کم است و نمی‌توانیم براساس این تعداد قضاوت کلی داشته باشیم. بیشتر پزشکان عمومی که در حوزه خود فعال نیستند، در همان سه حوزه مراکز ترک‌اعتیاد و کلینیک‌های زیبایی و همچنین حوزه مدیریتی متناسب با حوزه پزشکی و حوزه غیرمرتبط فعالیت می‌کنند، در این میان تعداد انگشت‌شماری به شغل‌های دیگر مثل تدریس مباحث کنکور می‌پردازند.»

 

موقعیت شغلی مهیا نباشد، نمی‌مانند

او می‌گوید: «کارهای دلالی، سازگار با روحیه پزشکان نیست و کمتر پزشک عمومی‌ای وارد حوزه دلالی می‌شود. درنهایت نباید فراموش کنیم که مهیانشدن موقعیت شغلی برای پزشکان عمومی همانطور که موجب تمایل این افراد به شغل‌های دیگر می‌شود، زمینه مهاجرت پزشکان را نیز فراهم می‌کند.» صدری به «شهروندآنلاین» توضیح می‌دهد: «عمده‌ترین و بزرگ‌ترین گروه‌ها از پزشکانی که طبابت نمی‌کنند، 6-5هزار پزشک عمومی هستند که در حوزه ترک اعتیاد، فعال هستند و البته تعداد بسیار بیشتری هم هستند که فعالیت‌های زیبایی می‌کنند؛ از عمل‌های زیبایی تا لیزر و کاشت مو و … . طبیعی است که این حوزه‌های کاری منبع درآمد بیشتری برای پزشک دارد.» صدری این آمار را آسیب توصیف می‌کند و می‌گوید: «متاسفانه پزشک عمومی اگر مطب بزند و از صبح تا شب مریض ببیند، درآمد یک هفته‌اش با درآمد یک روز مرکز زیبایی برابری می‌کند.»

چرا شرایطی مهیا نمی‌شود که همانجایی که پزشک کار می‌کند، یک لیسانس مکانیک، یک لیسانس صنایع، یک لیسانس عمران و فارغ‌التحصیل وکالت هم بروند و کار کنند؟ چرا این طرح‌های اجباری فقط برای پزشکان است؟

 

دسترسی به پزشک عمومی در همه جا خوب است اما متخصص نه

مدیر روابط عمومی نظام پزشکی تهران معتقد است ما بیشتر از کمبود پزشک، عدم‌تناسب در توزیع پزشکان عمومی و متخصص داریم. «بر اساس طرح‌های اجباری و طرح پزشکان خانواده ما در نقاط دورافتاده هم پزشک عمومی داریم و سطح دسترسی به پزشک عمومی به نظر من در همه جا خوب است . اما دسترسی به پزشک متخصص نه. در این حوزه باید نگاه وسیع‌تر داشته باشیم. ما در جاهایی پزشک داریم که دیگر تخصص‌ها را نداریم. عموما در نقاط دورافتاده، یک مهندس، وکیل یا هر تخصص دیگری وجود ندارد؛ آن‌هم به‌خاطر شرایط سخت کار و زندگی. اما پزشکان دستکم دو سال یا بیشتر طرح اجباری دارند. پزشکی با سلامت سروکار دارد و مهم‌ترین رکن توسعه هر منطقه‌ای وجود پزشک متخصص و ارتقای سلامت مردم است، اما این رکن به تنهایی نمی‌تواند چاره‌ساز باشد. سوال ما این است که چرا شرایطی مهیا نمی‌شود که همانجایی که پزشک کار می‌کند، یک لیسانس مکانیک، یک لیسانس صنایع، یک لیسانس عمران و فارغ‌التحصیل وکالت هم بروند و کار کنند؟ چرا این طرح‌های اجباری فقط برای پزشکان است؟»

نماینده زاهدان معتقد است برخی از مسئولان نیز تنگ‌نظری دارند و تاکید می‌کند که متاسفانه برخی دارای تفکر سوسیالیستی هستند و عدالت را در مساوات می‌بینند. این در حالی است که فرقی نمی‌کند چه پزشک یا چه غیرپزشک باید در رفاه زندگی کنند و در استان‌های کم‌برخوردار رسیدگی بیشتری شود تا مهاجرت چه در پزشکان و چه غیر زشکان کاهش پیدا کند.

