چپ‌ها کلمبیا را هم گرفتند

گروه بین‌الملل: کلمبیا برای نخستین‌بار رئیس‌جمهور چپ خواهد داشت. این خبر روز یکشنبه برای ساعت‌ها تیتر اول رسانه‌های آمریکای لاتین بود. گوستاوو پترو، یک مبارز سابق و سناتور قدیمی که متعهد به تغییر سیستم اقتصادی کشور شده است، در سومین رقابت خود به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری توانست در انتخابات روز یکشنبه پیروز شود تا سومین کشور بزرگ آمریکای لاتین را در مسیری کاملا جدید قرار دهد.   بر اساس گزارش نیویورک‌تایمز، نتایج شمارش آرا در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری کلمبیا نشان می‌دهد «گوستاوو پترو» نامزد چپ‌گرا پیروز نهایی انتخابات شده است.   با شمارش ۹۹ درصد آرا، گوستاوو پترو کمی بیش از ۵۰درصد آرا را کسب کرده و رقیبش نیز حدود ۴۷ درصد آرا را در اختیار گرفته است. گوستاوو پترو در نخستین واکنش به پیروزی خود در انتخابات در حساب توئیتر خود آن را یک «پیروزی مهم و تاریخی» برای مردم کلمبیا خواند. وی نوشت: «این یک پیروزی برای خدا، برای مردم و برای تاریخ است». پیروزی یک نامزد چپ‌گرا برای کلمبیا که پیش از این همیشه در اختیار راست‌گرایان بوده است، می‌تواند دوره جدیدی را در حیات سیاسی کلمبیا رقم بزند.  برخی کارشناسان معتقدند این امر می‌تواند تحولاتی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد کند. بر اساس گزارش ایندیپندنت، پترو وعده داده نظام اقتصادی کلمبیا را به کلی متحول کند و دست به گسترش برنامه‌های اجتماعی، توقف کاوش نفت و تغییر تمرکز کشور به سوی صنعت و کشاورزی داخلی بزند. پترو می‌گوید کاهش نابرابری در صدر برنامه‌هایش قرار دارد. کلمبیا یکی از متحدان آمریکا در منطقه محسوب می‌شود؛ با این وجود، پترو قول داده است در روابط تجاری میان ۲ کشور تغییراتی ایجاد خواهد کرد و همکاری ۲ کشور در مبارزه با مواد مخدر را به کلی تغییر خواهد داد.   * اهمیت پیروزی تاریخی گوستاوو پترو این پیروزی از منظر تاریخی هم برای این کشور اهمیت دارد. برای دهه‌ها دولت با شورش چپ‌گرایان موسوم به نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا یا فارک مبارزه کرد و مشکلات ناشی از درگیری‌ها، شکوفایی یک جریان چپ مشروع را دشوار می‌کرد. فارک اما سال 2016 یک قرارداد صلح با دولت امضا کرد و سلاح‌های خود را زمین گذاشت و فضا را برای گفتمان سیاسی گسترده‌تر باز کرد. پترو بخشی از یک گروه شورشی متفاوت به نام M-19 بود که سال 1990 از ارتش خارج و به یک حزب سیاسی تبدیل شد که به بازنویسی قانون اساسی کشور کمک کرد. الیزابت دیکنسون، تحلیلگر ارشد کلمبیایی در گروه بین‌المللی بحران گفت: «فکر می‌کنم استراتژی ترس، نفرت و انگ نسبت به چپ دیگر به عنوان سیاستی برای جلب رأی‌دهندگان عمل نمی‌کند».    * کلمبیای جدید و تغییر رویکرد به آمریکا! پترو ماه آگوست کار خود را آغاز خواهد کرد و با مسائل مبهمی با پیامدهای جهانی مواجه خواهد شد. کمبود فرصت کار و افزایش خشونت، سطوح بالای جنگل‌زدایی در آمازون کلمبیایی و تهدیدهای فزاینده برای دموکراسی، بخشی از یک روند در سراسر منطقه است. رئیس‌جمهور جدید کلمبیا همچنین می‌تواند روابط این کشور با ایالات متحده را تغییر دهد. برای دهه‌ها کلمبیا قوی‌ترین متحد واشنگتن در آمریکای لاتین بوده و سنگ بنای سیاست امنیتی آن در منطقه را تشکیل می‌دهد. پترو در طول مبارزات انتخاباتی خود قول داد این رابطه را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. در این مصاحبه، پترو گفت روابط او با ایالات متحده بر همکاری برای توقف فرسایش سریع آمازون متمرکز خواهد بود. او گفت: «در آنجا یک نقطه گفت‌وگو وجود دارد، زیرا نجات جنگل‌های بارانی آمازون مستلزم برخی ابزارها و برنامه‌هایی است که امروز وجود ندارد، حداقل درباره ایالات متحده وجود ندارد».   * تمنای کلمبیا برای تغییر پیروزی پترو نشان‌دهنده نارضایتی گسترده در کلمبیاست؛ کشوری 50 میلیونی با فقر و نابرابری در حال افزایش و نارضایتی گسترده از کمبود فرصت، مسائلی که سال گذشته صدها هزار نفر را به تظاهرات در خیابان‌ها کشاند. فرناندو پوسادا، استاد علوم سیاسی کلمبیایی، در این باره به نیویورک‌تایمز گفت: «کل کشور برای تغییر التماس می‌کند و این کاملا واضح است». پترو معتقد است که سیستم اقتصادی ورشکسته است و بیش از حد متکی به صادرات نفت و تجارت غیرقانونی کوکائین است که به گفته او ثروتمندان را ثروتمندتر و فقرا را فقیرتر کرده است. او خواستار توقف تمام اکتشافات جدید نفت، تغییر به سمت توسعه صنایع دیگر و گسترش برنامه‌های اجتماعی و در عین حال اعمال مالیات‌های بالاتر بر ثروتمندان است.  *** عصر طلایی فرزندان بولیوار 2 دهه پیش بود که نیروهای چپ انقلابی در آمریکای لاتین ظهور و بروز جدی در سیاست داشتند. نخستین فردی که بعد از انقلاب کوبا در حیاط خلوت واشنگتن توانست بر مسند قدرت بنشیند، «هوگو چاوز» رئیس‌جمهور فقید ونزوئلا بود. بعد از حضور چاوز در کاخ ریاست‌جمهوری کاراکاس، مسیر برای ورود چپ‌گراهای آمریکای لاتین به سیاست هموار شد. این چریک‌های انقلابی خود را میراث‌داران «سیمون بولیوار» فرمانده انقلابی قرن ۱۸ میلادی آمریکای لاتین می‌دانند که قصد دارند دست تجاوز آمریکا و کشورهای غربی و اروپای استعماری آن زمان (نظیر انگلیس، اسپانیا و پرتغال) را از کشورشان کوتاه کنند.  دولت‌های چپ‌گرا در دهه نخست قرن ۲۱ با تکیه بر سیاست‌ها و برنامه‌های داخلی و همگرایی و تشکیل اتحادیه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با رقبای آمریکا دستاوردهای موفقیت‌آمیزی در حوزه اقتصادی داشتند اما تقریبا در یک دهه اخیر این دولت‌ها با مشکلات اقتصادی و سیاسی و قدرت‌یابی احزاب مخالف روبه‌رو شدند که بخشی از آن ناشی از سیاست‌ها و مدیریت نیروهای چپ و بخشی نیز ناشی از مداخله و حمایت دولت‌های آمریکا از نیروهای دست‌راستی بوده است.  منطقه آمریکای لاتین که می‌توان آن را در برابر آمریکای شمالی انگلیسی‌زبان قرار داد، با جمعیت ۵۶۱ میلیون نفر و مساحتی حدود ۲۱ میلیون کیلومتر مربع یکی از مناطق مهم جهان محسوب می‌شود.  