روزنامه جوان
1401/03/31
شهید چمران الگوی جهادی استادان
وقتی دکتر مصطفی چمران با مدال شهادت جاودانه شد، امام راحل (ره) فرمود: «او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر؛ و اما، ما میتوانیم چنین هنری داشته باشیم؟» به راستی چمران چه هنری داشت که آن یگانه دوران، عارف واصل و روح خدا چنین سؤالی را مطرح فرمود؟ آیا هنر چمران جز ترجمان عشق چیز دیگری بود تا شاید که ما هم رسم عاشقی را بیاموزیم.آیا هنر چمران در این خلاصه میشد که به انسانها بیاموزد برای غلبه بر ترس از مرگ، باید به استقبال آن برود نه اینکه منتظرش بماند؟ شاید هم هنر شهید چمران این بود که از حجاب جسمش خارج شد تا شاید ما هم از حجاب جهلمان خارج شویم. یا اینکه نشان داد شهادت طلب کسی است که روحش بزرگتر از جسمش است، اما دنیاطلب آن است که جسمش بزرگتر از روح شده است. شاید هم هنر چمران همین بود که برای انتخاب راه درست باید سیاسی بود، اما برای وانمود کردن این که در راه درست هستیم نیاز به سیاسی کاری نیست.
چه بسا هنر چمران این باشد که به ما آموخت نباید نگران محل دفن و سنگ قبر باشیم و برای فراموش نشدن همین کافی است که روی سنگ قبرمان واژه مقدس «شهید» حک شده باشد. البته شهادت هنر مردان خداست، اما لازمه این هنرنمایی به تعبیر سردار دلها، رسیدن به آن مقام پیش از شهید شدن است. از این رو، ممکن است هنر چمران منحصر در شهادت او نبوده و به دوران حیاتش بازگردد. چراکه او بود که درس و کرسی دانشگاه را رها کرد و به جهاد در راه خدا معنا بخشید. از امریکا به مصر و لبنان رفت تا استکبار ستیزی را شروع کند. با قیام ملت ایران به ایران آمد تا قدرت لازم برای مبارزه با کانون جهل را تضمین کند. با پیروزی انقلاب با اعتماد مردم راهی خانه ملت شد تا برای اداره کشور در کنار مردم و حلال مشکلات شان باشد. با آغاز دفاع مقدس و بهرغم واگذاری مسئولیت نمایندگی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع، لباس رزم به تن کرد و راهی جبههها شد تا عمل را جایگزین حرف کند. وقتی برای دفاع از ایران عزیز، سنگری نیافت، جنگهای چریکی را در دستور کار قرار داد تا وظیفه شناسی را تفسیر کند. او در سنگر تکلیف ماند تا در واپسین روز خرداد آسمانی شد و به همانجایی شتافت که سالها آرزوی آن را میکشید و زیر لب زمزمه میکرد: «خوش دارم که در نیمههای شب در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم. با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم. از مرزهای علم وجود در گذرم و در وادی ثنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم.»
و شاید که هنر او همین نجواهای منحصر به فرد و رازهای مگویش باشد، اما هر چه که باشد، انتخاب سالروز شهادت این مرد بزرگ به عنوان «روز بسیج اساتید» اقدامی بجا و شایسته بود تا هم دانشگاه به وجود چنین استادانی به خود ببالد و هم استادان بدانند که باید چنین استادانی را تربیت کنند. چنانکه حکیم انقلاب اسلامی فرمود: «این پیشنهادی هم که درباره نامگذاری روز شهادت شهید چمران به نام روز «بسیج اساتید» و «اساتید بسیجی» ذکر شد، به نظرم پیشنهاد معنی دار و پرمغزی است. مرحوم شهید چمران حقاً یک نمونه و مظهری بود از آن چیزی که انسان دوست میدارد تربیت جوانان ما و دانشگاهیان ما به آن سمت حرکت بکند.»
شاید حکمت دیگر این انتخاب از آن رو باشد که اساتید بسیجی امکان پاسخ مثبت به پرسش حضرت امام (ره) را بیابند و با ادامه راه چمران و چمرانها هنر خویش را به نمایش بگذارند؛ راهی که امروز پیمودنش در جهاد تبیین خلاصه میشود. جهادی که برای ادای آن نیازی به ترک سنگر دانشگاه نبوده و رفتن به جبهههای نبرد حق و باطل از لوازم آن نیست. به سپر کردن جسم در برابر گلولههای داغ نیاز نیست. شاید دیگر درد جسمی نداشته باشی و جانباز نشوی، اما باید قلبت را برای درد کشیدن آماده کنی و برای دفاع از حق جانبازی. شاید به جای خریدن آبرو لازم باشد آبرو بدهی و البته هنرمندی امروز سادهتر از دیروز نیست.
سایر اخبار این روزنامه
باید شبکهای جهانی از نخبگان ایرانی برای انتقال علوم به کشور ایجاد کنیم
مسئولان وزارت ارشاد وارد دعواهای حیدرینعمتی نمیشوند
شهید چمران الگوی جهادی استادان
بالاخره تخصص شما برجام بود یا پوشک بچه؟!
شمارش معکوس برای سینما و تئاتر
چمران در انتصاب افراد شجاعت و معنویت را ملاک میگرفت
۵۰ برابر آب سد کرج در کشاورزی هدر میرود!
محیطزیست توان مقابله با «مافیای آشغال» را ندارد
دستگاههای فرهنگی، آموزشی و توسعه زیرساختها عشایر را به حال خود رها کردهاند
وحشت از ۵۰ دقیقه آژیر خطر در ۵ شهر صهیونیستها
اگر مسیح میان ما بود در خط مقدم مبارزه با امپریالیسم بود
نخستوزیر فرانسه: کشور در خطر است
کمیته ملی المپیک، پناهگاه مدیران بیکار!