روزنامه اعتماد
1401/03/31
وزارت تعاون شهربازي نبود!
با اينكه وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي وزارتخانهاي بسيار مهم و كليدي و در شرايط ويژه كنوني حساسيت فوقالعادهاي پيدا كرده است استعفاي آقاي عبدالملكي از وزارت تعاون و كارنامه ايشان در اين پست خطير بازتاب لازم را نداشت و پيرامون آن بحث لازم صورت نگرفت.آقايي با شعارهاي حداكثري و راهكارهاي كاريكاتوري در مسند يك وزارت مهم قرار ميگيرد و صدها مدير را تغيير ميدهد تا مثلا بانيان وضع موجود بر سركار نباشند!وي پس از 10 ماه با شدت گرفتن مشكلات و انتقادها و اعتراضات و احيانا اختلافات در درون دولت كنار ميرود و هيچ گزارشي از وضعيت اين وزارتخانه و عوارض تغييرات وسيع در آن به افكار عمومي ارايه نميشود!وي جز چند شعار فاقد مباني كارشناسانه و بدون ضمانت اجرايي برنامه خاصي را در طول تصدي خود به مورد اجرا نگذاشت و گويا همه وقت ايشان به آوردن نيروهاي جوان از بيرون اين مجموعه گذشت! نيروهايي كه ميزان اطلاع و دانش و تجربه آنها در مديريتهاي پيچيده موجود محل سوال است و احتمالا اگر فكر عاجلي براي اين معضل نشود به زودي شاهد عوارض گوناگون در دستگاه عريض و طويل كارگري، بازنشستگي، تامين اجتماعي و هلدينگ عظيم شستا خواهيم بود. وقتي برنامه مشخصي در اداره يك وزارتخانه وجود نداشته باشد و جمع كثيري از مديران با سلايق و روشهاي متفاوت و در اوج ناهماهنگي وارد يك مجموعه شوند و تقريبا در ابتداي كار بيوزير شوند كاملا مشخص است كه چه بلايي بر سر اين وزارتخانه خواهد آمد و از همين ناحيه احتمال آسيب به زندگي ميليونها نفر از كارگران و بازنشستگان و ديگر مرتبطين احتمال بعيدي نيست. اين رويداد درست هنگامي پديد آمده است كه تورم و گراني در حال جولان دادن هستند و امكان بنبست مذاكرات هستهاي افزايش يافته و انواع تنگناهاي موجود معيشت مردم را شديدا تحت تاثيرات منفي خود قرار داده است.به عبارت ديگر حتي در شرايط عادي هم بروز بحران مديريتي در يك حوزه مهم اقتصادي به تنهايي ميتواند بخشهاي ديگر را تحت تاثير قرار دهد...حالا كه انواع عوامل منفي هم وجود دارند و خسارت پديد ميآورند بايد نگران شد و به مسوولان بالاتر جدا هشدار داد.
مشكل اصلي در بروز چنين وضعيتي فقدان فرهنگ تحزب در مديريت كشور و تقسيم مسووليتها بر اساس آشنايي، دوستي، انواع سفارشها و دخالت سلايق سياسي و جناحي است.اكنون نه تنها شخص وزير مستعفي پاسخگوي وضع ايجاد شده نيست، بلكه هيچ تشكل سياسي مسووليت عواقب بازي با مديريت يك وزارت پرمسووليت را نميپذيرد و هنوز هم رييسجمهور در اين مورد مهم توضيحي به افكار عمومي ارايه نكرده است. آيا همه مسووليت خلأ ايجاد شده در وزارت تعاون با شخص آقاي رييسي است؟
در اين رابطه به نظر ميرسد تلقي سهل بودن مديريتها و بينيازي نسبت به پاسخگويي جدي در قبال آنها نقش تعيينكننده دارد. وقتي در تبليغات انتخابات رياستجمهوري به راحتي انواع وعدهها به مردم داده ميشود و در اثناي كار هم با پيچيدهترين معضلات اقتصادي دستوري برخورد و فعاليت پرحجم ميداني چاره كار تصور ميشود نتيجهاش به سرعت خود را نشان خواهد داد كه در اين مورد نشان داد!
