طالبان اولين مزرعه خشخاش را منهدم كرد

بنفشه سام‌گيس 
 
 در دو ماه گذشته، دو خبر درباره تحركات جديد در قطب‌هاي توليد مواد مخدر جهان منتشر شد: 
  8 آوريل 2022 (19 فروردين 1401) دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد UNODC اعلام كرد وسعت مزارع خشخاش در ميانمار، پس از 7 سال كاهش و توقف كشت در اين كشور، 2 درصد افزايش يافته است. كارشناسان سازمان ملل در اين گزارش به استناد نتايج بررسي‌هاي انجام شده در سال 2021 اعلام كردند: «سطح زيركشت خشخاش از 29500 هكتار در سال 2020 به 30200 هكتار در سال 2021 افزايش يافته و حجم ترياك به دست آمده از اين مزارع در سال 2021، نسبت به سال 2020 افزايش 4 درصدي داشته و به 423 تن رسيده است. ايالت شان (استان واقع در جنوب شرقي و شرق ميانمار و در جوار مرز مشترك با سه كشور تايلند و چين و لائوس) همچنان 83 درصد كشت خشخاش در كل كشور را دارد كه نسبت به سال‌هاي قبل، ميزان كشت در اين استان، افزايش يك درصدي دارد اما در ايالت كاچين (هم‌مرز با كشورهاي هند و چين) ميزان كشت نسبت به سال‌هاي قبل 17 درصد افزايش يافته است. ارزش ترياك در ميانمار، 0.5 تا 1.1 ميليارد دلار است و هرويين توليدشده در اين كشور هم سهم قابل توجهي در بازار مواد مخدر منطقه دارد چنانكه بيش از 3 ميليون مصرف‌كننده در جنوب شرق آسيا، سالانه معادل 10 ميليارد دلار هرويين برمه را مصرف مي‌كنند. به نظر مي‌رسد فقر كشاورزان، عامل مهمي براي افزايش كشت خشخاش بوده است.»
  خبرنگار آسوشيتدپرس روز دوم ژوئن 2022 از «واشير» (توابع ولايت هلمند در جنوب افغانستان) گزارش داد طالبان، با راه‌اندازي يك كمپين براي اجراي دستور ملاهيبت آخوندزاده (رهبر طالبان)، نابودي مزارع خشخاش افغانستان را آغاز كرده است. در عكس ضميمه گزارش AP يك تراكتور وسط مزرعه خشخاش مشاهده مي‌شود و دو طالب هم در قاب عكس نشسته‌اند كه به نوشته خبرنگارAP، مسلح و ناظر بر انهدام مزرعه با اين تراكتورند در حالي كه نورمحمد؛ صاحب مزرعه هم كمي دورتر ايستاده و شاهد تخريب سرمايه خود بوده است. 
خبرنگار AP در گزارش خود اشاره دارد كه اين تصوير، روز 29 مه‌2022 ثبت شده و از قول نورمحمد مي‌نويسد كه «زمين او كوچك و فاقد آب است، بنابراين او نمي‌تواند با كشت محصولات كم سود زنده بماند.اگر طالبان به او اجازه كشت خشخاش ندهد، چيزي عايد او نخواهد شد. روستاييان اغلب با برداشت خشخاش، هزينه مواد خوراكي همچون آرد، شكر و روغن و سوخت روغن گرمايشي را تامين مي‌كنند.»
در نگاه اول، اين تحركات در دو كشوري كه روي نقشه، 3060كيلومتر با هم فاصله دارند، بي‌ارتباط به نظر مي‌رسد، اما تحليل برخي داده‌ها و پيش‌بيني درباره نتايج اين رخدادها، نشان مي‌دهد كه در آينده نه چندان دور، بازار جهاني عرضه و تقاضا با اين تحركات، شكل متفاوتي پيدا خواهد كرد .


