روزنامه آرمان ملی
1401/04/04
بازتعریف مناسبات با قدرت
آرمان ملی- احسان انصاری: جریان اصلاحات چه برنامهای برای عبور از چالشهای موجود در کشور دارد؟ چرا سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات با ریزش مواجه شده است؟آیا جریان اصلاحات برنامهای برای حضور مجدد در قدرت دارد؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر اسماعیل گرامی مقدم، قائم مقام حزب اعتماد ملی و عضو جبهه اصلاحطلبان گفتوگو کرده است. گرامیمقدم معتقد است: شرایط جامعه به شکلی نیست که بتوان با شعارهای روشنفکری مطالبات آنها را نمایندگی کرد. نمایندگی مطالبات مردم نیازمند داشتن برنامه برای حضور در قدرت و تأثیرگذاری در سطح جامعه است. مطالبه اصلی مردم از اصلاحطلبان سیاستورزی و خردورزی است و از شعارزدگی بیزار هستند. اینکه در شرایط کنونی دولت کارآمد است یا ناکارآمد در معرض افکار عمومی قرار دارد و همه جامعه عملکرد دولت را مشاهده میکنند به همین دلیل نیاز به صدور بیانیه نیست. آن چیزی که در شرایط کنونی نیاز است که اصلاحطلبان باید نسبت به آن اعلام مواضع کنند اعلام مطالبات و تلاش برای حضور در قدرت برای مرتفع کردن این مطالبات است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. گفتمان اصلاحات برای برون رفت کشور از مشکلات کنونی چه برنامه و آلترناتیوی دارند؟جریان اصلاحات برای اینکه بتواند در معادلات سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار باشد باید صندوق محور و جامعه محور باشد و برخلاف کسانی که معتقدند جریان اصلاحات نباید برای کسب قدرت تلاش کند معتقدم این اتفاق باید رخ بدهد. جریان اصلاحات اگر بتواند در قدرت حضور داشته باشد بهتر میتواند اهداف خود را در زمینههای مختلف به نتیجه برساند. نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که یک جریان سیاسی بیرون از قدرت باشد اما ادعا کند که میتواند نیازها و مطالبات مردم را نمایندگی کند. برای اینکه جریان اصلاحات در قدرت حضور داشته باشد باید الزامات و زیرساختهایی وجود داشته باشد. برای این کار نیاز به رویکردهای نرم افزاری و سخت افزاری است که مجموعه این عوامل را میتوان به عنوان یک برنامه در نظر گرفت و آن را تدوین کرد. به همین دلیل من مهمترین کار اصلاحطلبان را تدوین چنین برنامهای میدانم. اگر دولت کنونی دارای هر اشکال و ایرادی باشد انتقاد کردن یا نکردن از دولت دردی را دوا نمیکند و بلکه آن چیزی که میتواند اصلاحطلبان را به نتیجه برساند این است که موانع حضور خود در قدرت را مورد بررسی قرار بدهند و تلاش کنند موانعی که باعث میشود اصلاحطلبان در قدرت حضور نداشته باشند را مرتفع کنند. رویکرد اصلاحطلبان باید صندوق محوری و جامعه محوری باشد تا بتوانند مطالبات جامعه را نمایندگی کند. هیچ جامعهای از اصلاحطلبان چنین انتظاری ندارد که اصلاحطلبان در قدرت حضور نداشته باشند اما به دنبال مطالبات آنها باشند. اگر اصلاحطلبان تنها به دنبال این هستند که سخنان کف جامعه را بگویند و تنها رویکرد شعاری داشته باشند مورد استقبال مردم قرار نخواهند گرفت و جامعه از چنین جریانی بیزار خواهد شد.