این منطقه با منابع غنی انرژی از جمله نفت، گاز و اورانیوم و زمینه‌های بکر سرمایه‌گذاری و به عبارت دیگر از منظر ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و ایالات متحده آمریکا از سال ۱۸۲۳ میلادی با طرح رئیس‌جمهوری وقت «جیمز مونروئه» موسوم به دکترین مونروئه نفوذ و سلطه بر آمریکای لاتین را در دستور کار قرار داد که با مقابله نیروهای بومی و انقلابی روبه‌رو شد.  راه ۲۰ ساله رسیدن به آزادی و استقلال چپ‌گرایان آمریکای لاتین همواره با کودتا، شورش، تحریم و ترور علیه آنها همراه بوده است. دولت‌های مختلف آمریکا سعی کرده‌اند با هر ترفندی که شده دولت‌های انقلابی و فرزندان بولیوار را سرنگون کنند.  اواخر دولت اوباما بود که آمریکا با خرج دلار، نقشه‌های کودتا، شورش و تحریم چند دولت چپ‌گرا را تغییر داد و افرادی با زمینه راست‌گرایی افراطی را بر صندلی ریاست آن کشورها گمارد. نمونه بارز آنها کودتا در بولیوی و سقوط دولت مورالس در دوران ترامپ بود. همچنین در برزیل هم آمریکا با تطمیع و اعمال قدرت نرم توانست داسیلوا، رئیس‌جمهور سابق و چپ‌گرای این کشور را سرنگون کرده و ژائیر بولسونارو، دوست نزدیک خود را سرکار بیاورد.  این روند در چند سال اخیر ادامه داشت و ریاست‌جمهوری آرژانتین، بولیوی، اروگوئه، برزیل و کلمبیا در اختیار دولت‌های طرفدار غرب قرار داشت و ترامپ تمام تلاش اقتصادی، سیاسی و نظامی خود را برای سرنگونی دولت مادورو در ونزوئلا انجام داد که ناموفق بود.  حالا روزگار در حیاط خلوت سابق آمریکا چرخش کرده است و قرعه مجدد به نام میراث‌داران سیمون بولیوار خورده؛ اکنون روند این موضوع در حال تکمیل است. نتایج انتخابات کلمبیا یعنی کشوری که همواره شاهد حضور دولت‌های راست و غربگرا بود، نشان می‌دهد یک چریک چپ‌گرا توانسته بر رقیب برج‌ساز و طرفدار غرب خود پیروز شود. نتایج رسمی انتخابات ریاست‌جمهوری کلمبیا نشان می‌دهد برای نخستین‌بار در تاریخ این کشور، یک چهره چپ‌گرا به پیروزی رسیده و «گوستاوو پترو» رئیس‌جمهور کلمبیا شده است.  کلمبیا از این جهت مهم است که این کشور محل اصلی توطئه علیه دولت‌های چپ‌گرا در آمریکای لاتین بود و تیم نظامی و امنیتی ترامپ برای ترور نیکلاس مادورو در این کشور آموزش دیده بود و همواره دولت‌های دیگر آمریکای لاتین با دولت این کشور در تنش بودند.  حال با اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری کلمبیا، پازل حضور فرزندان سیمون بولیوار در آمریکای لاتین در حال تکمیل است.  فرناندز در آرژانتین، مادورو در ونزوئلا، آرسه در بولیوی، گابریل بوریک در شیلی، کانال در کوبا، اورتگا در نیکاراگوئه، پدرو کاستیلو در پرو، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور در مکزیک و سیومارا کاسترو در هندوراس از جمله مهم‌ترین روسای دولت‌های چپ‌گرا و میراث‌داران بولیوار، رهبر انقلابی آمریکای لاتین هستند. البته به نظر می‌رسد در انتخابات سال آینده ریاست‌جمهوری برزیل هم لولا داسیلوا، رئیس‌جمهور سابق و ضد آمریکایی برزیل دوباره رای لازم را کسب کند و رئیس دولت برزیل شود.