كشور افسانه‌ها يا سرزمين جرايم سازمان‌يافته
 ميانمار (برمه) يكي از سه ضلع «مثلث طلايي» است. مثلث طلايي، قطب و پيشكسوت توليد و ترانزيت مواد مخدر در آسياي جنوب شرقي است و ميانمار كه از قرن هجدهم (حدود دهه 1750 ميلادي) سابقه كشت خشخاش و توليد ترياك دارد، ضلع مهم اين مثلث محسوب مي‌شود. تا 1990 ميلادي، تجارت ترياك، پايه اصلي اقتصاد برمه بود، اما به دنبال پايان حكومت 50 ساله نظاميان در اين كشور و از سال 1997 ميلادي، دولت وقت ميانمار، پذيرفت كه طي يك برنامه 15 ساله و با دريافت كمك‌هاي بين‌المللي براي تقويت اقتصاد مبتني بر كشت برنج، ذرت، قهوه و چاي، كشت خشخاش و توليد و تجارت ترياك در اين كشور متوقف شود. طي دو دهه گذشته، وسعت مزارع خشخاش در ميانمار، به عددي كمتر از 80 هزار هكتار در كل كشور و حجم توليد ترياك به كمتر از 1000 تن در سال كاهش يافته و متعاقب آن، به دنبال كاهش درآمد تجارت ترياك و هرويين، دولت وقت، صرفا متكي به درآمد گردشگري، صادرات برنج و چاي بوده كه سودآوري اين فعاليت‌هاي اقتصادي هم قابل رقابت با تجارت مواد مخدر نبود و امروز، ميانمار، با وجود منابع و معادن غني و هزاران هكتار شاليزار و مزارع چاي، يكي از فقراي شرق آسيا محسوب مي‌شود علاوه بر آنكه ناآرامي‌هاي سياسي، سركوب مخالفان دولت، درگيري شبه‌نظاميان با دولت مركزي، توسعه جرايم سازمان يافته و فساد گسترده اداري كه بر شدت ناامني كشور هم مي‌افزايد عامل مهمي بوده كه طي دو دهه اخير، درآمد حاصل از گردشگري هم به دليل هراس توريست‌ها از سفر به برمه كاهش يافته و مزارع كشاورزي هم به ميدان جنگ دولت و مخالفان تبديل شود. امروز، درآمدزاترين فعاليت‌هاي غيرقانوني در برمه، قاچاق انسان، فحشا و قاچاق زنان و كودكان به كشورهاي تايلند و چين، گروگانگيري، قاچاق چوب، قتل‌هاي سازمان يافته از طريق اجير كردن قاتلان اجاره‌اي است علاوه بر اينكه طي 20 سال اخير، مثلث طلايي، به قطب توليد و تجارت مت‌‌آمفتامين جهان تبديل شده است. همجواري ميانمار با چين، تايلند، لائوس و هند شرايط مساعدي براي توسعه بازار عرضه مت‌آمفتامين فراهم كرده چنانكه تمام پيش‌سازهاي مورد نياز، به صورت قاچاق از مرز مشترك چين و ميانمار وارد مي‌شود، محصول نهايي، علاوه بر تغذيه بازار تايلند كه بارانداز شيشه مرغوب آسيايي و گردشگاه هميشه بيدار براي توريست‌هاي اروپايي و امريكايي است، كل نياز منطقه جنوب شرق آسيا، چين و هند را هم پاسخ مي‌دهد و از طريق مسير شمالي (آسياي ميانه)  معابر دريايي و مسير بالكان (از سمت تركيه) به طرف اروپاي شرقي، خاورميانه، آفريقا و قاره سبز ترانزيت مي‌شود. گزارش UNODC تاييد مي‌كند شبكه توليد و تجارت مواد مخدر برمه، طي 3 دهه اخير، منتظر فرصتي بوده تا باز هم به ميدان مخدرها  برگردد. بهترين فرصتي هم كه مي‌توانست بيش از 300 هزار كشاورز برمه‌اي را براي از سرگيري كشت خشخاش ترغيب كند، سقوط اقتصادي در اين كشور آسياي جنوب شرقي است. طبق آخرين گزارش سازمان ملل، افزايش وسعت زمين‌هاي زير كشت خشخاش در ميانمار، مي‌تواند براي منطقه آسيا يك خطر جدي تلقي شود، چون در صورت تداوم اين گسترش، ميانمار كه به عنوان اصلي‌ترين توليد‌كننده جهاني مت‌آمفتامين هم شناخته مي‌شود، در صورت بازگشت به عرصه توليد مخدرها، امنيت يك قاره را در معرض خطر قرار مي‌دهد.