صدری ادامه می‌دهد: «در مورد پزشکان متخصص هم، هر کسی مسئولیتی در جایی می‌گیرد، مهم‌ترین معیارش برای پیشرفت آن شهر، شهرستان یا روستا را حضور پزشک متخصص و امکانات تخصصی پزشکی می‌داند؛ همه دنبال تخصص‌های مختلف و تجهیزات پزشکی هستند. با اینکه فارغ‌التحصیلان پزشکی را در قالب طرح‌های اجباری می‌فرستیم، اما ماندگاری آنها کمتر است. پزشک عمومی شاید بماند، ولی متخصص نه. پزشکان متخصص به محض تمام‌شدن طرح‌شان حتی یک روز هم در محل طرح نمی‌مانند، زیرا یک منطقه فقط با حضور متخصص درمانی آباد نمی‌شود. همه تخصص‌ها و زیرساخت‌ها باید توسعه پیدا کند تا برای پزشک هم انگیزه‌ای برای ماندن و کار کردن باقی بماند.»

 

وقتی حقوق کاردانی از حقوق فوق‌تخصص بیشتر است 

او به انتشار سه عکس مقایسه‌ای از دریافتی سه کارمند در یکی از مناطق محروم اشاره می‌کند: «باید توجه کنیم منظور از توزیع نامتناسب نیروی متخصص چیست؟ در این عکس‌ها مشخص بود که حقوق کاردان بهداشت، با مدرک کاردانی 10میلیون و 500هزار تومان بود و حقوق ماهیانه پزشک متخصص 10میلیون تومان. حقوق یک فوق‌تخصص جراحی پلاستیک با 18 سال درس‌خواندن در همین منطقه،  9میلیون تومان. شاید عده‌ای بگویند فوق‌تخصص کارانه می‌گیرد و در درآمدش جبران می‌شود. اما در یک منطقه محروم که سطح زندگی مردم بسیار پایین است، چقدر برای کار زیبایی و جراحی پلاستیک مراجعه می‌شود که او کارانه داشته باشد؟ در واقع ما اگر امکانات را فراهم کنیم، قطعا این مشکلات کمتر می‌شود. ماندگاری پزشک در حوزه تخصصی خود با ایجاد انگیزه رابطه مستقیم دارد.»

او با تاکید بر اینکه برای انگیزه دادن به پزشکان باید به پیشرفت مناطق محروم و دورافتاده فکر کنیم، می‌گوید: «طرح اجباری پزشکان مثل سربازی اجباری برای پسرهاست که منتقدان خودش را دارد؛ در این موضوع نباید فقط توقع داشت و باید به خواسته‌ها و مطالبات پزشکان هم توجه شود. مثلا زن و شوهری که هر دو پزشک هستند و برای طرح خود به منطقه ای دور افتاده می روند، دنبال فضایی هستند که یک امکانات حداقلی برای زندگی داشته باشد، مثلا مدرسه خوبی که بچه‌شان بتواند درسش را بخواند. متاسفانه تا وقتی نگاه توسعه‌ای همه‌جانبه نباشد و برای ماندن و کار کردن پزشکان انگیزه‌های کافی فراهم نشود، شاهد این آمار خواهیم بود.»

 

اگر سیاست‌های کلان به‌درستی اجرا می‌شد…

«وقتی پزشک تربیت می‌شود، باید امکانات و درآمد کافی هم برای او ایجاد کرد تا این سرمایه‌ای که برای تربیت یک پزشک از بیت‌المال هزینه می‌شود، از بین نرود.» حسین شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در این رابطه به «شهروندآنلاین» می‌گوید: «اگر قانون برنامه و سیاست‌های کلانی که مقام معظم رهبری فرمودند به‌درستی اجرایی می‌شد، قطعا پزشکان کمتری از چرخه درمان و طبابت خارج می‌شدند.»

نماینده زاهدان معتقد است برخی از مسئولان نیز تنگ‌نظری دارند و تاکید می‌کند که متاسفانه برخی دارای تفکر سوسیالیستی هستند و عدالت را در مساوات می‌بینند. این در حالی است که فرقی نمی‌کند چه پزشک یا چه غیر پزشک باید در رفاه زندگی کنند و در استان‌های کم‌برخوردار رسیدگی بیشتری شود تا مهاجرت چه در پزشکان و چه غیرپزشکان کاهش پیدا کند. زیرا نبود امکانات سبب می‌شود تعداد زیادی از متخصصان که در کشور برای تحصیل‌شان هزینه‌شده نتوانند به درآمد برسند و تعدادی به خارج سفر کنند و تعدادی نیز در مشاغلی به جز تخصص خودشان به کار مشغول شوند.

//انتهای پیام