آیا جریان اصلاحات در این مسیر حرکت میکند؟
جریان اصلاحات باید موانعی که باعث شده از قدرت دور باشد را از میان بردارد. این موانع نیز به دو بخش موانع بیرونی و درونی تقسیمبندی میشود. هدف اصلی جریان اصلاحات باید حضور در قدرت باشد. تا زمانی که در قدرت حضور نداشته باشید نمیتوانید در سطح جامعه تأثیرگذار باشید و دغدغههای جامعه را نمایندگی کنید. اگر روزی آقای کرباسچی در قدرت حضور نداشت و شهردار تهران نبود کسی نمیتوانست کارکرد مدیریتی ایشان را نسبت به دیگران مقایسه کند و به اقدامات موثری که ایشان در شهر تهران انجام دادند پی ببرد. هنگامی که آقای کرباسچی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد توانست مطالبات مردم را در سطح شهر تهران اجرایی کند. این وضعیت درباره رئیس دولت اصلاحات نیز وجود داشت. هنگامی که ایشان به ریاستجمهوری رسیدند کسی از ایشان انتظار نداشت که کنار بنشینند و شعار بدهند. اصلاحطلبان باید بدانند که از چه موضعی گفتوگو کنند و در عین حال از مواضع اصلاحطلبی خود نیز عدول نکنند. شرایط جامعه به شکلی نیست که بتوان با شعارهای روشنفکری مطالبات آنها را نمایندگی کرد. نمایندگی مطالبات مردم نیازمند داشتن برنامه برای حضور در قدرت و تأثیرگذاری در سطح جامعه است. مطالبه اصلی مردم از اصلاحطلبان سیاستورزی و خردورزی است و از شعارزدگی بیزار هستند. اینکه در شرایط کنونی دولت کارآمد است و یا ناکارآمد در معرض افکار عمومی قرار دارد و همه جامعه عملکرد دولت را مشاهده میکنند. به همین دلیل نیاز به صدور بیانیه نیست. آن چیزی که در شرایط کنونی نیاز است که اصلاحطلبان باید نسبت به آن اعلام مواضع کنند اعلام مطالبات و تلاش برای حضور در قدرت برای مرتفع کردن این مطالبات است. اصلاحطلبان باید در رویکرد صندوق محور و جامعه محور با هم حرکت کنند. تنها در چنین شرایطی است که میتوانند مطالبات مردم را نمایندگی کنند.
شما از موانع درونی و بیرونی بــــرای حضور اصلاحطلبــــان در قدرت صحبت میکنیــــد. موانع بیرونی تا حــــدود زیادی مشخص است و رویکردی که در انتخابات1400 در پیش گرفته شد تا حدود زیادی این موانع را نشان میدهد. مهمترین موانع درونی جریان اصلاحات که اجازه نمیدهد این جریان مطالبات مردم را نمایندگی کند چیست؟
واقعیت این است که جبهه اصلاحات نیز نیازمند اصلاحات است و باید اصلاحاتی در ساختارهای موجود جریان اصلاحات به وجود بیاید. تنها در چنین شرایطی است که میتوان نسبت به بهبود وضعیت اصلاحطلبان خوشبین بود. در شرایط کنونی وضعیت اصلاحطلبان در استانها نیازمند ساماندهی است. از طرف دیگر باید ارتباط بین استانها و مرکز برقرار شود و یک رابطه دو طرفه قوی و معنادار بین استانهای مختلف کشور و مرکز برقرار شود. از سوی دیگر باید تشکیلات استانی را مجددا ایجاد کرد. این چالشهایی است که جریان اصلاحات باید با آن مواجه شود. نکته دیگر اینکه باید رودربایستی و تعارف را در درون جریان اصلاحات کنار گذاشت. ما باید بپذیریم که مسائل بیرونی و درونی جریان اصلاحات به هم وابسته است و شرایط به شکلی نیست که این مسائل از هم گسسته باشد. اگر یک جریان سیاسی در درون خود به این نتیجه رسید که باید برای بیست یا سی سال از قدرت کنار نشست و تنها باید جامعه محور بود به این معناست که دیگر نیازی نیست اقداماتی در بیرون انجام بگیرد. در چنین شرایطی اگر مردم در مقابل یک رویکرد و سیاست اشتباه ایستادگی کردند اصلاحطلبان نیز باید همین کار را بکنند. آیا در چنین شرایطی کار دیگری نیز میتوان کرد؟با این وجود اگر اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدند که باید موانع موجود بر ای حضور در قدرت را از بین ببرند و مناسبات خود را با حفظ مواضع سیاسی و فکری خود با قدرت بازتعریف کنند باید در بیرون نیز اقداماتی را انجام بدهند که متناسب با چنین شرایطی باشد. در چنین شرایطی است که اتفاقات جدیدی برای اصلاحطلبان رخ خواهد داد. در واقع اصلاحطلبان در چنین شرایطی سیاست ورزی میکنند. ما چه در جریان اصلاحات چه در جریان اصولگرایی با چالش سیاست ورزی مواجه هستیم و بیش از آنکه سیاست ورزی کنیم به صورت واکنشی و عکس العملی رفتار کردهایم.