مبارزه طالبان با كشت خشخاش؛ استتار جرم  از نوع جديد
 نيمه تابستان 1400؛ چند روز بعد از سقوط مزارشريف كه دولت امارت اسلامي، پس از 20 سال، براي دومين بار، قدرت را در افغانستان به دست گرفت، ذبيح‌الله مجاهد؛ سخنگوي طالبان در اولين نشست خبري اعلام كرد كه كشت و توليد خشخاش و مواد مخدر افغانستان متوقف خواهد شد. 
 اولين نتيجه اين اعلام، افزايش سه برابري قيمت هرويين در بازار منطقه‌اي و جهاني بود و همين اتفاق باعث شد شائبه ظاهر‌سازي طالبان بابت مبارزه با تجارت مواد مخدر با هدف تاثيرگذاري بر بازار جهاني عرضه مطرح شود. 8 ماه بعد از اين اعلام؛ فروردين امسال، سخنگوي طالبان، پيام مكتوب رهبر طالبان را قرائت كرد؛ پيامي درباره جرم‌انگاري هرگونه فعاليت در زمينه كشت خشخاش و توليد و توزيع و تجارت مواد مخدر. محقق شدن خواسته رهبر طالبان هنوز در هاله‌اي از ابهام است به سبب آنكه ذخاير مالي افغانستان در بانك‌هاي جهاني، مسدود شده، خشكسالي و افزايش بيكاري و كاهش ذخاير مواد غذايي در انبارهاي اين كشور، خطر قحطي گسترده در افغانستان را پررنگ كرده، تمام شعارهاي 20 ساله بابت درآمدزايي كشت جايگزين، با شكست مواجه شده و در حال حاضر، زودبازده‌ترين فعاليت اقتصادي در اين كشور، همچنان، توسل به درآمد تجارت مواد مخدر است. تا امروز، قبايل بومي، گروه‌هاي تروريستي و شبه‌نظاميان و ديگر ذي‌نفعان تجارت مواد مخدر افغانستان هيچ واكنشي به پيام رهبر طالبان نداشته‌اند اگرچه كه مي‌شود ناآرامي‌هاي گسترده در اقصي نقاط اين كشور؛ بمب‌گذاري‌ها و كشتار مردم بي‌گناه را، به منزله شمه‌اي از واكنش‌هاي منتفعان تلقي كرد. اما از سوي ديگر، طالبان طي 11 ماه گذشته، در تلاش مستمر براي ايجاد مقبوليت در جامعه جهاني بوده كه هنوز هم، جز افزايش كمك‌هاي بشردوستانه ارسالي به اين كشور، پاسخ متفاوتي به دولت امارت اسلامي داده نشده است. اينكه طالبان، با توسل به ترفند مقابله قهري با تجارت مواد مخدر، در كوتاه‌مدت درصدد جلب محبوبيت بين‌المللي است تا پس از ورود به دنياي سياستمداران و آزادسازي حساب‌هاي بلوكه شده اين كشور در بانك‌هاي بين‌المللي، روال پيشين و حكمراني در بازار جهاني ترياك و هرويين را از سر گيرد، فرض چندان محالي نيست چنانكه رفتارهاي امروز طالب‌ها و ميزان تضييع حقوق انساني و اجتماعي و شهروندي مردم افغانستان نقطه مقابل جمع شعارهايي است كه در هنگام تصرف دوباره افغانستان از بلندگوهاي دولت امارت اسلامي پخش مي‌شد. 
