رد پای وحشت و دلهره در سینمای ایران

در سال‌هایی حکمفرمایی چند گونه خاص سینمایی باعث‌شده‌بود، سلیقه سینما‌دوستان به دیدن سینمای کمدی و درام اجتماعی منحصر شود. خبر نمایش دو فیلم در ژانر دلهره می‌تواند خبر خوبی باشد.
فیلم سینمایی «شین» در ژانر سینمای دلهره پروانه نمایش گرفت و «زالاوا» نیز از این هفته وارد چرخه اکران می‌شود. این دو فیلم به غیر از داشتن ژانر مشابه، هر دو بیش از دو سال است که در انتظار اکران باقی مانده‌اند.
سینمای دلهره
ژانرسینمایی «Thriller» که در فارسی از آن با نام‌های ژانر دلهره، تعلیق و ترس یاد می‌کنند، از مشهورترین و پر طرفدار‌ترین گونه‌های سینمایی است. سینمای دلهره در تعریف کوتاه می‌تواند شامل داستان‌هایی هیجان‌انگیز و دلهره‌آور باشد. فیلم‌هایی با داستان‌هایی درباره آدم‌های معمولی که درگیر موقعیت‌های خطرناک و مهیج می‌شوند و مخاطب با دیدنشان مدام از خود می‌پرسد آیا آن‌ها زنده می‌مانند؟ آیا می‌توانند از این وضعیت خطیر نجات پیدا کنند؟ آیا موفق می‌شوند بی‌گناهی خودشان را اثبات کنند؟ اصلاً زندگی آن‌ها بعد از این ماجرا مثل قبل خواهد بود یا نه؟


ژانر دلهره در بسیاری مواقع با ژانر وحشت «horror» همپوشانی دارد، اما این دو با وجود همه شباهت‌ها، تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.
گونه سینمایی «دلهره» مانند بسیاری از دیگر ژانر‌ها برخاسته از ادبیات است. اولین نمونه‌های ادبیات دلهره را در «اودیسه» اثر هومر می‌توان یافت. جایی که اودیسه باید با یک غول بجنگد. دلهره حتی در میان افسانه‌های مردمان مختلف جای خود را باز کرده‌است. تقریباً همه داستان فانتزی «شنل قرمزی» را شنیده‌اند. داستان دختری که برای دیدن مادربزرگش مجبور است وارد یک جنگل شود و در آنجا با گرگ مواجه می‌شود. این داستان ظاهراً کودکانه در اصل یک قصه در ژانر دلهره است.
در سینما اولین رد پا‌های سینمای دلهره به سال ۱۹۲۳ باز می‌گردد. پس از آن در دهه ۳۰ میلادی چند فیلم بر اساس زندگی قاتلان سریالی ساخته شد. کمدین‌هایی مانند هارولد لوید نیز با استفاده از تکنیک‌های سینمایی حس تعلیق و هیجان را به مخاطبان خود القا می‌کردند. ولی آنچه امروز به عنوان سینمای دلهره از آن یاد می‌شود، میراث آلفرد هیچکاک، کارگردان انگلیسی است. از هیچکاک به عنوان استاد ژانر دلهره یاد می‌شود. در فیلم‌های وی اغلب یک فرد بیگناه، در موقعیتی خطرناک قرار داده می‌شود. پرندگان، سرگیجه، روانی، مردی که زیاد می‌دانست، تنها بخشی از کارنامه پربار این کارگردان در گونه دلهره است.
