۵۰ برابر آب سد کرج در کشاورزی هدر می‌رود!

بحران آب جدی است. حجم مخازن اغلب سد‌های کشورمان حتی به نیمه هم نمی‌رسد و تازه اول تابستان هستیم. این یعنی تا آغاز دوباره فصل بارش‌ها در پاییز نمی‌توان به بارش آسمان دل خوش کرد. ایران کشور پرآبی نیست و برای مدیریت کشور با منابع موجود باید برنامه داشت تا اصولا بحرانی شکل نگیرد و این شدنی است. آنطور که دکتر هدایت فهمی دکترای منابع آب، رئیس مرکز تحقیقات پژوهاب گستر می‌گوید، بیشتر هدر‌رفت آب در کشورمان در بخش کشاورزی است و ساختار کنونی کشاورزی بهره‌وری لازم را ندارد. به گفته معاون سابق دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو ۱۰ درصد آبی که در بخش کشاورزی هدر می‌رود، معادل ذخیره آب ۴۵ تا ۵۰ سد کرج است و در صورت اصلاح ساختار کشاورزی و جلوگیری از هدر‌رفت آب در این بخش، چنین منبع عظیمی از آب در اختیارمان قرار می‌گیرد و می‌توانیم با آن از بحران آب عبور کنیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح گفت‌وگوی ماست.

آقای دکتر فهمی! به گفته کارشناسان امسال دومین سالی است که بارش مناسبی نداشته‌ایم و سالی خشک و کم بارش محسوب می‌شود. از سوی دیگر حتی در فصل بهار با پدیده ریزگرد‌ها مواجه بودیم. شما وضعیت کشور را از منظر شرایط آب چگونه ارزیابی می‌کنید؟
همانگونه که می‌دانید امسال وضعیت بارش‌ها مناسب نبوده و ما نسبت به متوسط ۵۲ ساله حدود ۳۰ درصد کاهش بارش داریم و حجم ذخایر مخزن ما کمتر ا ز ۵۰ درصد و در برخی مراکز کمتر از ۳۰ درصد است که نشان می‌دهد وضعیت مناسب نیست. در فروردین ماه، ما ۶ میلی‌متر بارندگی داشتیم که نسبت به دوره مشابه دراز‌مدت ۸۳ درصد کاهش داشته و ورودی ما برای نمونه در سد‌ها در فروردین ۳۶ درصد کاهش داشته‌است. در صورت ادامه این وضعیت، حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ شهر و بیش از ۸ میلیون جمعیت روستایی دچار تنش آبی خواهند شد. از سوی دیگر دما هم به میزان ۲/۱ درجه افزایش پیدا کرده‌است که این هم تأثیر تعریق را به میزان ۱۶ میلی‌متر مکعب افزایش داده‌است. همچنین کاهش بارش هم در تغذیه آبخوان‌ها و ذخیره‌سازی آب مشکل ایجاد کرده و هم در دوره خشکسالی برای تأمین آب فشار بیشتری به آب زیر‌زمینی وارد می‌شود. در حالی که به طور متوسط سالی ۸ میلیارد متر مکعب کاهش ذخیره ثابت آبخوان را داریم و در این


۳۰، ۴۰ سال به ۱۵۰ میلیارد متر مکعب رسیده‌است که این هم باعث نشست زمین می‌شود و هم خشکی و کاهش رطوبت خاک و ایجاد گرد و غبار و ریز گرد می‌شود و بسیار خطرناک است. در حال حاضر میزان مصرف آب در کشورمان چگونه است و برای عبور از بحران باید چگونه مصرف را مدیریت کرد؟
مصرف آب کشور باید به میزان ۶۰ درصد منابع تجدید‌پذیر برسد، اما در حال حاضر بیش از ۸۸ درصد منابع تجدید‌پذیر ما مصرف می‌شود و ما در دنیا از منظر آب در بحران هستیم. از سوی دیگر باید فرهنگ‌سازی شود تا مردم ما هم با مدیریت مصرف آب آشنا شوند و این کار هم نیازمند برنامه‌های دراز مدت است و با تبلیغاتی شبیه چیپس و پفک نمی‌توان این فرهنگ‌سازی را بین مردم انجام داد. از نگاه شما به عنوان یک متخصص به جز مسئله بارش‌ها که قابل‌مدیریت نیست، در حوزه مدیریت منابع و سیاستگذاری‌ها چرا با بحران آب مواجه شدیم؟