خبرنگار AP، در گزارش خود نوشته بود: «هلمند مركز كشت خشخاش در افغانستان است. به نظر مي‌رسد كمپين جديد ريشه‌كني، عمدتا كساني را هدف قرار مي‌دهد كه پس از اعلام ممنوعيت، محصولات خود را كاشتند. بسياري ديگر كه قبلا كاشته بودند، موفق به برداشت شدند، از گياهي به بوته ديگر رفتند، پياز خشخاش را برش دادند، سپس شيره‌اي را كه بيرون مي‌ريزد، يعني ماده خام ترياك، جمع كردند.»
اينكه طالب‌ها؛ فرزندان افغانستان، در زمان‌بندي كاشت و برداشت خشخاش، دچار اشتباه شده باشند و اجراي فرمان آخوندزاده را به بعد از برداشت نوبت اول محصول موكول كرده باشند، با منطق جور درنمي‌آيد. هنوز سازمان ملل تخميني بابت ميزان توليد ترياك و هرويين امسال افغانستان ارايه نداده اما ساده‌انگارانه است كه فكر كنيم بضاعت كشاورزان خشخاش در افغانستان براي فروش ترياك پاي مزرعه، به هر نوبت برداشت محصول محدود است و بنابراين، اگر تراكتور، ساقه‌هاي خشخاش يك يا ده يا صد مزرعه را لگدمال كرد، انبارهاي ترياك خالي مي‌ماند. روال كار كشتكاران خشخاش در افغانستان هميشه اين‌گونه بوده كه هرچند تن ماحصل برداشت نوبت امساله را به صدها تن ذخيره ترياك خشك دپو شده در انبارها اضافه كنند. اگر حجم توليد ترياك افغانستان در سال 2021، 6800 تن بوده، اين يك توليد اسمي است كه با احتساب ذخاير كهنه انبارها تا 10 هزار تن هم مي‌رسد. در حالي كه بايد از يك منبع مطلع در افغانستان پرسيد تكليف آن حجم برداشت نوبت اول خشخاش چه خواهد شد، نقشه وسعت مزارع خشخاش افغانستان در سال 2021 نشان مي‌دهد كه همچنان شمال غرب، غرب و جنوب غرب كشور (همجوار با مرز ايران و پاكستان و آسياي ميانه) كانون كشت خشخاش و استقرار لابراتوارهاي توليد هرويين است كه بايد به اين بضاعت، توان رو به افزايش توليد مت‌آمفتامين را هم اضافه كرد. از نيمه دهه 2000، سازمان ملل شواهدي از راه‌اندازي آشپزخانه‌هاي سيار توليد مت‌آمفتامين در نوار مرز جنوب غرب و غرب افغانستان دريافت كرده و امروز، آوازه «شيشه افغاني» كه به سبب فراواني گياه افدرا در اين كشور، با هزينه بسيار ارزان‌تري نسبت به سال‌هاي اتكاي مطلق به قاچاق سودوافدرين از چين توليد مي‌شود، در بازار منطقه خاورميانه و غرب آسيا، پررنگ است. 