موضوع سرنوشت وزارت كار در اين مقطع و علل و مقدمات و عوارض آن بايد زنگ خطر را براي دولت به صدا در آورده باشد، چراكه بروز همين مشكل در وزارتخانههاي ديگر هم چندان دور از ذهن نيست.آقاي رييسي كه دوبار نامزد رياستجمهوري شد و پيش از آن هم مسووليتهاي بالايي داشته است بيش از هر چيز بايد در تمام مدتي كه سوداي رياست دولت را در سر ميپروراند به كادرسازي و برنامهريزي ميپرداخت و براي اداره كشور در هر شرايط و موقعيتي از پيش نظرات كارشناسان را دريافت و برنامههاي دقيقي مدون ميكرد.در حال حاضر يك وزارتخانه مهم بيوزير شده است و تعداد زيادي مدير بر سركار آمدهاند كه تازه در حال آشنايي با مجموعه زيرنظر خود هستند و اتفاقا همينها هم نميدانند كه با آمدن وزير بعدي خواهند ماند يا نه؟و اين خود مزيد بر علت ميشود كه سامان امور حتي روند ساده خود را آغاز نكند و انواع تناقضها و ناهماهنگيها و خلأها مستقلا مشكلساز و خطرآفرين شوند.اگر در كشور ما احزاب قدرتمند وجود ندارند و كسي از پيش براي تصدي مسووليتها آموزش نميبيند و برنامه تهيه نميكند، كاش دولت سيزدهم حداقل پس از تصدي امور به تامل و مطالعه چند ماهه ميپرداخت و زمان طلايي آشنايي با مشكلات و موانع و دستگاه عظيم دولت را از دست نميداد.اگر حتي بعد از روي كار آمدن فكر و انديشه و به دست آوردن برنامههاي هماهنگ و كارشناسانه مبناي كار دولت قرار ميگرفت در حال حاضر ميتوانست با قدرت و انسجام و استحكام وارد ميدان شود و بر اساس برنامه موانع و مشكلات را كمتر كند.اكنون مسووليت زندگي و معيشت و امنيت و آينده ميليونها نفر به دست همين وزراست و اينچنين نيست كه زيد و عمري بيايند، كر و فري كنند و بعد راه خود را در پيش بگيرند و هيچ كس پاسخگوي خسارات وارده به كشور و مردم نباشد.مالك يك شهربازي هم جرات نميكند كه هر كسي را به مديريت اجرايي مجموعه خود بگذارد و از عواقب نابلديها و شوخي گرفتن مسووليت و انتظارات بحق مشتريان و مراجعان غمض عين كند.اگر سالهاست كه مردم هزينه انواع نواقص را پرداخت ميكنند آيا هزينه سليقه و نوع بينش و رفتار خاص و تصورات و توهمات يك مدير گمنام را هم بايد بپردازند؟!
سایر اخبار این روزنامه
دومين وزير استيضاح يا استعفا؟
دومين وزير استيضاح يا استعفا؟
پنجهاي كه اعتبار موسيقي ايران بود
پنجهاي كه اعتبار موسيقي ايران بود
يادداشتهاي امروز
يادداشتهاي امروز
نان «كارتي» به تهران رسيد
نان «كارتي» به تهران رسيد
تبریز و کاپان؛ دروازه های جدید توسعه روابط تهران و ایروان
تبریز و کاپان؛ دروازه های جدید توسعه روابط تهران و ایروان
مصدق را نميتوان از تاريخ حذف كرد
مصدق را نميتوان از تاريخ حذف كرد
طالبان اولين مزرعه خشخاش را منهدم كرد
طالبان اولين مزرعه خشخاش را منهدم كرد
چه كسي مقصر است؟
چه كسي مقصر است؟
ضرورت پرهيز دادن از خشونت
ضرورت پرهيز دادن از خشونت
دولت طرف ماجراست و نه بيطرف
دولت طرف ماجراست و نه بيطرف
لرزه بر اندام صداوسيما؟
لرزه بر اندام صداوسيما؟
تشكيل دادگاه ويژه ردصلاحيتها
زيست سرطاني، امر اجتماعي
وزارت تعاون شهربازي نبود!
رتبهبندي معلمان و سال تحصيلي آينده
راه را از بيراهه رفتن