در حال حاضر ما چند مسئله را بر بخش آب بارگذاری کرده‌ایم که موجب‌شده بحران آب به‌وجود آید. وقتی از امنیت غذایی صحبت می‌شود که مهم هم هست، باید این را بدانیم که امنیت غذایی، بدون امنیت آبی اصلاً ممکن نیست. از سوی دیگر، چون نتوانسته‌ایم برای مردم کار درست کنیم، آمده‌ایم در حوزه کشاورزی مردم را به کشاورزی و اشتغال را به سمت آب سوق داده‌ایم. برای عبور از بحران خشکسالی و مدیریت آن، چه پیشنهاداتی دارید؟
برای عبور از این بحران دو دسته فعالیت باید انجام شود؛ یک دسته فعالیت‌های بلند‌مدت است. بدین منظور باید برنامه جامع خشکسالی و سیل را داشته‌باشید طی برنامه دراز‌مدت وظایف هر دستگاه و سیستم‌های پیش‌بینی باید ایجاد شود. در کنار آن تغییر الگوی مصرف نوع کشت، ابزار سیستم‌های خنک‌کننده در صنعت، آبیاری مدرن و تحت فشار جزو کار‌های زمان‌بر هستند. اما این‌ها برنامه‌هایی دراز مدت هستند و اجرایی‌کردنشان زمان می‌برد. اینطور نیست؟
بله. در کشور ما مدیران کمتر به کار‌های بلند‌مدت اقبال دارند، چون دوره مدیریت خود را کوتاه می‌بینند به حالت انفعالی و به کار‌های واکنشی لحظه‌ای بسنده می‌کنند. در حالی که باید در نگاه بلند‌مدت به طور نمونه بیمه محصولات کشاورزی ایجاد شود که این هم حل مشکل کشاورز نیست و دولت باید نسبت به تغییر سیستم آبیاری و مدرن‌سازی آن با ارائه تسهیلات به کشاورزان را در دستور کار قرار دهد تا سیستم کشاورزی را تغییر دهد. استفاده از فناوری‌های جدید جهت کاهش تبخیر در کشاورزی و توسعه کشت‌های گلخانه‌ای از مهم‌ترین مسائلی هستند که در مدیریت خشکسالی در برنامه‌های دراز‌مدت باید دیده‌شود. استفاده از پساب و چرخه چندباره آب، نمک‌زدایی آب برای استفاده در صنعت و از همه این‌ها مهم‌تر سازگاری با کم آبی است. چقدر از هدر‌رفت آب در حوزه مصرف خانگی است و چقدر در سایر بخش‌هاست؟
کل میزان مصرف آب در بخش شرب حدود ۶، ۷ درصد مصارف آب را تشکیل می‌دهد. در بحث آب شرب ۲۵ درصد هدررفت آب در شبکه داریم که به آن آب بدون درآمد می‌گویند و شامل نشت از لوله و آب‌هایی است که به صورت غیرقانونی برداشت می‌شود یا آب‌هایی که بدون پرداخت پول به برخی از مراکز مثل مساجد و مدارس داده می‌شود. بخش عمده مصارف ما در بخش کشاورزی است، بنابراین با تغییر الگوی کشت، ایجاد سیستم‌های مدرن آبیاری و ارتقای بهره‌وری می‌شود ۱۰ درصد کاهش مصرف غیر‌ضروری را در این بخش داشت. حدود ۲ تا ۵/۲ درصد آب مصرفی هم سهم صنعت است که می‌شود با بازچرخانی، سیستم‌های خنک‌کننده خشک و استفاده ا‌ز پساب برای صنعت می‌توان آب سالم و بهداشتی را که به صنعت داده می‌شود، برای شرب اختصاص داد. نشت از شبکه به دلیل فرسودگی شبکه آبرسانی است؟