در اين ميان، يك فرض ديگر هم چندان محال نيست؛ اينكه اقدامات فعلي طالبان؛ نابودي مزارع خشخاش و حكم به ممنوعيت كشت و توليد و تجارت مخدرها، پوششي دروغين براي استتار زمينه‌سازي توليد فنتانيل باشد؛ حجم رو به افزايش قاچاق و مصرف غيرقانوني فنتانيل؛ اين داروي مسكن كه يك مخدر آزمايشگاهي است، امروز به نگراني جدي دولت‌هاي ايالات متحده، كانادا، حوزه اسكانديناوي و اروپاي شرقي تبديل شده چون با وجود آنكه فنتانيل، تمام مشتقاتش و همچنين پيش‌سازهاي توليد اين دارو، در تمام پروتكل‌هاي بين‌المللي و از جمله كنوانسيون 1961 و كنوانسيون 1977 به عنوان دارو و ماده مخدر تحت كنترل، كد خورده‌اند، قاچاق و خريد و فروش غيرقانوني فنتانيل، مشتقات اين دارو و پيش‌سازهاي توليد، هنوز جرم‌انگاري نشده و به همين سبب در اقصي نقاط جهان، بازار عرضه و تقاضاي پررونقي دارد. در حال حاضر، چين، هند و مكزيك كانون‌هاي اصلي توليد انبوه فنتانيل جهان هستند و مقاديري هم در مثلث طلايي توليد مي‌شود اما جالب اين است كه چين و هند، دو كشور قدرتمند در توليد پيش‌سازها هستند و مكزيك به دليل وسعت بالاي مزارع خشخاش، كانون توليد هرويين در قاره امريكاست و بنابراين، هر سه كشور، بابت ماده اوليه و پيش‌ساز مورد نياز توليد فنتانيل، خودكفا هستند. واحد مصرف فنتانيل (به دليل ماندگاري تاثير در مغز) با هرويين متفاوت است. اگر يك مصرف‌كننده حرفه‌اي هرويين، 5 الي 10 گرم در روز مصرف دارد، معتاد فنتانيل، با يك چسب پوستي 25 ميكروگرم، تا 72 ساعت شارژ خواهد شد. به همين سبب، اگرچه هزينه توليد فنتانيل به عنوان يك دارو، بسيار گران‌تر از توليد هرويين (ولو با بالاترين درجه خلوص) تمام مي‌شود، قيمت خرده‌فروشي اين دارو در مقايسه با هرويين بسيار پايين‌تر است چنانكه سال 2019، مراكز درمان اعتياد در امريكا اعلام كردند قيمت خرده‌فروشي و عرضه خياباني يك چسب پوستي فنتانيل، حدود 40 دلار و يك گرم هرويين حدود 20 دلار است. البته قيمت، تنها عامل جذب مصرف‌كنندگان به سمت اين داروي مخدر نبوده، بلكه تاثيرات جسمي دارو به سبب خلوص بالاتر در مقايسه با خلوص هرويين، از ديگر عوامل موثر در ترجيح فنتانيل در بازار مصرف امريكا و كانادا و اروپاي شرقي و جنوب شرق آسياست. در حالي كه مهم‌ترين ويژگي اپيوييدها، تاثير بر سيستم اعصاب مركزي است، طبق هشدار دفتر مبارزه با مواد مخدر ايالات متحده DEA تاثيرات مغزي فنتانيل، 50 برابر هرويين و 100 برابر مرفين است علاوه بر اينكه نه تنها مشتقات فنتانيل (مثل كارفنتانيل) تاثيراتي شديدتر ايجاد مي‌كند، آناليز برخي نمونه‌هاي ضبط شده از خرده‌فروشان پودر فنتانيل در امريكا نشان داده كه اين دارو براي تاثيرگذاري بيشتر، با مقاديري از هرويين، كوكايين يا مت‌آمفتامين هم تركيب شده كه احتمال اوردوز منجر به مرگ مصرف‌كننده را افزايش مي‌دهد. اينكه افغانستان، در آينده نزديك توليد فنتانيل   را جايگزين توليد هرويين كند، چندان دور از ذهن نيست، چرا كه توليد بي‌خطر، سودآوري بالاي قاچاق فنتانيل در مقايسه با سودآوري پرزحمت و پرخطر قاچاق هرويين، ترانزيت و حمل آسان در مقايسه با حمل هرويين، بي‌قانوني در عرصه مقابله با اين دارو در تمام كشورها و بازار مصرف بسيار گسترده در سطح 5 قاره، امروز اين داروي مخدر را به گل بازار تقاضاي جهاني تبديل كرده و بعيد نيست كه طالبان، اين‌بار از بي‌قانوني جهان به نفع خود بهره ببرد و در عوض، عرصه توليد هرويين را به همتاي خود در شرق قاره بسپارد. 
سایر اخبار این روزنامه