سیاست ورزی مستلزم رویکردها و لوازمی است و چرا این اتفاق در بین جریانهای سیاسی رخ نداده است؟
رویکردهای واکنشی و عکسالعملی عارضهای است که در فضای سیاسی ایران حاکم بوده است. از نهضت ملی شدن نفت تا به امروز در فضای سیاسی کشور هم اتفاقات خوبی رخ داده و هم اینکه جای سیاست ورزی خالی بوده است. در انقلاب57 هم این اتفاق رخ داد و در شورای انقلاب هم اتفاقات خوبی برای کشور رقم خورد. در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در ایران نیز همین اتفاق رخ داد و هم اتفاقات خوبی رخ داد. این وضعیت در ادامه انقلاب نیز وجود داشت و مختص به یک جریان و یا گروه سیاسی نیز نبود. به نظر میرسد یکی از مشکلات تاریخی جریانهای سیاسی در ایران فاصله گرفتن از سیاست ورزی و استفاده از سیاستهای عکسالعملی است. امروز موضوع مدیریتی خوب مطرح است و ما نیازمندیم در این زمینه تلاش کنیم و خود را به مدیریتی خوب نزدیکتر کنیم. من معتقدم این موضوع یکی از چالشهایی است که فضای سیاسی و جریانهای سیاسی در ایران دچار آن هستند.
واقعیتی که در این زمینه وجود دارد ریزش سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات در سالهای اخیر بوده است. دلایل این ریزش را چه میدانید و فکر میکنید اصلاحطلبان برای پر کردن فاصلهای که با جامعه پیدا کردهاند باید چه رویکردی را در دستور کار خود قرار بدهند؟
ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان از قبل پیش بینی میشد و در نهایت نیز این اتفاق رخ داد. اگر مدیریتی خوبی برنامه و راهبردی برای حفظ آرای اصلاحطلبان نداشته باشد این واقعیت عیان خواهد شد که این آرا به سبد اصولگرایان ریخته نخواهد شد. من این نکته را قبل از انتخابات ریاستجمهوری نیز در مصاحبههایی که انجام دادم بیان کردم. دو انتخابات گذشته نیز به خوبی این وضعیت را نشان داد. در انتخابات ریاستجمهوری اخیر آرا به سمت سکوت رفتند. این وضعیت به خوبی نشان داد که اگر آرای مردم به سبد اصلاحطلبان نباشد قطعا به سبد اصولگرایان ریخته نخواهد شد. مردم هنگامی که چنین مسألهای را مشاهده کردند تصمیم گرفتند در انتخابات مشارکت کمتری داشته باشند. حداقل ماجرا این بود که با تأیید صلاحیت اصلاحطلبان بیشتری در انتخابات میشد این بهانه را از کسانی که قصد مشارکت در انتخابات نداشتند گرفت. این وضعیت تا حدودی درباره تندروهای هر دو جریان سیاسی نیز وجود داشت. تندروهای جریان اصولگرا به دنبال این بودند که با نیامدن مردم به پای صندوقهای رأی آنها برنده انتخابات خواهند شد. در طرف مقابل نیز تندروهای جریانهای دیگر بر این باور بودند که عدم مشارکت مردم در انتخابات طرف مقابل را زیر سوال خواهد برد. امروز ما از این وضعیت فاصله گرفتهایم. مسیری که پیش روی ماست مسیری است که باید در آن سیاست ورزی و خردورزی وجود داشته باشد. تنها در چنین شرایطی است که میتوان نسبت به رفع مشکلات مردم و مطالبه گری در این زمینه خوشبین بود.
سایر اخبار این روزنامه
در شیــراز چــه خبــر است
همتــی علیــــه همتــی
بازتعریف مناسبات با قدرت
حسین طائب رفت، محمدکاظمی آمد
رشد اقتصادی به بیش از ۴ درصد رسید
افــزایش تورم با مکمل سوختــی دولت
ممکن است ترکیه میان ایران و عربستان میانجیگری کند
دولت اظهار نظری درباره قانون اصلاح نحوه بهکارگیری سلاح نداشته و ندارد
پوتین از ایران بازدید میکند
تخلف در واردات نهادههای دامی
کاهش عناوین مجرمانه
رکوردزنی تورم تکرار میشود؟
معاون اول قوه قضائیه: رای پرونده عاملان شهادت سردار سلیمانی تا چند ماه آینده صادر میشود