بله. شبکه ما آبرسانی فرسوده است. به خصوص در تهران و اعتبارات زیادی برای نوسازی آن نیاز است که در حال حاضر کشور چنین اعتباری را ندارد، بنابراین از ابزار‌های اقتصادی برای کنترل مصرف آب استفاده می‌شود، یعنی تعرفه آب به صورت پلکانی تنظیم می‌شود و افراد پرمصرف باید پول بیشتری پرداخت کنند. همچنین گاهی برای مدیریت کوتاه‌مدت در شرایط اضطراری، آب جیره‌بندی می‌شود. قطع انشعاب پر‌مصرف‌هایی که از الگوی مصرف خیلی بیشتر مصرف می‌کنند هم از دیگر کار‌هایی است که در شرایط اضطراری انجام می‌شود، اما هنوز ما به این شرایط نرسیده‌ایم. پس با عنایت به صحبت‌های شما عمده هدر‌رفت آب در کشور در بخش کشاورزی است. این ۱۰ درصد هدر‌رفتی که اشاره داشتید، حدوداً چقدر می‌شود؟
این ۱۰ درصد معادل ۴۵ تا ۵۰ سد کرج است و خیلی مهم است و شما با یک کار غیر سازه‌ای یک چنین آبی را در اختیار خواهید داشت و به راحتی می‌توان بحران را مهار کرد. برای بهینه‌سازی مصرف آب در بخش کشاورزی باید چه کرد؟
باید همت و عزم ملی برای به روز‌رسانی آبیاری در بخش کشاورزی وجود داشته باشد و مسئولان ما باید بپذیرند ما کشور کم آبی هستیم و باید مصارف غیر‌ضروری را کاهش دهیم. در بخش کشاورزی باید با پرداخت تسهیلاتی، به سمت آبیاری‌های مدرن پیش برویم. کشاورزی در ایران آب زیادی مصرف می‌کند و بهره‌وری بسیار پایینی دارد. از سوی دیگر محصولات در جا‌هایی کشت می‌شود که عجیب است مثلاً برنج به جز دو استان شمالی ایران در جا‌هایی کشت می‌شود که توجیهی ندارد. یا استقرار صنایع آب‌بر باید در کنار دریا باشد، اما ما آن‌ها را در مناطق مرکزی برده‌ایم و این سیاست‌ها اشتباه است.
همچنین جلوگیری از برداشت آب در کشت محصولات آب‌بری مثل هندوانه واقعاً واجب است و کشور را به آستانه فاجعه کشانده و باید به فکر معیشت جایگزین براس مردم و روستاییان باشیم. چون روستاییان اقشار بسیار آسیب‌پذیری هستند. بسیاری از روستاییان ما تنها کاری که بلدند و سال‌ها به صورت اجدادی به آن‌ها ارث رسیده، کشاورزی است. اگر بنا باشد روستاییان کشاورزی نکنند، چگونه باید زندگی خود را تأمین کنند؟
اقتصاد روستا را باید به سمت اقتصاد‌های جایگزین مثل گردشگری، صنایع‌دستی، کشاورزی در محیط‌های بسته و گلخانه‌ای، کشاورزی پایدار بوم‌گردی گردشگری حتی صنایع تبدیلی برد. آقای دکتر فهمی! بحث کشت محصولات آب‌بری همچون هندوانه هم چند سالی می‌شود، چالش‌برانگیز شده و به‌رغم صادرات این محصول، اما ارزآوری آن میزان آبی را که مصرف می‌کند، جبران نمی‌کند!
بله به هیچ وجه! همچنین محصولاتی همچون هندوانه را وقتی در مقیاس اقتصاد ملی و مسئله آب برای حیات کشور نگاه کنی، می‌بینید اصلاً توجیه اقتصادی نداشته و ارز‌آوری و این مسائل اصلاً توجیه ندارد؛ و کلام پایانی
باید مسئله آب را جدی بگیریم. بحران آب قطعاً فقط در پشت در‌های وزارت نیرو، سازمان محیط‌زیست یا سایر دستگاه ها‌ی متولی آب نخواهد ماند و به سرعت به یک بحران اجتماعی و سیاسی تبدیل می‌شود و این برای کشور از منظر مسائل اجتماعی و فرهنگی هم اهمیت دارد. چون برخی مناطق کشور با تداوم خشکسالی و بحران آب در معرض کوچ تمدنی قرار گرفته‌اند. ما الان مهاجرت‌های بسیار زیادی از جنوب شرقی کشور، فلات مرکزی به مناطق دیگر داریم و این خالی‌شدن مرز‌ها برای کشور خطرناک است و دولت باید برای اسکان مردم، رفاه مردم و آب بهداشتی مورد نیاز را تأمین کند.