ساموئل خاچیکیان در ژانر دلهره در ایران
در سینمای ایران، یک کارگردان تا به امروز لقب استاد سینمای دلهره را برای خود حفظ کرده‌است. مرحوم ساموئل خاچیکیان که با فیلم «عقاب‌ها» یکی از به یادماندنی‌ترین آثار سینمای دفاع مقدس را تولید کرده‌است، کار در سینما را با ژانر دلهره آغاز کرد. خاچیکیان در دوره‌ای که فیلم‌های ایرانی بر مبنای داستان‌های آبکی عاشقانه و رقابت جاهل‌های کلاه مخملی پایه گذاری شده‌بود، دست به تولید آثاری در سینمای دلهره زد. خاچیکیان در سال ۱۳۰۲ به دنیا آمد، یعنی همان سال‌هایی که اولین فیلم‌های دلهره‌آمیز در جهان ساخته می‌شد. وی از دهه ۳۰ وارد عرصه فیلمسازی شد و تا سال‌ها به ژانر دلهره وفادار ماند. این وفاداری باعث شد تا از خاچیکیان با عنوان «هیچکاک ایران» نام برده شود. او حتی با فیلم «شب‌نشینی در جهنم» تا نامزدی دریافت خرس طلایی از فستیوال برلین پیش رفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دهه ۶۰ علاقه به تجربه ژانر‌های مختلف در سینما باعث شد تا داریوش فرهنگ با فیلم «طلسم» و حمید رخشانی با فیلم «شب بیست و نهم» سینمای دلهره را تجربه کردند. «شب بیست و نهم» به دلیل اینکه کاملاً در یک فضای بومی ایرانی داستانی دلهره‌آور را روایت می‌کرد، یکی از آثار مطرح سینمای دلهره در ایران شد.
به‌رغم تجربه‌های موفق در دهه ۶۰، تا زمان ساخت «خوابگاه دختران» در میانه دهه ۸۰، سینمای دلهره در یک رکود به سر می‌برد. فیلم‌هایی مانند «آل»، «ماهی و گربه»، «پستچی سه بار در نمی‌زند»، «حریم» و «زالاوا» از آثار سینمای ایران است که طی دو دهه اخیر با نگاهی به سینمای دلهره ساخته شده‌است.
تجربه‌های جدید سینمای دلهره
شهاب حسینی در مقام بازیگر و تهیه‌کننده، دو اثر در گونه ژانر دلهره تولید کرده‌است که یکی از آن‌ها با نام «شین» به کارگردانی میثم کزازی پروانه نمایش دریافت کرده و فیلم دیگر با نام «آن شب» به کارگردانی کوروش آهاری، در جشنواره فیلم فجر حضور موفقی داشت.
اینکه یک بازیگر و تهیه‌کننده در حال تلاش است تا به گونه مهجور مانده «دلهره» در سینمای ایران بیشتر بپردازد، نقطه امیدواری برای رونق یافتن این سینما است.
مروری بر تاریخ سینمای ایران نشان می‌دهد که در طول بیش از ۷۰ سال تعداد فیلم‌های دلهره‌آور در سینما آنقدر کم است که می‌توان همه آن‌ها را در یک فهرست کوتاه جمع کرد. گفته می‌شود، چون مخاطب ایرانی کمتر فیلم دلهره‌آور ایرانی را بر پرده سینما‌ها دیده، تمایلی به دنبال کردن این گونه فیلم‌ها نداشته‌است و فیلمساز‌ها هم که بازار سینمای دلهره را کساد دیده‌اند سراغ گونه‌های دیگری رفته‌اند.
از سوی دیگر، فیلم‌های مهم سینمای جهان در ژانر دلهره، در ایران طرفداران زیادی دارند. با توجه به این موضوع، می‌توان کیفیت پایین‌تر آثار ایرانی در مقابل نمونه‌های موفق جهانی را عاملی دانست که تماشاگر ایرانی را از دنبال کردن سینمای دلهره باز می‌دارد. مقایسه میان آثار ضعیف ایرانی و فیلم‌های معتبر خارج، به ضرر سینمای دلهره در ایران تمام شده‌است.
استقبال خوب از سینمای کمدی هم نشان می‌دهد که مخاطب ایرانی بیشتر دوست دارد که در سینما از ناملایمات زندگی دور شود و لحظات مفرحی برای خود رقم بزند، برای همین چندان از ترسیدن و حس تعلیق داشتن استقبال نمی‌کند.
با وجود همه تحلیل‌هایی که هر کدام به نوعی بخشی از حقایق موجود در سینما را نشان می‌دهد، اکران فیلم‌های دلهره‌آور ایرانی می‌تواند با نمایش استعداد‌های جوان سینما، موجب توجه به سینمای دلهره شود. افزایش تولیدات باعث شود عیوب کار‌ها به مرور رفع و کار‌های با کیفیت‌تر تولید شود. بی‌شک ژانر دلهره نیازمند حمایت است تا بتواند مخاطب ایرانی را با خود همراه کند.